کد خبر: 4317695
تاریخ انتشار : ۲۸ آبان ۱۴۰۴ - ۱۱:۲۹
در مسیر مهر، به‌سوی نور/ 4

احسان و نیکوکاری در کلام مولای متقیان علی(ع)

امام علی(ع) اساس و بنیاد دین را بر کسب نیکی‌ها استوار می‌داند و از منظر آن حضرت، نیکی به عملی گفته می‌شود که جنبه‌ اصلاح‌گری در سطح فردی و اجتماعی دارد.

علی(ع)«در مسیر مهر، به‌سوی نور» عنوان پرونده‌ای خبری، تحلیلی است که می‌کوشد مرجعی برای بازتاب نیکی‌هایی باشد که در پیرامون ما و در گوشه و کنار شهر و دیارمان جریان دارد و ما را به‌سوی ساختن جهانی روشن‌تر رهنمون می‌کند. «در مسیر مهر» به انگیزه اصلی این اقدامات اشاره دارد که بر محور محبت به خلق خدا بنا شده است و «به‌سوی نور» هدف نهایی این مسیر را نشان می‌دهد که ساختن جامعه‌ای نورانی مبتنی بر رضایت پروردگار است. شماره چهارم این پرونده به واکاوی مفهوم احسان و نیکوکاری در کلام امیرالمؤمنین علی(ع) اختصاص دارد.

در منظومه‌ آموزه‌های اسلامی، احسان و نیکوکاری جایگاهی محوری و بنیادین دارد. لغت‌دانان احسان را به معنای نیکی‌کردن و بر را به معنای نیکوکاری دانسته‌اند. هر صاحب فطرت سلیمی به‌صورت ذاتی، نیکوکاران و احسان‌‌کنندگان را می‌ستاید. این مفهوم از گستره‌ معنایی وسیعی برخوردار است و علاوه بر اخلاق، وجوه دیگر را نیز شامل می‌شود: انجام فعل نیک، نیکویی نسبت به دیگران و بهره‌وری و اتمام کار به بهترین صورت ممکن.


بیشتر بخوانید:


با توجه به نقش بازدارنده‌ احسان در جلوگیری از انحطاط و سقوط جامعه، کانون اصلی تلاش تشریعی اسلام، از بعثت پیامبر(ص) تا ابلاغ امامت، در راستای ترویج و تعمیق این فضیلت انسانی قرار گرفته است. سیره‌ عملی حضرت علی(ع) نیز گواه بر اهتمام ایشان به پاسداری از این اصل حیاتی بوده است. نهج‌البلاغه، این گنجینه‌ ارزشمند، مشتمل بر بیانات نغز و رهنمودهای سازنده در زمینه‌ ایثار و گسترش فرهنگ نیکوکاری است، چنانکه شاید به نظر برسد محور اساسی این کتاب شریف بر پایه‌ احسان و تأکید بر نیکوکاری استوار شده؛ چرا که مصادیق و نمودهای نیکوکاری در کلام امیرالمؤمنین(ع) از تنوع و فراوانی چشمگیری برخوردار است. در یادداشت پیش رو، به مؤلفه‌های احسان از منظر مولا امیرالمؤمنین علی(ع) پرداخته خواهد شد. 

مفهوم‌شناسی احسان در قرآن و حدیث 

در متون دینی، واژه‌های احسان و بر، کلیدواژه‌های نیکوکاری مطرح شده‌اند. این دو اصطلاح در فرهنگ‌های گوناگون، معانی مترادفی همچون نیکی‌کردن و نوع‌دوستی دارند. مطالعات نشان می‌دهد احسان دارای دو شاخه اصلی است: احسان به دیگران (انعام و بخشش) و احسان در عمل (اجرای شایسته کارها) که بر همین پایه، امیرالمؤمنین(ع) فرموده‌ است: « اَلنَّاسُ أَبْنَاءُ مَا يُحْسِنُونَ؛ مردم فرزند چیزی هستند که نیکو می‌دانند.» 

