به گزارش ایکنا از اصفهان، حمیدرضا شمسایی، مدیر مؤسسه رسانهای گردومدیا در وبینار «شایستگیهای غیررسمی کسبوکار (بخش اول مؤلفههای غیررسمی شغلگزینی)» که شامگاه گذشته، 16 تیرماه به همت مدرسه فناوری فانوس برگزار شد، اظهار کرد: مطالبی که بیان میکنم، حاصل بررسی حدود 15 کار نیمهرهاشده و شکستخورده، همچنین گپوگفت با صاحبان کسبوکار دارای 15 سال سابقه کاری و بیش از آن است.
وی افزود: چهار مقدمه در ابتدای بحث بیان میکنم و سپس به مطالب اصلی میپردازم. یکی از چالشهایی که در انتخاب شغل و کسبوکار وجود دارد، بلاتکیفبودن در شغل پیشروست. گاهی وقتها نمیدانیم آیا شغلی که در نظر داریم، برای ما مناسب است؟ ما برای این شغل مناسب هستیم؟ در چه زمینهای استعداد داریم؟ بسیاری از ما نمیدانیم که در جای مناسبی در زندگی قرار داریم یا نه. این سؤال برای کسی که 50 سال از عمر خود را در شغلی گذرانده است، مناسب نیست.
مدیر مؤسسه رسانهای گردومدیا بیان کرد: امروز زمان بسیار مناسبی برای جوانان است تا از خودشان بپرسند «آیا در جای درستی از زندگی ایستادهام؟» این سؤالات بسیار بیرحم هستند؛ زیرا انسان را بدون تعارف با خود واقعیاش روبهرو و چالشهایی برای شخص ایجاد میکند. این وبینار به سؤالات و مطالبی اختصاص دارد که افراد باید از خودشان بپرسند و بهخوبی به آنها پاسخ دهند تا بتوانند شغل مناسب خود را بیابند.
وی مقدمه دوم را به تستهای شخصیتشناسی و روانشناسی شغل، مانند Disc یا mbti اختصاص داد و گفت: جایگاه این تستها در راهنمایی اشخاص برای انتخاب شغل محفوظ است و قصد انکار آنها را نداریم؛ ولی علاوه بر این تستها، به تجربیات پیران مشاغل نیز احتیاج داریم. گاهی کسی که حدود 50 سال در عرصهای از بازار فعالیت داشته و نکتهای را به تجربه حاصل کرده است، مطلبی به ما میگوید که در هیچ کتاب علمی نمییابیم.
شمسایی در توضیح مقدمه سوم تصریح کرد: مخاطبان ما در دوران بعد از نوجوانی قرار دارند. این افراد باید در سنین نوجوانی بهطور موقت چند شغل، مهارت و همکارانی را تجربه کنند؛ سپس دریابند که چه شغل و مهارتی برایشان مناسب است. به نظر من نوجوانان اصلاً نباید بیکار باشند؛ برای نمونه باید تابستان را که مدارس تعطیل است، در مغازههای خیاطی، میوهفروشی، تعمیرات رایانه و... بگذرانند تا بتوانند شغل مناسب خود را در بزرگسالی پیدا کنند.
وی با بیان اینکه این مطالب، نه محتوای انگیزشی زرد، بلکه واقعیتهایی است که افراد جامعه واقعاً در مسیر شغلی خود تجربه کردهاند، ادامه داد: هر کس پیش از انتخاب شغل، باید پنج پرسشی را که در ادامه بیان میکنم، از خود بپرسد و به آنها پاسخ دهد. این سؤالات انتقال تجربه صاحبان کسبوکار پرسابقه به کسانی است که قصد ورود به بازار کار را دارند.
مدیر مؤسسه رسانهای گردومدیا اضافه کرد: پرسش نخست این است که «کدام شغل را اگر بارها شکست بخوری، باز هم ادامه میدهی؟» با واکاوی این پرسش، به پاسخی عمیقتر از علاقه میرسیم؛ چیزی که انسان حاضر است عمر خود را برای آن صرف کند. شاید افراد بسیار زیادی در جامعه کنونی ما باشند که اگر از آنها در خصوص شغلشان سؤال کنیم، پاسخ میدهند که شغل خود را انتخاب نکردهاند، بلکه اتفاقی به آن تن دادهاند. پاسخ این سؤال بخشی از هویت ما را تعیین میکند.
