با پایان تجاوز 12 روزه رژیم صهیونیستی به ایران، زمزمههایی مبنی بر تلاشهای آمریکا با همراهی این رژیم و تعدادی از متحدان غربی و منطقهایاش برای خلع سلاح گروههای مقاومت به گوش میرسد. آمریکا و متحدانش در حال فشار بر دولت لبنان برای خلع سلاح حزبالله هستند. مقامات لبنانی تاکنون پاسخ صریحی در اینباره ندادهاند، اگرچه با توجه به نزدیکی جوزف عون، رئیسجمهور لبنان به آمریکا و سایر دولتهای غربی، تأکید وی بر انحصار سلاح در ارتش لبنان و همچنین ارائه سند «راهکار» به این کشور از سوی توماس باراک، فرستاده ویژه آمریکا در امور سوریه که شامل بازسازی لبنان، متوقفشدن حملات رژیم صهیونیستی و عقبنشینی آن از نقاط اشغالی جنوب لبنان (از شمال رودخانه لیتانی به تمام مناطق این کشور) در ازای خلع سلاح تدریجی حزبالله میشود، رئیسجمهور لبنان تلاش خود را برای خلع سلاح حزبالله بهمنظور گسترش روابط با دولتهای غربی و متحدان منطقهای آمریکا انجام میدهد.
با توجه به فشارهای موجود مبنی بر انحصار سلاح در ارتش لبنان و تعیین مهلت پنج ماهه برای خلع سلاح حزبالله، این احتمال وجود دارد که دولت لبنان فشار خود را بر حزبالله تشدید کند؛ اما بهدلیل جنگافروزیهای رژیم صهیونیستی، ضعف ارتش لبنان و...، شیخ نعیم قاسم، دبیرکل حزبالله لبنان اعلام کرده که مقاومت هرگز تسلیم نخواهد شد و در برابر متجاوز ایستادگی خواهد کرد.
افزون بر حزبالله لبنان، مقتدی صدر، رهبر جریان صدر در عراق در اظهاراتی تازه، خواستار تحویل سلاحها به دولت عراق و انحلال گروههای شبهنظامی شد. اگرچه این نخستین باری نیست که مقتدی صدر خواهان انحلال گروههای شبهنظامی از جمله حشدالشعبی شده است، اما اظهارات وی مبنی بر انحصار سلاح در دولت عراق، آن هم در وضعیت بسیار حساس و پیچیده منطقه، نشاندهنده شدت فشارها و تهدیدات بر گروههای مقاومت است.
همانطور که مشخص است، فشارهای زیادی از جانب مخالفان محور مقاومت، بهویژه ایالات متحده آمریکا برای خلع سلاح این گروهها وجود دارد و از آنجا که محور مقاومت نقش پررنگی در مقابله با سیاستهای توسعهطلبانه رژیم صهیونیستی و آمریکا ایفا کرده است، با توجه به وضعیت حساس بعضی از این گروهها در جریان جنگ با رژیم صهیونیستی، این رژیم و آمریکا خواهان انزوا و مهار آنها بهمنظور گسترش پیمان ابراهیم و مقابله با ایران هستند.
پیمان ابراهیم در جایگاه پیمانی ضدایرانی و ضد محور مقاومت، بهمنظور عادیسازی روابط کشورهای عربی منطقه با رژیم صهیونیستی، به ابتکار دونالد ترامپ و دامادش، جرد کوشنر در سال 2019 ایجاد شد. با تغییر بعضی از معادلات سیاسی و نظامی در منطقه و بازگشت ترامپ به کاخ سفید، وی خواهان گسترش این پیمان شده است. رئیسجمهور آمریکا تلاشهای زیادی برای پیوستن کشورهای عربی، همچون عربستان به این پیمان انجام میدهد؛ با این حال در روزهای اخیر، اهتمام وی برای گسترش پیمان ابراهیم شدت یافته و خواهان الحاق سوریه و لبنان به توافقات سازش با رژیم صهیونیستی یا همان پیمان ابراهیم شده است.
تصمیم کاخ سفید برای لغو تحریمهای سوریه، خارجکردن نام این کشور از فهرست کشورهای حامی تروریسم و درخواست اخراج گروههای مقاومت فلسطینی از خاک سوریه در ازای به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی و عادیسازی روابط با آن، از جمله تلاشهای ترامپ برای گسترش پیمان ابراهیم، مقابله با گروههای مقاومت و قدرتیابی مجدد ایران در سوریه محسوب میشود. مهمترین اقدام ترامپ پس از جنگ تحمیلی 12 روزه رژیم صهیونیستی علیه ایران، ایجاد توافق آتشبس در غزه است.
براساس گزارش روزنامه اسرائیل هیوم، پس از حمله آمریکا به تأسیسات هستهای ایران، در تماس تلفنی ترامپ با نتانیاهو، دو طرف توافق کردند تا جنگ در نوار غزه ظرف دو هفته آینده به پایان برسد و روند گسترش پیمان ابراهیم از سر گرفته شود. هماکنون مفاد توافق آتشبس 60 روزه میان اسرائیل و حماس اعلام شده و در این توافق هم مثل توافق قبلی، آینده سیاسی مردم غزه نامعلوم است.
از آنجا که بعضی از کشورهای منطقه، بهویژه عربستان، هرگونه عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی را به راه حل دو کشوری یا تشکیل دولت مستقل فلسطینی منوط کردهاند، با وجود فشارهای نتانیاهو و ترامپ مبنی بر کوچ اجباری فلسطینیها و مخالفت با تشکیل دولت مستقل فلسطینی از سوی راستگرایان افراطی در سرزمینهای اشغالی، اما این احتمال وجود دارد که رژیم صهیونیستی با حاکمیت تشکیلات خودگردان فلسطینی اصلاحشده، گروههای فلسطینی مخالف حماس یا مشارکت دولتهای عربی، نهادهای بینالمللی و... بر غزه موافقت کند تا روند گسترش پیمان ابراهیم تسهیل شود.
اگرچه گمانهزنی درباره آینده سیاسی نوار غزه و گسترش توافقات سازش و عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی کمی دشوار به نظر میرسد، زیرا هر کدام از موارد یادشده با چالشهایی روبهروست که میتواند برنامههای آمریکا و رژیم صهیونیستی را بهشدت تحت تأثیر قرار دهد، اما در صورت موفقیت ممکن است تهدیدی علیه گروههای مقاومت و ایران تلقی شود.
در نهایت، هدف اصلی آمریکا از خلع سلاح مقاومت، آتشبس در غزه و حتی مقابله با برنامه هستهای ایران بهمنظور تحقق یک هدف اصلی و مهم است؛ یعنی تغییر چهره خاورمیانه، مبتنی بر تغییرات ژئوپلیتیکی و اقتصادی که در راستای منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی باشد و در چارچوب دکترین سیاسی نتانیاهو ـ ترامپ یا رژیم صهیونیستی و آمریکا تعریف شود.
پگاهسادات طباطبایی
انتهای پیام