عید قربان در فرهنگ مردم کاشان، فقط مناسبتی مذهبی نیست، بلکه جلوهای باشکوه از پیوند آیین و هویت محلی است؛ جشنی سرشار از رنگ، صدا، نذر، خاطره و حضور. از طنین طبل و دهل در کوچههای بافت قدیمی تا عطر گلاب و حنای شتر نحرشده، همه نشان از سنتی دارد که قرنها با مردم این دیار زیسته و تنیده شده است. بهمناسبت این عید بزرگ، خبرنگار ایکنا از اصفهان با علیاصغر شاطری، نویسنده و کاشانپژوه درباره آداب و رسوم عید قربان در کاشان و سنت دیرینه «شترکشان» به گفتوگو نشسته است که در ادامه متن آن را میخوانیم؛
عید قربان یکی از اعیاد بزرگ اسلامی بهشمار میرود که در کشورها و شهرهای گوناگون با آداب و رسوم خاصی برگزار میشود. این عید، «عید اضحی» نیز نامیده میشود، نه تنها جشن و عیدی مذهبی است، بلکه میتوان آن را رویداد فرهنگی عمیقی دید که در داستانهای اسلامی ریشه دارد و در لایههای اجتماعی مورد کنکاش قرار داد.
عید قربان برگرفته از داستان حضرت ابراهیم(ع) است که به فرمان الهی، حضرت اسماعیل(ع) را به قربانگاه میبرد و در برابر امر الهی تسلیم میشود. این حکایت بزرگ و آموزنده نهتنها در رفتارهای اجتماعی جامعه اسلامی تأثیرگذار است، بلکه در خلق آثار ارزشمند هنری، اعم از شعر، داستان، نقاشی و... و همچنین در فرهنگ عامه مردم جوامع گوناگون، نقش بسزایی داشته است.
این عید بزرگ در کاشان یکی از مهمترین مناسبتهای دینی و فرهنگی بهشمار میرود که هر ساله با آداب و رسوم ویژهای برگزار میشود و بیانگر عشق، ارادت، تسلیم، ایثار، بخشش و گذشت است.
چند روز پیش از عید قربان، برخی از اعیان و بزرگان و کسانی که سال گذشته به حج مشرف شده بودند، گوسفندی میخریدند و در منزل نگهداری (اکنون در شهر چنین نیست) و بچهها با آن بازی میکردند و گاهی پارچهای باریک و سبز نیز به گردن او میبستند و حنایی به سر حیوان میزدند تا رنگش حنایی و قشنگ شود.
روز عید با خواندن دعا و ذکر صلوات، گوسفند را قربانی و گوشت آن را میان آشنایان و همسایگان تقسیم میکردند. صبح روز عید قربان، در مساجد هر محلهای مراسم جشن برگزار و مداحان نغمهسرایی میکردند و سخنران در بزرگداشت این روز سخن میگفت و سپس مراسم شترکشی برگزار میشد.
نماز عید از سوی مراجع و علمای شهر اقامه میشد و مردم مؤمن با پوشیدن لباسهای نو و سفید، زدن عطر گل محمدی و پاشیدن گلاب در این مراسم شرکت میکردند.
عید قربان در ادبیات کاشان هم جایگاه ویژهای دارد و اشعار بسیاری در دیوان شاعران این شهر یافت میشود؛ همچنین در فرهنگ عامه مردم، اصطلاحات و ضربالمثلهایی وجود دارد، نظیر «مثل گوشت شتر قربانی»، «این موقع، موقع شترکشانشان است»، «مثل شتر قربانی میچرخانند.»
همچنین عید قربان در فرهنگ عامه کاشان به «شترکشان» موسوم است و از دیرباز مراسم شترکشان با آداب و رسوم مفصل و منحصربهفردی در جایجای این شهر برگزار میشد که در کمتر جایی میتوان یافت.
