کد خبر: 4284685
تاریخ انتشار : ۰۵ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۰:۲۶
طی همایشی در دانشگاه اصفهان بررسی شد

کارکردهای فانتزی در سنت اسلامی و غربی

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان گفت: برخلاف نگاه رایج در غرب که فانتزی را نوعی ژانر تفریحی می‌داند، اندیشمندان اسلامی از تخیل برای آموزش و تحلیل مسائل استفاده می‌کردند.

همایش «کارکرد فانتزی در تاریخ و الهیات» در دانشگاه اصفهانبه گزارش ایکنا از اصفهان، همایش «کارکرد فانتزی در تاریخ و الهیات» با همکاری معاونت فرهنگی جهاددانشگاهی واحد اصفهان، شامگاه گذشته، چهارم خردادماه در دانشگاه اصفهان برگزار شد.

در ابتدای این همایش، آندرئاس آندرئوپولوس، روحانی ارتدوکس و استاد سابق الهیات دانشگاه وینچستر در سخنانی با عنوان «فانتزی و سنت مسیحی» با اشاره به نقش تخیل در تمدن‌های یونانی و مسیحی اظهار کرد: تمدن‌های ایران و یونان با وجود تفاوت‌های تاریخی، در جست‌وجوی حقیقت و سنت‌های فکری دارای ریشه‌های مشترک هستند. تخیل از ابتدایی‌ترین عناصر روان‌شناختی انسان است که از دوران کودکی شکل می‌گیرد و بر تفکر اخلاقی و معنوی فرد تأثیر می‌گذارد.  

وی در توضیح جایگاه تخیل در آیین‌های مذهبی بیان کرد: در تمام تمدن‌های بشری، تخیل ابزاری برای شکل‌دهی به باورها و آیین‌های مذهبی بوده است. نمایشنامه‌های یونان باستان همراه با مراسم آیینی، از تخیل برای بازآفرینی واقعیت‌های تاریخی و بیان حقیقت‌های فراتر از ماده بهره برده‌اند.  

این استاد سابق دانشگاه بر اهمیت نمادگرایی در تفکر مسیحی تأکید کرد و گفت: نمادگرایی در مسیحیت نیز تأثیر فراوانی داشته است. نمایشنامه‌های یونان مانند آثار آیسخولوس به تثبیت نظام‌های اخلاقی کمک کردند. این تأثیرگذاری بعدها در سنت مسیحی نیز دیده شد، به‌ویژه در استفاده از تخیل و تصاویر نمادین برای بیان مفاهیم الهی.  

وی ادامه داد: یکی از چالش‌های بزرگ در سنت مسیحی، چگونگی به تصویر کشیدن عیسی مسیح(ع) بود. در قرون هفتم تا نهم، مباحث گسترده‌ای درباره‌ ترکیب جنبه‌های انسانی و الهی مسیح در تصویری واحد شکل گرفت. کلیسا بر این باور بود که تجربه‌ دیداری مردم از مسیح می‌تواند مبنای تصویرسازی او قرار گیرد.  

این روحانی ارتدوکس با اشاره به مراحل شناخت الهیات در مسیحیت تصریح کرد: در سنت مسیحی، سه مرحله‌ شناخت الهیات مطرح می‌شود؛ اول پالایش ذهن از افکار نادرست، دوم استفاده از نمادها و استعاره‌ها برای بیان مفاهیم متعالی و سوم درک ذات خدا که فراتر از هر تصور بشری محسوب می‌شود. زبان استعاری برای فهم این مفاهیم ضروری است؛ زیرا حقیقت الهی ورای استدلال انسانی قرار دارد.  

وی در توضیح تفاوت شمایل‌نگاری شرقی و غربی گفت: هنر مذهبی غربی بیشتر بر نمایش واقعیت تأکید دارد، در حالی که هنر مذهبی شرقی از وابستگی به تصویر ملموس فاصله می‌گیرد و جنبه‌های روحانی و متافیزیکی را برجسته می‌کند. این تفاوت در سبک‌های نگارگری کلیساهای گوناگون کاملاً مشهود است.  

آندرئوپولوس افزود: در قرن بیستم، هنر شمایل‌نگاری تحت‌تأثیر سبک‌های مدرن تغییر کرد. برخی از هنرمندان تلاش کردند تا عناصر سنتی را با فرم‌های انتزاعی ترکیب کنند. این روند فضای جدیدی برای تفسیر شخصی و بیان خلاقانه در هنر مذهبی ایجاد کرده است، بدون آنکه جوهره‌ معنوی آن از بین برود.

