در تقویم دفاعی ایران، ۲۱ آبان فقط یادآور حادثهای تلخ نیست، بلکه نشانهای از زایش نسلی است که ایمان را با علم درآمیخت و از دل خاکستر تحریمها و محدودیتها، شعله خودباوری برافروخت. شهید حسن تهرانیمقدم را «پدر صنعت موشکی ایران» مینامند؛ اما او در حقیقت پدر نسلی است که آموخت «اقتدار» نه در زرادخانهها، بلکه در باور به توان خویش ریشه دارد.
راهی که تهرانیمقدم آغاز کرد، فقط پروژهای نظامی نبود، بلکه حرکتی تمدنی بود؛ تلاشی برای آنکه ملت ایران با اتکا به دانش و ایمان، نه در حاشیه معادلات امنیتی، بلکه در متن معادلات قدرت منطقهای قرار گیرد. یادداشت پیش رو در سه بعد فناورانه، راهبردی و فرهنگی، مسیر آن تحول را مرور میکند.
در آغاز دهه ۱۳۶۰، ایران پس از انقلاب با انبوهی از محدودیتهای نظامی و تحریمهای جهانی روبهرو بود. در آن سالها، کشور از فناوریهای پیشرفته موشکی بیبهره بود و گامهای نخستین در تولید و آزمایش موشکهایی چون شهاب ـ ۱، با برد حدود ۳۰۰ کیلومتر برداشته شد. این نسل نخستین موشکها که بر پایه الگوی اسکاد ـ بی شوروی طراحی شده بود، سرآغاز راهی دشوار، اما افتخارآمیز بود؛ راهی که با باور به توان داخلی و تکیه بر ایمان و دانش، بهتدریج از مرحله وابستگی به خودکفایی رسید.
در دهههای بعد، مهندسان و متخصصان ایرانی با توسعه فناوریهای سوخت جامد و مایع و بومیسازی سامانههای پیچیده، گام به گام بر برد و دقت موشکها افزودند. حاصل این تلاشها، طراحی و ساخت موشکهایی چون قدر و خرمشهر بود که امروز نماد پیشرفت بومی در عرصه راهبردی کشور هستند. اکنون، فناوری موشکی ایران از مرزهای هزار کیلومتر فراتر رفته و به مرحلهای از بازدارندگی مؤثر رسیده است.
بیگمان این مسیر، مصداقی از فرمان الهی است که در قرآن کریم آمده: «وَأَعِدّوا لَهُم مَا اسْتَطَعْتُم مِن قُوَّةٍ...؛ هر نیرویی که میتوانید، آماده کنید تا دشمنان خدا و دشمنان خود را بیم دهید.» (سوره انفال/ آیه ۶۰)
چنین پیشرفتی نهتنها ثمره علم و تلاش، بلکه جلوهای از ایمان و تکلیف دینی در پاسداری از سرزمین و عزت اسلامی است.
قدرت موشکی ایران فقط در برد و فناوری خلاصه نمیشود؛ ارزش حقیقی آن در کارکرد بازدارندگی و تأثیر روانی آن بر دشمنان نهفته است. در سالهای اخیر و بهویژه در جریان تنشهای خرداد ۱۴۰۴ میان ایران و رژیم صهیونیستی، موشکهای ایرانی توانستند اهدافی در تلآویو و حیفا را مورد اصابت قرار دهند. این اقدام، نه از سر جنگطلبی، بلکه در پاسخ به تهدیدها و تجاوزها بود و نشان داد که امنیت ملی ایران با هیچ تهدیدی قابل معامله نیست.
گزارشها حاکی است که در آن رویداد، سامانههای دفاعی دشمن ناچار به واکنش شدند و جامعه اسرائیل برای نخستینبار، احساس ناامنی عمیقی را تجربه کرد. این همان «توازن وحشت» است؛ مرحلهای که در آن، دشمن درمییابد هر حملهای با پاسخی قاطع، علمی و نظامی روبهرو خواهد شد.
