در واپسین روزهای نخستین ماه پاییزی، با علاقهمندان تاریخ و ادبیات، قدم به چهارباغ گذاشتیم. ساعات ابتدایی صبح است و هیاهوی کمتری برپاست؛ زمانی که میتوان به دور از ازدحام جمعیت، نگاه دقیقتری به این گذر تاریخی داشت. شیرینی کاوش برای یافتن ردپای صادق هدایت در چهارباغ اصفهان، به قدری انگیزهبخش است که بر شیرینی خواب اول صبح غلبه دارد.
فرهاد کتیرایی، راهنمای رسمی گردشگری و میراث فرهنگی و دکترای علوم جغرافیایی و مهرداد خورسندی، نویسنده کتاب «قصه مردمان چهارباغ» و راهنمای رسمی گردشگری و میراث فرهنگی، هدایت گروه را برعهده دارند.
صادق هدایت، از نویسندگان روشنفکر و نامدار ایرانی است که روایت سفرش به اصفهان و مکانهای گوناگون این دیار را در اردیبهشت سال ۱۳۱۱ در کتابی به نام «اصفهان، نصف جهان» مکتوب کرده است. قرار است در این پیادهگشت چندساعته، قدم به قدم با او همراه شویم و چهارباغ را از دید هدایت به تماشا بنشینیم.
آغاز برنامه در ابتدای گذر چهارباغ و در نزدیکی مجسمه چوگان است؛ همراه حدود ۴۰ نفر از علاقهمندان برای کندوکاو در تاریخ و ادبیات دور یکدیگر جمع شدهایم.
در آغاز این پیادهگشت، خورسندی اظهار کرد: سفرنامهنویسی ژانری ادبی است و نویسندگان با نگارش این آثار سعی داشتهاند تا قلم خود را به بوته نقد بگذارند. ناصرخسرو در سفرنامه خود، اصفهان را چنین توصیف میکند: «هر جا که ده گز چاه فرو برند، آبی سرد و خوش بیرون آید» و هنوز که هنوز است، در حوزه آب به سفرنامه او استناد میشود. سفرنامه یک سند است و براساس آن میتوانیم خوشیها، ناخوشیها، موفقیتها، شکستها و آداب و رسوم مردم را متوجه شویم.
وی ادامه داد: امروز و پس از گذشت ۹۲ سال از نگارش سفرنامه صادق هدایت، میبینیم که سبک زندگی تا چه میزان تغییر کرده است. هدایت درباره چهارمین روز از سفر خود به اصفهان چنین مینویسد که از ساعت ۸ صبح، چهارباغ خلوت میشود و ساعت ۱۱ قبل از ظهر، دیگر کسی در خیابان نیست. این مطلب نشان میدهد که زندگی در اصفهان چقدر زود آغاز میشده است.
نویسنده کتاب «قصه مردمان چهارباغ» گفت: در دهههای ۴۰ و ۵۰، هنگامی که بوق کارخانههای نساجی به صدا درمیآمد، صدها دوچرخهسوار از سیوسه پل به سوی چهارباغ روان میشدند و از ساعت ۶ تا ۷ صبح، نوعی هیجان و پویایی در آنجا جریان داشت.
وی با بررسی مدت اقامت صادق هدایت در اصفهان بیان کرد: اگرچه هدایت در کتاب خود اشاره دارد که در چهار روز تعطیل به این شهر سفر کرده، اما هنگامی که بررسی میکنیم، متوجه میشویم او حداقل شش روز در اصفهان بوده است. علت چنین برداشتی به امضای پایانی هدایت و ثبت تاریخ ۲۸ اردیبهشت در انتهای کتابش برمیگردد. این تاریخ مصادف با ۱۲ محرم است، درحالی که هدایت شام عاشورا را زمان بازگشت خود میداند. شام عاشورای سال ۱۳۱۱ مصادف با ۱۰ محرم و ۲۶ اردیبهشتماه است و امضای هدایت به دو روز پس از این تاریخ، یعنی ۲۸ اردیبهشتماه و ۱۲ محرم اشاره دارد.
