کاشان، دیاریست که آیینهای عاشوراییاش چونان گنجینهای از نمادها و نشانههای پر رمز و راز، در دل تاریخ جا خوش کردهاند. از «جریته»های پرهیبت که پیامآور وفاداری عباس(ع) هستند تا «نخل»های سترگی که تابوتوار، یادآور مظلومیت حسین(ع)اند و «توغ»هایی که با رسم و راز خاصی در کوچهها و بازارها حرکت میکنند، همه، روایتگر پردهای از شور و شعور مردم این خطه در سوگواری عاشوراست. در بخش دوم گفتوگوی خبرنگار ایکنا از اصفهان با علیاصغر شاطری، نویسنده و کاشانپژوه، سفری کوتاه اما عمیق به دنیای این نمادها داریم؛ دنیایی که هنوز هم در تکتک کوچههای قدیمی کاشان زنده است.
از شعائری که در عزاداری سنتی کاشان نقش داشته و هنوز هم در بعضی از هیئتها و دستههای عزاداری وجود دارد، «جریده» است که در گویش کاشانی، «جریته» گفته میشود. جریته در فرهنگنامه محرم کاشان از کاملترین و فصیحترین شعارهاست که زیباترین مفاهیم را در برابر دیدگان حقیقتبین مجسم میکند؛ شعاری پرمعنا با مفاهیم سترگ و والا که برگرفته از حادثه عظیم و خونین عاشورای حسینیست. جریته، پیامی رسا و گویا از شعور و آگاهی گذشتگان ما به واقعه کربلاست. این نشان و نماد سوگواری در فرهنگ عزاداری عاشورا، منتسب به حضرت ابالفضلالعباس(ع) است، چنانکه «نخل» را نماد تشییع پیکر و تابوت حضرت اباعبداللهالحسین(ع) و «گهواره» را نشان شهادت کودک شیرخواره، حضرت علیاصغر(ع) میدانند.
بیشتر بخوانید:
بله. معانی گوناگونی برای این واژه در کتابهای دایرةالمعارف و لغت ذکر شده است؛ دفتر، دفتر اعمال، دفتر حساب، کتاب یا رسالهای که حاوی مسائل سیاسی یا مالی یا سایر امور دیوانی باشد و در عربی و فارسی مُحدَّث است؛ روزنامه، مجله و...؛ همچنین گروهی از سواران که برای جنگ با دشمن جدا کرده باشند، گروه سواران بدون پیاده، شاخه بیبرگ، شاخه درخت خرما که برگهای کشیده و بلندی از دو طرف و یک برگ عمودی در وسط دارد و دیگر معانی که ذکر آن نوشتار را طولانی میکند.
اما در فرهنگ عزاداری سنتی، معانی دیگری دارد: «جریده علمیست که در مراسم عزاداری و سوگواری حضرت سیدالشهداء(ع) در عقب دسته یا هیئت حرکت میدهند.» یا «یکی از علمهاییست که برای اقامه عزاداری در قرون گذشته تأسیس شده و در چند شب و روز خاص از ایام و لیالی عاشورا همراه دسته عزا آن را حمل و در پای آن، به نام حضرت عباس(ع) عزاداری میکردند.»
جریتهها با کمترین اختلاف در وسایل و ساختار، از این اجزا تشکیل شده است: یک علم فولادی، چند تسمه هلالیشکل آهنی، دو پنجه و دو شیر فلزی، آینه و رشتههایی از بلور و مروارید، جاشمعی و یک مشعل، تکههای شال ترمه و کشکول و در بعضی از جریدهها یک پر طاووس یا پرچم کوچک نصب میشود.
اجزای جریته: یک علم نیزهمانند درون کشکولی فرو رفته که کشکول نیز بر تسمه افقی سوار است و این تسمه روی میله فولادی نصب میشود. دو یا سه تسمه هلالیشکل که به فاصله مشخصی از یکدیگر به علم وصل شده است.
روی تسمههای هلالی، تکههای بلور و میان تسمهها، رشتههای بلور و شرابههای مروارید زده میشود. در میانه تسمههای هلالی و علم، آینهای میگذارند و دو پنجه در دو طرف علم روی تسمههای هلالی و دو شیر فلزی و دو جاشمعی در تسمه افقی جریته نصب میشود. پر طاووس یا پرچم عزا در بالای علم نصب و پارچههای قیمتی و ترمه نیز از تسمه افقی آویزان میشود؛ همچنین روی جریده زنگوله و منگوله نصب و آدمک سیاه اضافه میکنند. یکی دیگر از نمادهایی که در جریده دیده میشود، اژدهاست.
در کتاب «واژهنامه محرم کاشان» آمده است: «جریده را در شب هفتم یا در روز هفتم محرم حرکت میدهند یا در پای جریده، مجلس عزاداری برپا میکنند و سفره میاندازند؛ چراکه لشکر عمر سعد در روز هفتم ماه محرم آب را بر حرم حضرت اباعبداللهالحسین(ع) بست؛ همچنین در روز نهم محرم که متعلق به حضرت ابالفضلالعباس(ع) است، جریته را همراه دسته و هیئت حرکت میدهند و نیز در روز یازدهم که روز ختم و عزای شهدای کربلاست، بعضی از جریتهها را همراه دسته و هیئت به بازار میبرند.»
در عزاداری سنتی کاشان در گذشته، پای جریتهها سنگ (سنج) میزدند. قدمت جریده به دوره صفویه برمیگردد؛ اما در دوره قاجار بر جریدههای کاشان افزوده شده است. از مشهورترین جریتههای کاشان میتوان به «جریته باباییها»، «جریته بابا قربانی پشت مشهد» و «جریته عمو شیخ کلهر» اشاره کرد.
