نزدیک به دو ماه از شهادت سیدحسن نصرالله، دبیرکل فقید حزبالله لبنان میگذرد. با انفجار دستگاههای پیجری در بیروت و به دنبال آن، ترور فرماندهان حزبالله، مانند ابراهیم عقیل و از همه مهمتر، سیدحسن نصرالله و بعدها سیدهاشم صفیالدین، زمینه برای ایجاد جنگی فراگیر در لبنان به وجود آمد. مسئله حائز اهمیت در اینجا این است که با وجود ترور فرماندهان کلیدی حزبالله، بهویژه سیدحسن نصرالله، وضعیت این گروه در حال حاضر چگونه است و در ادامه چه چشماندازی میتوان برای آن ترسیم کرد.
یکی از مهمترین نقاط قوت گروههای محور مقاومت، مؤلفه رهبری یا فرماندهی است که نقش تعیینکنندهای در جبهههای نبرد با دشمن دارد. در میان رهبران ترورشده حزبالله از سوی اسرائیل، سیدحسن نصرالله علاوه بر داشتن قدرت بالا برای مدیریت جنگها، شخصیتی کاریزماتیک نیز بود؛ بنابراین از آنجا که مؤلفه قدرت فرماندهی در حزبالله بسیار مهم است، اسرائیل همواره تلاش کرده تا با راهبرد ترور، وضعیت این گروه را تحت تأثیر قرار دهد.
پس از عملیات طوفان الاقصی یا همان هفتم اکتبر، فرماندهان کلیدی حزبالله و حماس مانند فؤاد شکر، یحیی سنوار، علی کرکی و سیدحسن نصرالله به شهادت رسیدند و ضربه مهمی به بدنه فرماندهی حماس و حزبالله وارد و یکی از مهمترین نقاط قوتشان با توان اطلاعاتی و فناورانه اسرائیل نشانه گرفته شد؛ از طرفی گسترش جنگ فراگیر و حملات مکرر اسرائیل به مواضع حزبالله در جنوب لبنان و همچنین گسترش آن به سایر نقاط این کشور، تلفات زیادی بر جای گذاشته است.
اگرچه خلأ رهبری همچون شهید نصرالله درد سنگینی برای حزبالله است، اما با شهادت وی، حملات حزبالله علیه اسرائیل نه تنها متوقف نشد، بلکه در بسیاری از موارد، گستردهتر از زمان حضور سیدحسن ادامه پیدا کرده است؛ برای نمونه هدف قرار دادن مقر تیپ گولانی و تأسیسات حیاتی این رژیم در حیفا بهوسیله حزبالله، باعث واردآمدن ضرباتی به این رژیم شده، بهطوریکه بارها بعضی از رسانههای عبری از وخیمبودن وضعیت جبهه شمالی، آسیب به منافع اقتصادی و همچنین در معرض خطر قرار گرفتن زندگی چندین هزار نفر در اسرائیل اذعان کردهاند که این امر نشاندهنده وضعیت پویای حزبالله در مواجهه با اسرائیل است.
معادلات جنگ اسرائیل با لبنان و غزه وارد مرحله پیچیدهای شده است و مقامات دولت لبنان نیز بهدلیل تلفات زیاد جنگ، بر احیای آتشبس اصرار دارند؛ البته مذاکرات و پیشنهاداتی درباره آتشبس در چند هفته اخیر مطرح شده؛ اما نادیدهگرفتن نقش حزبالله در صحنه معادلات، خواستههای جاهطلبانه اسرائیل و از طرفی، سیاستهای جنگطلبانه مقامات این رژیم، دستیابی به آتشبس را تقریباً غیرممکن ساخته است.
اگرچه بهطور دقیق نمیتوان چشمانداز مشخصی برای موقعیت حزبالله تبیین کرد، اما احتمال اینکه این گروه بتواند به بازپروری قدرت فرماندهیاش بپردازد، چالشهای بیشتری برای اسرائیل به وجود آورد و در جایگاه یک بازیگر مهم شبهدولتی، همچون گذشته ایفای نقش کند، زیاد است. حال اگر اسرائیل بتواند به اهداف مورد نظر خود، یعنی تضعیف یا حتی نابودی حزبالله و حماس دست یابد، این امر نمیتواند امنیت این رژیم را تضمین کند؛ چون با افزایش خشونت علیه مردم غزه و لبنان و همچنین گرایش ساکنان این مناطق از جمله غزه و کرانه باختری به گروههای مقاومت، همچون آتشی زیر خاکستر، تهدیدات بیشتری علیه رژیم اسرائیل شعلهور میشود.
پگاهسادات طباطبایی
انتهای پیام