خورسندی با بیان اولین مطلب هدایت درباره چهارباغ یادآور شد: «به دروازه دولت شهر رسیدیم؛ ولی هیچ سردر و نشانی جز بنای کوچکی که برای مأمور جواز بود، دیده نمیشد.» هدایت از تهران تا اصفهان، شش مرتبه جوازش را به مأموران نشان میدهد. فلسفه داشتن جواز به زمان امیرکبیر بازمیگردد؛ هنگامی که چاپارخانهها تأسیس میشود و دستورالعمل میآید که هرکس میخواهد از طریق چاپارخانهها سفر کند، باید تذکره مسافران چاپاری را داشته باشد؛ به این صورت که در طول مسیر تذکرهاش را به مأموران حکومت نشان دهد و پس از رسیدن به مقصد نیز آن را به چاپارخانه مقصد تحویل دهد. در سال ۱۳۱۱ و با وجود عبور از دوران قاجار نیز همچنان استفاده از تذکره پابرجا بوده است.
وی افزود: هدایت فاصله میان تهران تا اصفهان را در حدود ۲۰ ساعت طی و ۶ ساعت نیز داخل گاراژ سپری میکند که جمعاً ۲۶ ساعت حرکت او از تهران به اصفهان به طول میانجامد. او پس از رسیدن به اصفهان در هتل «آمریک» اقامت میکند که تونی خان، مدیریت آن را برعهده داشت.
نویسنده کتاب «قصه مردمان چهارباغ» با اشاره به کافه پولونیا در چهارباغ تصريح کرد: این کافه از کافههای قدیمی در چهارباغ و متعلق به لهستانیهای مقیم اصفهان بود. شیرینی پنجیک نیز اولین بار در این کافه عرضه شد. کافه پولونیا در قدیم، پاتوق روشنفکران اصفهانی بهشمار میرفت.
وی اضافه کرد: صادق هدایت در کتاب «اصفهان، نصف جهان» چند توصیه دارد؛ از جمله آنکه باید هتلهای بیشتری در اصفهان بنا شود. دوم آنکه یک مسیر شمال به جنوب گردشگری احداث شود و اصفهان مرکز آن باشد. اشارهای نیز به انتقال آب از کارون به این شهر دارد.
در ادامه فرهاد کتیرایی، کارشناس گردشگری و میراث فرهنگی با اشاره به ساختمان شهرداری اصفهان واقع در دروازه دولت گفت: در گذشته به جای ساختمان مرکزی شهرداری اصفهان، سینما مایاک ۱ قرار داشت که اولین سینمای اصفهان بود و در سال ۱۳۰۸ تأسیس شد. پیش از این تاریخ در اصفهان، سینما به معنای مکانی اختصاصی برای اکران فیلم نداشتیم. گاهی اوقات در کافهها و قهوهخانهها از طریق آپارات، فیلمهایی به نمایش گذاشته میشد. سینما مایاک ۱ سالن بزرگی با ۱۵۰۰ صندلی داشت و به مرور رونق گرفت.
وی افزود: پاساژ شکرچیان در ابتدای چهارباغ، جزو اولین پاساژهای مدرن اصفهان بود که در اواخر دوره پهلوی اول ساخته و یک مرتبه نیز دچار آتشسوزی شد که عدهای آن را عمدی میدانند.
این کارشناس گردشگری و میراث فرهنگی با اشاره به محوطهای بزرگ در ابتدای چهارباغ که داخل محفظهای شیشهای قرار دارد، توضیح داد: کاخ جهاننما در گذشته در این مکان قرار داشت. جهاننما یکی از بزرگترین و زیباترین کاخهای دوران صفویه است که شاه عباس آن را بنا گذاشت. این کاخ به دست ظلالسلطان تخریب شد و علت آن، شکایت خواهرش، بانو عظمی بود. بانو عظمی که در کاخ هشت بهشت زندگی میکرد، به برادرش شکایت برد که مردان از کاخ جهاننما من را دید میزنند و به همین علت، ظلالسلطان دستور تخریب آن کاخ را داد و مصالح آن را نیز فروخت. هنگامی که چهارباغ احیا شد، بقایای این کاخ از زیرزمین کشف شد. اکنون پی ساختمان جهاننما از پشت محفظه شیشهای قابل مشاهده است.
