کد خبر: 4325953
تاریخ انتشار : ۰۹ دی ۱۴۰۴ - ۱۴:۳۶
یادداشت

مدل مفهومی بصیرت سیاسی در بیانات رهبر معظم انقلاب

بررسی مفهوم بصیرت سیاسی از دیدگاه رهبر معظم انقلاب حاکی از نوعی مدل مفهومی چندبعدی شامل سه مؤلفه اصلی «بینش سیاسی»، «نگرش سیاسی» و «رفتار سیاسی» است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلابدر تحولات پیچیده اجتماعی معاصر، بصیرت سیاسی چون قطب‌نمایی راهبردی، مسیر حرکت صحیح جوامع انسانی را تعیین می‌کند و ضامن رشد و پایداری آنان می‌شود. تاریخ گواهی می‌دهد که انقلاب اسلامی در مسیر تحقق آرمان‌های متعالی خود، همواره با حوادث و توطئه‌های گسترده‌ای مواجه و عامل اصلی سربلندی آن در گذر از این آزمون‌ها، بینش و بصیرت رهبران آن بوده است.

مقام معظم رهبری در تبیین جایگاه این مفهوم حیاتی می‌فرماید: «خطاهایی که بر ملت‌ها وارد می‌شود، در بسیاری از موارد بر اثر بی‌بصیرتی است: خطاهایی که بعضی از افراد می‌کنند، می‌بینید در جامعه خودمان هم گاهی بعضی از عامه مردم بیشتر از نخبگان خطاهایی می‌کنند، نخبگان که حالا انتظار هست کمتر خطا کنند، گاهی خطاهایشان اگر کماً هم بیشتر نباشد، کیفاً بیشتر از خطاهای عامه مردم است، بر اثر بی‌بصیرتی است.» (بیانات، ۱۳۸۸/۵/۵) 

این نگاه، امتداد دیدگاه بنیانگذار انقلاب اسلامی است. امام خمینی(ره) نیز برای بصیرت جایگاهی ویژه قائل بود و لازمه انسانیت را در گرو آن می‌دانست: «انسان با روح، انسان است؛ با بصیرت، انسان است.» انسانی که به موهبت بصیرت مجهز باشد، در پهنه‌ زندگی فردی و اجتماعی از دام گمراهی و فریب مصون می‌ماند و در عرصه‌ تصمیم‌گیری‌ها و موضع‌گیری‌های سیاسی، خردمندانه و حساب‌شده گام برمی‌دارد. 

امروزه جامعه ما در معرض جنگ ترکیبی پیچیده‌ای از سوی دشمنان قرار دارد. در چنین شرایطی، ارتقای بصیرت سیاسی آحاد جامعه، نخبگان و جریان‌های فکری در تمامی نهادهای فرهنگی، اجتماعی و امنیتی، ضرورتی انکارناپذیر و اصلی‌ترین اقدام برای خنثی‌سازی این جنگ تمام‌عیار به‌شمار می‌رود. به تعبیر صریح رهبر معظم انقلاب: «بصیرت اجازه نمی‌دهد غبارآلودگی فتنه، کسی را گمراه کند... اگر بصیرت نباشد، انسان حتی با نیت خوب، ممکن است گمراه‌ شود و در راه بد قدم بگذارد.» (بیانات، ۱۳۸۸/۷/۱۵) 

ایشان در تعریف دقیق این مفهوم کلیدی می‌فرماید: «بصیرت از نظر اصطلاحی یعنی گم‌نکردن راه، اشتباه‌نکردن راه، دچار بیراهه‌ها و کجراهه‌ها نشدن، تأثیر نپذیرفتن از وسوسه خناسان و اشتباه‌نکردن کار و هدف.» (بیانات، ۱۳۹۰/۱۰/۱۹) مصداق بارز این بصیرت از منظر ایشان، شناخت نیازهای زمانه است: «انسان بداند امروز چه نیازی در جامعه وجود دارد.» (بیانات، ۱۳۹۵/۶/۱۶) این شناخت، محوری است که بصیرت سیاسی را معنادار می‌کند: «بصیرت سیاسی که ما می‌گوییم یعنی این. بفهمیم که چه کسی دارد ما را به کجا می‌برد، به کجا دعوت می‌کند، به کجا می‌کشاند. آیا به‌ سمت اهداف اسلامی داریم حرکت می‌کنیم؟ به‌ سمت ترقی روزافزون جامعه داریم حرکت می‌کنیم؟ یا آنچنان‌که دشمن مایل است، به‌ سمت بی‌میلی و بی‌اعتنایی بیشتر حرکت می‌کنیم؟ به‌ سمت دلباختگی بیشتر به اقطاب مخالف دین داریم حرکت می‌کنیم؟» (بیانات، ۱۳۹۵/۵/۳۱)

