به گزارش ایکنا از اصفهان، چهارمین نشست «شهرکاوی؛ تأملی درباره آینده شهر» با موضوع «اولویتهای توسعه گردشگری اصفهان کدامند؟ محور زایندهرود، بافت تاریخی، توسعه بومگردی و کویر» به همت جهاددانشگاهی واحد اصفهان، روز گذشته، 31 خردادماه در سرای بدیع برگزار شد.
در ابتدای این نشست مهری شاهزیدی، عضو هیئت علمی جهاددانشگاهی واحد اصفهان اظهار کرد: جلسات شهرکاوی با ایده نیاز به شکلگیری اجتماعی علمی آغاز شد و شکلگیری این اجتماع در گرو معرفی افرادی جدید با سخنان تازه به جامعه علمی است. هدف شهرکاوی، آشنایی بیشتر فعالان یک حوزه با همکاران خودشان است و در ادامه، شناخت فعالان حوزه تخصصی با رشتههای تحصیلی متفاوت یا ساکن در شهرهای دیگر اهمیت بسیاری دارد. هدف ما این است که خروجی نشستهای شهرکاوی را در اختیار فعالان و مسئولان شهری قرار دهیم. در بخش اول نشست امروز، گفتوگوها درباره محور زایندهرود، پهنهها و محورهای قدیمی، توسعه بومگردی، بافت تاریخی و کویر صورت میگیرد و در بخش دوم، درباره مسائل مطرحشده گفتوگو میکنیم.
در ادامه محسن ادیب، محقق کویرشناسی گفت: از سال ۱۳۸۰ تحقیق درباره بیابانهای ایران را آغاز کردم. نمیدانم چگونه میتوان چهار موضوع محور زایندهرود، توسعه بومگردی، بافت تاریخی و کویر را از هم تفکیک کرد؛ زیرا اصلاً تفکیک آنها ممکن نیست. اصفهان منطقهای کویری بوده و بافتهای تاریخی آن هم از معماری کویر الگو گرفته است؛ حداقل ۱۵۰ کیلومتر از زایندهرود در مناطق بیابانی جریان دارد و نیمی از مساحت استان بهخصوص مناطق شمالی، شمال شرقی و شرقی در مناطق بیابانی واقع شده است. همچنین دریاچه نمک، پارک ملی کویر و مرنجاب، کویر مصر، ریگ شتران و باتلاق گاوخونی با کویر مرتبطند و سه مقوله دیگر نشست امروز جدا از اقلیم کویر نیستند.
وی افزود: نمیتوان در خصوص جغرافیای کویر بدون توجه به سه مقوله دیگر سرمایه گذاری کرد، زیرا گردشگری پایدار مؤلفههایی از جمله خدمات، راهنمای متخصص و جذابیت منطقه دارد که بدون رعایت آنها پیشرفت نمیکند. منطقه مرنجاب در استان اصفهان، نمونهای درباره گردشگری پایدار است که توسعه معدنی، کشاورزی و دامداری سنتی، بدون در نظر گرفتن اصول گردشگری پایدار، توجه به ظرفیت منطقه و گردشگری افسارگسیخته باعث از بین رفتن حیات وحش این منطقه شده است. درواقع، منطقهای که تا ۱۰ سال پیش یکی از اکوسیستمهای جذاب برای گردشگران محسوب میشد، حالا از حیات وحش خالی شده است. مجموعهای از عوامل باعث از بین رفتن مناطق طبیعی میشوند، بهطوری که مردم و دولت در رقابت با یکدیگر این منطقه گردشگری استان اصفهان را نابود کردند.
این کویرشناس با بیان اینکه ظرفیتهای استان اصفهان فراوان است، گفت: چینخوردگیهای دوره میوسن که میان استان اصفهان و سمنان مشترک است، بهعنوان دومین اثر بیابانی و سومین اثر طبیعی کشور قابلیت ثبت جهانی دارد. در استان اصفهان زیرساختهای لازم را نداریم، بهصورتی که گردشگری در مناطق بیابانی در جریان است، ولی شرایط خوبی ندارد؛ مسیری برای گردشگری تعریف نشده، راهنمای متخصص حضور ندارد و اگر هم باشد، با علاقه شخصی یاد گرفته است. سیستم آموزشی ما در تربیت راهنمای تخصصی کویر ناتوان بوده، بهطوری که اگر امروز فارغالتحصیل گردشگری را بهعنوان راهنما به مناطق کویری ببریم، در کنار یک مسافر معمولی، فقط در کدهای رفتاری میتواند متفاوت باشد و نه بیشتر، چون اطلاعات ضعیف و کمی درباره مناطق بیابانی دارد.