واژه «بر» نیز حاکی از گستردگی و فراوانی در خیر است که گاهی به ذات اقدس الهی نسبت داده می‌شود، نظیر آیه ٢٨ سوره طور: «إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِيمُ؛ زیرا که او نیکوکار و مهربان است.» همچنین درباره بندگان، نشان‌دهنده اطاعت و عبادت گسترده بنده نسبت به پروردگار است. به این ترتیب، بر از سوی خداوند به معنای فزونی پاداش و از جانب بندگان به معنای طاعت و بندگی است. در آیات قرآن کریم، تأکید فراوانی بر احسان و نیکوکاری شده است. بررسی آماری نشان می‌دهد، مشتقات احسان ۱۹۴ بار و بر ۳۲ بار در قرآن تکرار شده‌ که گویای عمق توجه اسلام به این موضوع است. نمونه‌هایی از این آیات چنین است: «...وَأَحْسِنُوا ۛ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ؛ و نیکی کنید که خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد.» (بقره/ 195) 

از بررسی آیات قرآن چنین حاصل می‌شود که مصادیق نیکوکاری در این کتاب آسمانی شامل این موارد است: ایمان به خدا و پیامبر(ص)، اعتقاد به معاد، رعایت تقوا، شکیبایی در مصائب، عفو و گذشت، مودت به اهل بیت(ع)، خیرخواهی، پرهیز از فساد، توبه، ادای زکات، انفاق، رسیدگی به محرومان و نیکی به والدین.

در سیره معصومین(ع) نیز نیکوکاری جایگاه ویژه‌ای دارد. روایات متعددی از ائمه اطهار(ع) بر گسترش فرهنگ احسان تأکید کرده‌ است. این بزرگواران با تمرکز بر این فضیلت اخلاقی، درصدد نشر مهرورزی و تعمیق پیوندهای اجتماعی در جامعه اسلامی بوده‌اند. 

مؤلفه‌های احسان و نیکوکاری در آموزه‌های علوی 

در مکتب تربیتی اسلام، نیکوکاری به‌مثابه یکی از اصول سازنده‌ اخلاقی جایگاهی رفیع دارد. امام علی(ع) در مقام شارح راستین این مکتب، بارها بر این اصل تأکید فرموده‌ است. از منظر ایشان، اساس و بنیاد دین بر کسب نیکی‌ها استوار شده و منزلت واقعی هر فرد به میزان کارهای نیکی است که انجام می‌دهد: «رأسُ الدِّينِ اكتِسابُ الحَسَناتِ؛ رأس دين انجام كارهاى نیک است» و نیز «قِيمَةُ كُلِّ امْرِئٍ مَا يُحْسِنُهُ؛ ارزش هر كس چيزى است كه نيكويش مى‌داند.» در تبیین ماهیت نیکوکاری، تعریف امام(ع) از بر با عنوان «البر عمل مصلح؛ نيكوكارى عمل شايسته و صالحى است» نشان می‌دهد که نیکی به عملی گفته می‌شود که جنبه‌ اصلاح‌گری در سطح فردی و اجتماعی دارد.

مؤلفه‌های بر و احسان از دیدگاه امام به شرح زیر است: 

احسان و تعامل مطلوب بین افراد جامعه: آموزه‌های نظری مولا در سیره‌ عملی ایشان جاری بود و حتی به‌صورت وصایایی گرانقدر خطاب به فرزندشان امام حسن(ع) نیز قابل استقصاست. حضرت در این وصیت‌نامه‌ پرمغز می‌فرماید: «ای پسرم... آنچه برای خود دوست داری، برای دیگران نیز دوست بدار و آنچه برای خود نمی‌پسندی، برای دیگران نیز نپسند؛ ستم روا ندار، آن‌گونه که دوست نداری به تو ستم شود؛ نیکوکار باش، آن‌گونه که دوست داری به تو نیکی کنند و آنچه برای دیگران زشت می‌داری، برای خود نیز زشت بشمار.»