با وجود این تأکیدات مکرر و مداوم بر ضرورت بصیرت سیاسی، خلأ جدی در عرصه‌ نظریه‌پردازی و ارائه‌ الگویی جامع از ابعاد این مفهوم به چشم می‌خورد. این خلأ نظری می‌تواند به ارائه‌ قرائت‌های نادرست و الگوهای انحرافی بینجامد که با دیدگاه‌های مقام معظم رهبری و آموزه‌های اسلامی در تضاد است. بنابراین، تدوین الگوی مفهومی بصیرت سیاسی، نه‌تنها ضرورتی علمی، بلکه گامی اساسی در گفتمان‌سازی و جریان‌سازی این مفهوم سرنوشت‌ساز در جامعه محسوب می‌شود. 

در بررسی مفهوم بصیرت سیاسی از دیدگاه رهبر معظم انقلاب، مدل مفهومی چندبعدی شامل سه مؤلفه اصلی «بینش سیاسی»، «نگرش سیاسی» و «رفتار سیاسی» قابل استقصا است که در یادداشت‌ پیش رو به تبیین بیشتر آن پرداخته خواهد شد. 

بینش سیاسی؛ مهم‌ترین مؤلفه بصیرت سیاسی 

براساس تحلیل جامع بیانات مقام معظم رهبری، مؤلفه‌های 14گانه «بینش سیاسی» که زیرساخت اصلی بصیرت سیاسی محسوب می‌شود، به شرح ذیل قابل تبیین است: 

شناخت راه: این مؤلفه به معنای توانایی تشخیص مسیر اصلی و اجتناب از انحرافات است. از دیدگاه رهبر معظم انقلاب، انسان بصیر کسی است که راه حق را از باطل تمیز می‌دهد و با وجود موانع، در جهت صحیح حرکت می‌کند. این شناخت، مانع از گمراهی در حوادث پیچیده می‌شود. ایشان در این زمینه چنین می‌فرماید: «بصیرت یعنی تیزبین بودن و راه درست را شناختن. انسان گاهی اشتباه می‌کند؛ حال احتمال اشتباه انسان‌های ابتدایی و تازه‌کار که بیشتر است، آدم‌های قدیمی و مجرب هم مواردی اشتباه می‌کنند راه درست را. بایستی مراقبت کرد که انسان در شناخت راه درست اشتباه نکند؛ در غبار آلودگی فتنه‌ها بتواند راه را پیدا کند و بفهمد راه درست چیست؟ بصیرت به این معناست.» (بیانات، ۱۳۹۹/۱۲/۲۱) این بیان نشان می‌دهد شناخت راه، فرآیندی مستمر و نیازمند مراقبت فعال است. 

شناخت هدف: آگاهی از غایت نهایی حرکت جمعی، سبب همسویی تلاش‌ها و تمرکز انرژی‌ها می‌شود. در اندیشه مقام معظم رهبری، شناخت هدف، بصیرت را جهت‌دار و از اتلاف منابع در مسیرهای فرعی جلوگیری می‌کند. ایشان خطاب به نخبگان جامعه تأکید می‌کند: «معلمان روحانی، متعهدان موجود در جامعه ما از اهل علم و فرهنگ، از دانشگاهی و حوزوی، باید به مسئله بصیرت اهمیت بدهند؛ بصیرت در هدف، بصیرت در وسیله، بصیرت در شناخت دشمن، بصیرت در شناخت موانع راه، بصیرت در شناخت راه‌های جلوگیری از این موانع و برداشتن این موانع؛ این بصیرت‌ها لازم است.» (بیانات، ۱۳۸۸/۷/۱۵) بنابراین، هدف‌شناسی، سنگ محک برای سنجش درستی وسایل و اقدامات بعدی است. 

شناخت دشمن: این شناخت فراتر از شناسایی نام و صورت است و شامل درک استراتژی‌ها، ابزارها، نقاط قوت و ضعف و اهداف پنهان دشمن می‌شود. چنین معرفتی، پایه‌گذار برنامه‌ریزی هوشمندانه و اقدام مؤثر برای خنثی‌سازی توطئه‌هاست. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به اهمیت حیاتی این مؤلفه، آن را معادل «راه نجات» می‌داند و می‌فرماید: «راه نجات، بصیرت نسبت به دشمن واقعی است.» (بیانات، ۱۳۶۹/۵/۲۴) این کلام، دشمن‌شناسی را از امر اطلاعاتی صرف به ضرورتی وجودی برای بقا و پیشرفت نظام ارتقا می‌دهد. 