وی با تأکید بر اینکه در ایران چیزی به نام کمپ سایت وجود ندارد، بیان کرد: طراحی مسیر نداریم و قانون برای طبیعت فاقد متولی است. در صورت تخریب طبیعت، چه کسی مسئول پیگیری و رسیدگی خواهد بود؟ بومگردیها به آموزش نیاز دارند و اگرچه وضعیت بومگردیهای استان اصفهان نسبت به دیگر شهرها بهتر است، ولی در مقایسه با وضعیت جهانی ضعیفاند. استانهایی که درگیر گردشگری هستند، باید برای تغییر در محتوای درسی این رشته تحصیلی دست به کار شوند و منتظر تهران یا مرکز نباشند. برای مثال، در دانشگاههای استان سمنان رشتهای به نام مهندسی بیابان داریم.
ادیب در ادامه گفت: درباره گسترش دادن یا ندادن گردشگری با تناقضاتی مواجهیم؛ استان اصفهان یکی از مناطق درگیر با تنش آبی است و این تنش در سالهای آینده بیشتر هم خواهد شد. تنها راه نجات مناطق بیابانی این استان از هجوم ساکنان روستا به شهر، گسترش گردشگری است. برای مثال، در روستای مصر در استان اصفهان مهاجرت معکوس رخ داد؛ یعنی روستایی که در حال خالیشدن از سکنه بود، مردم بهدلیل رونق گردشگری به آن بازگشتند.
وی تصریح کرد: اگر هدف ما گسترش زایندهرود و کشاورزی باشد، با روش سنتی قطعاً طی 10 سال آینده، بحرانهای امروز استان اصفهان افزایش مییابد. کشاورزی در این استان باعث پایینتر رفتن سفرههای آب زیرزمینی خواهد شد که پیامدهایی از جمله خشک شدن تالابهایی مثل گاوخونی و دریاچه نمک مسیل را به دنبال دارد و خشک شدن تالابها منشأ تولید ریزگردها میشود.
این کویرشناس بیان کرد: یکی از تعارضات گسترش گردشگری، کاهش پوشش گیاهی است. در مناطق بیابانی که ماسه بهوسیله باد از زمین برمیخیزد، اگر پوشش گیاهی کم شود، باد همراه ماسه باعث آسیب به ساقه گیاه شده و گیاه خشک میشود. در نتیجه، پوشش گیاهی مجدداً از بین میرود و صرفاً با دخالت انسان باید احیا شود. البته تخریب پوشش گیاهی از زمان صفویه شدت گرفت. برای مثال، در زمان شاه عباس کل پوشش گیاهی مرنجاب برای پخت آجرهای ابنیه اصفهان تخریب شد. گردشگری میتواند منشأ تخریب صوتی و ریختن زباله باشد که به نبود آموزش و راهنما بازمیگردد.
مهرداد قزوینیان، کویرشناس و طبیعتشناس نیز در این نشست گفت: زیباتر از شهر اصفهان در ایران وجود ندارد، بهطوری که اولین شهری که گردشگران خارجی انتخاب میکنند، اصفهان است. در نتیجه برای حفظ و نگهداری این شهر به تلاش بیشتری نیاز داریم. زمانی که رودخانه زایندهرود خشک شد، فکر میکردم حتی بهصورت مصنوعی و سمبلیک هم که شده، آب باید در این رودخانه جاری باشد تا نشاندهنده زنده بودن شهر باشد. اگر مدیریت درست در این شهر وجود داشت، زنده نگه داشتن رودخانه و تالاب گاوخونی کار سختی نبود.
