امام چهارم شیعیان، علی بن الحسین(ع) چنانکه مشهور است، در روز پنجم ماه مبارک شعبان سال سیوهشتم هجری قمری در مدینه چشم به جهان گشود. مورخان چنین ثبت کردهاند که مادر ایشان، شهربانو، دختر یزدگرد، آخرین پادشاه ساسانی است که هنگام فتح ایران به دست مسلمانان اسیر و به مدینه برده شد. شهربانو در پرتو حمایت امام علی(ع) آزاد گشت و سپس به همسری حسین بن علی(ع) درآمد و افتخار یافت تا به مادری امام سجاد(ع) برگزیده شود.
البته سیدجعفر شهیدی در کتاب «زندگانی علی بن الحسین(ع)» احتمال میدهد که مادر امام زینالعابدین(ع)، دختر یزدگرد سوم نباشد؛ اما اسیری ایرانی و دارای خاندانی بزرگ و مهم بوده است. او معتقد است که برای بزرگی و شکوه امام، لازم نیست مادرش در نسب به پادشاه ساسانی برسد، بلکه آنچه مهم است، مقام شامخ مادر امام است که با الطاف الهی و تلاش خودشان محقق میشود. شهربانو با فاصله بسیار اندکی پس از تولد امام زینالعابدین(ع) چشم از جهان فرو بست و علی بن الحسین(ع) در دامان دایه پرورش یافت.
آن حضرت در ماه محرم سال ۶۱ هجری در جریان واقعه عاشورا در سرزمین کربلا حضور داشت؛ اما به علت بیماری و تب شدید نتوانست در نبرد حق علیه باطل شرکت کند. پس از شهادت حضرت سیدالشهدا(ع)، مقام امامت به امام سجاد(ع) منتقل شد و آن حضرت به مدت ۳۴ سال پیشوای شیعیان بود تا اینکه در محرم سال ۹۵ هجری به دست ولید بن عبدالملک به شهادت رسید.
عدهای ایشان را بزرگترین فرزند امام سوم دانستهاند؛ اما از اکثر منابع تاریخی چنین فهمیده میشود که بزرگترین فرزند امام حسین(ع)، علی اکبر، شهید کربلا و امام سجاد(ع) از وی کوچکتر بوده است و بر این اساس، زینالعابدین(ع) را «علی اوسط» نامیدهاند.
کنیه مشهور آن حضرت، ابومحمد یا ابالحسن است. امام باقر(ع) درباره لقب پدر بزرگوارش، حضرت سجاد(ع) چنین میفرماید: «پدرم هرگاه به یاد نعمتی میافتاد که آفریدگار به او داده بود، سجده میکرد؛ هر زمان، آیه سجده را تلاوت میفرمود، سجده میکرد؛ هرگاه یزدان یک ناگواری را از او برطرف میکرد، سجده میکرد؛ هرگاه نیرنگ حیلهگری را از وی بازمیداشت، سجده میکرد؛ پس از نماز واجب، سر بر سجده مینهاد و هر زمان موفق به آشتی میان دو نفر میشد، سجده میکرد. از این روی آثار سجده بر تمامی اندامی که هنگام سجده بر زمین میگذاشت، آشکار بود و سجاد نامیده شد.»
درباره علت ملقب شدن امام به زینالعابدین نیز چنین روایت شده است که پس از شکست شیطان در برهم زدن عبادت ایشان، آوایی غیبی به گوش رسید که سه مرتبه گفت: «انت زینالعابدین.»
رسول خدا(ص) سالها پیش از تولد زینالعابدین(ع) فرموده بود: «کسی که علاقه دارد در حالی خدا را ملاقات کند که گناهانش محو شده باشد، باید علی بن الحسین، سجاد(ع) را دوست بدارد.» همچنانکه خداوند والا فرمود: «سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ؛ سیمای آنان در رخسارشان از اثر سجود پیداست.» (فتح، ۲۹)
امیرالمؤمنین علی(ع) در سفارشی به پسر خود، امام حسین(ع)، حضرت زینالعابدین(ع) را بهترین انسان روی کره زمین پس از پدرش مینامد. (بحارالانوار، ج ۴۶، ص ۱۴)
امام حسین(ع) نیز خطاب به امام سجاد(ع) چنین فرمود: «پسرم! تو پاکیزهترین فرد در تبار من، برترین شخص از نسل من و جانشینم هستی.»
