در میان چهرههای برگزیده علمی کشور، گاهی نامهایی میدرخشد که نهتنها با افتخارات پژوهشی، بلکه با دغدغههای انسانی و اجتماعیشان الهامبخشاند. فاطمه خوشبیانی آرانی، دانشجوی دکترای جامعهشناسی دانشگاه کاشان، یکی از این چهرههاست که با پژوهش در حوزه سالمندی، توانسته نام خود را در میان برگزیدگان جایزه علمی البرز، معروف به نوبل ایرانی ثبت کند. او نهفقط پژوهشگری متعهد، بلکه کنشگری اجتماعی است که علم را با ارزشهای دینی و فرهنگ بومی درآمیخته و افقهای تازهای در مسیر بهبود کیفیت زندگی سالمندان گشوده است. خبرنگار ایکنا از اصفهان در گفتوگوی پیش رو به مروری بر مسیر علمی و انسانی او میپردازد.
فاطمه خوشبیانی آرانی، متولد ۱۳۷۳ در خانوادهای فرهنگی، دانشجوی دکترای جامعهشناسی دانشگاه کاشان و پژوهشگر حوزه سالمندی هستم. مسیر تحصیلی من از پذیرش در مقطع کارشناسی علوم اجتماعی دانشگاه کاشان آغاز شد. پس از اتمام کارشناسی، با استفاده از سهمیه استعدادهای درخشان در مقطع ارشد و سپس دکترای جامعهشناسی پذیرفته شدم و امروز در مقام دانشجوی مقطع دکترا، پژوهشهایم را در حوزه سالمندی با تمرکز بر بهبود کیفیت زندگی این گروه سنی پیش میبرم.
جامعهشناسی را از طریق مطالعه کتابهای مرتبط با تحلیل مسائل اجتماعی شناختم. برای من جذاب بود که این رشته میتواند به درک عمیقتری از روابط انسانی بینجامد. انتخابم برای ادامه تحصیل در این رشته، از علاقهام به حل مسائل اجتماعی با رویکرد علمی نشئت میگرفت. میخواستم نقش مؤثری در بهبود کیفیت زندگی گروههایی مانند سالمندان داشته باشم یا بهتر بگویم، میخواستم علم را به خدمت یکی از شریفترین و پرمایهترین گروههای جامعه درآورم؛ سالمندانی که سزاوار زندگی باکرامت هستند.
جایزه البرز یکی از معتبرترین جوایز علمی ایران شناخته میشود. پس از تکمیل پرونده علمی و ارسال رزومه، مراحل داوری شامل بررسی مقالات، طرحهای پژوهشی، افتخارات و بخشهای فناوری و فعالیتهای فرهنگی بود. در جریان سه مرحله داوری، نتیجه از طریق تماس رسمی بنیاد فرهنگی البرز اعلام شد. داوری بسیار دقیق و مبتنی بر سه اولویت تسکین آلام بشری، ارتقای رفاه انسانی و اعتلای نام ایران در جامعه جهانی بود.
احساس غرور و مسئولیت توأمان داشتم. هرگز انتظار دریافت این جایزه را نداشتم؛ زیرا رقابت سنگین بود و نامهای بزرگ دیگری نیز حضور داشتند. این موفقیت را مدیون حمایت خانواده، پدر، مادر، همسر و استادان گروه علوم اجتماعی دانشگاه کاشان هستم که در شرایط سخت کنارم ماندند.
حضور در مراسمی با حضور شخصیتهایی مانند محمدرضا عارف، معاون اول رئیسجمهور و حسین افشین، معاون علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان رئیسجمهور، هم تأییدی بر اهمیت جایزه بود و هم انگیزهای برای ادامه راه. این مراسم نشان داد که دغدغههای علمی و اجتماعی پژوهشگران در سطوح بالای کشور دیده میشود.
پایاننامه دکترای من به «طراحی مدل امید به زندگی سالمندان در خانههای سالمندان شهرهای کاشان و آران و بیدگل» میپردازد. انتخاب این موضوع در چند انگیزه کلیدی ریشه دارد: ۱ ـ وجه جغرافیایی و بومینگری: شهرستان کاشان و آران و بیدگل بهدلیل ترکیب جمعیتی خاص و حضور سالمندان در خانههای سالمندان، نیازمند توجه ویژه به این قشر است.