جلوتر میرویم و از اولین ورودی، به پارک شهید رجایی وارد میشویم؛ سپس چندمتر پس از ورود به پارک توقف میکنیم تا محل سابق سینما مایاک ۲ را نظاره کنیم.
کتیرایی بیان کرد: این سينما در سال ۱۳۲۰ تأسیس و اگرچه در نهایت تخریب شد، اما گیشه آن را بهمثابه یادبود حفظ کردهاند. بیشترین مخاطبان این سینما، کارگران کارخانجات نساجی بودند که همگی با دوچرخه وارد سینما میشدند. از همینرو، قسمتی به نام چرخدونی ایجاد شد تا دوچرخهها در آن قسمت قرار گیرد. مخاطبان سینما مهتاب سابق در خیابان حافظ نیز عمدتاً کشاورزان بودند که با بیل به سینما میآمدند. قسمتی به نام بیلدونی هم برای آنان ایجاد شد.
سپس نگاهمان به دیواری قدیمی در سمت چپ معطوف میشود که مکان قرارگیری پرده سینما مایاک ۲ بوده است.
کتیرایی افزود: برخی افراد چهارباغ نزد مردم شهره بودند. شخصی به نام «خرمالو» یکی از این افراد بود که در حوالی سینما مایاک ۲ گاز فندکی پر میکرد. مردم نیز دائماً او را به همین نام صدا میزدند. «یوزباشی» نیز از جمله کسانی بود که پلیس اصفهان ورود او را به چهارباغ ممنوع کرده بود؛ زیرا به مردم و بهویژه مسافران تهرانی متلک میانداخت.
به گذر چهارباغ برمیگردیم. وی با توقف مقابل کوچه سینما سپاهان گفت: در گذشته به اینجا، کوچه «تی بی تی» نیز گفته میشد. تی بی تی مخفف توکلی، باقرزاده، توکلی است؛ یعنی همان سه نفری که شرکت مسافربری تی بی تی را راهاندازی کردند. گفته شده این شرکت مسافربری به تمیزی صندلیها، کراواتیبودن مسافران و نوشابهدادن معروف بوده است.
این کارشناس گردشگری و میراث فرهنگی تأکید کرد: اولین دارالمجانین اصفهان واقع در مسجد لنبان بود. پس از مدتی به علت اعتراض مردم، مکان آن به بازارچه بلند یا بازار هنر فعلی منتقل شد. بازارچه بلند در زمان ظلالسلطان برای مدتی کاربری انبار داشت و غلات، ادوات و سلاح نظامی در آن نگهداری میشد. پس از آن با عنوان دارالمجانین تغییر کاربری پیدا کرد. بازارچه بلند حتی گرمخانهای برای کارتنخوابها نیز بهشمار میرفت.
وی با توقف مقابل مدرسه چهارباغ تشریح کرد: میگویند قو هنگام مرگ در فراق یارش ناله میکند و از همینرو مرگ زیبایی دارد. مدرسه چهارباغ را «آواز قوی دوران صفوی» نام نهادهاند. این مکان آخرین دستاورد بینظیر صفویان بهشمار میرود. معماران عصر صفوی تمام تجربیات خود را برای ساخت این مدرسه بهکار بردهاند. اگر خطاهایی در مسجد شیخ لطفالله، مسجد جامع عباسی و... بود، همگی در مدرسه چهارباغ اصلاح شده است. در دوران پهلوی، مقابل این مدرسه، سینما همایون قرار داشت که سینمای خوشنامی نبود و طلاب مدرسه چهارباغ به آن اعتراض داشتند. درواقع آن زمان، تقابل یک مرکز مذهبی و یک مرکز مدرن وجود داشت.
