به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از اصفهان، در دوره معاصر، تفسیر علمی از قرآن مورد توجه برخی از مفسران و پژوهشگران قرآن قرار گرفته است و آنها هرکدام سعی کردهاند براساس انتظارات، پیشفرضها و فهم خود از متن قرآن، تفسیری علمی از قرآن ارائه دهند که نمونه بارز این نوع تفسیر، فعالیتهای قرآنپژوهانه مهندس مهدی بازرگان است که از دهه ۲۰ و تا آخر عمر در سال ۷۳، به تفسیر و شرح آیات قرآن پرداخت. محمد مهدی جعفری استاد دانشگاه شیراز و پژوهشگر قرآن و نهجالبلاغه و از شاگردان آیتالله طالقانی در گفتوگو با خبرگزاری ایکنا به نوع رویکرد و فهم بازرگان از قرآن پرداخته است که متن این مصاحبه را در ادامه میخوانید با این توضیح که این توضیح که دیدگاهها و موضوعات مورد اشاره در این گفتوگو تنها نقطه نظرات مصاحبه شوندگان گرامی است و ایکنا در صدد تأیید و یا رد هیچ کدام از این مطالب نیست.
ایکنا: به نظر شما نگرش مهندس بازرگان در مواجهه با قرآن به چه نحوی بود؟ در واقع وی به عنوان فردی که در حوزه قرآن کار کرده بود، براساس چه رویکردی به قرآن مراجعه میکرد؟
مهندس مهدی بازرگان در یک محیط و خانواده مذهبی به دنیا آمد و رشد کرد و به خوبی با معارف اسلامی آشنا شد. او جزء اولین محصلین ایرانی اعزامی به فرانسه بود. در محیط زندگی وی آن هم در حدود 80 تا 100 سال پیش، آنچنان که باید و شاید به معارف قرآنی توجه نمیشد و مسائل دینی بیشتر محدود به فقه، حدیث و سنت بود. اما ایشان با نگرش خاصی که داشت، متوجه شده بود قرآن تنها برای تبرک و صواب و امثال آن نباید خوانده شود، بلکه قرآن کتاب راهنمای عمل انسانهاست.
زمانی که در سال 1307 به اروپا اعزام شد و با وجودی که تحصیلاتش در زمینه علوم طبیعی و فنی بود، به سرمایهای که با خودش به عنوان معارف اسلامی از ایران برده بود، توجه بسیار داشت و تحقیقاتی هم که در آنجا بر روی فرهنگ غربی، تمدن جدید و دیانت مسیح انجام داد او را به این نتیجه رساند که اسلام دین جاوید، برتر و برای سعادت همه انسانها در همه زمانها است و به همین دلیل باید راهنمای عمل قرار گیرد. وی پس از بازگشت از اروپا بازهم این راه را ادامه داد و با وجودی که در دانشگاه با افکار ضداسلامی نظیر مارکسیستی و بهائیت و لائیک روبرو بود، به قرآن متوسل میشد و به وسیله قرآن، حقایق را بیان میکرد. وی پس از شهریور 1320 با آیتالله طالقانی آشنا شد. آیتالله طالقانی با توجه خاصی که به قرآن داشت، تاثیر بزرگی بر روی مهندس بازرگان گذاشت و باعث شد ایشان همچنان این راه را ادامه دهد.
ایکنا: بازرگان چه نگاه، رویکرد و تفسیری از دین و دینداری داشت؟
مهندس بازرگان دین را وسیلهای برای نجات انسان در هر دو جهان میدانست؛ به همین جهت دین را نه به عنوان ابزار رسیدن به سعادت فردی، بلکه وسیلهای برای رسیدن به سعادت اجتماعی و راهنمایی برای تمام انسانها در جهت رشد و تکامل در همه زمینهها میدانست. کارهایی که ایشان انجام داد نیز در جهت آشتی دادن علم و دین بود؛ به این معنا که ایشان معتقد بود دستوراتی که دین برای زندگی انسان داده از علم جدا نیست. به طور مثال اولین کار وی تحقیق درباره «مطهرات در اسلام» بود، با اینکه مطهرات از نظر مسلمانان یک مسئله فقهی و فرعی بود اما ایشان نشان داد که مطهرات باید در سراسر زندگی یک مسلمان نفوذ داشته باشد و دیگر اینکه ریشه مطهرات و نجاسات تماما علمی هستند.
