امام خمینی(ره) شخصیتی جامعالاطراف داشت که در ابعاد خاصی کمتر مورد توجه قرار گرفته و جایگاه سیاسی و شهرت اجتماعی ایشان، وجه علمی و عرفانی شخصیتشان را تحتالشعاع قرار داده است، حال آنکه امام از نظر علمی در فنون گوناگون صاحب نظر بود و در عرصههایی از علوم فقه، اصول، فلسفه، عرفان، کلام و تفسیر آثار شگرفی بر جای گذاشت.
پایه و اساس شخصیت امام خمینی(ره) ریشه در معارف و اندیشههایی دارد که ایشان با توسل به آنها توانست در جهان اسلام نقشی ماندگار بیافریند و یکی از انقلابهای کمنظیر تاریخ جهان را رهبری کند.
از سوی دیگر، امام خمینی(ره) احیاگر بزرگ قرآن در عصر حاضر بود که از آیات الهی در مکتوبات، سخنرانیها و اندیشههای خود به وفور بهره میبرد. اگرچه از ایشان فقط یک اثر مستقل قرآنی با عنوان «تفسیر سوره حمد» به جای مانده است؛ اما اندیشههای بلند قرآنی این شخصیت ممتاز علمی در مکتوبات و گفتارهای ایشان آشکار و دیدگاهها و نظرات آن بزرگوار مستند به آیات کریمه قرآن و احادیث معصومین(ع) بود. با بررسی و واکاوی دیدگاههای قرآنی امام خمینی(ره) میتوان به شاخصهای اندیشه قرآنی ایشان پی برد که در ادامه به بخشی از آنها اشاره خواهد شد.
امام خمینی(ره) معتقد بود که همه نیازهای بشر در ابعاد گوناگون در قرآن کریم مطرح شده و آیات الهی به تمام نیازهای مادی و معنوی انسان پرداخته است. ایشان در کلامی چنین فرمود: «همانطور که این آدم همه چیز است، معنویت دارد؛ مادیت دارد؛ ظاهر دارد؛ باطن دارد، قرآن کریم هم که [قصد ساختن] این انسان را دارد، همه ابعاد او را میسازد؛ یعنی همه احتیاجاتی که انسان دارد. چه احتیاجاتی که مربوط به شخص است، [مثل] روابط بین شخص و خالق تبارک و تعالی، مسائل توحید، مسائل صفات حق تعالی، مسائل قیامت و... و چه مسائل سیاسی، اجتماعی و قضیه جنگ با کفار و...»
امام(ره) در جای دیگر چنین بیان میکند: «قرآن مجید و سنت، شامل همه دستورات و احکامی است که بشر برای سعادت و کمال خود به آنها احتیاج دارد.» این موضوع در قرآن کریم نیز بارها ذکر شده است. مثلاً آیه ۸۹ سوره نحل میفرماید: «بر تو کتابی فرو فرستادیم که بیانگر همه چیز است» و یا در آیه ۳۸ سوره انعام چنین بیان شده: «مَا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِنْ شَيْءٍ؛ ما هيچ چيزى را در كتاب [لوح محفوظ] فروگذار نكردهايم.»
قرآن کریم حاوی اصول و رئوس مسائل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شناختهشده است و در آن از اقسام راهنماییها، اصول، احکام و قوانین مربوط به سیاست عمومی اسلام و امور دینی، اجتماعی و اقتصادی، چیزی فروگذار نشده و تفریط و تقصیری در تعیین تکالیف جامعه بشری که موجب صلاح و رفاه آنهاست، قابل مشاهده نیست.
یکی از ابعاد شگفتانگیز اعجاز قرآن مجید، اعجاز انسانی آن است. قرآن بزرگترین انقلاب انسانی را پدید آورد. این کتاب آسمانی انسان بتپرست بیابانگرد، خشن، کینهتوز و بیفرهنگ را به انسانی ایثارگر، سادهزیست، علمجو، خوشخو، راستگفتار، فروتن، پرکار و بیآزار تبدیل کرد. قرآن خود در آیه ۹ سوره اسرا این نکته را بیان میکند و میفرماید: «إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِيرًا؛ همانا این قرآن، (خلق را) به راست و استوارترین طریق هدایت میکند و اهل ایمان را که نیکوکار باشند، به اجر و ثواب بزرگ بشارت میدهد.»