آندرئاس آندرئوپولوس استاد سابق الهیات دانشگاه وینچستر

فانتزی در سنت اسلامی

در ادامه هادی ربیعی، معاون آموزشی دانشکده علوم نظری و مطالعات عالی هنر عنوان سخنرانی خود را «فانتزی و سنت اسلامی» قرار داد و اظهار کرد: فانتزی در سنت اسلامی، نه‌تنها ابزاری روایی، بلکه بخشی از نظام فکری فیلسوفان بوده است. ابن‌سینا از جمله متفکرانی‌ست که در آثار خود به نمادها، تخیل و رمزگرایی توجه ویژه‌ای داشته است. بعضی از نوشته‌های رمزی او مانند سلامان و ابسال و قصه‌ غربت غربیه، سرشار از عناصر فانتزی هستند و در عین حال، لایه‌های فلسفی عمیقی ارائه می‌دهند.  

وی افزود: حکمت خفیه که شامل علوم غیررسمی مانند کیمیا، طلسمات و علم تسخیر بود، یکی دیگر از حوزه‌هایی‌ست که ابن‌سینا به آن توجه داشت. برخلاف حکمت نظری که در مدارس تدریس می‌شد، حکمت خفیه روشی رمزآلود و غیراثبات‌پذیر داشت. بعضی از روایت‌ها نشان می‌دهد که این علوم در ارتباط با تأثیرات روحی و نمادین بر جهان مادی بوده‌ است.  

معاون آموزشی دانشکده علوم نظری و مطالعات عالی هنر با تأکید بر نقش تخیل در فلسفه‌ اسلامی گفت: ابن‌سینا در آثار فلسفی خود نیز به تخیل اهمیت می‌داد. در کتاب اشارات و تنبیهات و الهیات شفا، او به بررسی نقش تخیل در شناخت مفاهیم متافیزیکی پرداخته است. از نظر ابن‌سینا، تخیل می‌تواند حقایق را به‌گونه‌ای ملموس‌تر به مخاطب منتقل کند؛ زیرا مفاهیم عقلی در حالت انتزاعی خود ممکن است برای بسیاری از افراد دشوار و خسته‌کننده باشد.  

وی تخیل را واسطه‌ای برای بیان معانی فلسفی دانست و بیان کرد: تخیل از دیدگاه فلسفه‌ اسلامی، راهی برای بیان مفاهیمی مانند ادراکات حسی، احساسات، افکار عقلانی، شهودهای باطنی و حتی حقایق متافیزیکی است. فیلسوفانی مانند فارابی و ابن‌سینا این مفهوم را گسترش دادند و آن را به‌مثابه ابزاری در تفکر فلسفی و بیان حکمت به‌کار گرفتند.  

ربیعی تصریح کرد: تفاوت میان عناصر فانتزی در تفکر فیلسوفان اسلامی و فانتزی رایج در ادبیات مدرن، در ساختار و هدف آن‌ها نهفته است. در فلسفه‌ اسلامی، فانتزی صرفاً نوعی سرگرمی نیست، بلکه راهی برای انتقال معانی پیچیده‌ فلسفی و نمادهای معنوی‌ست که ارتباط میان خرد و تجربه‌ انسانی را تقویت می‌کند.

وی ادامه داد: این روند از سنت‌های کلاسیک تا عصر مدرن ادامه داشته است و همچنان زمینه‌ پژوهش‌های فلسفی را فراهم می‌کند. درک صحیح تخیل و فانتزی می‌تواند به شناخت بهتر ارتباط میان تجربه‌ انسانی و مفاهیم متافیزیکی منجر شود.

هادی ربیعی معاون آموزشی دانشکده علوم نظری و مطالعات عالی هنر

فانتزی در رساله «دادخواهی حیوانات نزد پادشاه پریان»

سپس ابوالحسن فیاض‌ انوش، عضو هیئت علمی گروه تاریخ دانشگاه اصفهان در سخنانی با عنوان «تعلیم تاریخی الهیاتی در گونه فانتزی؛ ارزیابی نمونه‌وار یکی از رسائل اخوان‌الصفا» اظهار کرد: اخوان‌الصفا شامل گروهی از اندیشمندان قرن چهارم هجری، در آثار خود بر هماهنگی میان عقل و دین تأکید داشتند. آن‌ها بر این باور بودند که آموزه‌های دینی و اصول فلسفی مکمل یکدیگرند. یکی از برجسته‌ترین آثار آن‌ها، «رساله‌ دادخواهی حیوانات نزد پادشاه پریان» با استفاده از نمادها، مسائل اخلاقی و اجتماعی را مطرح می‌کند.  

