قیام مسجد گوهرشاد یا حماسهای که در تیرماه ۱۳۱۴ در قلب مشهدالرضا(ع) رقم خورد، اعتراضی به اقدامات ضددینی رضاشاه بهویژه در زمینه پوشش و حجاب بود و نخستین مقاومت سازمانیافته مردم ایران در برابر پروژه غربگرایی آمرانه وی محسوب میشد. بهمناسبت سالگرد این رویداد تاریخی، خبرنگار ایکنا از اصفهان با علیاکبر جعفری، عضو هیئت علمی گروه تاریخ دانشگاه اصفهان گفتوگو کرده است تا به بررسی و واکاوی ابعاد پیدا و پنهان این قیام مردمی بپردازد. آنچه در ادامه میخوانیم، شماره دوم این گفتوگوست.
سیاست تغییر پوشش در دوره رضاشاه پیامدهای گستردهای در پی داشت که فراتر از مسئله حجاب بانوان بود. این تحولات که با هدف زدودن نشانههای هویت دینی و ملی صورت میگرفت، بهتدریج تمام جنبههای زندگی اجتماعی را تحت تأثیر قرار داد. هنگامی که معیارهای مذهبی و فرهنگی در انتخاب پوشش کنار گذاشته و الگوهای غربی جایگزین آن شد، موجی از ناآرامیها در سراسر کشور بهوجود آمد.
بیشتر بخوانید:
شورشهای ایلاتی که از سال ۱۳۰۷ به بعد رخ داد، فقط به مسئله خلع سلاح و اسکان اجباری عشایر محدود نبود. بخش قابل توجهی از این ناآرامیها واکنشی به سیاست تغییر اجباری پوشش بود که حتی عشایر را نیز شامل میشد. در حالی که فرمان اولیه در سال ۱۳۰۶ فقط کارمندان دولت و دانشآموزان را ملزم به رعایت پوشش متحدالشکل کرده بود، این قانون بهتدریج در سالهای ۱۳۰۸ و ۱۳۰۹ گسترش یافت و دامنه وسیعتری از جامعه را دربر گرفت. این گسترش، موجی از اعتراضات در میان روحانیون، عشایر و عامه مردم ایجاد کرد.
مسئله کشف حجاب بانوان نیز بخشی از مجموعه تغییراتی بود که روشنفکران اطراف رضاشاه پیگیر آن بودند. برگزاری کنگرههایی مانند کنگره زنان در سال ۱۳۱۱ در تهران که به مدت پنج روز از ۶ تا ۱۱ آذر ادامه یافت، نشانگر تلاش نظام برای ترویج الگوهای غربی در حوزه زنان بود. در این کنگرهها، وضعیت زنان در کشورهای اروپایی مورد بررسی قرار میگرفت و تغییرات بنیادین در سبک زندگی ایرانیان تبلیغ میشد.
تغییرات سیاسی سال ۱۳۱۲ نقطه عطفی در تسریع این روند بود. با کنار گذاشتن مخبرالسلطنه هدایت از نخستوزیری و جایگزینی محمدعلی فروغی که از سیاستمداران تجددگرای رادیکال محسوب میشد، روند تغییر پوشش شتاب بیشتری گرفت. سفر رضاشاه به ترکیه در خرداد ۱۳۱۳ نیز تأثیر بسزایی در تشدید این سیاستها داشت. بسیاری از رجال دوره پهلوی، از جمله خود مخبرالسلطنه هدایت معتقد بودند که مسئله کشف حجاب بهمثابه «سوغات» این سفر به ایران وارد شد.