کتیرایی با برشمردن نام افرادی چون آنتی کوئین و عارف قزوینی گفت: اینها از جمله کسانی بودند که در هتل محل اقامت صادق هدایت، یعنی هتل «آمریک» اقامت گزیدند که هتل مدرن چهارباغ بهشمار میرفت.
وی با اشاره به هتل عالیقاپو اظهار کرد: به جای این هتل، اولین مرکز آموزش رانندگی در اصفهان قرار داشت. صاحب هتل عالیقاپو، شخصی به نام آقای سیامکی بود که در ابتدا چنین مرکزی را راهاندازی کرد و به وسیله جیپ، به مردم آموزش رانندگی میداد. اولین بانویی که زیر نظر آقای سیامکی رانندگی یاد گرفت، مهین سعادت نام داشت و به مهین پمپی معروف بود. این لقب به این دلیل بود که مهین سعادت صاحب یک پمپ بنزین بود. پمپ بنزین سعادت اکنون نیز وجود دارد.
این کارشناس گردشگری و میراث فرهنگی با اشاره به خیابان کوالالامپور بیان کرد: رستوران شهرزاد در ورودی عباسآباد قرار دارد که در زمان پهلوی دوم تأسیس شد و پاتوق مستشاران بِلهلیکوپتر بود. صاحب آن آقای فرودستان بود که اکنون به دست پسرش اداره میشود. در کنار این رستوران که امروزه شرکت توزیع برق اصفهان قرار دارد، هتل ایران تور وجود داشت. این هتل، یکی از هتلهای مدرن بهشمار میرفت و مؤسس آن شخصی به نام مک داول بود. نقل است که پاتوق فراماسونرها در این مکان بوده است. هتل ایران تور تا اواخر دهه ۶۰ نیز فعالیت داشت.
در انتهای این پیادهگشت و در نزدیکی میدان انقلاب، محفظه شیشهای محکمی روی زمين و سطح پیادهرو مشاهده میکنیم که همان پی بهجامانده از شکل اولیه خیابان چهارباغ صفوی است. این قسمت در زمان احیای چهارباغ کشف شد. قرارگرفتن درون محفظه شیشهای نیز بهدلیل محفوظ نگهداشتن آن است.
وی سینما ساحل و سینما شهر فرنگ را دو سینمای مدرن اصفهان در دهه ۵۰ نام برد و ادامه داد: سینما ساحل مدتی به نام سینما آفریقا فعالیت داشت؛ اما دوباره به سینما ساحل تغییر یافت. سینما شهر فرنگ بعدها سینما قدس نام گرفت و اکنون تعطیل است. سینما قدس تنها سینمایی بود که پس از مصادره در زمان انقلاب، به صاحبش بازگردانده شد. صاحبش در زمان شیوع کرونا فوت کرد. در میان سینماهای اصفهان، هیچیک مانند سینما شهر فرنگ، حس زیبایی و مدرنیته را به انسان منتقل نمیکرد. سینما ساحل نیز جزو سینماهای درجه یک اصفهان بود و خوشبختانه همچنان به کار خود ادامه میدهد.
کتیرایی در پایان تصریح کرد: صادق هدایت در کتاب خود به تماشای کوه آتشگاه از چهارباغ اشاره دارد. چنین چیزی حتی در آن زمان نیز بعید به نظر میرسد. شاید چیزی نمادین در ذهن او بوده است. برای آشنایی بیشتر با این شخصیت میتوانید کتاب «آشنایی با صادق هدایت» و «صادق هدایت در تار عنکبوت» از م. ف. فرزانه را مطالعه کنید. نام صادق هدایت در تاریخ ادبیات ایران جاودانه است و آثار او با آثار برخی از نویسندگان غربی برابری میکند. در ادبیات ایران، نویسندهای به توانایی او را معدودشمار داشتهایم.
به انتهای چهارباغ رسیدهایم و دیگر خبری از خلوتی صبح نیست. پایانبخش این پیادهگشت با آفتاب ظهر پاییز و گرفتن عکس یادگاری دستهجمعی با مشتاقان تاریخ و ادبیات اصفهان همراه است.
زهرا مظفریفرد
انتهای پیام