وی افزود: این رساله با روایت شکایت حیوانات از ظلم آدمیان نزد پادشاه پریان، فراتر از داستانی ساده، بازتاب‌دهنده‌ نقد اجتماعی و نظام‌های حکومتی زمانه است. نویسنده با کمک تخیل، رابطه‌ میان انسان، حیوان و موجودات ماورایی را تحلیل می‌کند و مفهوم عدالت را به چالش می‌کشد.  

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان ادامه داد: پادشاه پریان با مشورت مشاوران خود به دنبال یافتن راه‌حلی برای این نزاع است؛ اما پیشنهاد فقیه که معتقد است با صدور فتوا می‌توان حیوانات را آزاد کرد، عملی نیست و پیشنهاد فرمانده‌ سپاه که خواستار استفاده از نیروهای ماورایی است، امکان دارد باعث اختلاف میان انسان‌ها و پریان شود.  

وی گفت: در این دادگاه، گروه‌های انسانی از جمله ایرانشهری‌ها، عراقیان، عبرانیان، سوریانی‌ها، اعراب، یونانیان و خراسانیان هر یک براساس باورهای تاریخی خود استدلال می‌کنند. حیوانات نیز از سیمرغ در جایگاه رهبر پرندگان تا زنبور عسل که شخصاً در دادگاه حضور دارد، برای نقد رفتارهای انسان‌ها از جایگاه نمادین خود بهره می‌برند.  

فیاض‌ انوش اضافه کرد: در سنت اسلامی، فانتزی وسیله‌ای صرفاً برای سرگرمی نیست، بلکه ابزار مناسبی برای بیان مفاهیم فلسفی و دینی به‌شمار می‌رود. برخلاف نگاه رایج در غرب که فانتزی را نوعی ژانر تفریحی می‌داند، اندیشمندان اسلامی از تخیل برای آموزش و تحلیل مسائل استفاده می‌کردند.  

وی ادامه داد: مولانا نیز حکایات را وسیله‌ای برای انتقال پیام‌های عمیق‌تر می‌دانست و از مخاطبان خود می‌خواست که فقط به سطح داستانی توجه نکنند. همین نگرش در شاهنامه نیز دیده می‌شود؛ وقایعی مانند پرتاب تیر آرش یا خروج مار از بدن ضحاک، صرفاً جنبه‌ داستانی ندارد، بلکه نمادهایی از حقایق عمیق‌تر محسوب می‌شود.  

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان تأکید کرد: «رساله‌ دادخواهی حیوانات نزد پادشاه پریان» علاوه بر مباحث فلسفی، رویکرد سیاسی نیز دارد و در دوران خلافت عباسیان نوشته شده است. انتقاد از ساختارهای حکومتی و استفاده‌ نمادین از شخصیت‌ها، رویکرد آن را در تحلیل و بررسی قدرت سیاسی نشان می‌دهد.  

وی گفت: در نهایت، دادخواهی حیوانات نزد پادشاه پریان، بیش از یک داستان تخیلی، تلاشی برای بررسی مفاهیم عدالت، نظام اجتماعی و مسائل فلسفی در سنت اسلامی است. این رساله نشان می‌دهد که فانتزی می‌تواند ابزاری برای درک دقیق‌تر جامعه و تاریخ باشد.

ابوالحسن فیاض انوش عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان

خیال در اندیشه مولانا

همچنین ابراهیم رضایی، معاون فرهنگی دانشگاه اصفهان اظهار کرد: سنت‌های ابراهیمی جایگاه خیال را در نظام فکری خود مشخص کرده‌اند. در مقابل، سنت‌های مغرب‌زمین این مفهوم را با تأکید بر عقلانیت تحت‌الشعاع قرار داده‌اند. در جوامع حدیثی مسلمانان، پیامبر اکرم(ص) مرگ را در قالب تصویری از نمک‌زده‌شدن مشاهده کرده که این امر نشان‌دهنده قدرت خیال در تفسیر مفاهیم متافیزیکی است. پیامبر خاتم مانند همه انبیای الهی، درک عمیقی از عوالم مختلف داشت و این مسئله در فهم عالم زبان و جایگاه خیال در سنت اسلامی حائز اهمیت است.

