در چهارم آبان ۱۳۴۳ شمسی، لایحهای در مجلس شورای ملی ایران تصویب شد که به موجب آن، مستشاران و کارکنان نظامی ایالات متحده از مصونیت قضایی در کشور برخوردار میشدند. این لایحه که بعدها با عنوان کاپیتولاسیون شناخته شد، واکنشهای گستردهای در جامعه برانگیخت. در رأس این اعتراضها، موضع صریح و افشاگرانه امام خمینی(ره) قرار داشت که آن را «سند بردگی ملت ایران» و نشانه تسلط بیگانگان بر مقدرات کشور خواند. واکنش ایشان نه صرفاً اعتراضی سیاسی، بلکه تبیینی فقهی، اخلاقی و تمدنی از مفهوم استقلال و عزت ملی بود.
کاپیتولاسیون یا حق قضاوت کنسولی، اصطلاحی حقوقی است که براساس آن، اتباع خارجی در کشوری دیگر تحت قوانین کشور خود قرار میگیرند و از دادرسی محلی مصون هستند. سابقه این امتیاز در ایران به دوران قاجار بازمیگردد؛ زمانی که با پیمانهایی نظیر عهدنامه ترکمانچای، اتباع روسی از مصونیت قضایی بهرهمند شدند.
در دوران پهلوی دوم، تصویب لایحه مصونیت مستشاران آمریکایی در مجلس شورای ملی، احیای همان منطق امتیازدهی گذشته بود. از دید منتقدان، این مصوبه به معنای واگذاری بخشی از حاکمیت قضایی کشور به بیگانگان و نفی استقلال ملی بود؛ مسئلهای که بهسرعت واکنشهای جدی در حوزههای علمیه، محافل سیاسی و میان مردم برانگیخت.
امام خمینی(ره) با درک عمیق از ابعاد دینی و اجتماعی قانون کاپیتولاسیون، در سخنرانی تاریخی خود در قم، آن را مصداق آشکار سلطه بیگانگان دانست و فرمود: «ما را فروختند، استقلال ما را فروختند، عظمت ایران را پایکوب کردند.» از منظر فقهی، استدلال ایشان بر پایه قاعده قرآنی «نفی سبیل» استوار بود: «...لَن یَجعَلَ اللهُ لِلكافِرینَ عَلَی المُؤمِنینَ سَبیلًا؛ خداوند هیچ راهی برای تسلط کافران بر مؤمنان قرار نداده است.» (سوره نساء/ آیه 141)
به تعبیر امام(ره)، تصویب چنین لایحهای در تضاد مستقیم با این اصل قرآنی بود؛ زیرا بیگانگان را بر جان و مال مسلمانان مسلط میکرد. از نگاه ایشان، قانون کاپیتولاسیون نهتنها اهانت به ملت، بلکه خروج از دایره استقلال سیاسی و دینی کشور بود.
افشاگری امام خمینی(ره) علیه کاپیتولاسیون در شرایطی صورت گرفت که نفوذ آمریکا در ساختار نظامی و اقتصادی ایران رو به افزایش بود. در حالی که رژیم پهلوی این لایحه را نشانه همکاری بینالمللی معرفی میکرد، افکار عمومی آن را نشانه وابستگی و تحقیر ملی میدانست.
امام خمینی(ره) با زبانی صریح و بیپرده، این تناقض را آشکار کرد و با خطاب مستقیم به علما، طلاب، بازاریان و مردم فرمود: «اگر آشپزی آمریکایی شاه را زیر بگیرد، در دادگاههای ایران قابل محاکمه نیست» چنین بیان روشنی سبب شد که مسئلهای فنی و حقوقی به موضوعی عمومی و ملی تبدیل شود. نتیجه آن بود که کاپیتولاسیون به یکی از محورهای بیداری سیاسی و دینی ملت ایران تبدیل شد.
اعتراض صریح امام خمینی(ره) بلافاصله با واکنش شدید حکومت مواجه و فقط چند روز پس از سخنرانی، ایشان بازداشت و به ترکیه تبعید شد. با این حال، تبعید امام(ره) نهتنها صدای ایشان را خاموش نکرد، بلکه پیام اعتراضش را به سراسر ایران و حتی جهان اسلام رساند.
از نگاه تاریخی، این واقعه نقطه عطفی در شکلگیری نهضت اسلامی ایران محسوب میشود. افشاگری امام(ره) علیه کاپیتولاسیون به جامعه آموخت که استقلال و ایمان، دو بعد جدانشدنی هستند و هر نوع نفوذ بیگانه، حتی با پوشش قانون، تهدیدی علیه عزت دینی و ملی است.
در تحلیل نهایی، موضع امام خمینی(ره) را میتوان از دو منظر فقهی و سیاسی ـ فرهنگی ارزیابی کرد؛ از منظر فقهی میتوان گفت که ایشان با تکیه بر اصل نفی سبیل، مرز میان شریعت اسلامی و نظام سلطه را مشخص کرد. این نگاه نشان داد که دین میتواند بهمثابه چارچوبی برای حفظ استقلال و عدالت اجتماعی عمل کند.
از منظر سیاسی ـ فرهنگی، امام خمینی(ره) با پیونددادن دین، هویت و سیاست، نوعی خوانش نو از استقلال ارائه داد؛ استقلالی که صرفاً سیاسی نیست، بلکه اخلاقی و معنوی نیز هست. در این نگاه، ملت مسلمان اگر از عزت دینی خود جدا شود، از استقلال حقیقی نیز فاصله میگیرد.
افشاگری امام خمینی(ره) علیه لایحه کاپیتولاسیون، بیش از آنکه واکنش سیاسی مقطعی باشد، بیانیهای تاریخی برای حفظ عزت و هویت ملت ایران بود. این موضع با تکیه بر مبانی فقهی و قرآنی، بعدی تازه به گفتمان مقاومت در جهان اسلام بخشید و نقطه آغاز برای نهضتی شد که نهایتاً به پیروزی انقلاب اسلامی انجامید.
درواقع، امام خمینی(ره) نشان داد که دفاع از استقلال، فقط در میدان سیاست یا اقتصاد معنا نمییابد، بلکه در عمق فرهنگ و ایمان مردم ریشه دارد؛ از همین روست که سخن ایشان در سال ۱۳۴۳ همچنان طنینانداز است و آن فریاد، نهتنها اعتراض به یک قانون، بلکه اعلام آغاز دورهای تازه از بیداری اسلامی و خودآگاهی تاریخی ملت ایران بود.
مریم فلاحتی
انتهای پیام