کد خبر: 4269376
تاریخ انتشار : ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۱:۱۹
گلچین قرآن در بهار قرآن/ ۲

روزه؛ منسکی برای فاصله‌ گرفتن از دنیا

برخی افراد روزه را ابزاری برای درک حال گرسنگان و نوع‌دوستی تفسیر می‌کنند؛ اگرچه این نگرش می‌تواند مفید و تا حدی درست باشد، اما به نظر می‌رسد که جامع نیست و فلسفه اصلی روزه، فراتر از این مفهوم است؛ روزه اساساً منسکی برای فاصله‌ گرفتن از دنیا و دنیاگرایی است.

روزه‌داریبنا بر نظر مفسران، در آیات قرآن کریم از روزه با سه تعبیر «صیام» (۱۸۳ بقره)، «صبر» (۴۵ بقره) و «سیاحت» (توبه، ۱۱۲) یاد شده است. روایات اهل بیت(ع) حاکی از آن است که منظور از سیاحت در ماه مبارک رمضان، سیر در آیات قرآن کریم و تدبر و تعمق در آن‌‌هاست. بر این اساس، با هدف نگاهی عمیق‌تر به آیات الهی در این ماه مبارک، به سراغ علیرضا فرهنگ، مدرس دانشگاه و پژوهشگر ادیان و عرفان رفتیم تا به تبیین گلچینی از آیات منتخب هر جزء بپردازد. آنچه در ادامه می‌خوانیم، تفسیر آیات منتخب از جزء دوم قرآن کریم است.

جزء دوم قرآن کریم در ادامه جزء اول، نکات مهمی در تکمیل و تأکید بر هویت الهی و وحدت حقیقی آن بیان می‌کند. در جزء اول آمده بود که «فَأَیْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ» (سوره بقره، آیه ۱۱۵) این آیه به وجه آفاقی اشاره دارد که هر سو رو کنید، وجه خداوند را خواهید دید؛ ولی در جزء دوم بر وجه انفسی، یعنی نزدیکی و درون‌بود نیز تأکید می‌شود: «وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ» (سوره بقره، آیه ۱۸۶) و نیز در آیه مهم دیگری، به وحدت حقیقی و لامکان خدا اشاره می‌شود، حال آنکه قبلاً آیات قبله آمده بود. این دو رویکرد ظاهراً مخالفند؛ ولی در اصل مکمل هستند. خداوند در مرکز قرار دارد و همه جا مرکز است.


بیشتر بخوانید:


«لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ...؛ نیکی این نیست که روی خود را به سوی مشرق و مغرب کنید.» ﴿سوره بقره، ۱۷۷﴾؛ در آیه ۳۵ سوره نور نیز شرقی و غربی نبودن منبع نور الهی بیان شده است. درواقع از این دو رویکرد ما باید متوجه دو مرتبه الهی شویم؛ مرتبه شخص‌وار یا جهت‌دار و مرتبه غیرشخص‌وار یا بی‌جهت. وحدت حقیقی را فقط در مرتبه بی‌جهت، بی‌نام و غیرقابل وصف باید جست. به قول عطار، «چون نام و نشانت ندانم، بی‌نام و نشان کجات جویم؟» و در خطبه اول نهج‌البلاغه نیز شرط توحید محض، نفی صفات از ذات الهی که موجد نام‌ها هستند و نسبت‌ ندادن مکان و زمان به او دانسته شده است.

تقرب به خداوند؛ هدف اصلی روزه 

از آیات مهم جزء دوم، آیات مربوط به روزه (۱۸۳ تا ۱۸۵ سوره بقره) است. در این آیات، خداوند قواعد جالبی برای روزه بیان می‌کند. نکته اول این است که خداوند دو بار تأکید می‌کند که روزه برای انسان، «خیر» و بهتر است. برخی تحت تأثیر نگرش بدن‌محور دنیای مدرن، ممکن است این خیر را به سلامتی جسمانی منحصر کنند و به دنبال دلایل پزشکی برای آن باشند؛ ولی از رویکرد قرآن در آیات متعدد روشن است که خداوند گاه جنگیدن و کشته‌ شدن و گاه تحمل شداید زندگی را نیز خیر می‌شمارد که به وضوح در راستای سلامت تن و رفاه دنیوی نیست.

«وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ؛ و قطعاً شما را به چيزى از قبيل ترس و گرسنگى و كاهشى در اموال و جان‌ها و محصولات مى‌آزماييم و مژده ده شكيبايان را» در این آیه، ترس، گرسنگی و... که هیچ‌کدام برای جسم انسان مفید نیست، آزمون‌های الهی شمرده شده‌اند. بدیهی است که روزه با نظام طبیعی بدن سازگار نیست و به‌طور مثال حیوانات که از نظر بدن‌مندی مشابه انسان هستند، در زندگی طبیعی خود چنین کاری انجام نمی‌دهند.

روزه فشار، سختی و رنج تن را به دنبال دارد، اما به هر حال بدن سالم می‌تواند این آسیب‌ها را به نفع پرورش ابعاد درونی‌تر و معنوی‌تر وجود تحمل و عوارض ناشی از آن را برطرف یا جبران کند و در جایی که این تاب‌آوری در بدن وجود نداشته باشد، «الذین یطیقونه...»، الزام روزه برداشته می‌شود؛ بنابراین نباید با نگرش علم‌محور در معنای امروزین آن، حکمت روزه را در سلامتی جسمانی جست‌وجو کرد، اگرچه ممکن است فوایدی نیز برای بدن داشته باشد. آیات این جزء یادآوری می‌کند که هدف اصلی روزه، تقرب به خداوند و تقویت روحیه معنوی است، نه تأثیرات جسمانی. 