وی گفت: پرسش دوم با این عنوان که «در هنگام انجام چه کاری، زمان را فراموش میکنی؟» بسیار اهمیت دارد. گاهی وقتها در هنگام انجام کاری، گویی جسم و روح ما با هم ادغام شده است و اصلاً خستگی را احساس نمیکنیم. بسیاری از کارمندان را در ادارات دیدهایم که مجبور به ثبت اثر انگشت خود هستند و مدام ساعت را نگاه میکنند تا زمان بازگشت به خانه فرابرسد. از سوی دیگر، کارمندان بسیاری هستند که اصلاً گذر زمان را در محل کار خود احساس نمیکنند و در حال لذتبردن از فعالیت خود هستند. پاسخ این پرسش هر چیزی که باشد، شغل ما را تعیین میکند؛ چیزی که میتواند برای ما بسیار عاشقانه باشد.
شمسایی اظهار کرد: پرسش سوم این است: «حاضری چه مسئله یا کاری را به بهترین شکل ممکن حل کنی، بدون اینکه در مقابل آن پول برای تو در اولویت باشد؟» نمیگوییم پول اهمیت ندارد؛ ولی میتواند اولویت دوم یا سوم را به خود اختصاص دهد. نقش انسان در جایگاهی که میتواند شغلی را مدیریت و مسئلهای را حل کند، بسیار مهم است؛ زیرا نقش او در جایگاه حلال مشکل است؛ انسان ارزشمندی که قصد دارد کاری اساسی انجام دهد.
وی افزود: دایی من عاشق گلوگیاه است. زمانی که در طبیعت حضور دارد، چنان با گیاهان مشغول میشود که گویی فرزندان او هستند. روزی گفت که به نظر میرسد برای کلنجاررفتن با گیاهان متولد شدهام؛ البته بهوسیله گیاهان درآمد مالی هم دارد؛ ولی اولویت او نیست. تعداد افرادی که برای محیط اطراف خود عاشقانه اهمیت قائل هستند، بسیار کم است.
مدیر مؤسسه رسانهای گردومدیا پرسش چهارم را اینگونه مطرح کرد که «چه کاری انجام دهی، دیگران و اطرافیان از تو تعریف و تمجید میکنند، در حالی که برای خودت عادی است؟» و ادامه داد: دوستی دارم که مهارت عجیبی در قلمکاری دارد. او از قالبهایی برای قلمکاری استفاده میکند که از 150 سال پیش باقی مانده است. کشورهای گوناگونی مانند کانادا از او دعوت کردند تا در آنجا اقامت داشته باشد. در همه مجالس مربوط به قلمکاری از او سخن گفته میشود؛ ولی از نظر خودش کار خاصی انجام نمیدهد. شغل شما زمانی رونق میگیرد که دیگران درباره آن صحبت کنند؛ ولی برای خودتان عجیب نباشد.
وی آخرین پرسش مهم در یافتن شغل مناسب را با این عنوان بیان کرد که «حاضری برای چه کاری وقت بگذاری؟ کاری که اگر تو انجام ندهی، دیگران نیز انجام نمیدهند و بر زمین میماند» و گفت: فخرالدین حجازی از اهالی روستای میبد در استان یزد، اولین ایرانی است که فناوری تولید لامپ LED را که صنعت آن در انحصار کشورهای اروپایی و چین بود، با مشقت فراوان وارد کشور کرد. شاید اگر حجازی اینکار را انجام نمیداد، کشور ما هنوز هم واردکننده این لامپها و به دیگر کشورها بدهکار بود؛ ولی او باعث شد که در این عرصه خودکفا شویم.
شمسایی در پایان تأکید کرد: سعی کردم با طرح این پنج پرسش، نکاتی را در راستای یافتن شغل مناسب برای جوانان بیان کنم. به نظر میرسد که اگر ویژگیهایی مانند شوق انجام کاری، فراموشکردن زمان در حین انجام آن کار و شکلگیری عادتی را که دیگران از آن تعریف بسیار میکنند، در زندگی داشته باشیم، هر روز که از خواب بیدار میشویم، کسل و خسته نخواهیم بود. در این شرایط، اشخاص حتی شغل خود را در خواب میبینند و برای رشد آن ایدههای فراوانی در ذهن دارند. مجموع این نکات در کنار هم باعث میشود تا شغل خود را با وجود همه مشکلات، عاشقانه انجام دهیم.
زهراسادات مرتضوی
انتهای پیام