علیاصغر باباصفری، استاد بازنشسته گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان بهمناسبت سیزدهم فروردینماه که «روز طبیعت» نامگذاری شده است، در گفتوگو با ایکنا از اصفهان در خصوص رویکرد ادبیات فارسی در مواجهه با طبیعت و مظاهر طبیعی و پاسداری از آن اظهار کرد: ادبیات بهطور کلی، برگرفته از فضای جامعه است. در حقیقت، ادبیات هر دورهای پاسخ و واکنشی به نیازهای مطرحشده در آن دوره است؛ برای نمونه اگر مشاهده میکنید در دورهای شعر حماسی رواج پیدا میکند، به این دلیل است که در آن مقطع، روحیه حماسی میان ایرانیان برجسته و قوی بوده، در دورهای نیز بهدلیل حمله و سرکوب مغولان، ادبیات به سمت عرفان، تصوف، گوشهگیری و... کشیده میشود و وضعیت موجود در جامعه را نشان میدهد.
وی ادامه داد: بهطور کلی در طول تاریخ ادبیات و شعر فارسی، هیچگاه پیوند فارسیزبانان با طبیعت و جلوههای طبیعی گسسته نشده و همواره وجود داشته است. البته در بعضی مقاطع، این پیوند بیشتر و در بعضی مقاطع دیگر نیز کمتر به چشم میآید. این پیوند را در زمینههای گوناگون همچون تشبیهات و استعارههای شاعران در متون ادبی شاهد هستیم.
عضو سابق هيئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان بیان کرد: تشبیه چشم زیبا به نرگس یا روی زیبا به لاله یا زلف به شمشاد یا قد به سرو و امثال اینها، همگی مظاهر جلوههای طبیعی هستند. در همین راستا، ساخت مضامینی که جنبه تمثیلی و نمادین دارد نیز مورد توجه است و میتوان به شعر ناصر خسرو اشاره کرد که مناظره درخت چنار با کدو را به قلم کشیده است.
وی با بیان اهمیت درخت در ادبیات و فرهنگ ایرانی گفت: در ادبیات و فرهنگ ایرانی، نسبت به طبیعت و حفظ آن بهخصوص درخت، حساسیت شدیدی وجود دارد. درختها بعضاً جنبه اسطورهای و نمادین پیدا کرده و در اصطلاح به شکل توتم درآمدهاند.
باباصفری با اشاره به پاسداری از طبیعت در اندیشه دینی افزود: توجه به درخت و پاسداری از منابع طبیعی با اندیشه دینی ما نیز پیوند خورده است تا جایی که در روایتی از پیامبر اکرم(ص) نقل شده که «شکستن شاخه درختان همچون شکستن بال فرشتگان است.» در روایات معصومین(ع) نیز چنین آمده که «اگر نشانههای قیامت ظاهر شد و شما درختی در دست داشتید، آن را بکارید و سپس تسلیم قضای پروردگار شوید.»
وی با پرداختن به اشعار منوچهری دامغانی گفت: در بعضی از ادوار شعر فارسی، توجه برخی شاعران به طبیعت بیشتر میشود. منوچهری دامغانی، شاعر درباری قرن پنجم است و اگرچه اشعار او رویکرد مدح و ستایش دارد، اما بهطور بسیار گسترده از مضامین طبیعی استفاده کرده است. «خیزید و خز آرید که هنگام خزان است/ باد خنک از جانب خوارزم وزان است» از جمله ابیات مشهور اوست.
استاد سابق گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان تصریح کرد: منوچهری دامغانی بهدلیل استفاده از مضامین طبیعی در اشعار خود به شاعر شراب و طبیعت معروف شده است؛ زیرا وصف شراب و جلوههای طبیعی را میتوان در شعر او بسیار دید. این میزان از وصف طبیعت در اشعار منوچهری، در شعر کمتر شاعری در شعر فارسی مشاهده میشود.
وی ادامه داد: قرنهای چهارم، پنجم و ششم، از جمله دورههاییست که مردم بهدلیل آسودگی خاطر و فراغت، به طبیعت و مظاهر طبیعی توجه بیشتری داشتهاند. به مقدمه قصیده، تشبیب میگویند و عمدتاً در تشبیبها به وصف موضوعات طبیعی همچون بهار، خزان، گل، درخت، شب، روز و... پرداخته شده و اوج آن در همان قرون چهارم، پنجم و ششم است.
باباصفری سهراب سپهری را از برجستهترین شاعران دوران معاصر دانست و اضافه کرد: توجه ویژهای که سهراب به مظاهر طبیعی داشت، در محل زندگی او، یعنی کاشان و قرارگرفتن در معرض طبیعت ریشه دارد.
وی در پایان ضمن خوانش شعر «سوره تماشا» از سهراب سپهری گفت: این شعر لبریز از مضامین و اشارات طبیعی است. فریدون مشیری هم از دیگر شاعران معاصر است که البته میزان پرداختن او به مظاهر طبیعی همپای سهراب سپهری نیست.
زهرا مظفریفرد
انتهای پیام