کد خبر: 4236485
تاریخ انتشار : ۲۴ شهريور ۱۴۰۳ - ۱۵:۴۶

سازمان همکاری اسلامی؛ گذشته، حال، آینده

سازمان همکاری اسلامی از زمان وقوع حادثه 11 سپتامبر نتوانسته نقش قابل توجهی در تحولات و بحران‌های جهان اسلام ایفا کند که موقعیت آن را در جایگاه یک سازمان مهم فرامنطقه‌ای تحت تأثیر قرار داده و حمایت از آرمان ملت فلسطین و آزادسازی قدس که از مهم‌ترین علل تشکیل این سازمان بوده، تقریباً به حاشیه رفته است.

سازمان همکاری اسلامیبا پایان جنگ جهانی دوم و استقلال کشورهای مستعمره که شامل کشورهای اسلامی نیز می‌شدند، رشد گرایش‌های ملی‌گرایانه، تشکیل رژیم اسرائیل در 1948، شکست اعراب از اسرائیل در جنگ 1967 و از همه مهم‌تر، آتش‌سوزی مسجدالاقصی در اوت 1969 به‌ دست صهیونیست‌ها، فرصت مناسبی برای کشورهای اسلامی به منظور تشکیل سازمان کنفرانس اسلامی فراهم کرد. اولین نشست سران این سازمان در سپتامبر 1969، در رباط پایتخت مراکش برگزار شد که پایان‌بخش آن، انتشار اعلامیه‌ای در حمایت از ملت فلسطین و آزادسازی قدس بود. در اجلاس سوم وزرای خارجه کشورهای اسلامی که سال 1972 در جده برگزار شد، منشور سازمان مورد تصویب قرار گرفت و به این ترتیب، سازمان کنفرانس اسلامی رسماً موجودیت پیدا کرد.

این سازمان که بر پایه همبستگی و تحکیم وحدت بین اعضا ایجاد شده است، بیش از هر چیز در احادیث پیامبر اکرم(ص)، ائمه اطهار(ع) و آیاتی مانند «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا» و «وَ إِنَّ هذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّكُمْ فَاتَّقُونِ» ریشه دارد. در قرن نوزدهم، نفوذ استعمار تأثیرات سوئی بر جوامع اسلامی گذاشته بود، به‌طوری‌که اندیشمندانی مانند سیدجمال‌الدین اسدآبادی، شیخ محمد عبده و سایر بزرگان تمام تلاش خود را برای ایجاد وحدت اسلامی، به منظور مقابله با قدرت‌های استعمارگر غربی به‌کار گرفتند.

اعضای سازمان کنفرانس اسلامی متشکل از 57 عضو اصلی است که به استثنای آلبانی، گویان و سورینام، سایر اعضای آن همگی از دو قاره آسیا و آفریقا هستند. کشورهای روسیه، تایلند و بوسنی‌و‌هرزگوین نیز اعضای ناظر به‌شمار می‌روند.

این سازمان از سال 2011 به سازمان همکاری اسلامی تغییر نام یافت. از جمله اهداف این سازمان طبق منشور آن عبارت است از: 1) ارتقای همبستگی و همکاری اعضا در زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و آموزشی 2) تلاش برای محو تبعیض نژادی و خاتمه بخشیدن به استعمار در تمام اشکال آن 3) اتخاذ تدابیر لازم برای حمایت از صلح و امنیت بین‌المللی مبتنی بر عدالت 4) هماهنگی تلاش‌ها به منظور محافظت از اماکن مقدس، آزادسازی آن‌ها و پشتیبانی از مبارزات ملت فلسطین و کمک به آن‌ها برای رسیدن به حقوق خود و آزاد کردن سرزمینشان 5) ایجاد فضایی به منظور ارتقای تفاهم و همکاری میان کشورهای اسلامی و سایر کشورها.