۲ ـ چرایی تمرکز بر امید به زندگی: امید، موتور محرکه کیفیت زندگی سالمندان است، بهویژه در محیطهایی مانند خانههای سالمندان که ممکن است احساس انزوا یا نادیده گرفتهشدن در آنها تشدید شود. هدفم این بود که با شناسایی عوامل تقویتکننده امید، راهکارهایی برای افزایش تابآوری و رضایت از زندگی در این گروه ارائه دهم.
۳ ـ تجربه میدانی و مشاهده چالشها: در بازدیدهایم از مراکز سالمندی این شهرستان، متوجه شدم که بسیاری از سالمندان با وجود خدمات رفاهی، از نظر روانی و اجتماعی درگیر احساساتی مانند تنهایی، افسردگی و کاهش امید هستند. این مشاهدات، مسئله پژوهش را برایم به ضرورتی انسانی تبدیل کرد.
۴ ـ هدف نهایی: از پژوهش تا عمل؛ این مدل فقط یک تئوری نیست، بلکه ابزاری است تا مدیران مراکز سالمندان، سیاستگذاران و حتی خانوادهها بتوانند با تقویت عواملی مانند حفظ کرامت، مشارکت اجتماعی و حمایت عاطفی، امید را در زندگی سالمندان احیا کنند.
کلید این تعادل، برنامهریزی دقیق و اولویتبندی است. پژوهش را هسته اصلی فعالیتهایم قرار دادم و فعالیت فرهنگی مانند همکاری با نهادهای مردمی را مکمل آن میدانم. اعتقاد دارم که جامعهشناس نباید در برج عاج بنشیند؛ باید با مردم باشد و مسائل را از نزدیک لمس کند.
برگزیدهشدن در این طرح، اعتبار علمی و حمایت مالی برای توسعه پژوهشهایم فراهم کرد.
قصد دارم پژوهشهایم را به سمت سالمندی فعال و فناوریهای مراقبت از سالمندان سوق دهم؛ همچنین میخواهم با ایجاد یک مرکز مطالعات بینرشتهای، جامعهشناسی سالمندی را با علوم پزشکی و فنی ادغام کنم تا راهکارهای عملیاتی برای بهبود زندگی این گروه ارائه دهم.
آموزههای قرآنی چراغ راه من در زندگی شخصی و علمی هستند، برای مثال اصل «تعاون» طبق آیه «وَ تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوَى...» انگیزهام برای کار درباره محرومیت سالمندان است؛ همچنین مفاهیمی نظیر صبر و استقامت در مواجهه با چالشها را از آموزههای ایمانی و دینی کسب میکنم.
بله؛ مثلاً مفهوم «احترام به والدین» طبق آیه 23 سوره اسرا «وَ قَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَ بِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا...» در پژوهشهایم درباره شکاف نسلی و کاهش حمایت از سالمندان تأثیر مستقیم داشت. تلاش کردم این مفاهیم را با نظریههای جامعهشناسی ترکیب کنم تا راهکارهایی همسو با فرهنگ ایرانی اسلامی ارائه دهم.
با استفاده از دو رویکرد، شامل تبیین علمی آموزههای دینی، مانند بررسی جامعهشناختی «صله رحم» و تأثیر آن بر سلامت روان سالمندان و دیگری، ارائه راهکارهای مبتنی بر ارزشها، مانند طراحی مدلهای مراقبت از سالمندان با الهام از نهادهای وقف و سنتهای محلی. این پیوند زمانی موفق است که پژوهشگران همزمان با مبانی علمی و فرهنگی جامعه عمیقاً آشنا باشند.
با سپاس از توجه شما. امیدوارم تجربههایم بتواند الهامبخش دیگران، بهویژه بانوانی باشد که میان تحصیل، خانواده و مسئولیتهای اجتماعی در تلاش هستند.
زهراسادات محمدی
انتهای پیام