کد خبر: 4093854
تاریخ انتشار : ۰۱ آبان ۱۴۰۱ - ۱۴:۱۲
به یاد پدر نثر فارسی

ابوالفضل بیهقی؛ مورخ و ادیب مردمی

غالب پژوهشگران تاریخ و ادب فارسی، بیهقی را به‌عنوان یک مورخ منصف، تیزبین و اهل جستجو ستوده‌اند؛ مورخی که سعی کرده دغدغه‌‌ها، تجربه‌ها و تمایلات خود درباره رویدادها و آدم‌های مختلف را آن‌گونه که بوده و اتفاق افتاده، بیان کند.

ابوالفضل بیهقی

یکی دو سال پیش بود که شورای عالی انقلاب فرهنگی در اقدامی دیرهنگام، اما در عین حال ارزشمند، اول آبان‌ماه را به‌ نام «ابوالفضل بیهقی» نام‌گذاری کرد. مناسبتی که واقعاً تا پیش از آن، جایش در تقویم ملی ایران‌زمین خالی بود، آن هم برای پاسداشت شخصیتی که نثر و قلم شیوای او در مانایی و ماندگاری زبان فارسی، سهم چشمگیر و قابل توجهی داشته است،‌ به‌گونه‌ای که بعضاً برخی او را پدر نثر فارسی دانسته‌اند.

ابوالفضل بیهقی در تاریخ ایران نامی شناخته شده است؛ با اینکه کتاب‌های متعددی نوشته، غالباً او را با اثر گران‌سنگ‌ و ماندگارش، یعنی «تاریخ بیهقی» می‌شناسند؛ کتابی که یکی از شیواترین و معتبرترین متون تاریخی زبان فارسی به‌شمار می‌رود.

تاریخ بیهقی که به نام «تاریخ مسعودی»، «تاریخ آل سبکتکین»، «جامع التواریخ» و «تاریخ آل ناصر» نیز شهرت دارد، منبعی مهم، معتبر و نسبتاً کامل برای شناخت تاریخ ایران در دوره غزنویان است، هر چند که گفته ‌می‌شود پاره‌ای از مجلدات و بخش‌های مهمی از این کتاب از بین رفته و متأسفانه امروز این گنجینه ارزشمند در دسترس‌مان نیست. آنچه اکنون از تاریخ بیهقی بر جای مانده، بخش‌هایی از مجلد پنجم تا دهم آن است.

تاریخ بیهقی فقط یک کتاب تاریخی مربوط به روزگار غزنوی نیست، بلکه باید آن را در زمره آثار ادبی ارزشمند کلاسیک دانست؛ اثری که واجد ویژگی‌های خاصی به لحاظ شیوایی، بلاغت و دارای ایجاز و پرهیز از حشو و زواید است. نثر بیهقی به‌رغم گذشت هزار سال، همچنان تازگی دارد و کهنگی بر آن مترتب نیست؛ نمونه برجسته آن، روایت شاهکار داستان حسنک و وزیر است.

غالب پژوهشگران تاریخ و ادب فارسی، بیهقی را به‌عنوان یک مورخ منصف، تیزبین و اهل جستجو ستوده‌اند؛ مورخی که سعی کرده دغدغه‌‌ها، تجربه‌ها و تمایلات خود درباره رویدادها و آدم‌های مختلف را آن‌گونه که بوده و اتفاق افتاده، بیان کند. با اینکه بیهقی در دربار غزنوی، کسوت دبیری داشته، اما هشیارانه و آگاهانه از تعلق تام و تمام به حاکمان زمانه پرهیز کرده و نخواسته وجهه مردمی خود را از دست بدهد.

مرحوم دکتر عباس زریاب‌ خویی در مقاله تاریخ‌نگاری بیهقی نوشته است: «بیهقی حس یا احساس تاریخ داشته است. مقصود از حس یا احساس تاریخی انگیزه درونی و عشق باطنی به دانستن تاریخ و تحقیق و ضبط آن است و بیهقی این حس را داشته و تاریخ خود را به داعی این احساس و شوق باطنی نوشته است، نه به دستور سلطانی یا وزیری و نه به امید اخذ پاداش و صله‌ای؛ زیرا او از همان روزگار جوانی که در دیوان رسایل شاگرد بونصر مشکان بوده است، تقویم داشته و حوادث را بر آن تعلیق می‌کرده و نسخه‌های اسناد و مکاتبات دولتی را برای ضبط در تاریخی که قصد داشته بنویسد، نگاه می‌داشته است و در این باب، او را با طبری می‌توان مقایسه کرد.»

جالب است که برخی شیوه گزارش‌نویسی و روایت‌گری تاریخی بیهقی را با ادبیات روزنامه‌نگاری امروزی مقایسه کرده‌اند؛ به‌طوری که علی‌اکبر قاضی‌زاده، روزنامه‌نگار معاصر در ابتدای ترجمه کتاب «تجربه‌های ماندگار در گزارش‌نویسی» اثر «جان کری»، یکی از نوشته‌های مشهور تاریخ بیهقی را به آن افزوده‌ و او را به‌عنوان یک «روزنامه‌نگار» توصیف کرده‌ است.

خواندن تاریخ بیهقی می‌تواند از ابعاد مختلف برای خواننده امروزی جذاب و جالب باشد؛ یعنی هم روایت‌گر تاریخ روزگار غزنوی است، هم ویژگی‌ها و ظرافت‌های نثر فارسی را متجلی می‌کند و هم ذهنیت خواننده را به سبک و اسلوب خاص در روایت‌گری معطوف می‌کند.

بهنام افشار

انتهای پیام
captcha