شناخت موانع: در جنگ ترکیبی کنونی، دشمن از شیوه‌های نوین برای ایجاد موانع فکری، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی استفاده می‌کند. بصیرت سیاسی مستلزم آن است که این موانع، اعم از داخلی و خارجی به‌درستی شناسایی شوند. فقط با این شناسایی است که می‌توان راه‌های جلوگیری و رفع آن‌ها را یافت. تأکید رهبری بر «بصیرت در شناخت موانع راه و راه‌های جلوگیری از آن‌ها» نشان می‌دهد که این شناخت باید به اقدام عملی منجر شود. 

زمانه‌شناسی: بصیرت، درک صحیح از شرایط حاکم بر دوره‌ای تاریخی است. این مؤلفه شامل فهم تحولات جهانی، نقشه‌های استکبار، ضعف‌ها و قوت‌های داخلی و جایگاه کشور در معادلات منطقه‌ای و بین‌المللی می‌شود. رهبر معظم انقلاب می‌فرماید: «بصیرت یعنی چه؟ یعنی شناخت زمان... این شناخت‌ها بصیرت است.» (بیانات، ۱۳۹۳/۹/۶) ایشان در جایی دیگر هشدار می‌دهد که نبود این شناخت، مانع از ایفای نقش واقعی می‌شود: «اگر ندانیم که استکبار چه کار می‌خواهد بکند و دشمنان ما چه کسانی هستند و از کجا نفوذ می‌کنند و اگر متوجه نباشیم که در جامعه ما چه می‌گذرد... نمی‌توانیم نقش واقعی خود را ایفا کنیم.» 

شناخت لحظه (لحظه‌شناسی): این مؤلفه به معنای تشخیص فرصت‌های طلایی و زمان‌های حساس و حیاتی در بستر رویدادهاست. لحظه‌شناسی، قدرت تصمیم‌گیری سریع و اقدام به‌موقع را به نیروهای خودی می‌دهد و ابتکار عمل را از دشمن می‌ستاند. مقام معظم رهبری با ارائه مثلی کاربردی می‌فرماید: «ما همیشه باید در کارهای خودمان نیاز لحظه را درک کنیم. کارهایی وجود دارد که شما اگر الان انجام دادید، این به هدف اصابت می‌کند؛ همین کار را اگر چنانچه در غیر این وقت انجام دادید، آن فایده را ندارد.» (بیانات، ۱۴۰۰/۱/۱۹) 

شناخت ابزار مقابله: هماهنگی کامل بین شناخت دشمن و شناخت ابزار مناسب برای مقابله با آن ضروری است. استفاده نابجا یا ناقص از ابزارها می‌تواند به شکست بینجامد، حتی اگر هدف صحیح باشد. رهبر معظم انقلاب با تشبیهی ملموس، این مفهوم را روشن می‌کند: «وقتی بصیرت بود، آن‌وقت شما می‌دانید با کی طرفید، ابزار لازم را با خودتان برمی‌دارید. یک روز شما می‌خواهید در خیابان قدم بزنید، خوب، با لباس معمولی، با یک دمپایی هم می‌شود رفت در خیابان قدم زد؛ اما یک روز می‌خواهید بروید قله دماوند را فتح کنید؛ آن دیگر تجهیزات خودش را می‌خواهد. بصیرت یعنی اینکه بدانید چه می‌خواهید، تا بدانید چه باید با خودتان داشته باشید.» (بیانات، ۱۳۸۸/۷/۱۵)

شناخت اولویت: در شرایط محدودیت منابع و تعدد مشکلات، تشخیص امر مهم‌تر و فوری‌تر، از نشانه‌های بارز بصیرت است. اولویت‌شناسی مانع از انحراف امکانات کشور به مسائل حاشیه‌ای و کم‌اهمیت می‌شود. مقام معظم رهبری این شاخص را مکمل و کامل‌کننده سایر پایه‌ها معرفی می‌کند و می‌فرماید: «دومین پایه که در کنار این هست که مکمل پایه اول است، عبارت است از بصیرت، روشن‌بینی. یعنی چه؟ یعنی... شناخت اولویت... .» (بیانات، ۱۳۹۳/۹/۶) 

شناخت نیاز: نیازهای جامعه، محرک اصلی کنش‌های سیاسی و اجتماعی محسوب می‌شود. بصیرت سیاسی مستلزم درک عمیق و واقع‌بینانه از نیازهای مادی و معنوی مردم در هر مقطع است. این شناخت، مبنای برنامه‌ریزی و ارائه راه حل قرار می‌گیرد. رهبر معظم انقلاب به‌صراحت یکی از ارکان بصیرت را شناخت نیاز می‌داند.» (بیانات، ۱۳۹۳/۹/۶)