از نمادهای عزاداری سنتی کاشان، نماد «نخل» است. «نخل» تابوتواره، اتاقکی چوبی و سنگین است که نماد و نشانه تشییع پیکر حضرت سیدالشهداء(ع) در روز عاشوراست. نخل، باعظمتترین شعار روز عاشورا محسوب میشود. نخل را چون برای عزاداری در محرم میبندند و میآرایند، «نخل محرم» و چون در روز عاشورا برمیدارند و میگردانند، «نخل عاشورا» نیز گفتهاند.
در فرهنگ نظام آمده است: «تابوت بزرگ و بلندی که بر آن خنجر، شمشیر، پارچههای قیمتی و آیینهها بسته و در روز عاشورا بهمثابه تابوت امام حسین(ع) حرکت داده میشود، چون شبیه به درخت خرما ساخته میشود، نخل گفته شده است.»
در لغتنامه دهخدا آمده است: «حجلهمانندیست که از چوب ساخته میشود و با انواع شالهای ابریشمین رنگارنگ، پارچههای قیمتی، آیینه، چراغ و... آرایش داده میشود و به گل و سبزه میآرایند و در روز عاشورا آن را به محلی میبرند که مراسم روضهخوانی و تعزیه برپاست.»
اصطلاحات «نخلبستن»، «نخلجامهکردن»، «نخلآرایی»، «نخلتکاندن»، «نخلکرسکردن» و «نخلگردانی» با مراسم ویژه برگزار میشود.
از دیگر شعائر حسینی که در دستجات و هیئتهای عزاداری حمل میشود و در گذشته دارای آداب و رسوم خاصی بوده، علم «توغ» (طوق) است. توغ به معنای علم و درفش است؛ رایت بزرگی که در ایام سوگواری، سکنه بعضی از محلات در دسته عزاداری حرکت میدادند و از امتیازات آن محلات بوده است.
توغ، گویا کلمهای ترکی مربوط به ماوراءالنهر بوده و در اصل نام درخت و هیزم «تاغ» است. از دوران سلجوقیان به بعد، این لفظ به علم اطلاق شده است. توغ زبانهای فولادی به عرض تقریباً ۷ سانتیمتر، به طول یک تا یک و نیم متر و انتهای آن به شکل گلابیست. سطح این سینی با صلواتهای بسیار، آیات قرآن و... قلمزنی شده و در پایین این صفحه، لولهای وجود دارد که به چوب بلند و ضخیمی متصل است.
به زبانه توغ، پارچههای قیمتی آویزان میکنند و آیینه و رشتهای مروارید زده میشود و پارچهای از ترمه، سراسر توغ را میپوشاند و به وسیله «دولویی» بهصورت خمیده در جلوی دسته و هیئت حمل میشود. «توغجامهکردن»، «توغآرایی»، «توغبرداری»، «توغبندی» و «دوره توغ» از جمله برنامههاییست که برای این علم انجام میشود.
این علم و نشان عزاداری در مناطق گوناگون ایران رواج دارد. در عزاداری سنتی کاشان، توغهای زیادی وجود دارد که معروفترین آنها توغ شیخ رضا، توغهای پنجهشاه، توغ کلهر، توغ مابین، توغ میانچال و توغ سیغن است. قدیمیترین توغ تاریخدار کاشان به سال ۱۰۲۰ ه.ق. توغ محله سیغن است که در زیارتگاه قدمگاه علی محله درب یلان نگهداری میشود. توغ مابین مربوط به سال ۱۱۲۴ ه.ق. و توغ شیخ رضا مربوط به سال ۱۲۴۲ ه.ق. است.
توغ هم مانند نخل از سوی بعضی از هیئتها، دوره دارد. مشهورترین دورههای توغ، دوره توغ پنجهشاه، توغ میانچال، توغ شیخ رضا و توغ کلهر است که در روز چهارم محرم، هیئت حضرت علیاصغر(ع) کاشان آن را به بازار میبرند.
در گذشته، هنگامی که توغ شیخ رضا برای عزاداری وارد بازار میشد، هر هیئتی که در جلوی آنها مراسم سینهزنی داشت، دسته عزاداری توغ از میان آنها عبور میکرد؛ ولی اکنون چنین برنامهای نیست. رسم است که در جلوی توغ، علم و بیرق دیگری حمل نشود. حمل توغ در جلوی دستجات عزاداری در بیشتر نقاط ایران بهصورت عمودی و ایستاده است و چندین توغ در کنار هم قرار میگیرند؛ اما در منطقه فرهنگی کاشان، حمل توغ در جلوی هیئت و دسته عزادار، خمیده و افقیست.
در بسیاری از شهرهای ایران، توغ را ایستاده و عمودی حرکت میدهند، به این معنی که علم حضرت سیدالشهداء(ع) به پا خاست. در عزاداری سنتی کاشان، توغ بهصورت خمیده و افقی حمل میشود، به اعتبار این سخن حضرت در روز عاشورا که بالای سر حضرت ابالفضل(ع) فرمود: «اکنون کمرم شکست»؛ به احترام علم واژگون علمدار کربلا، توغها خمیده در جلوی هیئت حرکت داده میشود.
در گذشته، آیین توغبندی در جمعه آخر ماه ذیالحجه یا روز آخر ذیالحجه برگزار میشد. علاوه بر عزاداری حضرت سیدالشهداء(ع)، حمل توغ در تشییع پیکر بزرگان نیز رایج بوده است که آخرین آن، حمل توغ شیخ رضا در تشییع پیکر آیتالله حاج محمد سلیمانی بود.
زهراسادات محمدی
انتهای پیام