بررسی عملکرد سازمان کنفرانس اسلامی

جهان اسلام نیز مانند سایر نقاط دنیا با بحران‌های متعددی مواجه بوده که شدت آن‌ها به دلایل گوناگون مانند موقعیت ژئوپلیتیکی و دخالت ابرقدرت‌ها به‌مراتب بیشتر بوده است. مسئله حائز اهمیت در اینجا این است که عملکرد سازمان همکاری اسلامی که بیش از 50 سال از عمر آن می‌گذرد، نسبت به تحولات ایجادشده در کشورهای عضو چگونه بوده است؟ در پاسخ به این سؤال باید عملکرد سازمان را در دو بازه زمانی مهم بررسی کنیم:

ـ زمان پیدایش سازمان تا واقعه 11 سپتامبر: در این دوره وقایع مهمی رخ داد، مانند صلح کمپ دیوید میان مصر و اسرائیل که به اخراج مصر از سازمان همکاری اسلامی منجر شد، اگرچه بعدها مجدداً به سازمان بازگشت، حمله عراق به ایران، اشغال کویت از سوی عراق، جنگ داخلی افغانستان و نسل‌کشی مسلمانان بوسنی.

در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، با وجود اینکه سازمان کنفرانس اسلامی کمیته‌ای به نام مساعی جمیله برای برقراری صلح بین دو کشور ایجاد کرد، به علت رویکرد محافظه‌کارانه سران عرب که بدون نام بردن از عراق به‌مثابه دولت متجاوز، عملاً به حمایت از صدام پرداختند و این عملشان مورد انتقاد امام خمینی(ره) قرار گرفت، نتیجه‌ مثبتی حاصل نشد.

با اشغال کویت از سوی عراق، سازمان در اجلاس وزرای خارجه خود در قاهره، ضمن محکوم کردن این اشغال، بر اجرای قطعنامه شورای امنیت به منظور خاتمه جنگ تأکید کرد. در جنگ داخلی افغانستان نیز ضمن ابراز نگرانی عمیق خود از درگیری‌ها، ضرورت ایجاد تفاهم سیاسی میان طرف‌های درگیر را پیش کشید. همچنین در نسل‌کشی مسلمانان بوسنی به‌وسیله صرب‌ها، اعضای مهم سازمان مانند ایران، ترکیه، عربستان و مصر با همراهی سایر اعضا به‌طور یکپارچه و هماهنگ اعلام کردند که نیروهای خود را برای دفاع از مردم بوسنی به آنجا اعزام خواهند کرد؛ اگرچه این پیشنهاد در ابتدا مورد قبول اعضای دائم شورای امنیت، به‌ویژه آمریکا به علت ایفای نقش پررنگ ایران واقع نشد، اما با پافشاری و موضع واحد اعضای سازمان موفقیت‌هایی به دست آمد.

ـ پس از واقعه 11 سپتامبر تا امروز: حمله القاعده به برج‌های تجاری نیویورک و پنتاگون، بهانه را برای حمله آمریکا به افغانستان و عراق فراهم آورد. از طرف دیگر، رشد گروه‌های سلفی بنیادگرا و اقدامات تروریستی آن‌ها در کشورهای اسلامی، به‌ویژه سوریه، پاکستان، عراق، سودان، سومالی و نیجریه بر شدت بحران‌ها افزوده، به‌طوری‌که سازمان همکاری اسلامی در اکثر نشست‌های خود به قطعنامه‌های بدون قابلیت اجرایی و محکومیت لفظی بسنده کرده است. از سویی، واگرایی و تعارضات در میان بعضی از اعضای این سازمان که بر ارتقای تفاهم و همکاری تأکید دارد، بر پیچیدگی مسائل افزوده است. همچنین تجاوز اعضای سازمان به خاک یکدیگر مانند حمله عربستان به یمن، نشان می‌دهد اتخاذ تدابیر لازم برای به‌کارگیری صلح و امنیت بین اعضا که در منشور سازمان مطرح شده، مورد بی‌توجهی اعضای آن قرار گرفته است.

نادیده گرفتن مهم‌ترین عامل تشکیل سازمان

علاوه بر موارد یادشده، پیروی از سیاست‌های کاملاً سکولار و ممنوعیت برگزاری مراسم مذهبی و داشتن حجاب اسلامی در کشورهایی از جمله جمهوری آذربایجان و تاجیکستان، همبستگی مذهبی و وحدت دنیای اسلام را با مشکل مواجه کرده است. همچنین می‌توان به تنزل قدرت دو کشور مصر و لیبی به دولت‌های ضعیف و فروپاشیده در جریان انقلاب‌های سال 2011 اشاره کرد، به‌طوری‌که پیش از این رخدادها از اعضای تقریباً تأثیرگذار سازمان کنفرانس اسلامی بودند. اندونزی نیز در جایگاه کشوری باثبات و با بیشترین جمعیت مسلمانان در جهان که انتظار می‌رود نقش قابل توجهی در سازمان داشته باشد، بیشتر عضوی منفعل و پیرو سیاست‌های دولت‌های محافظه‌کار بوده است. همچنین حمایت از آرمان ملت فلسطین و آزادسازی قدس که از مهم‌ترین علل تشکیل سازمان کنفرانس اسلامی بوده، تقریباً به حاشیه رفته است و اعضای سازمان، به‌ویژه دولت‌های عربی به عادی‌‌سازی روابط با اسرائیل روی آورده‌اند. انعقاد پیمان ابراهیم میان اسرائیل، امارات متحده‌ عربی، سودان و مراکش مؤید این ادعاست.