هوشمندی: این خصیصه به معنای زیرکی، فراست و دوراندیشی در مواجهه با حوادث است. انسان هوشمند عواقب کارها را می‌سنجد، فریب ظواهر را نمی‌خورد و در دام فریب دشمن نمی‌افتد. به تعبیر گویای مقام معظم رهبری: «حوادث را درست نگاه کردن، درست سنجیدن، در آن‌ها تدبیر کردن، در انسان بصیرت ایجاد می‌کند؛ یعنی بینایی ایجاد می‌کند و انسان چشمش به حقیقت باز می‌شود.» (بیانات، ۱۳۸۹/۸/۴) همچنین تأکید می‌کند: «انسان هوشمند و بصیر تحت تأثیر قرار نمی‌گیرد.» (بیانات، ۱۳۹۰/۱۰/۱۹) 

برخورداری از قدرت فهم و اندیشه: «بصیرت، محصول تفکر عمیق و تعقل است، نه دریافت‌های سطحی و احساسی. انسان بصیر، سطحی‌نگر نیست.» (بیانات رهبر معظم انقلاب، ۴ /۸ /۱۳۸۹) این مؤلفه بر ضرورت به‌کارگیری قوه عقل برای درک لایه‌های زیرین وقایع سیاسی تأکید دارد. فرد بصیر برای تحلیل و موضع‌گیری صحیح، نیازمند فهمی ژرف از علل و پیامدهای رویدادهاست. سطحی‌نگری، آفت بصیرت محسوب می‌شود. 

تشخیص و قوه تمیز: این توانایی به فرد امکان می‌دهد تا منافع حقیقی را از کاذب، دوست را از دشمن پنهان و راه صحیح را از انحرافی تشخیص دهد. فقدان این قوه به اشتباهات استراتژیک می‌انجامد. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با هشداری جدی می‌فرماید: «اگر ما بصیرت نداشته باشیم، اگر ما بینش درست، چشم باز و هوشیاری لازم نداشته باشیم، نه درست منافع حقیقی‌مان را تشخیص می‌دهیم، نه درست راه رسیدن به این منافع را تشخیص می‌دهیم.» (بیانات، ۱۳۹۸/۸/۸)

بینایی و ژرف‌نگری: بسیاری از حقایق سیاسی در پس ظواهر فریبنده پنهان شده‌اند. بینایی در اینجا به معنای نافذ نگاه کردن و رسیدن به عمق وقایع است. این خصیصه، فرد را از قضاوت شتاب‌زده براساس ظاهر بازمی‌دارد و امکان شناخت مصداق حق را در بحران‌ها فراهم می‌آورد. رهبر معظم انقلاب ایجاد این بینایی را نتیجه نگاه و سنجش درست حوادث می‌داند: «حوادث را درست دیدن، درست سنجیدن و در آن‌ها تدبر کردن، در انسان بصیرت ایجاد می‌کند؛ یعنی بینایی ایجاد می‌کند و انسان چشمش به حقیقت باز می‌شود.» (بیانات، ۴ /۸ /۱۳۸۹) 

برخورداری از قدرت تحلیل: این مؤلفه، عالی‌ترین سطح شناخت است که در آن، داده‌ها و واقعیت‌های پراکنده، جمع‌آوری، بررسی و به جمع‌بندی منسجم تبدیل می‌شوند. قدرت تحلیل مانع از آن می‌شود که فرد تحت تأثیر تحریفات رسانه‌ای یا واقعیت‌نمایی‌های دروغین دشمن قرار گیرد. معظم‌له با تأکید بر اهمیت تاریخی این موضوع می‌فرماید: «در خودتان بصیرت ایجاد کنید. قدرت تحلیل در خودتان ایجاد کنید؛ قدرتی که بتوانید از واقعیت‌های جامعه جمع‌بندی ذهنی برای خودتان به‌وجود آورید و چیزی را بشناسید. این قدرت تحلیل خیلی مهم است. هر ضربه‌ای که در طول تاریخ ما مسلمانان خوردیم، از ضعف قدرت تحلیل بود... نگذارید که دشمن از بی‌بصیرتی و ناآگاهی ما استفاده کند و واقعیتی را واژگونه در چشم‌مان جلوه دهد.» (بیانات، ۱۳۷۷/۱۱/۱۳)

این 14 مؤلفه به هم پیوسته، شبکه جامعی از بینش سیاسی را ترسیم می‌کند که از شناخت اولیه راه و هدف آغاز و با عبور از مراحل شناخت دشمن، موانع، زمان و ابزار و با بهره‌گیری از قوای هوشمندی، فهم، تشخیص، بینایی و تحلیل، به نظام فکری منسجم و عمل‌گرا تبدیل می‌شود. این نظام، زیربنای نگرش و در نهایت، رفتار سیاسی بصیرانه را تشکیل می‌دهد. 

انتهای پیام
خبرنگار:
الهه سادات بدیع زادگان
دبیر:
محبوبه فرهنگ
captcha