مراسم سنتی «شترکشان» کاشان از چندین هفته پیش از روز عید قربان آغاز میشود. در گذشته محلاتی چون دروازه فین، پاپک، سرفره، دروازه اصفهان و چند محله دیگر، شتری جوان و نیرومند میخریدند، هر روز آن را با گل، سبزه، پارچههای قیمتی و قالی تزئین میکردند و همراه سیدی خوشصدا با خواندن اشعار قربانی و اشعاری از داستان حضرت ابراهیم(ع)، در کوچههای محلات میگرداندند. در هر خانه میایستادند و اهل خانه با دادن وجه یا حبوباتی، به هزینه قربانی کمک میکردند. گاهی اوقات، همراه شتر قربانی، الاغی نیز بود که هدایای مردمی را در خورجینش میگذاشتند.
باورهایی نیز در میان مردم وجود داشت؛ برای نمونه باور داشتند که اگر دختری دم بخت است و از زیر شتر قربانی رد شود، بختش باز میشود. بچههای مدرسهای هم پشم شتر قربانی را میکندند و لای کتاب میگذاشتند و انتظار قبولی داشتند.
روز عید قربان، شتر را به بهترین شکل گلآرایی و با ترمه، پارچههای رنگین و قالی دستبافت تزئین میکردند و با عَلَم، کُتَل، طبل و دهل، لبیکگویان شتر را به قربانگاه میبردند. قبل از حرکت، در مسجد یا تکیه محل، مجلس جشن و دعاهای واردشده در روز عید را میخواندند و بعد از نماز عید، مراسم شترکشان آغاز میشد.
در جلوی دسته، گروههایی مشغول کارهای نمایشی از جمله بیلبازی و دُلّهزدن بودند. کسانی که دُلّه میزدند، صدایی شبیه صدای شتر مست از خود درمیآوردند.
«سیخچهزدن» اصطلاحیست که به چاقوی فردی گفته میشود که شتر را نحر میکند؛ برای نمونه میگویند: «شتر را چند تا سیخچه زدند»؛ یعنی چند ضربه چاقو زدند.
اصطلاح دیگری نیز در این مراسم به نام «مُچّهبُر» وجود دارد و به کسانی اطلاق میشود که سهمیه سالانه از شتر قربانی دارند؛ برای نمونه هر قسمت از شتر مخصوص طایفه یا کسان خاصی است؛ به این گروه مُچّهبُر میگویند.
سنت شترکشان کاشان حدود سه دهه پیش با محدودیتهایی مواجه شد؛ اما تا همین امسال با حداقلهایی انجام میشود. خود، شاهد بسیاری از مراسم شترکشان در محلات متعدد شهر بوده و خاطرات بسیاری در دفتر خود نگاشتهام.
دو خاطره شبیه به هم در دو محل متفاوت در ذهن دارم. در عید قربانی، شتر محله آبانبارخان که در چاله پشت زیارت خواجه تاجالدین نحر میشد، فرار کرد و در کوچه بسیار تنگی در پشت مسجد آقابزرگ گیر افتاد.
عید قربان دیگری، شتر محله محتشم هم فرار کرد؛ همه میدویدند، چرخها و موتورها روی هم افتاده بود. شتر بدود و مردم و سیخچهزنها هم بدوند، غوغایی بود. از این دست خاطرات بسیار است.
البته این مراسم اگر با شئونات اسلامی و همراه دیدگاههای مذهبی، طبق قوانین و هماهنگی برگزار شود، بهتر از آن است که پنهانی و در خفا و به دور از آیینهای اسلامی اجرا شود. اگر این چالش با تدبر و اندیشه درست اجرایی شود، موجب احیای سنتی قدیمی و جلب گردشگر نیز میشود.
از سنتهای دیگر روز عید قربان در فرهنگ مردم کاشان میتوان به برگزاری «اولین اموات» اشاره کرد. امواتی که تازه از دنیا رفتهاند، جلسه و مراسمی با عنوان اولین عید آن مرحوم برگزار میکردند که اکنون این مراسم به عید فطر تعلق یافته است و کمتر در عید قربان برگزار میشود.
همچنین در این روز، تازهدامادها که زندگی زناشویی خود را آغاز نکردهاند، هدیه و تحفهای برای عروس خانم میبرند و بسیاری در این روز، جشن دامادی خود را برگزار میکنند و معتقدند که این روز، خجسته و میمون است.
زهراسادات محمدی
انتهای پیام