پیوند میان آغاز و پایان امور در کلام امیرالمؤمنین(ع)
کد خبر: 4079037
تاریخ انتشار : ۲۷ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۹:۰۰

پیوند میان آغاز و پایان امور در کلام امیرالمؤمنین(ع)

پیوند آغاز و انجام کارها که در حکمت ۷۶ نهج‌البلاغه به آن اشاره شده، صرفاً یک تذکر دینی نیست، بلکه یک اصل شعورمند و آگاهانه انسانی است. همیشه افتتاح و اختتام کارها با هم مرتبط‌اند و در واقع، شبیه علت و معلول‌ هستند. بنابراین، اگر نسبت به چگونگی پایان کار شک‌ و تردید داشتیم، باید ببینیم آغازش چگونه بوده‌ است.

نهج‌البلاغه امام علی

به گزارش ایکنا از اصفهان، مهدی مطیع، عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان در هشتادودومین نشست از سلسله‌نشست‌های خوانش حکمت‌های نهج‌البلاغه که دیروز، ۲۶ مردادماه در فضای مجازی برگزار شد، به شرح حکمت ۷۶ نهج‌البلاغه از دو منظر پرداخت و اظهار کرد: حضرت علی(ع) در این حکمت می‌فرماید: «هنگامی‌ که کارها مشتبه می‌شود، آخرشان را باید به اول‌شان سنجید.» پیام اول این حکمت، مراقبت در آغاز و زیربنای انجام یک‌ کار برای دستیابی به پایانی پربار و عاقبتی نیکوست و تداعی‌کننده همان ضرب‌المثل معروف است که می‌گوید: سالی که نکوست، از بهارش پیداست. بنابراین، اگر آغاز کاری در مسیر نادرستی قرار گیرد، قاعدتاً نباید منتظر پایان و عاقبتی خیر بود، مگر اینکه استثنایی رخ دهد.

وی افزود: توجه در ساخت‌های قرآنی، همچون دقت در محتوای آنها می‌تواند درس‌آموز باشد. تمام سوره‌های قرآن با جمله متعالی «بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحیم» شروع می‌شوند و آغازی بی‌نظیر را برای سوره‌ها رقم می‌زنند. پیوند آغاز و انجام کارها که در این حکمت به آن اشاره شده، صرفاً یک تذکر دینی نیست، بلکه یک اصل شعورمند و آگاهانه انسانی است. همیشه افتتاح و اختتام کارها با هم مرتبط‌اند و در واقع، شبیه علت و معلول‌ هستند. بنابراین، اگر نسبت به چگونگی پایان کار شک‌ و تردید داشتیم، باید ببینیم آغازش چگونه بوده‌ است.

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان اضافه کرد: علاوه‌ بر شروع خوب، انتخاب مسیر و حرکت در سیر صعودی نیز از ملزومات پایان خوب محسوب می‌شود. شروع خوب و متعالی لازم است، ولی کافی نیست. آغاز خوب، مهم و ادامه‌ خوب از آن مهم‌تر است. آیه ۲۵۷ سوره بقره که به آیت‌الکرسی شهرت دارد، به اهمیت طی کردن مسیر متعالی و صعودی اشاره می‌کند و شرط تحقق ولایت الهی را حرکت از ظلمت و تاریکی به سمت نور و وقوع ولایت طاغوت را منوط به انتخاب مسیر نزولی و دور شدن از انوار و الطاف الهی می‌داند.

وی ادامه داد: حکمت مذکور را این‌گونه هم می‌توان ترجمه کرد: زمانی‌ که اموری با هم مشابه‌اند، اولی و آخری شبیه به یکدیگر هستند. پیام اصلی این دیدگاه، شباهت پدیده بعدی با پدیده‌ قبلی در توالی وقایع است و به عبرت گرفتن از رخدادهای مشابه تاریخی اشاره دارد. اساس این حکمت بر ثبات قوانین و سنن الهی استوار است. قانون‌های الهی برای بشر عصر حجر با بشر دنیای اطلاعات و فناوری یکسان بوده و درست به‌ همین دلیل است که مطالعه تاریخ می‌تواند عبرت‌آموز و مفید باشد.

مطیع بیان کرد: مولا علی(ع) در نامه ۳۱ نهج‌البلاغه می‌فرماید: «با آنچه در گذشته واقع‌ شده، نسبت‌ به آنچه واقع نشده است، استدلال کن، زیرا امور جهان شبیه به یکدیگر است.» امام که به فرموده خود، بر راه‌های آسمان بیشتر از راه‌های زمین اشراف دارد، با این وسعت علم و آگاهی، بر عبرت گرفتن از احوال گذشتگان تأکید می‌کند. مؤمنان هیچ‌گاه نباید از یک نقطه، دومرتبه گزیده شوند و طعم تلخ شکست را بچشند. این نکته مهم را حافظ این‌گونه در بیت پیش رو سروده است: «هر چند کازمودم از وی نبود سودم/ من جرب المجرب حلت به الندامه».