امام خمینی(ره) نیز معتقد بود که قرآن کتابی انسانساز است و توانایی تربیت تمام ابعاد وجودی او را دارد. ایشان در سخنان خود میفرمود قرآن کتابی است که میخواهد آدم درست کند، میخواهد موجودی بسازد که با اسم اعظم ایجاد شده است. قرآن میخواهد از مرتبه ناقصی که انسان در آن قرار دارد، او را به مرتبهای که لایقش است، برساند. قرآن و انبیا برای همین هدف آمدند که دست انسان را بگیرند و او را از چاه عمیقی که در آن افتاده است، یعنی چاه نفسانیت بیرون آورند.
قرآن کریم در مواضع متعددی به جامع و کامل بودن آیات وحی اشاره کرده است. مثلاً در آیه ۱۲ سوره اسرا میفرماید: «همه چیز را در آن بهطور مشخص و آشکار بیان کردیم.» امام خمینی(ره) نیز معتقد بود که کتاب الهی مجموعهای جامع و کامل است و میفرمود: «قرآن شریف به قدری جامع لطایف و حقایق سرایر و دقایق توحید است که عقول اهل معرفت در آن حیران میماند و این موضوع، اعجاز بزرگ این صحیفه نورانی آسمانیست. اعجاز قرآن فقط حسن ترکیب، لطف بیان، غایت فصاحت، نهایت بلاغت، کیفیت دعوت و اخبار از مغیبات، احکام احکام و اتقان تنظیم عائله که هر یک مستقلاً اعجازی فوق طاقت و خارق عادت بوده، نیست.»
خداوند در آیه ۳۰ سوره فرقان از گلایه پیامبر اکرم(ص) سخن میگوید که چرا قومش قرآن را رها کردند؛ اما آن حضرت چون رحمة للعالمین بود، قوم خود را نفرین نکرد.
امام خمینی(ره) مهجور بودن قرآن را چنین شرح میدهد: «مهجور گذاردن قرآن مراتب بسیار و منازل بیشمار دارد که به عمده آن شاید ما متصف باشیم. آیا اگر ما این صحیفه الهیه را جلدی پاکیزه نمودیم و در وقت قرائت یا استخاره بوسیدیم و به دیده نهادیم، آن را از مهجوریت خارج کردهایم؟ آیا اگر غالب عمر خود را صرف در تجوید، لغت، بیان و بدیعه آن کردیم، این کتاب شریف را مهجور نگذاشتهایم؟ آیا اگر قرائات مختلفه را فرا گرفتیم، از ننگ هجران از قرآن خلاصی پیدا کردهایم؟ آیا اگر وجوه اعجاز قرآن و فنون محصنات آن را تعلیم کردیم، از شکایت رسول خدا مستخلص شدهایم؟ هیهات که هیچ یک از این امور مورد نظر قرآن و منزل(نازلکننده) عظیمالشأن آن نیست.»
رابطه میان انسان و کتاب آسمانی باید دائمی و در تمام ابعاد باشد. قرآن نخواندن، ترجیح غیر قرآن بر قرآن، محور قرار ندادن قرآن، تدبر نکردن در آن، تعلیم ندادن آن به دیگران و عمل نکردن به این کتاب الهی، از مصادیق مهجور ماندن قرآن است. حتی کسی که قرآن را فرا گیرد، ولی آن را کنار گذارد و تعهدی به آن نداشته باشد، او نیز قرآن را مهجور کرده است.
پیامبر گرامی همواره میفرمود: «من دو چیز گرانبها و بزرگ را در میان شما میگذارم که اگر به آنها چنگ بزنید، هرگز گمراه نمیشوید. آن دو، کتاب خدا و اهل بیت من است در میان شما. آن دو از همدیگر جدا نمیشوند تا در کوثر بر من وارد شوند. در آنجا شما را در یاری این دو امانت بازجویی میکنم که چه کردید.»
امام خمینی(ره) نیز در اینباره میفرمود: «جوانهای ما را نباید از دعا منصرف کرد. این مطلب غیرصحیحی است که به اسم اینکه قرآن باید به میدان بیاید، آن چیزی که راه رسیدن به قرآن است (احادیث و روایات)، از دست برود. اگر به اسم اینکه قرآن باید خوانده شود، دعا و حدیث کنار برود، قرآن هم کنار رفته است. اینها از وسوسههای شیطان است، جوانها باید بدانند آنهایی که اهل حدیث، ذکر و دعا بودند، بیشتر به این جامعه خدمت کردند یا آنهایی که اهل این مطالب نبودند و میگفتند ما فقط اهل قرآنیم؟»
الههسادات بدیعزادگان
انتهای پیام