نگین نقیه، متولد 1367 در اصفهان، دانشآموخته کارشناسی گرافیک و تصویرگر کتابهای کودک و نوجوان است و آثار چاپشده متعددی دارد. همکاری با ناشران گوناگون در تصویرگری کتابها، فعالیت در زمینه کاریکاتور، برپایی نمایشگاه انفرادی و کسب جوایز ملی و بینالمللی در بخش تصویرگری و کاریکاتور، از جمله دستاوردهای این هنرمند تصویرگر است. خبرنگار ایکنا از اصفهان بهمناسبت هفته کتاب و کتابخوانی، به گفتوگو با وی پرداخته که متن آن را در ادامه میخوانیم.
من از کودکی در تصویرگری و تصویرسازی استعداد داشتم و آن را دنبال میکردم. پس از ورود به مدرسه نیز این فعالیت را ادامه دادم و نمونهکارهایم را هم برای نشرهای گوناگونی ارسال میکردم. با ورود به دانشگاه نیز به شکل تخصصیتر در این زمینه فعالیت کردم. در کنار تصویرگری، کار کاریکاتور نیز انجام میدادم و بیشتر جوایزی که گرفتهام، مربوط به همین بخش است؛ سپس در خانه کاریکاتور با خانم زهرا وثوقی آشنا شدم که یکی از شاعران بسیار خوب و دوستداشتنی است. ایشان پس از مشاهده کارهای من از آنها خوشش آمد و من را با انتشارات نقش نگین آشنا کرد. ماحصل این آشنایی در سال 1395، تصویرگری کتاب «کیف من» سروده خانم وثوقی و اولین کار چاپشده من بود.
من در تصویرگری آثار گوناگونی فعالیت داشتهام؛ اما از آنجا که در زمینه کاریکاتور فعال هستم، نوعی طنز در کارهایم وجود دارد؛ از همینرو بعضی از آثارم در زمینه کتابهای طنز کودک و نوجوان است. تصویرسازی مجله و جلد مجله، تصویرسازی بزرگسال و جدی، کمیک استریپ و دیوارنگارههای شهری نیز از دیگر فعالیتهای من در عرصه تصویرگری است.
در اوایل کار تصویرگری، به شکل دستی تصاویر را اجرا میکردم و به مرور با سیستمیشدن کارها، اتودها و طرحها را بهصورت دستی اجرا و سپس وارد سیستم میکردم تا حال و هوای دستی آن حفظ شود. اگرچه اکنون در فضای دیجیتال نقش پررنگتری دارم؛ اما سعی میکنم همچنان حالوهوای دستی تصاویر را حفظ کنم.
تصویرگری کتابی درباره مالک اشتر از جمله کارهای من در زمینه تصویرگری آثار مذهبی بود که از سوی انتشارات جمال به چاپ رسید. کتاب دیگری نیز درباره خدا تصویرگری کردم که مضمون زیبا و جالبی داشت و خداوند را به زبان کودکانه معرفی میکرد. البته با وجود پیگیریها، متأسفانه هنوز خبری از آن نیست و کتابی به دستم نرسیده است.
بهطور کلی، تصویرگری کتابهای دینی چالشها و حساسیت بیشتری دارد و ابتدا باید به دنبال واقعیت باشیم و آنچه را که وجود داشته است، به تصویر بکشیم. در اينگونه آثار نمیتوانیم از طرف خودمان تصویری خلق کنیم. تصویرگری چهره اشخاص در داستانهای مذهبی، همچون امام معصوم(ع) نیز یکی از چالشهای اينگونه آثار است و نشاندادن چهره موجب ذهنیتسازی برای کودک و نوجوان میشود. تصویرگری اتفاقات، استفاده از رنگها و نقاشی صحنهها در آثار مذهبی نیز از دیگر چالشها بهشمار میرود و حساسیت بیشتری میطلبد.
در تصویرگری کتاب باید عواطف و مفاهیم درون متن به مخاطب منتقل شود. برای کودکان این کار باید به شکل ساده صورت گیرد؛ اما برای نوجوانان باید به شکل پیچیدهتری اجرا شود تا برای تطبیق متن و تصویر، دقت نظر بیشتری داشته باشند.