وی افزود: در غرب استان اصفهان، کوههای زاگرس و در شرق آن مناطق کویری مشاهده میشود. در تمام دنیا شهری همچون اصفهان که یک طرف آن پیست اسکی چلگرد بهعنوان بخش تفریحی، خود شهر بهعنوان قطب فرهنگی و گردشگری و کویر مرنجاب یا شتران نزدیک به شهر وجود داشته باشد، نیست، ولی برای استفاده از ظرفیت این شهر به مدیریت نیاز است.
این طبیعتشناس درباره مخاطبان طبیعتگردی توضیح داد: اکثر مسافرانی که طی دو یا سه دهه اخیر بهطور تخصصی برای بازدید از کویر به ما مراجعه میکردند، بهصورت میانگین بالای 60 سال داشتند؛ یعنی کسانی بودند که از بیشتر مناطق کویری جهان بازدید کردهاند. نکته قابل توجه این است که افراد علاقهمند به کویر با دیگر گردشگران از این نظر که به کسب آرامش و معنویت متمایلاند و آن را در کویر به دست میآورند، متفاوتند.
وی بیان کرد: کویرهای ایران تا چند سال اخیر چندان شناخته شده نبودند و بیشتر گردشگران جهان به کویرهای آفریقا سفر میکردند. حوادث سیاسی که در مصر، لیبی و الجزایر رخ داد، باعث شد گردشگران جهانی کویرهای ایران یا نواحی دیگر مثل چین را جایگزین کویرهای آفریقایی کنند. این مسیر به خوبی پیش میرفت تا اینکه متأسفانه حوادث مربوط به ویروس کرونا آغاز شد. در این بازه زمانی که گردشگران جهانی به ایران نمیآمدند، عربستان سعودی به سرعت جای ایران و صحرای آفریقا را گرفت.
قزوینیان ادامه داد: امروزه عربستان سعودی درهای خود را به روی گردشگری باز کرده است. این کشور مناطق دیدنی بسیاری دارد که از آنها اطلاع چندانی نداشتیم. برای مثال، جایی مثل پرسپولیس ایران در عربستان سعودی نیز وجود دارد و صحرای بزرگ عربستان هم بسیار دیدنی است. این کشور حتی هزینه بسیاری برای برگزاری مسابقات پاریستاکا در صحرای عربستان صرف کرد، در حالی که سالهای پیش این مسابقات در صحراهای آفریقا برگزار میشد.
این کویرشناس تأکید کرد: همه اینها باعث شد تا کل جهان با مناطق طبیعی و آثار تاریخی این کشور آشنا شوند و امروز شاهد ورود بسیار زیاد گردشگران از سراسر دنیا به عربستان سعودی باشیم. سالهای گذشته، دریافت ویزا برای ورود به این کشور بسیار دشوار بود، ولی امروز به راحتی ویزا صادر میشود. ایران هم مناطق دیدنی خود را دارد و اقدامات کشورهای دیگر نمیتواند مانع پیشرفت ما باشد، ولی شرط پیشرفت تلاش و اقدام برای رسیدن به آن است.
وی درباره تأسیسات کویرگردی گفت: امروزه مردم ساکن در شهرهای بزرگ به طرف روستاهای کویری رفته و در آنجا خانه خریده یا اقامتگاههایی تأسیس کردهاند، بهطوری که مردم این روستاها مجبور نیستند برای اشتغال به شهرهای بزرگ مانند تهران یا اصفهان مهاجرت کنند، زیرا میتوانند از نظر اقتصادی در روستای خود رشد کنند، ولی باید نهادی بهعنوان متولی حضور داشته باشد تا آنها را راهنمایی کند. مثلاً، به آنها بگوید برای ساخت اقامتگاه یا بومگردی از چه ابزاری استفاده کنند، یا اینکه ساخت اقامتگاه در آن مناطق باید به چه صورت و کجا باشد تا باعث جذب بیشتر گردشگر و بهبود وضعیت اقتصادی صاحبان آن شود. راهنمایی در این حوزه بسیار اهمیت دارد و نهادی باید مسئولیت آن را به عهده بگیرد.
در ادامه علیرضا دلالزاده، فعال حوزه آب و زایندهرود ضمن تشکر از برگزارکنندگان این نشست اظهار کرد: برای شناخت هر چیزی ابتدا باید به تاریخچه آن مشرف بود، تا بعد بتوان درباره آینده هم نگارشهایی انجام داد. حیاتیترین مسئله بشر آب است، بهطوری که حتی طبق سخن قرآن هم عرش عظیم خداوند روی آب بنا شده است. گذشتگان نیز از چهار عنصر حیاتی آب، خاک، باد و آتش نام بردهاند. اگر دقت کنیم، میبینیم که همه چیز در کنار آب اثربخشی دوچندان دارد.