وی همچنان این رویکرد و نگرش را در سالهایی که با نهضت ملی ایران همکاری میکرد، ادامه داد و انگیزه مذهبی خود را حفظ کرد. وی پس از کودتای 28 مرداد و حتی در زمانی که در زندان بود با وجود ادامه راه علمی خود و تدریس در دانشکده فنی، بیشتر به مسائل مذهبی پرداخت.
بازرگان کتاب عشق و پرستش یا ترمودینامیک انسان را نوشت؛ یعنی عشق به پرستشی که در وجود انسان هست، همان ماشین مولدی است که او را به رشد و حرکت وامیدارد و برای تقرب به ذات پروردگار جنب و جوشی در انسان به وجود میآورد. وی همچنین با نوشتن کتاب «راه طی شده» اصول اعتقادات را با توسل به آیات قرآن و تطبیق با مسائل اجتماعی و علمی انجام داد تا اینکه در سالهای 41 تا 46 در زندان، «سیر تحول قرآن» را نوشت که اوج کارهای علمی و قرآنی او بود.
ایکنا: ماحصل پژوهشهای قرآنی بازرگان چیست و شما چه انتقادهایی به او وارد میدانید؟
برخی در مصاحبههای تخصصی میگویند ایشان مفسر نبوده، اما چرا قرآن را تفسیر کرده؟ بازرگان نه به عنوان یک مفسر، بلکه بهعنوان یک مسلمان به دستور قرآن که میفرماید: «أَفَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلي قُلُوبٍ أَقْفالُها؛ آیا در قرآن تدبّر نمىکنند؟ بلکه بر دل هاى آنان و هم مسلکانشان قفلهاى مخصوص دلها قرار گرفته است(محمد، 24)»، عمل کرده و تدبر در قرآن را وظیفه هر مسلمان میداند. از این جهت نگرش ایشان به قرآن به عنوان برداشتهایی به عنوان راهنمای زندگی فردی و اجتماعی بوده است. شاید بتوان گفت تمام نتیجه کار ایشان در همان کتاب سیر تحول قرآن بازتاب مییابد.
در این کتاب ایشان به روش ریاضی دو مسئله را ثابت کرده؛ یکی اینکه ترتیب نزول آیات براساس یک نظم و سیر معین است و تحولی که در قرآن ایجاد شده کاملا عمدی بوده، همانند قوانینی که بر جهان آفرینش حاکم است. ایشان همچنین از همین طریق به این نتیجه رسید که آیات قرآن حاصل تجربیات یا تحصیلات شخص پیامبر صلوات الله علیه نیست، بلکه از منبعی مافوق قدرت بشری سرچشمه یافته است. همان کسی که جهان آفرینش را آفریده و برآن نظمی حاکم کرده، آیات قرآن را نیز با همان نظم به پیامبر صلوات الله علیه نازل و این کار از عهده پیامبر به تنهایی خارج بوده است.
در واقع پیامبر(ص) تنها مامور بوده آنچه را که به او وحی میشده عینا به مردم ابلاغ کند. تا این اواخر نیز کارهایی قرآنی بازرگان، تحت عنوان «بازیابی ارزشها» در چند جلد منتشر شد که نشان میدهد برداشتهایی که از قرآن داشتهاند چگونه در زندگی عملی میتواند مورد استفاده انسان قرار گیرد که نمونههای آن موضوعاتی از قبیل آزادی، دموکراسی، رشد و تربیت و ... است.
ایکنا: گفته میشود که بازرگان نوعی نگاه علمی و پوزیتیویستی به متن قرآن داشته است؛ آیا شما با این دیدگاه موافقید؟
بنده با نگاه پوزیتیویستی داشتن بازرگان به قرآن، (چنان که برخی از منتقدان میگویند) موافق نیستم، اما وی نه اینکه طوری به قرآن نگاه علمی داشته باشد که قرآن را تابع علم بداند، بلکه با اطلاعاتی که از علوم طبیعی و ریاضی داشت، این علوم را به عنوان پرتویی بر حقایق قرآن تابانیده تا آنها را بهتر درک کند. هرجا هم که آیات قرآن را با مسائل علمی تطبیق داده، به این معنا نیست که این آیه قرآن همین را میگوید که علم امروزه بیان کرده، بلکه معتقد بود علم امروزه به جایی رسیده که مقداری از آن حقایقی که قرآن گفته ثابت کند.