در آموزههای دینی، امر به معروف و نهی از منکر، یکی از ارکان مهم اجتماعی مطرح شده؛ اما نکته ظریفی که در سیره امام رضا(ع) مورد تأکید قرار گرفته، پیوند ناگسستنی این فریضه با خردمندی و اخلاق است. مطالعه سیره امام رضا(ع) در زمینه امر به معروف و نهی از منکر نشان میدهد که این فریضه پیش از آنکه تکلیفی صرفاً فقهی باشد، مسئولیتی اخلاقی اجتماعی است که به تلفیق خردمندی و اخلاق عملی نیاز دارد. شاید بتوان گفت که رمز موفقیت در این راه، تبدیلشدن به الگوی جذاب اخلاقی است؛ الگویی که مردم نه از سر اجبار، بلکه با اقناع قلبی، حاضر به پیروی از آن باشند. آنچه از مطالعه دقیق متون برمیآید، این است که تأثیرگذاری این مسئولیت دینی بیش از آنکه به شدت عمل وابسته باشد، به کیفیت اجرا و اخلاقمداری عاملان آن مرتبط است.
امام رضا(ع) در روایات متعدد، پایه و اساس فریضه امر به معروف و نهی از منکر را بر خردمندی استوار دانسته است؛ اما خردمندی در اینجا فقط به معنای عقلانیت نظری نیست، بلکه مجموعهای از فضائل اخلاقی را دربر میگیرد که بدون آنها، هرگونه تلاش برای اصلاح اجتماعی ممکن است به نتیجه معکوس بینجامد.
یکی از کلیدیترین این ویژگیها، دانش و مهارت است. آمر و ناهی باید به محتوای آموزهها و معارف دینی مسلط باشد و اطلاعات عمیقی از فلسفه اعمال دینی و احکام شرعی داشته باشد. در مناظرات علمی امام با دانشمندان ادیان گوناگون، تسلط ایشان بر مبانی دینی و توانایی اقناع مخاطبان بهخوبی آشکار بود. امام رضا(ع) با شناخت دقیق از باورهای طرف مقابل، استدلالهایی متناسب با آنها ارائه میداد.
علاوه بر این، آمر و ناهی باید از مهارتهای ارتباطی لازم برای انتقال صحیح پیام برخوردار باشد؛ در واقع آگاهی صرف بدون مهارت اجرا، مانند طبیبی است که بیماری را تشخیص میدهد؛ اما توانایی و مهارت کافی برای درمان و ارائه نسخه ندارد.
نکته جالب توجه در سیره رضوی، تأکید بر عملگرایی است. امام(ع) به روشنی اشاره میکند که تأثیر گفتار زمانی چند برابر میشود که با رفتار همراه باشد. جامعه بیش از آنکه به سخنان زیبا نیاز داشته باشد، به الگوهای عملی احتیاج دارد. روایت است که امام رضا(ع) پیش از بیان هر توصیهای، خود عامل به آن بود؛ مثلاً در زمینه انفاق، پیش از توصیه به بخشش، شخصاً به نیازمندان کمک میکرد.
اما ویژگی دیگری که از شرایط مورد نیاز برای آمران و ناهیان بهشمار میرود، توجه به آراستگی ظاهری و ادب در گفتار و رفتار است. شاید در نگاه اول، این موارد مهم تلقی نشود، اما تجربه نشان داده است که مردم معمولاً نسبت به کسانی که ظاهری نامرتب یا رفتارهای نسنجیده دارند، کمتر اقبال نشان میدهند. همین نکته باعث میشد که امام رضا(ع) در کنار زهد و سادهزیستی، همواره ظاهری آراسته و پاکیزه داشته باشد.
در میان همه ویژگیها، شکیبایی و نرمخویی جایگاه ویژهای دارد. امام رضا(ع) به ما میآموزد که اصلاح اجتماعی فرایندی تدریجی و نیازمند صبر و حوصله فراوان است. مدیریت خشم نیز از همین منظر اهمیت پیدا میکند؛ چرا که هرگونه برخورد تند و نسنجیده میتواند به جای درمان، بر شدت بیماری اجتماعی بیفزاید. بنا به روایتی، وقتی امام(ع) شاهد ریختن و از بین رفتن میوههای نیمخورده از سوی خدمتکاران بود، به جای برخورد تند، با جملهای تأملبرانگیز فرمود: «سبحان الله! اگر خودتان نیاز ندارید، آن را به نیازمندان بدهید.» این رفتار، نمونهای عینی از نرمخویی همراه آموزش عملی است.