وی ادامه داد: آب بخش اساسی هر کدام از طرحهای توسعه است. اگر اصفهان را یک مستطیل در نظر بگیریم، زردکوه قسمت غرب به شرق آن را تشکیل داده است، در دامنه به جلگه اصفهان و در انتهای آن به تالاب میرسیم، در شرق اصفهان هم بیابانها قرار دارند. از شمال به جنوب این استان حالت گودی مشاهده میشود؛ در این نواحی از کوه به جلگه میرسیم و بعد از آن کوههای سمیرم به چشم میخورند. در این میان، جریان عبور زایندهرود را میبینیم که ساختار اصفهان بر اساس این رود است.
این فعال حوزه آب درباره نقش جغرافیایی زایندهرود بیان کرد: این رود بهصورت چهارراهی میان شرق و غرب واقع شده است، بهطوری که شمال و جنوب استان را به هم وصل میکند؛ حتی میتوان زایندهرود را بهعنوان چهارراه کشور در نظر گرفت، زیرا مرکز ثقل شمال و جنوب است. از نظر تاریخی هم ساختار اولیه اصفهان در تپههای مشرف به پل شهرستان و تپههای کنار زایندهرود شکل گرفته است. در آن زمان تکنولوژی استفاده از آبهای زیرزمینی وجود نداشت و بهترین مکان برای استفاده از آبهای سطحی، نواحی اصفهان بود.
وی درباره شرایط محیطی شکلگیری تمدنها توضیح داد: تمدنها معمولاً در حاشیه امن کنار آب شکل میگرفتند. تمدن به مرور از تپههای اطراف پل شهرستان به طرف شمال یعنی میدان عتیق پیشروی کرد و با استفاده از آبهای زیرزمینی به منابع دائمی آب در دیگر نواحی اصفهان دست یافت، سپس تمدن در این نواحی شکل گرفت. بنابراین، برای هر اقدامی از جنس توسعه به آب نیاز داریم که این امکان را زایندهرود در اصفهان فراهم کرده است.
دلالزاده تصریح کرد: مباحث بومگردی به زایندهرود وابسته هستند، در مباحث تاریخی هم چیزی قدیمیتر از زایندهرود در این استان وجود ندارد، بهطوری که خود رود اصل و اساس تاریخی است. چهار محور مربوط به مباحث امروز بسیار با اهمیت هستند، ولی اگر بخواهیم برای بودجه اولویتبندی داشته باشیم، همه تلاش ما باید برای احیای زایندهرود باشد که در حال حاضر از دست رفته، زیرا منشأ رشد و توسعه استان اصفهان است. در این استان، زایندهرود و منابع آب کوچک آن که همگی محدودند، تعیینکننده هستند. بنابراین، محدودیت منابع آب اصفهان باید بسیار مورد توجه قرار گیرد.
هاجر مهرجویان، فعال حوزه گردشگری نیز در این نشست گفت: از سه منظر میتوان به بومگردی نگاه کرد؛ اول از منظر سرمایهگذار مالی برای احداث بومگردی و دوم از منظر گردشگر. من گردشگری بودم که سبکهای مختلف سفر را دنبال کردم تا اینکه به این نتیجه رسیدم که دوست دارم از بومگردی در شهرهای گوناگون بازدید و بومگردیهای خوب این شهرها و ویژگیهای آنها را شناسایی کنم. چه بسا فقط برای بازدید از بومگردی معروف شهری به آنجا سفر کرده باشم. برای مثال، اقامتگاه بومگردی نارتیتی در روستای تفت یزد باعث شد به این منطقه سفر کنم.