چنین وضعیتی، مصداقی از وعده الهی است که میفرماید: «قَاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَيُخْزِهِمْ وَيَنصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَيَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ؛ با آنان بجنگید تا خدا آنان را به دست شما عذاب و رسوایشان کند و شما را بر آنان پیروزی دهد و سینههای مردم مؤمن را شفا بخشد.» (سوره توبه/ آیه ۱۴)
این آیه بیانگر آن است که دفاع مؤمنان و ایستادگی آنان، وسیلهای برای خوارکردن دشمن و آرامش دلهای اهل ایمان است؛ همان حقیقتی که امروز در صحنه بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران متجلی شده است.
پیشرفت موشکی ایران صرفاً محصول دانش فنی یا مهندسی پیشرفته نیست؛ این حرکت، جلوهای از تحول درونی و فرهنگی نسلی است که خودباوری را جایگزین وابستگی کرد. شهید حسن تهرانیمقدم در یکی از سخنانش گفته بود: «ما آمدهایم تا دشمن را از رؤیای حمله پشیمان کنیم، نه برای جنگ، بلکه برای صلحی باعزت.» این جمله، خلاصه فلسفه وجودی «جهاد علمی» در ایران است؛ جهادی که ایمان، علم، و عشق به میهن را درهم آمیخت.
در دهههای نخست پس از انقلاب، جوانان ایرانی در شرایطی دست به کار شدند که کشور در محاصره علمی و فناوری بود. هیچ دانشگاهی رشته موشکی نداشت، هیچ کتابی در این حوزه در دسترس نبود و بسیاری از متخصصان پیش از انقلاب کشور را ترک کرده بودند. در چنین فضایی، نسل مؤمن و خودباور دهه ۶۰، با تکیه بر ایمان و روحیه «میشود اگر بخواهیم»، راهی را گشود که بعدها پایه صنعت دفاعی و موشکی کشور شد.
این تحول، بیش از هر چیز، در جهاد فرهنگی ریشه داشت؛ فرهنگی که به جوان ایرانی میآموخت که شکست، پایان کار نیست، بلکه آغاز راه تجربه و خودسازی است. آنان باور داشتند وعده الهی در سوره رعد، آیه ۱۱، فقط با تغییر درون و اراده انسان تحقق مییابد: «... إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ...؛ خدا سرنوشت هیچ ملتی را تغییر نمیدهد تا آنکه آنان آنچه را در وجودشان قرار دارد، تغییر دهند.»
همین ایمان بود که از کارگاههای کوچک و آزمایشگاههای ابتدایی دهه ۶٠، دانشبنیانترین صنایع دفاعی منطقه را پدید آورد.
امروز، نسل جدید پژوهشگران و متخصصان جوان همان مسیر را با نگاهی تازه ادامه میدهد. آنان فرزندان فکری شهید تهرانیمقدم هستند؛ نسلی که در مراکز تحقیقاتی، دانشگاهها و شرکتهای دانشبنیان، پرچم «جهاد علمی» را برافراشته نگه داشته است. تلاش این نسل فقط در ساخت سلاح خلاصه نمیشود، بلکه به گسترش دانش، خوداتکایی صنعتی و الهامبخشی فرهنگی در میان ملت منجر شده است.
از همینرو، فناوری موشکی ایران نهتنها نماد قدرت نظامی، بلکه تجلی ایمان، تلاش و فرهنگ خودباوری است؛ فرهنگی که میان علم و معنویت، میان آزمایشگاه و سجاده، پیوندی ناگسستنی برقرار کرده است.
شهید تهرانیمقدم و یارانش نشان دادند که دانش بدون ایمان، سرد و بیروح است و ایمان بدون علم، بیثمر. ترکیب این دو، همان نیرویی است که امروز ایران را از وابستگی به استقلال و نسل جوان را به این باور رسانده که «قدرت، در علم متکی بر ایمان نهفته است.»
در حقیقت، جهاد علمی نسل امروز، ادامه راه شهیدان است؛ راهی که از خاکریزهای دفاع مقدس آغاز شد و امروز در مرزهای علم و فناوری ادامه دارد. راهی که مصداق آیهای است که وعده میدهد: تا زمانی که مردم اراده کنند و درون خود را دگرگون سازند، خداوند نیز سرنوشت آنان را به نیکی تغییر خواهد داد.
انتهای پیام