این کلمات در حقیقت، چکیده‌ای از فلسفه‌ اخلاق اجتماعی مبتنی بر احسان ارائه می‌دهد. در این فرمایش گوهربار، احسان، مبنای آرامش و قرار جامعه و عامل جلوگیری از هر نوع ظلم و ستمی به افراد معرفی شده است. 

مغتنم‌بودن عمر برای احسان: یکی از مفاهیم کلیدی در منظومه‌ فکری امام علی(ع)، مفهوم فرصت‌شناسی و اغتنام فرصت برای انجام کارهای نیک است. ایشان با اشاره به گذرابودن عمر و غیرقابل پیش‌بینی‌بودن زمان مرگ، هشدار می‌دهد: «وَ بَادِرُوا بِالْأَعْمَالِ عُمُراً نَاكِساً أَوْ مَرَضاً حَابِساً أَوْ مَوْتاً خَالِساً فَإِنَّ الْمَوْتَ هَادِمُ لَذَّاتِكُمْ...؛ به انجام اعمال صالح مبادرت ورزيد، پيش از آنکه عمر پشت کند و مرحله پيرى و ناتوانى برسد يا بيمارى مانع از عمل شود، يا مرگ همه‌چيز را از شما بربايد.» در جایی دیگر، این‌چنین کلام خود را تکمیل می‌فرماید: «فَلْیکنْ أَحَبَّ اَلذَّخَائِرِ إِلَیک ذَخِیرَةُ اَلْعَمَلِ اَلصَّالِحِ؛ بايد بهترين اندوخته‌ها در نزد تو، اندوخته كار نیک باشد.» 

نگرش کیفی به احسان: نکته‌ عمیق دیگر در آموزه‌های علوی، نگرش کیفی و نه کمی به نیکوکاری است. از دیدگاه ایشان، هیچ کار نیکی هرچند کوچک، حقیر شمرده نمی‌شود و ارزش ذاتی دارد: «اِفْعَلُوا آلْخَيْرَ وَ لاَ تَحْقِرُوا مِنْهُ شَيْئاً، فَإِنَّ صَغِيرَهُ کَبِيرٌ وَ قَلِيلَهُ کَثِيرٌ، وَ لاَ يَقُولَنَّ أَحَدُکُمْ: إِنَّ أَحَداً أَوْلَى بِفِعْلِ آلْخَيْرِ مِنِّي فَيَکُونَ وَ آللّهِ کَذلِکَ. إِنَّ لِلْخَيْرِ وَالشَّرِّ أَهْلاً فَمَهْمَا تَرَکْتُمُوهُ مِنْهُمَا کَفَاکُمُوهُ أَهْلُهُ؛ کار نيک انجام دهيد و هيچ مقدار از آن را کم نشماريد، چرا که کوچک آن بزرگ و کمش بسيار است. هيچ يک از شما نگويد: فلان کس در انجام اين کار خير از من سزاوارتر است که به خدا سوگند چنين خواهد شد. هر کدام از خير و شر را اهلی است كه اگر شما آن را رها كنيد، ديگران به جاى شما انجام مى‌دهند.» 