وی افزود: این دیدگاه نقشی کلیدی در نقد فلسفه غرب دارد، به‌ویژه انتقاد از کانت که مفهوم خیال را کمتر مورد توجه قرار داده است. در مقابل، دو متفکر برجسته جهان معنویت، مولانا جلال‌الدین و ابن‌عربی، نظام فکری خود را بر پایه خیال بنا کرده‌اند. ابن‌عربی در فتوحات، بر اهمیت معرفت خیالی تأکید دارد و مولانا نیز در آثار خود، حقیقت را امری لایه‌لایه تلقی می‌کند. این نگاه در احادیث اسلامی نیز دیده می‌شود که به وجود عوالم مختلف اشاره دارد؛ از عالم ماده گرفته تا عالم خیال و سپس عالم عقل و عالم عدم.

معاون فرهنگی دانشگاه اصفهان با معرفی دو کارکرد اساسی خیال در اندیشه مولانا بیان کرد: معرفت خیالی در اندیشه مولانا دو کارکرد اساسی دارد؛ نخست، تجسد امور معنوی که فاقد زمان، مکان و شکل مشخص هستند و دوم، ارائه تصاویری از امور مادی در ساختاری قابل تأمل. در این چارچوب، شباهت میان اندیشه مولانا و آموزه‌های مسیحیت نیز قابل بررسی است، به‌ویژه مشابهت عوالم ثلاثه در فلسفه نوافلاطونی با سه‌گانه پدر، پسر و روح‌القدس در مسیحیت، بحثی‌ست که می‌توان آن را عمیق‌تر مورد مطالعه قرار داد.

وی ادامه داد: مولانا در اشعار خود به قدرت خیال اشاره می‌کند، از جمله این مضمون که در لحظه خواب، انسان به دریایی از تصورات وارد می‌شود. این نگاه در سنت مغرب‌زمین و سنت اسلامی به شکل گسترده‌ای مطرح شده است. نقد روح، بدن و نفس و بازخوانی مفهوم خیال از منظر اسلامی، از جمله موضوعاتی‌ست که در گفتمان فلسفی مورد بررسی قرار گرفته‌ است. مولانا برخلاف بسیاری از فلاسفه، دوگانگی روح و بدن را نمی‌پذیرد و آن را به وحدتی وجودی تبدیل می‌کند.

ابراهیم رضایی معاون فرهنگی دانشگاه اصفهان

جایگاه ادبیات فانتزی در ایران

آتوسا صالحی، شاعر و نویسنده نیز دیگر سخنران این همایش بود. وی که عنوان سخنرانی‌اش را «از اسطوره تا ادبیات فانتزی مدرن ایرانی: چالش‌ها و فرصت‌ها» قرار داده بود، اسطوره‌ها را نخستین اشکال روایتگری در فرهنگ‌های انسانی‌ دانست و گفت: نه‌تنها داستان، بلکه جهان‌بینی و پاسخ به پرسش‌های بنیادین هستی در دل اسطوره‌ها قرار دارد. در سنت ایرانی، از آفرینش در اوستا تا شاهنامه‌ فردوسی، نمادهای اسطوره‌ای نقش مهمی در تفسیر کیهان‌شناسی و مفهوم قهرمان داشته‌اند.

وی اضافه کرد: با گذار از اسطوره به حماسه، قهرمانان از موجودات ماورایی به شخصیت‌هایی انسانی تبدیل شدند که در برابر تهدیدهای دنیای خود، آرمان‌ها را مجسم می‌کردند. این تحول بعدها در سنت غربی نیز مشاهده شد، به‌ویژه در آثار یونانی مانند ایلیاد و اودیسه. در قرن بیستم، با رشد رمان‌نویسی، فانتزی مدرن به‌مثابه ژانری مستقل شکل گرفت که از بازتعریف اساطیر برای ایجاد جهان‌های تخیلی بهره برد. نویسندگانی چون تالکین نه‌تنها به خلق داستان‌های فانتزی پرداختند، بلکه ساختارهای اسطوره‌شناسی جدیدی بنیان گذاشتند.  

این شاعر و نویسنده افزود: با وجود این، ادبیات فانتزی در ایران هنوز با چالش‌هایی روبه‌روست؛ نویسندگان درباره بازآفرینی اساطیر ایرانی برای مخاطب معاصر دچار تردید هستند، در حالی که در غرب، این بازتعریف‌ها به‌مثابه بخشی از روایتگری مدرن پذیرفته شده است. جسارت در تفسیر نو از اسطوره و برداشتن سدهای تقدس‌گرایی، یکی از ملزومات احیای ادبیات فانتزی در ایران است. آموزش نظریه‌های روایت، حمایت از نویسندگان جوان، سرمایه‌گذاری بر اقتباس‌های سینمایی و ترجمه آثار فانتزی ایرانی به زبان‌های دیگر می‌تواند به تثبیت جایگاه این ژانر کمک کند. فانتزی برخلاف تصور رایج، ژانری برای گریز از حقیقت نیست، بلکه ابزاری برای بازآفرینی احساسات فراموش‌شده انسان مدرن در دنیایی پرآشوب است.