همچنین نقل شده است که سیدالشهدا(ع) در روز عاشورا در توصیهای به خواهران و دختران خود فرمود: «ای زینب! ای ام کلثوم! ای سکینه! ای رقیه و ای فاطمه! سخنم را بشنوید و بدانید که این پسرم جانشین من بر شماست و امام و پیشواییست که پیروی از وی واجب است.»
امام معصوم از شخصیت جامع و ذوابعادی برخوردار است و از نظر کمال در اوج قله رفعت و تعالی قرار دارد؛ بنابراین در جامعه بشری از هر حیث، صلاحیت اسوه و مقتدا بودن را داراست.
حضرت علی بن الحسین(ع) نیز در مقام معصوم ششم و امام چهارم، همینگونه و در همه ابعاد زینتبخش سیمای منور امامت بود. گرچه شناخت کامل و درک کمالات حضرت به راحتی میسر نمیشود، اما سعی بر این است که در این یادداشت به تعدادی از ویژگیهای فردی امام زینالعابدین(ع) اشاره شود. ایشان علاوه بر دارا بودن این خصوصیات، اهتمام ویژهای داشت تا مردم نیز به این ویژگیها متصف شوند.
امام معصوم طبیب چیرهدست روح و دلسوز جامعه است. این طبیب هرگاه زخمی بر روان انسانها ببیند، مرهم میشود، هشدار میدهد، تشویق میکند، میهراساند و به شوق میآورد.
ابوحمزه ثمالی درباره نحوه موعظه کردن امام سجاد(ع) چنین روایت کرده است: نشنیدهام کسی زاهدتر از حضرت علی بن الحسین بوده باشد، مگر آنچه درباره امیرالمؤمنین شنیدهام.» امام سجاد چنین بود که هرگاه موعظه میکرد، مردمان میگریستند.
مورخان نوشتهاند که امام سجاد(ع) هر جمعه در مسجدالنبی(ص) اندرز میداد. مردم سخنانش را مینوشتند و یا به حافظه میسپردند. برای نمونه، ایشان به مردم چنین اندرز میداد: «فرزند آدم! تو تا هنگامی در خیر و سعادت هستی که خود را پند میدهی و به محاسبه نفس میپردازی. (تا زمانی در خیر و سعادتی) که دلی خائف و چهرهای اندوهناک داری. تو از دنیا میروی و روز قیامت برانگیخته میشوی و در پیشگاه خداوند قرار میگیری. پس خود را برای جواب آماده کن.» (تحفالعقول، ص ۲۰۸؛ امالی شیخ مفید، ص ۱۱۰).
امام چهارم شیعیان گاه در قالب نامه نیز افراد را موعظه و راهنمایی میکرد. ایشان در نامهای به زهری، یکی از کارگزاران اموی نوشت: «خدا ما و تو را از فتنهها نگه دارد و در برابر آتش دوزخ به تو رحم کند ... تو در سرای اقامت نیستی، بلکه در خانهای هستی که فریاد کوچیدن سر داده. انسان پس از مرگ همسالانش، چه اندازه زنده میماند؟ خوشا به حال کسی که در دنیا از مرگ بترسد و بدا به حال کسی که بمیرد و گناهش پس از او بماند ... آماده باش که سفر دوری به تو نزدیک شده و گناهت را درمان کن که بیماری سختی به تو راه یافته است. گمان مکن که من میخواهم تو را سرزنش و نکوهش کنم، بلکه میخواهم خداوند عقیده از دست رفتهات را زنده کند و آنچه از دینت را که از آن فاصله گرفتهای، به تو بازگرداند و یاد میآورم قول خدای تعالی را که در آیه ۵۵ سوره ذاریات میفرماید: یادآوری کن که یادآوری مؤمنان را سودبخش است.»
شخصی از امام زینالعابدین(ع) پرسید: یابن رسولالله! چگونه صبح کردید؟ امام فرمود: «صبح کردم در حالی که مورد مطالبه هشت کس هستم. خدای متعال از من واجبات را میخواهد. پیامبر از من اجرای سنتش را میطلبد و اعضای خانواده از من خوراک روزانه میخواهند. هوای نفس مطالبه شهوت دارد و شیطان پیروی از خود و دو فرشته نگهبان، اخلاص در عمل و ملکالموت، روح مرا و قبر، پیکر مرا میطلبد و من در میان این خصلتهای خواستهشده به سر میبرم.»
امام سجاد(ع) خوشخلقی را نشانگر اوج دینداری میدانست. ایشان خوی خوب را بهترین همنشین و مهمترین عامل نزدیکی انسان به خداوند برمیشمرد. امام اخلاق نیکو را مهمترین چیزی میدانست که باعث سنگینی کفه نیکیهای انسان در ترازوی عمل در روز رستاخیز میشود و از تندخویی به پروردگار پناه میبرد.