از آغاز سال ۱۳۱۴، تبلیغات گستردهای برای اجرای سیاست کشف حجاب آغاز شد. در فروردین این سال، در مدرسهای در شیراز جشنی برگزار شد که در آن دختران بدون حجاب حضور یافتند. در اردیبهشتماه نیز مراسم مشابهی در مشهد برگزار شد که خود رضاشاه در آن حضور داشت. با این حال، اکثریت جامعه بهویژه در شهرهای مذهبی مانند مشهد، در برابر این تغییرات مقاومت میکردند. مخالفت علمای مشهد از جمله آیتالله سیدحسین قمی که با ارسال تلگرافهایی به رضاشاه، اعتراض خود را اعلام کرده بودند، نشانگر عمق نارضایتی عمومی از این سیاستها بود. هرچند رضاشاه اینگونه اقدامات را برنامههایی میخواند که بدون اطلاع او انجام شده است و حتی مسئولان محلی را توبیخ کرد، اما در عمل جامعه شاهد تشدید فشارها از سوی حکومت برای اجرای سیاست کشف حجاب بود. این تناقض میان گفتار و کردار حکومت، به افزایش تنشها و وقوع قیام مسجد گوهرشاد در تیرماه ۱۳۱۴ انجامید.
اظهارات علیاصغر حکمت، وزیر معارف وقت در تأیید صریح سیاستهای کشف حجاب و نسبتدادن آن به دستور مستقیم رضاشاه، مردم را متوجه واقعیت کرد و موجب تشدید حساسیت روحانیون و مردم شد. وی در مراسمی در تهران به صراحت اعلام کرد که تمام اقدامات انجامشده در شیراز و مشهد با نظر و خواست شخص پادشاه صورت گرفته است و باید بهسرعت در سراسر کشور اجرا شود. این اظهارات که در روزنامهها منتشر شد، نقطه عطفی در موضعگیری علما محسوب میشد.
آیتالله سیدحسین قمی که پیشتر نیز با ارسال تلگرافهایی به رضاشاه، اعتراض خود را اعلام کرده بود، این بار با بیانیههای پرشور از مردم خواست تا برای دفاع از اسلام به پا خیزند. ایشان با اعلام آمادگی برای فداکاری، مشهد را به کانون مبارزه با سیاستهای ضداسلامی و ضدملی رژیم تبدیل کرد. آیتالله قمی در پی دعوت رسمی از سوی دربار برای حضور در تهران، با این تصور که میتواند اعتراضات روحانیون و مردم را مستقیماً به گوش شاه برساند، عازم پایتخت شد؛ اما برخلاف انتظار، نهتنها ملاقاتی با شاه صورت نگرفت، بلکه بلافاصله پس از ورود به تهران در هشتم یا نهم تیرماه، دستگیر و زندانی شد. انتشار خبر دستگیری آیتالله قمی، علمای مشهد را به واکنش جدی واداشت. آنان در جلسات پیوستهای که عمدتاً در منزل آیتالله سیدیونس اردبیلی تشکیل میشد، به بررسی اوضاع پرداختند.
در این جلسات که با حضور گسترده روحانیون و مردم همراه بود، تصمیم گرفته شد تا با انتشار اطلاعیههایی، جامعه از اهداف ضددینی رژیم آگاه شود. در یکی از این اطلاعیهها، مردم به اعتصاب و تحصن در مسجد گوهرشاد فراخوانده شدند. از آن پس، هر روز تجمعات اعتراضآمیز در مسجد گوهرشاد برگزار میشد که در آن روحانیون به تحلیل وضعیت کشور میپرداختند و اهمیت حجاب در اسلام را برای مردم تبیین میکردند.
این تحصنها که با سخنرانیهای آتشین همراه بود، بهتدریج به کانون مقاومت در برابر سیاستهای ضداسلامی رژیم تبدیل شد. سخنرانان با استناد به آیات قرآن و روایات ائمه معصومین(ع)، به تشریح جایگاه حجاب در اسلام میپرداختند و مردم را به مقاومت در برابر دستورات ضددینی حکومت فرامیخواندند. این روند که از نیمه اول تیرماه ۱۳۱۴ آغاز شده بود، در روزهای بعد به اوج خود رسید و سرانجام به قیام خونین مسجد گوهرشاد منجر شد.