بخشش و انصاف نیز دو بال ضروری برای هر مصلح اجتماعی محسوب میشود. جامعهای که در آن خطاکاران فرصت جبران نداشته باشند و افراد احساس کنند تحت قضاوت ناعادلانه قرار گرفتهاند، به سمت اصلاح پیش نخواهد رفت. امام رضا(ع) خود در داوریها میان اصحاب و حتی مخالفان، همواره انصاف را رعایت و در اختلافات مالی، طرفین را به رعایت عدالت توصیه میکرد؛ همچنین دشمنان و مخالفان خود را میبخشید و حتی برای آنها شفاعت میکرد. رفتار امام با جلودی، از مخالفان سرسخت ایشان که پس از تغییر شرایط سیاسی به آن حضرت پناه آورد، نمونهای از گذشت و انصاف بود. با وجود تمام سوابق تیره جلودی، امام رضا(ع) واسطه بخشش او شد و فرمود: «این پیرمرد را به خاطر من ببخشید.»
سیره رضوی به روشنی نشان میدهد که مردمدوستی و خوشرویی تأثیر مستقیمی در پذیرش امر و نهی دارد. امام رئوف(ع) تأکید میکند که ایجاد فضای صمیمی و به دور از تنش، زمینه را برای پذیرش توصیههای اخلاقی فراهم میآورد. خوشبینی نسبت به مردم و اعتماد به ظرفیتهای مثبت آنان نیز نگرشی است که میتواند انرژی لازم را برای ادامه راه اصلاح اجتماعی در مصلحان زنده نگه دارد.
در سیره نورانی امام رضا(ع)، خردورزی بهمثابه جوهره اصلی امر به معروف و نهی از منکر تجلی یافته است. این خردمندی عملی در چهار بعد اساسی قابل بررسی است که هر کدام درسهای نابی برای جامعه امروز دربردارد.
۱. مخاطبشناسی حکیمانه: امام رضا(ع) در مواجهه با افراد مختلف، همچون پزشکی حاذق که برای هر بیمار نسخهای خاص میپیچد، به درک دقیق سطح فکری و شرایط روحی مخاطبان توجه ویژهای داشت. روایت است که در پاسخ به یونس بن عبدالرحمن که از فقدان درک برخی یاران شکایت داشت، فرمود: «با مردم به اندازه ظرفیت فکریشان سخن بگویید.» این نگاه ظریف نشاندهنده درک عمیق ایشان از تفاوتهای فردی و ضرورت تناسب پیام با ظرفیت مخاطب است.
۲. ملاحظه شرایط و مقتضیات زمانی: سیره امام رضا(ع) به ما میآموزد که یک روش ثابت برای همه موقعیتها کارآمد نیست. هنگامی که برخی اصحاب از ایشان خواستند با برخی خویشاوندان که رفتار نادرستی داشتند، برخورد کند، امام با خردمندی پاسخ داد: «زمان چنین تذکری هنوز نرسیده است.» این نگاه پویا به شرایط، نشاندهنده درک عمیق امام از اهمیت زمانشناسی در امر به معروف است.
۳. پیشگیری از تنش و اختلاف: امام رضا(ع) در تعامل با کارگران و خدمتکاران، تأکید ویژهای بر شفافسازی و پیشگیری از سوءتفاهم داشت. روایت شده که وقتی مشاهده کرد کارگری بدون تعیین دقیق دستمزد مشغول کار شده است، به شدت ناراحت شد و فرمود: «پیش از شروع هر کاری، شرایط را به روشنی مشخص کنید تا زمینه اختلاف باقی نماند.» این توصیه عملی، نشاندهنده نگاه پیشگیرانه امام به جای درمان پس از بروز مشکل است.
۴. پرهیز از مجادله بیثمر: در منش رضوی، هرگونه بحث و جدال بیحاصل نکوهش شده است. امام به نقل از پیامبر(ص) فرمود: «خداوند از سه چیز نفرت دارد: مجادله بیحاصل، اسراف مال و پرسشهای بیجا.» این نگاه بر تمرکز بر اصلاح واقعی به جای کشمکشهای لفظی تأکید دارد. نمونه بارز آن را در مناظرات علمی امام میبینیم که با وجود توانایی فراوان در بحث، هرگز به مجادله نمیپرداخت.
این چهار رکن خردورزی در سیره رضوی، نشاندهنده عمق نگاه امام به پیچیدگیهای روابط انسانی است. ایشان به ما آموخت که امر به معروف زمانی مؤثر خواهد بود که از تحکم و یکسونگری فاصله بگیرد و با درک شرایط مخاطب، ظرفیتهای اجتماعی و ملاحظات زمانی، بهصورت حکیمانه اجرا شود. این همان هنر اصلاح اجتماعی است که هم از موهبت خرد بهره میبرد و هم از الطاف اخلاقی سرشار است. امروز نیز میتوان با الهام از این سیره، روشهای اصلاح اجتماعی را از حالت تحکمآمیز خارج کرد و به سوی الگویی گفتوگومحور و اخلاقمحور سوق داد.
الههسادات بدیعزادگان
انتهای پیام