کد خبر: 4257463
تاریخ انتشار : ۱۲ دی ۱۴۰۳ - ۱۱:۲۶
یادداشت

مسیح(ع) به روایت ادیبان اصفهانی

عیسی مسیح(ع) که خود زندگانی‌اش اعجاز آفریدگار بود، از یک سو و آزاداندیشی فارسی‌گویان از سوی دیگر، سبب شد تا پیوندی ظریف بین آن شخصیت و قلم ادیبان، از جمله شاعران اصفهانی ایجاد شود؛ سرایندگانی که برخی با ارامنه این دیار همزیستی داشتند. 

حضرت عیسی(ع) در آغوش حضرت مریم(س)قصه مسیح(ع) از میلادش، اعجاز شفابخشی او، زهد و حکمتش، حلم و نترسی او تا داستان به دار رفتنش و مفاهیمی چون تثلیث و تصلیب و رجعت در شعر ادبای ایران، از جمله اهل قلم اصفهان همواره بازتاب یافته است. بهترین نمونه آن را نیز در زمان صفویه، یعنی عصر کوچ ارمنی‌ها به نصف جهان می‌توان یافت، هرچند که اصفهان از روزگار باستان مأمن مسیحیان به‌شمار می‌رفت. 

درنگ در شعر شاعران اصفهان آشکار می‌کند که این انعکاس زیست مسیح(ع) در آثار سرایندگان لزوماً برآمده از باورهای قرآنی نیست؛ بنابراین دانش و آگاهی شاعران مسلمان از زندگی و زمانه حضرت مسیح(ع) و پژواک آن در آثارشان متأثر از مجموعه‌ متونی چون قرآن، احادیث و روایات، داستان‌ها، باورهای عامیانه و البته خود باورمندان به آیین مسیحیت بوده است.

چاوش رهت مسیح مریم

برای درنگ در عیسای شعر ایرانی، پژوهش پاکیزه و وزین زنده‌یاد قمر آریان موسوم به «چهره مسیح در ادبیات فارسی» اثری یگانه است. در همین کتاب می‌توان با ناظمان اصفهانی هم روبه‌رو‌ شد که نخستین آن‌ها جمال‌الدین و کمال‌الدین، پدر و پسر معروف نصف جهان به حساب می‌آیند.

جمال‌الدین اصفهانی که در سال ۵۸۸ قمری درگذشت، به‌مناسبت‌های گوناگون و از همان لحظه تولد مسیح، به جهان این پیامبر قدم می‌گذارد. او روکردن مسیح را نویدبخش می‌داند و می‌سراید: «باز عیسی ز مهد روی نمود، باز دجال فتنه پنهان شد.»

جمال‌الدین که در تاریخ ادبیات ایران به متشرع‌بودن و پرهیزکاری مشهور است، در ترکیب‌بند نامدارش، یعنی «ای بر سر سدره شاهرات»، به شخصیت این پیامبر هم نظر دارد: «فراش درت کلیم عمران، چاوش رهت مسیح مریم.» این شاعر اصفهانی به گواه اشعارش، بیش از همه از مسیر منابع اسلامی با شخصیت عیسی(ع) آشنایی داشته است. 

فرزند او، یعنی کمال اسماعیل نیز که همزمان با حمله مغولان به سال ۶۳۵ قمری جان داد، مسیح را از دریچه آثار خود مسیحیان نمی‌شناخت. تأمل در شخصیت عیسی(ع) برای کمال برخاسته از همان داده‌های اسلامی بود: «روح‌اللّه ار ز آستی مریم آمدست، صد مریمست ترا اندر آستین.» ستودن حضرت محمد(ص) یکی از آن مواردی است که پسر و پدر برای ذکر مسیح(ع) مغتنم می‌دانند؛ درواقع از این مسیر برای بیان عواطف دینی و ایمان خود بهره می‌برند. 

خود را اگر سبک چو مسیحا کند کسی

صائب تبریزی از دیگر شاعران اصفهان و آرمیده در این شهر است که حدود سال ۱۰۸۰ قمری درگذشت. به گواه اهل تحقیق و ادب، صائب از شاعرانی است که تصویر نسبتاً کاملی از زندگی مسیح(ع) به نمایش می‌گذارد. او همزمان که به منابع اسلامی رجوع می‌کند، از انجیل و نگاه مسیحیت نیز در روایت‌های خود بهره می‌برد.

تلفیق آزاداندیشانه‌ای که این شاعر عصر صفوی و سبک هندی از زندگی عیسی(ع) و خصوصاً معراج او ارائه می‌دهد، نگاهی ارزشمند است که می‌توان آن را یکی از نمودهای تقریب مذاهب برشمرد. به جز قمر آریان، یحیی کاردگر نیز در مقاله‌ای با عنوان «بازتاب معراج مسیح در غزلیات صائب تبریزی» به این موضوع نظر کرده است. بیت «از دار پا به کرسی افلاک می‌نهد، خود را اگر سبک چو مسیحا کند کسی» از نمونه اشعار صائب با ذکر مسیح(ع) و مضامین اخلاقی است. 

هاتف اصفهانی از پیشگامان تجدد ادبی، بازگشت به سبک قدما و از نامدارترین شاعران دو عصر افشاریه و زندیه است. این شاعر متوفای ۱۱۹۸ قمری دستی هم در طبابت داشت و می‌توان حدس زد که با ارامنه اصفهان که آنان نیز کم‌وبیش در این حوزه فعالیت داشتند، در ارتباط بود. حتی براساس جغرافیای زندگی او که مسیحیان بسیاری در آن زیست داشتند و نیز واژگانی چون ترسا، زنار و کلیسا که در اشعارش آورده، می‌توان گفت با این گروه دوستی هم داشته است، هرچند دامنه آگاهی او به‌ اندازه صائب عصر صفوی نیست. 

«که یکی هست و هیچ نیست جز او، وحده هو لا اله الا هو» همان ترجیع‌بند مشهور هاتف اصفهانی است که در آن بارها به نمادهای مسیحیت اشاره می‌کند: «در کلیسا به دلبری ترسا، گفتم ای دل به دام تو دربند، ای که دارد به تار زنارت، هر سو موی من جدا پیوند، ره به وحدت نیافتن تا کی، ننگ تثلیث بر یکی تا چند.»

بازتاب دوستی اسلام و مسیحیت در شعر

در بازجست جایگاه مسیح(ع) در شعر شاعران اصفهان، جایگاه مردی که چون حضرت آدم زادنش بدون پدر بود، در گاهواره با مادر سخن گفت و به باور عارفان و صوفیه چنین یارانش را اندرز می‌داد که «اگر کسی صد زخم بر یک روی چهره تو زد، دیگر سوی پیش دار»، ظرفیتی ارزشمند به چشم می‌آید. شاعران از مسیر همین ظرفیت یا شخصیت غنی، مضامین دینی، اعتقادی، اخلاقی و تعلیمی خود را انعکاس داده‌اند و گاهی شعرشان را چنان آزاداندیشانه و سرشته با اعتقاد اسلامی خود و عقاید مسیحیان سروده‌اند که می‌توان آن را از مصادیق دوستی و نزدیکی دو دین برشمرد.

مونا فاطمی‌نژاد

انتهای پیام
captcha