تحصن مردم در مسجد گوهرشاد که از هجدهم تا بیستویکم تیرماه ۱۳۱۴ ادامه یافت، به نقطه اوج مقاومت مردمی در برابر سیاستهای ضددینی رژیم پهلوی تبدیل شد. این تجمع که حول محور حرم امام رضا(ع) و مسجد گوهرشاد شکل گرفته بود، روز به روز گسترش مییافت. در این ایام، روحانیون و وعاظ بهصورت مداوم برای مردم سخنرانی و از ارزشهای اسلامی دفاع میکردند.
ورود شیخ محمدتقی بهلول از گناباد به این جمع، بهشدت بر روند اعتراضات تأثیر گذاشت. سخنرانیهای آتشین و افشاگریهای این روحانی مبارز موجب تشدید روحیه انقلابی مردم شد. هنگامی که اخبار این تحصن به تهران رسید، رضاشاه شخصاً دستور سرکوب فوری آن را صادر و تهدید کرد که در صورت متفرقنشدن جماعت، مسئولان محلی با شدیدترین مجازاتها مواجه خواهند شد.
در روز ۲۱ تیرماه، نیروهای نظامی به فرماندهی سرتیپ ایرج مطبوعی به مسجد گوهرشاد یورش بردند و بین ۷۰۰ تا ۲۰۰۰ نفر مردم بیدفاع را بنا به آمار مختلف به رگبار بستند. پس از این کشتار وحشیانه، نظامیان با بیرحمی تمام، اجساد شهدا را بهصورت مخفیانه دفن کردند تا اثری از این جنایت باقی نماند.
این واقعه خونین پیامدهای مهمی در تاریخ معاصر ایران داشت. این لکه ننگ بر دامن رژیم پهلوی باعث شد حتی نزدیکان به دربار و سفارت انگلیس نیز از زشتی این عمل ابراز انزجار کنند. بعد از این واقعه، تغییراتی در بدنه حکومت ایجاد شد. محمدعلی فروغی جای خود را به محمود جم داد که از حامیان سرسختتر سیاست کشف حجاب بود. این تغییر نشاندهنده حذف تدریجی عناصر معتدل از حکومت بود. رضاشاه با کنار گذاشتن رجال محافظهکار، عزم خود را برای اجرای سریعتر و خشنتر سیاستهای ضددینی جزم کرد.
در دیماه ۱۳۱۴، دستورالعملهای سختگیرانهتری در این زمینه صادر شد. رژیم پهلوی برای تنبیه مردم مشهد و عبرتگیری دیگر شهرها، اقدامات سختگیرانهای اعمال کرد. ممنوعیت اقامه نماز جماعت در حرم امام رضا(ع)، تعطیلی جلسات قرآن و مراسم مذهبی در مسجد گوهرشاد و دیگر مساجد و دستگیری و زندانیکردن شمار زیادی از علما و روحانیون، نمونهای از این اقدامات بود.
قیام مسجد گوهرشاد اگرچه در ظاهر سرکوب، اما به نمادی از مقاومت مردم ایران در برابر استبداد و سیاستهای ضداسلامی تبدیل شد و یاد و خاطره شهدای گوهرشاد همواره در تاریخ ایران زنده خواهد ماند. این قیام نتایج مهمی به دنبال داشت. افشای چهره واقعی رضاشاه در مقام حاکمی ضدمذهب، اثبات ناکارآمدی سیاست سرکوب در بلندمدت، ایجاد الگویی ماندگار از مقاومت دینی و تقویت روحیه مبارزه در میان مردم از جمله آن بود. به هر حال، رضاخان نتوانست در مقابل تأثیر عمیق این واقعه بر جامعه بایستد. این رخداد نهتنها در همان زمان تأثیرات عمیقی بر جامعه ایران گذاشت، بلکه سالها بعد نیز بهمثابه یکی از نقاط عطف مبارزات مردم علیه حکومت پهلوی مورد توجه قرار گرفت.
الههسادات بدیعزادگان
انتهای پیام