وی با بیان اینکه رصد شرایط جدید و تغییر در برنامه‌ریزی‌ها در صورت لزوم، از ویژگی‌های ممدوح مؤمنان به‌شمار می‌رود، گفت: براساس کلام امیرالمؤمنین(ع)، عبرت‌آموزی یکی از شاخصه‌های یقین است و یقین از ارکان ایمان به‌حساب می‌آید. طبق حکمت ۳۱ نهج‌البلاغه، مؤمن از اتفاقات مختلف زندگی خود و پیشینیان عبور می‌کند و اگر آن حوادث پیامی برای او داشته باشند، آنها را دریافت می‌کند. به فرموده مولا، مؤمن باید در احوال گذشتگان تأمل کند، چنانکه گویی با آنها زندگی کرده و توانسته با تفکیک خوب و بد آن‌ها از هم، به نوعی شعور و آگاهی برسد. ایشان به این نکته تذکر می‌دهد که حوادث و آنچه در دنیا می‌گذرد، گرچه ظاهراً جدید است، ولی هر گاه نیک بیندیشیم، نوعی تکرار در آنها قابل مشاهده است و به تعبیر معروف «تاریخ تکرار می‌شود»، اصول حاکم بر آنها، یکسان‌ است.

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان تأکید کرد: امام علی(ع) در خطبه ۱۵۷ می‌فرماید: «دنیا برای کسانی که امروز باقی مانده‌اند، همان‌گونه جریان دارد که بر گذشتگان جریان داشت.» ایشان همچنین در خطبه ۹۹ می‌فرماید: آیا آنچه از گذشتگان باقی‌ مانده است، عبرت‌آموز نیست تا شما را از اعمال زشت باز دارد؟ اگر اهل فکر و تعقل باشید، وضع پدران از دست‌ رفته شما برایتان مایه عبرت و هشدار است. نمی‌بینید گذشتگان شما برنمی‌گردند و زنده‌ها جاودانه نمی‌مانند؟ نمی‌بینید که مردم دنیا در هر روز و شب حالتی دارند؟ گاه عزیزی را از دست می‌دهند و بر او می‌گریند و مردم دیگر به صاحب عزا تسلیت می‌گویند. گاه بیماری در بستر افتاده و به درد و رنج مبتلاست و گروهی دیگر به عیادت او می‌روند. گاه انسانی در حال جان کندن است و دیگری در طلب دنیاست، در حالی که مرگ هم به‌ دنبال اوست. غافل و بی‌خبر است، در حالی‌ که خدای تبارک و تعالی از او غافل نیست و این‌گونه است که باقی‌ماندگان به‌دنبال گذشتگان می‌روند. خواجه عبدالله انصاری نیز در منازل السائرین، معرفت به نعمت را یکی از گام‌های مهم سلوک برمی‌شمرد و شرط محقق شدن آن را نور عبرت می‌داند.

وی ضمن اشاره به نحوه بهره‌مندی از مطالعات تاریخی، اظهار کرد: فهم‌های جدید و عبرت‌آموز تاریخی در پرتو نگاه موضوعی به آن، قابل استحصال هستند. در این زمینه، مطالعه علمی اتفاقات و جریان‌ها به‌جای مطالعه صرف زمان، مکان و دیگر اطلاعات شناختی اولیه می‌تواند راه‌گشا باشد. البته در مطالعات تاریخی، به دو نکته مهم باید دقت کرد؛ اول اینکه گاهی وقایع تاریخی با صحت کامل ثبت نشده‌اند، ولی حقیقت موضوع در سیر مطالعات تاریخی قطعاً نمایان خواهد شد. برای مثال، فتوحاتی که در کتاب تاریخ طبری به دوران خلافت امیرالمؤمنین(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) نسبت‌ داده‌ شده، تماماً نادرست است. کتاب تاریخ طبری در دوران عباسیان تدوین شد و همواره متأثر از دوران سیاسی آن زمان بوده است. نکته دوم هم اینکه، غرض‌ورزانه و با هدف دستیابی به نتایج از پیش تعیین شده، به سمت مطالعه تاریخ نرویم، بلکه با ذهنی سفید، پذیرای نتایج واقعی تحقیقات باشیم.

الهه‌سادات بدیع‌زادگان

انتهای پیام
captcha