احسان؛ معیار سنجش افراد: فلسفه‌ آزمایش‌های الهی، شناسایی نیکوکاران از بدکاران است. امام در توضیح این حقیقت می‌فرماید: «بَعَثَ اللَّهُ رُسُلَهُ بِمَا خَصَّهُمْ بِهِ مِنْ وَحْيِهِ وَ جَعَلَهُمْ حُجَّةً لَهُ عَلَى خَلْقِهِ لِئَلَّا تَجِبَ الْحُجَّةُ لَهُمْ بِتَرْكِ الْإِعْذَارِ إِلَيْهِمْ، فَدَعَاهُمْ بِلِسَانِ الصِّدْقِ إِلَى سَبِيلِ الْحَقِّ. أَلَا إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى قَدْ كَشَفَ الْخَلْقَ كَشْفَةً لَا أَنَّهُ جَهِلَ مَا أَخْفَوْهُ مِنْ مَصُونِ أَسْرَارِهِمْ وَ مَكْنُونِ ضَمَائِرِهِمْ، وَ لَكِنْ لِيَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا فَيَكُونَ الثَّوَابُ جَزَاءً وَ الْعِقَابُ بَوَاءً؛ خداوند رسولان خود را با وحى که ويژه پيامبران اوست، مبعوث کرد و آنان را حجت خويش بر خلقش قرار داد تا دليلى در برابر خداوند به‌واسطه نفرستادن حجت و راهنما نداشته باشند و به اين ترتيب، خلق خود را با زبان صدق و راستى به راه حق فراخواند. آگاه باشيد! خداوند پرده از اسرار درون بندگان خود با آزمايش‌ها برداشته است، نه به اين سبب که از آنچه انسان‌ها در درون پنهان دارند و اسرارى را که فاش نکرده‌اند، بى‌خبر است، بلکه براى اين است که مى‌خواهد آن‌ها را امتحان کند تا آشکار شود کدام يک عمل نيکوتر انجام مى‌دهد تا ثواب و کيفر، پاداش و مجازات عمل باشد.»

تقدیر از احسان: امام علی(ع) اصل مدیریتی و اجتماعی مهمی مطرح می‌کند و آن تمایز قائل‌شدن بین نیکوکار و بدکار است. ایشان هشدار می‌دهد که یکسان‌دیدن این دو باعث سردرگمی ارزش‌ها در جامعه می‌شود و افراد را از نیکی‌کردن مأیوس می‌کند: «وَ لاَ يَكُونَنَّ اَلْمُحْسِنُ وَ اَلْمُسِيءُ عِنْدَكَ بِمَنْزِلَةٍ سَوَاءٍ فَإِنَّ فِي ذَلِكَ تَزْهِيداً لِأَهْلِ اَلْإِحْسَانِ فِي اَلْإِحْسَانِ وَ تَدْرِيباً لِأَهْلِ اَلْإِسَاءَةِ عَلَى اَلْإِسَاءَةِ وَ أَلْزِمْ كُلاًّ مِنْهُمْ مَا أَلْزَمَ نَفْسَهُ؛ هرگز نبايد افراد نيکوکار و بدکار در نظرت يکسان باشند، زيرا اين کار سبب مى‌شود که نيکوکاران به نيکى‌ها بى‌رغبت و بدکاران به اعمال بد تشويق شوند، بنابراين هر يک از اين‌ها را مطابق آنچه براى خود خواسته‌اند، پاداش بده. بدان هيچ وسيله‌اى براى جلب اعتماد والى به وفادارى رعيت بهتر از احسان به آن‌ها و سبک‌کردن هزينه‌ها بر آنان و اجبارنکردن‌شان به کارى که وظيفه ندارند، نيست.»

سپس در حکمت ۱۷۷ راهکار عملی و هوشمندانه‌ای ارائه می‌فرماید: «اُزْجُرِ الْمُسِىءَ بِثَوابِ الْمُحْسِن؛ گنهكار را با پاداش‌دادن به نيكوكار تنبيه كن و از گناه بازدار.» این جمله‌ کوتاه اما پرمعنی، بیانگر آن است که تشویق و تقدیر آشکار از نیکوکاران، به خودی خود، نوعی تنبیه و هشدار برای بدکاران محسوب می‌شود و جامعه را به سوی ارزش‌های نیک سوق می‌دهد.

انتهای پیام
خبرنگار:
الهه سادات بدیع زادگان
دبیر:
محبوبه فرهنگ
captcha