فانتزی‌های مدرن و گسست از متافیزیک

فاطمه صانعی، مترجم و پژوهشگر فلسفه هنر نیز در سخنانی با عنوان «آسیب‌شناسی فانتزی‌های عصر مدرن از منظر سمبولیسم سنتی» اظهار کرد: سنت از دیدگاه حکمت خالده، حقیقتی ازلی و ثابت است که در طول تاریخ اشکال گوناگونی به خود گرفته؛ اما در ماهیت خود یگانه باقی مانده است. این سنت با ایجاد فضایی معنوی و نمادین، زندگی انسان را در چارچوبی متعالی هدایت می‌کند. سمبول‌ها در این میان، به‌مثابه واسطه‌ای میان محسوس و معقول، زمینه‌ اتصال انسان به حقایق فراتر از ماده را فراهم می‌کنند.  

وی با تأکید بر گسست از عقلانیت شهودی در تمدن مدرن افزود: تمدن مدرن با شکستن این چارچوب معنوی، نظام سمبولی را کنار گذاشته و جهان را صرفاً در ابعاد مادی گسترش داده است. این تحول موجب فروپاشی عقلانیت شهودی شده که در گذشته حامل معنویت بود؛ در نتیجه تمدن مدرن بر اثبات‌گرایی علمی و احساس‌گرایی افراطی متکی شده و پیوند انسان با اصول متافیزیکی و رموز سنتی را تضعیف کرده است.  

این مترجم و پژوهشگر فلسفه هنر بیان کرد: در عصر مدرن، فانتزی‌های جدید به‌مثابه جایگزینی برای این گسست پدیدار شده‌اند؛ اما این فانتزی‌ها نه بر عقل شهودی، بلکه بر گرایش به احساسات و نیاز غریزی انسان به معنویت بنا شده‌اند. در غیاب چارچوب‌های سمبولی سنتی، فانتزی‌ها تلاش می‌کنند تا خلأ ناشی از فقدان حقیقت متعالی را پر کنند؛ اما در نهایت، به جای تعالی، ذهن انسان را به سطحی فروتر از ادراک عقلانی سوق می‌دهند.

فاطمه صانعی مترجم و پژوهشگر فلسفه هنر

وی ادامه داد: در گذشته، فانتزی در ارتباط با ساختارهای متافیزیکی قرار داشت و به‌مثابه بخشی از جهان‌بینی سنتی، نقش هدایت‌گرانه‌ای ایفا می‌کرد؛ اما در عصر مدرن، این ارتباط از بین رفته است و فانتزی‌ها بیشتر به ابزاری برای تجربه‌ امر ماورایی از طریق تخیل صرف تبدیل شده‌اند. همین امر باعث شده که فانتزی‌های مدرن بر جذابیت‌های دیداری و احساسی تمرکز کنند؛ اما فاقد عمق معنوی و متافیزیکی باشند.  

صانعی ضعف معنویت را بحران مدرن تلقی کرد و گفت: گسست از سنت و از بین رفتن قابلیت‌های نمادین در تفکر انسان، بحران اصلی این روند است. هنگامی که سمبولیسم سنتی کنار گذاشته شود، جای آن را تخیل غیرمتکی به اصول متافیزیکی می‌گیرد. این روند موجب ضعف در فهم معنویت اصیل شده است و ذهنیت مدرن را از امکان دستیابی به حقیقت فراتر از ماده محروم می‌کند.  

وی نبوغ در تمدن مدرن را دچار تحول دانست و تأکید کرد: در عصر مدرن، نویسنده به‌ جای آنکه تجلی حقیقت باشد، مرکزیت خود را به اثرش منتقل کرده است. در حالی که در سنت، نبوغ و هنر با رستگاری انسان پیوند داشتند، در دنیای امروز این پیوند از بین رفته و خلاقیت صرف جای هدف معنوی را گرفته است.  

این مترجم و پژوهشگر فلسفه هنر تصریح کرد: اگر فانتزی‌های مدرن فاقد ارتباط با امر متعالی باشند، نمی‌توانند نیاز معنوی انسان را تأمین کنند. فقط بازگشت به اصول متافیزیکی و احیای پیوندهای نمادین می‌تواند ارزش‌های حقیقی را حفظ و انسان را به سوی حقیقت هدایت کند.

عطیه حیدری

انتهای پیام
captcha