روی هم رفته، سازمان همکاری اسلامی از ابتدای تأسیس تا به امروز با مسائل زیادی در جهان اسلام مواجه بوده است. همان‌طور که اشاره شد، مسئله فلسطین مهمترین عامل تشکیل این سازمان بود، به‌طوری‌که اقدامات مهم این سازمان مانند تعلیق عضویت و تحریم مالی مصر به دنبال انعقاد پیمان کمپ دیوید و موضع‌گیری بسیار شدید در اجلاس سران سال 1997 نسبت به اقدام ترکیه مبنی بر مانور نظامی مشترک با اسرائیل، به همین مسئله مربوط می‌شود. علاوه بر مسئله فلسطین، همبستگی سازمان با ایران و لیبی در قانون داماتو و کمک به حل بحران بوسنی نیز قابل توجه بوده است.

افزایش همکاری‌های فرهنگی، آموزشی و اقتصادی میان اعضا و تأسیس مراکزی مانند تحقیقات و آموزش آماری، توسعه تجارت و تحقیقات تاریخ، هنر و فرهنگ اسلامی، از دستاوردهای مهم سازمان همکاری اسلامی است و نشان می‌دهد که این سازمان با وجود ناتوانی در حوزه سیاسی، در بعد فرهنگی، آموزشی و اقتصادی عملکرد قابل قبولی داشته است. از زمان واقعه 11 سپتامبر و مسائلی که به دنبال آن گریبان‌گیر کشورهای اسلامی شد و همچنین تجاوزات مکرر رژیم اسرائیل به فلسطین که در حال حاضر نیز ادامه دارد، سازمان همکاری اسلامی نتوانسته نقش قابل توجهی ایفا کند که موقعیت آن را در جایگاه یک سازمان مهم فرامنطقه‌ای تحت تأثیر قرار داده است.

با توجه به اوصاف گفته‌شده، سه چشم‌انداز برای این سازمان می‌توان پیش‌بینی کرد: 1) حفظ وضعیت موجود؛ یعنی نداشتن نقش تأثیرگذار در حل بحران‌ها و توجه به مسائل اقتصادی، آموزشی و فرهنگی 2) افزایش واگرایی‌ها و تعارضات و همچنین افزایش شدت بحران در جهان اسلام، به‌‌طوری‌که جایگاه سازمان به شدت تضعیف و همچون اتحادیه عرب، به سازمانی حاشیه‌ای تبدیل شود 3 ) نقش‌آفرینی پررنگ کشورهایی مانند ایران؛ کشور ما یکی از بازیگران تأثیرگذاری است که اصول سیاست خارجی و عملکرد آن همسویی زیادی با اهداف سازمان دارد و همچنین تلاش‌های زیادی برای حمایت از محور مقاومت و دفاع از مردم عراق، سوریه و به‌ویژه فلسطین در مقابل جنایات اسرائیل انجام داده است.

علاوه بر این، می‌توان به برقراری روابط دیپلماتیک میان ایران و عربستان، پس از تقریباً یک دهه تیرگی روابط دو کشور اشاره کرد و از طرف دیگر، نزدیکی بیشتر به ترکیه در جایگاه کشوری که کمترین میزان تنش و اختلاف را با ایران دارد، به منظور مقابله با تروریسم که تهدیدی مهم برای امنیت دو کشور و منطقه است و به دنبال آن تلاش برای همراهی سایر کشورهای عضو، می‌تواند به بهبود موقعیت سازمان همکاری اسلامی و نقش‌آفرینی بهتر آن در جهان اسلام کمک کند.

پگاه‌سادات طباطبایی، دانش‌آموخته کارشناسی ارشد روابط بین‌الملل

انتهای پیام
captcha