بردباری در برابر گفتار و رفتار نابخردانه دیگران آسان نیست، آنقدر دشوار است که حضرت سجاد(ع) خود میفرماید: «واقعاً از مردی که هنگام عصبانیت بردباریاش او را درمییابد، تعجب میکنم.» ایشان جرعه خشمی را که انسان دینباور با بردباری مینوشد، محبوبترین جرعه در نزد خداوند میداند.
مردی از خوارج با حضرت مواجه شد و به ایشان دشنام داد. خدمتکاران امام خواستند تا آن مرد را تنبیه کنند. حضرت فرمود: «آرام باشید.» سپس رو به آن مرد کرد و گفت: «آنچه از ما بر تو پنهان است، بیشتر از چیزهاییست که بر تو آشکار است. آیا نیازی داری که آن را برآورده کنیم؟» مرد شرمزده خاموش ماند. حضرت به خدمتکارش فرمود: «هزار درهم به او بدهید.» مرد در حال دور شدن از امام گفت: گواهی میدهم که تو فرزند رسول خدایی.
امام سجاد(ع) نداشتن بردباری را عامل شکست افراد در رسیدن به هدف برمیشمرد و بردباری را نیکوترین و بیشترین یاور میدانست و میفرمود: «شخص بردبار نیرومندترین فرد است. هیچ نوشیدنی برای من لذتبخشتر از آن نیست که خشم خود را فرو ببرم و کسی را که مورد خشم واقع شده است، مجازات نکنم.»
امام علی بن الحسین(ع) از درگاه پروردگار به دلیل نپذیرفتن پوزش عذرخواه، طلب عفو میکرد و میفرمود: «اگر شخصی از طرف راست تو آمد و دشنامی داد، بعد به طرف چپ تو رفت و پوزش طلبید، از او بپذیر.» همچنین میفرمود: «اگر کسی از تو عذر خواست، قبول کن. اگرچه بدانی دروغ میگوید.»
البته با همه توصیهای که بر پذیرش پوزش دیگران داشت، برای حفظ شخصیت افراد همواره سفارش میکرد مبادا کاری انجام دهید که مجبور شوید عذرخواهی کنید.
امام سجاد(ع) میفرمود: «از دروغ بپرهیزید؛ چه کوچک باشد و چه بزرگ. جدی باشد یا شوخی؛ زیرا وقتی کسی دروغ کوچک گفت، به دروغ بزرگ جرئت پیدا میکند.»
ایشان همچنین میفرماید: «آیا نمیدانید رسول خدا فرمود که بنده خدا همواره راست میگوید تا خداوند او را راستگو بنویسد و بندهای پیوسته دروغ میگوید تا اینکه خداوند او را دروغگو قلمداد کند. راستگویی، بهترین کلید کارهاست و باعث خشنودی خداوند است.»
سیدالساجدین(ع) در کلمات و بیانات متعددی به عوامل کسب آرامش، کامیابی و سعادتمندی بشر اشاره میکند و خوشخلقی، بخشش ثروتهای افزون بر نیاز، رها کردن سخنان بیهوده، انصافمداری با مردم، قناعت، قرار گرفتن محل کار فرد در شهر محل سکونت، دوستان شایسته، فرزندان دستیار، تندرستی، درآمد بسیار، خانهدار بودن، داشتن همسر شایسته، خواب شبانه و پناه بردن به مذهب را از عوامل ایجاد آرامش و آسایش در وجود آدمی میدانست. آرامش و آسودگی برای امام زینالعابدین(ع) دارای چنان جایگاهی بود که در نابترین لحظههای نیایش، بخشی از خواستههای خود را به طلب این موضوع اختصاص میداد: «پروردگارا! زندگی آسوده و آرامش خاطر به من ارزانی دار و زندگی را بر من دشوار نکن.»
آن حضرت در نیایشی دیگر از خداوند میخواهد تا تنگدستی بر ایشان غلبه نکند و (خدا) اسباب خوشی و آسایش در معیشت و وسعت در رزق را فراهم کند: «پروردگارا! بیشترین روزیات را هنگام پیری که بر سنین عمر افزوده میشود، برایم قرار بده.» امام سجاد(ع) در فرازهای متعدد ادعیه خود به آسیبشناسی آرامش و خوشبختی پرداخته و کینهورزی، خودخواهی، خشم بیجا و بدهکاری را مایه سلب آرامش برشمرده است.
الههسادات بدیعزادگان
انتهای پیام