حکم روزه مسافر قابل تجدیدنظر است 

نکته دوم این است که خداوند در آیات ۱۸۴ و ۱۸۵ سوره بقره، به کسانی که بیمار هستند یا در سفر به سر می‌برند، اجازه می‌دهد که روزه نگیرند و آن را در روزهای دیگر قضا کنند یا کفاره بدهند. آیه 185 صراحت دارد که «یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَلَا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ»؛ یعنی خداوند آسانی را برای شما می‌خواهد، نه سختی؛ پس مقصود اصلی خداوند از این حکم، آسانی و رفع سختی از بندگان است. در گذشته، سفرها بسیار سخت و طاقت‌فرسا بود و افراد مجبور بودند با پای پیاده یا بر شتر و اسب سفر کنند؛ یعنی سفر و بیماری دو عامل مهم ناتوانی بدن برای تحمل روزه بود؛ پس امروزه که با پیشرفت فناوری، اکثر سفرها حتی برای مقاصد مقدس و عبادی، بسیار آسان‌تر شده‌ است، اصولاً باید در معیارهای روزه‌داری در سفر تجدید نظر کلی صورت پذیرد. درواقع لازم است به جای تأکید بر صورت و ظاهر حکم، به ماهیت دستور و نیت خداوند توجه شود تا به عقلانیت حکم الهی و معنویت مؤمنان مسافر آسیبی وارد نشود. 

نکته دیگر این آیات آن است که برخی افراد روزه را ابزاری برای درک حال گرسنگان و نوع‌دوستی تفسیر می‌کنند. اگرچه این نگرش می‌تواند مفید و تا حدی درست باشد، اما به نظر می‌رسد که جامع نیست و فلسفه اصلی روزه، فراتر از این مفهوم است. روزه اساساً منسکی برای فاصله‌گرفتن از دنیا و دنیاگرایی است. حضرت رسول(ص) در حدیثی می‌فرماید: «مُوتُوا قَبْلَ أَنْ تَمُوتُوا»؛ یعنی پیش از آنکه به مرگ طبیعی بمیرید، به مرگ ارادی بمیرید. این مرگ ارادی به معنای مرگ نفسانیت و دنیازدگی است. در روزه، انسان تا حدی این مرگ از دنیا را محقق می‌کند و این درواقع همان جهاد اکبر است که حضرت رسول(ص) به آن اشاره می‌کند.

اتفاقاً در ادامه همین جزء، آیاتی وجود دارد که به جهاد و جنگ اشاره دارد: «كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ» (سوره بقره، آیه ۲۱۶)؛ درواقع روزه جنگ درونی با نفس دنیازده است. انسان در روزه باید دوگانگی درونی خود را درک کند؛ از یک سو، او دارای روح الهی است که سبک‌بال و رو به سوی خداست و از سوی دیگر، دارای نفسی دنیازده است که او را به سمت پایین می‌کشد. این جدال درونی در روزه به اوج خود می‌رسد. مولانا در مثنوی معنوی می‌گوید: «جان گشاید سوی بالا بال‌ها/ در زده تن در زمین چنگال‌ها» یا در جایی دیگر چنین می‌سراید: «این سو کشان سوی خوشان، وان سو کشان با ناخوشان/ یا بگذرد یا بشکند کشتی در این گرداب‌ها»؛ این بیت به‌خوبی نشان می‌دهد که انسان در این کشمکش درونی، یا به‌سوی بالا پر می‌کشد و به خدا نزدیک می‌شود، یا در چنگال نفس اسیر می‌شود. در نهایت، این کشتی در گرداب نفسانیت یا می‌شکند یا رهایی می‌یابد. 

خداوند در آیات پایانی این بخش، بار دیگر بر اهمیت شکرگزاری تأکید می‌کند: «وَ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ» (سوره بقره، آیه ۱۸۵) با روزه‌گرفتن، انسان نه‌ تنها به خداوند تقرب می‌یابد، بلکه شکرگزار نعمت هدایت الهی نیز می‌شود. روزه یکی از مناسکی است که راه هدایت را به انسان نشان می‌دهد و شکرگزاری بابت این نعمت، انجام‌دادن آن است. 

در آیه ۱۸۶ سوره بقره، خداوند از روزه‌داران تکریم بسیار می‌کند و می‌فرماید: «وَ إِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ» این آیه نشان می‌دهد که با روزه‌گرفتن، انسان خواهان خدا و به او نزدیک می‌شود و خداوند نیز به خواسته او پاسخ می‌دهد. خداوند سه مرتبه در این آیه بر خواندن پروردگار تأکید می‌کند که او قطعاً پاسخ خواهد داد، به شرطی که آنان طالب پاسخ باشند و ایمان داشته باشند: «فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَ لْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ» در این صورت است که انسان به رشد می‌رسد. رشد در این آیه به معنای رسیدن به مقصدی است که خداوند برای بشر در نظر گرفته است. خداوند در سوره کهف تبیین می‌کند که «فَلَنْ تَجِدَ لَهُ وَلِيًّا مُرْشِدًا؛ برای گمراهان مرشدی جز خداوند نیست» فقط خداوند می‌تواند انسان را به شکوفایی کامل برساند. به قول حافظ، «ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید/ هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند.»

الهه‌سادات بدیع‌زادگان

انتهای پیام
captcha