وی ادامه داد: منظر سوم، دیدگاهی برای بررسی ادبیات گردشگری بوده و صحبتهای امروز من چکیده نگاه از این سه منظر است. با نگاه به تاریخچه این حوزه میتوان دریافت که مخاطبان بومگردی چه کسانی هستند، یا اینکه بومگردی چه تأثیری در توسعه گردشگری پایدار دارد؟ انسانها از قرون اولیه زندگی برای لذت و تفریح به مسافرت میرفتند و در ابتدا صرفاً مشاهدهگر بودند، یعنی وارد شهری میشدند تا بناهای آن را مشاهده کنند. با گذشت زمان با اصطلاح گردشگری انبوه مواجه شدیم که برای مسافر برنامهریزی میشد تا با صرف هزینه مشخصی از چند مکان تاریخی در یک منطقه بازدید کند و سپس خارج شود.
این فعال حوزه گردشگری با بیان اینکه این سبک از گردشگری کشف و شهودی به همراه ندارد، توضیح داد: در طول زمان، جامعه انسانی با مفاهیم جدید آشنا شد که اصطلاح توسعه پایدار یکی از آنهاست؛ به دنبال آن گردشگری پایدار و سبکهای جدید سفر شکل گرفت. سبکهایی که در آنها قرار نیست به گردشگران برنامهای برای بازدید از مناطق دیدنی ارائه شود، زیرا این سؤال برای مخاطب مطرح شد که تا چه زمانی باید از دیدن آثار باستانی، فرهنگی و طبیعی لذت ببرد.
وی گفت: این بناها در نوع خود ارزشمندند، ولی انسان مدرن به دنبال ماجراجویی و کشف و شهود است. از این دوره به بعد، ادبیات گردشگری با برگزاری کنفرانسها دچار تغییراتی شد، مثل کنفرانس آتن که معماران و شهرسازان در آنجا گرد هم آمدند و به فکر بررسی بافت بناها، مشارکت مردمی و عملکرد افراد در این بناها افتادند. حاصل آن نظریات، گردشگری مسئولانه یا کنشگرانه بود. در ایران هم ادبیات گردشگری تغییر کرد و واژه اکولوژ وارد شد، آن را به بومگردی ترجمه کردیم که تفاوت زیادی هم با واژه اصلی دارد.
مهرجویان بیان کرد: اکولوژها جایی خارج از شهر و منطقه مسکونی با کمترین امکانات هستند. در این بناها فعالیتهایی مثل کمک به حفظ بعضی از گیاهان دارویی یا ساخت بنایی که خراب شده، انجام میشود. در نتیجه گردشگران معاصر علاوه بر مشاهدهگری، فعالیتی مؤثر بر کل مجموعه هم داشتهاند. سفر برای گردشگران امروزی فقط عاملی برای لذت نیست، بلکه فارغ از بحثهای فلسفی، لذت برای آنها در چیز دیگری تعریف میشود.
وی با بیان اینکه بومگردیها به منظور تعریف ارزشهای جدیدی برای گردشگری ایجاد شدند، گفت: بومگردیها به گردشگران نشان میدهند که میتوانند وارد شهری شوند و در آنجا تجربیاتی کسب کنند که با گذشت سالها دیگر وجود ندارد. بومگردیها میتوانند در سطح کلان هم تأثیر داشته باشند. برای مثال، بومگردی حاج رئیس در بوشهر فستیوال کوچه را برگزار کرد که باعث تغییر کلی در فضای گردشگری این شهر شد و بعد از آن، آمار گردشگری بوشهر تغییر چشمگیری داشت. بنابراین، مراکز خرد مثل بومگردی هم میتوانند در حوزه کلان، گردشگری به وجود آورند.
این فعال حوزه گردشگری در خصوص اینکه بومگردیها میتوانند جایی برای تعاملات اجتماعی باشند، تصریح کرد: این مراکز میتوانند فضایی ایجاد کنند که تعامل اجتماعی شکل بگیرد و لازم نباشد گردشگر برای آشنایی با فرهنگ یک شهر از بناهای آن دیدن کند. بومگردی میتواند زمینه کسب تجربههای جدید و انجام فعالیتهایی را برای گردشگران فراهم کند. مخاطبان بومگردی کسانی هستند که قصد اقامت طولانیمدت در یک شهر را دارند و در پی کسب تجاربی ویژه هستند. درواقع، بومگردیها میتوانند عاملی در راستای ایجاد شکل جدیدی از گردشگری پایدار باشند.
زهراسادات مرتضوی
انتهای پیام