انتخاب داستانها و برقراری ارتباط با آنها ممکن است از سر عشق اتفاق بیفتد؛ به اين معنا که با متن ارتباط بگیرم، از آن خوشم بیاید و در ذهنم آن را بسازم. گاهی مواقع نیز بهدلیل جذابنبودن اثر به راحتی پاسخ منفی میدهم و اعلام میکنم که آن را انجام نمیدهم. در بعضی از آثار سفارشی نیز موقعیت بهگونهای است که تصویرگر مجبور به انجام کار میشود. البته همیشه اثری که با عشق خلق شود، نتيجه بهتری دارد. در بعضی از شرایط، داستان مفهوم سختی دارد و باید با خالق و نویسنده آن صحبت کرد. پس از توضیحات او، درک بهتری از فضای داستان بهوجود میآید و ممکن است به کار علاقهمند و به انجام آن ترغیب شوم. شخصاً متنهای دارای تخیل و جذابیت و آثاری را که بتوان در آنها اغراق کرد، ترجیح میدهم.
تخیل در تصویرگری کتاب کودک باید کمتر باشد و تصاویر به شکل واضحتر و صریحتر دیده شوند. بهطور کلی تصاویر کتاب کودک باید بهگونهای باشد که بچهها بتوانند آن را درک کنند؛ اما در کتابهای نوجوان و ردههای بالاتر تأثیر تخیل بیشتر است. میتوان اغراق، شباهتسازی و خلق شخصیتهای جدید را برای این رده بهکار برد. کپی از آثار دیگران نیز کار صحیحی نیست و باید از خلاقیت خودمان استفاده کنیم، مگر در صورتی که آثار دیگران بتواند نقش کمکی و آگاهیبخشی به ما بدهد.
رده سنی مخاطب، فضای شهر و فرهنگ مورد نظر در داستان، قومیتها، قطع و اندازه، کلاژ، کار دستی یا دیجیتال، سایهپردازی کمتر در تصویرسازی و... از جمله مواردی هستند که در تصویرگری کتاب کودک باید به آنها توجه کرد. بهطور کلی مفهوم داستان باید به شکلی ارائه شود که کودک دچار سردرگمی نشود.
به نظر من تصویرگری کتاب کودک روند خوبی طی میکند. البته ممکن است کتابهایی صرفاً با هدف فروش و کسب درآمد به چاپ رسیده باشند؛ اما در کنار آنها کتابهای موفقی نیز تولید شدهاند که با استانداردهای جهانی فاصلهای ندارند. برخی از تصویرگران ایرانی کتاب کودک جوایز بینالمللی نیز کسب کردهاند.
به نظر من هوش مصنوعی چندان هم خوب نیست و خلاقیت، تصور، سبک و ذهنیت تصویرگر را از بین میبرد و طرحی آماده در اختیارش میگذارد. تصاویری که من از هوش مصنوعی مشاهده کردهام، همگی به نوعی دارای شباهتاند و سبک مشابهی دارند. با اینکه بعضی از تصاویر طراحیشده از طریق هوش مصنوعی ممکن است فوقالعاده و تخیلی باشند؛ اما تصویری که هنرمند با ذهنیت، خلاقیت و قلم خود ارائه میدهد، ارزش بیشتری دارد. اگر قصد ما کمکگرفتن از هوش مصنوعی و دریافت دیدگاه باشد، خوب است؛ با این حال من هيچگاه به آن ورود نکردم.
خواسته من این است که روند چاپ کتابهای کودک و نوجوان ادامه یابد و کمتر بهسوی کتابهای دیجیتال حرکت کنیم. کتاب فیزیکی و لمس کاغذ و حس آن ارزش خاصی دارد. اگرچه بعضی از مشکلات مالی در زمینه کاغذ، چاپ و... بهوجود آمده است؛ اما اگر ناشران، چاپخانهها و تصویرگران همکاری لازم را داشته باشند، میتوانند به ماندگاری آن کمک کنند.
تشویق کودکان به آشنايی با کتاب و خرید آن از سوی مدارس، والدین و... نیز تأثیر بسزایی در رونق کتاب و کتابخوانی دارد. اگر کودکان از همین سن با کتاب عجین شوند، در بزرگسالی نیز میتوانند این روند را ادامه دهند. تصویرگران نیز باید به این نکته توجه داشته باشند که هر تصویری را نباید خلق کنند و ناشران هم در همکاری با تصویرگران باید دقت نظر داشته باشند. نباید بهگونهای عمل شود که فقط تصویری خلق و درآمدی کسب شود. تصاویر باید برآمده از دل تصویرگر باشد.
زهرا مظفریفرد
انتهای پیام