کد خبر: 4300281
تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۲:۴۶
شرح رذیلت‌های اخلاقی/ 13

تكبر؛ کلید درهای دوزخ

هیچ خلق‌وخوی پسندیده‌ای نیست، مگر آنكه متكبران از آن محرومند و هیچ خلق‌وخوی ناپسندی نیست، مگر آنكه متكبران گرفتار آن هستند و به همین دلیل، تمامی درب‌های جهنم به روی افراد متکبر باز است.

آیت‌الله‌العظمی مظاهریبه گزارش ایکنا از اصفهان، آیت‌الله‌العظمی حسین مظاهری در سلسله گفتارهایی، به شرح ۴۰ رذیلت‌ اخلاقی پرداخته است که از سوی پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر معظم‌له منتشر و در سایت خبرگزاری ایکنا بازنشر می‌شود. شماره سیزدهم این مجموعه به رذیله اخلاقی «تکبر» اختصاص دارد.

تكبر، یکی از صفات رذیله و حالتی نفسانی است که موجب می‏‌شود انسان خود را برتر و بزرگتر از دیگران ببیند و از معایب خویش غفلت ورزد. هیچ خلق‌وخوی پسندیده‌ای نیست، مگر آنكه متكبران از آن محرومند و هیچ خلق‌وخوی ناپسندی نیست، مگر آنكه متكبران گرفتار آن هستند. بی‌دلیل نیست که تمامی درب‌های جهنم به روی افراد متکبر باز است: «فَادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدينَ فيها فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرينَ؛ پس، از درهای دوزخ وارد شوید و در آن همیشه بمانید و حقا كه چه بد است جایگاه متكبران.» (نحل، 29) و بنابر فرمایش امام صادق(ع)، کسی که در قلبش ذره‌ای کبر دارد، داخل بهشت نخواهد شد: «لَا يدْخُلُ الْجَنَّةَ مَنْ‏ فِي‏ قَلْبِهِ‏ مِثْقَالُ‏ ذَرَّةٍ مِنْ كِبْرٍ.» (الكافی، ج ‏2، ص 309)


بیشتر بخوانید:


قرآن كریم در آیاتی، متكبران را «مُترِف» یا «مَلَأ» نامیده است. «مترف» به‌ معنای توسعه در نعمت و فزونی آن و «ملأ» به‌ معنای انباشتگی از نعمت است. بر این اساس، می‌توان گفت که فزونی و فراوانی بعضی از نعمت‌ها، مایه تکبر و گردن‌کشی است. شاهد این مدعا آنکه، افراد متکبر به‌طور معمول از نعمت‌هایی چون علم، مال، جاه، زیبایی و قدرت اجتماعی یا قدرت سیاسی برخوردارند و تكبر آنان، دلیلی جز فراوانی نعمت نمی‌تواند داشته باشد.

سرپیچی از حق و نپذیرفتن آن، از لوازم ملكه تكبر به‌شمار می‌‏آید. قرآن‌ کریم در آیاتی به ترسیم رذیلت تکبر و آثار آن پرداخته است. از جمله می‌فرماید: «وَ إِذْ قالُوا اللَّهُمَّ إِنْ كانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ أَوِ ائْتِنا بِعَذابٍ أَليمٍ؛ و یاد كن‏ هنگامی را كه گفتند: خدایا، اگر این كتاب‏ همان حق از جانب توست، پس بر ما از آسمان سنگ‌هایی بباران یا عذابی دردناک بر سر ما بیاور.» (انفال، 32)

این آیه شریفه، بیان حال افراد متکبر و لجوج است؛ آن‌ها به‌ جای آنکه بگویند: «بار خدایا! اگر این سخن حق است، مرا به‌سوی آن هدایت كن و قلبم را به آن روشنی بخش»، دعا می‌‏كنند كه: «خدایا! اگر این سخن حق است، مرا بكش تا آن را نبینم!» گویا تكبر، آدمی را به قدری تنزل می‌دهد که مرگ و ورود به جهنم را بر پذیرش حق ترجیح می‌دهد.

تكبر، نوعی تفرعن است که از جنون و نادانی محض سرچشمه می‌گیرد. آدمی که از نطفه پدید آمده، به جنین تبدیل شده، سپس به دنیا آمده و از ابتدا تا آخر، سراسر احتیاج و ناتوانی است، اگر ادعای خدایی کند و بگوید: «أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلى؛ پروردگار بزرگتر شما منم» (نازعات، 24) آیا جز دیوانه، نامی می‌توان بر او نهاد؟

این رذیله مانند سایر رذائل، مراتبی دارد؛ مرتبه ضعیف آن، برتری‏‌جویی و فخرفروشی بر سایر افراد، به‌ویژه بر کسانی است که از نظر مالی، علمی یا مقام و موقعیت اجتماعی، در مرتبه نازل‌تری قرار دارند. مرتبه متوسط آن، برتری‏‌جویی نسبت به انبیا، اولیای خدا و عالمان است. مخالفت با پیامبران و انکار رسالت آنان، آزار و اذیت اوصیا، دشمنی با فرستادگان خدا و در نهایت، اقدام به قتل ایشان، در شمار نتایج همین مرحله است. مرتبه شدید تکبر، انكار خداوندی خداوند متعال، دشمنی با او و سركشی در برابر اوست.

راهکار از بین بردن این صفت خطرناک، این است که انسان به خطورات ذهنی و وسوسه‌های شیطانی که او را بزرگتر و برتر از دیگران جلوه می‌دهد، اعتنا نکند و آن تصورها و توهم‌ها را باطل بداند؛ همچنین به‌طور مکرر به خود یادآوری کند که هر نعمتی دارد، از جانب پروردگار متعال به وی رسیده و ممکن است مال یا جمال او، به شبی یا به‌واسطه تبی، نابود شود. تلقین این حقیقت که انسان از نطفه‌ای گندیده پدید آمده و سرانجام او را در خاک می‌نهند و جسمش متلاشی می‌شود و دستش از همه دارایی‌ها که به آن می‌نازیده، کوتاه خواهد شد، برای درمان این رذیلت شوم، تأثیر بسزا دارد. مداومت بر نماز و اهتمام به سجده‌های طولانی هم در رفع یا دست‌کم کنترل تکبر، مؤثر است.

انتهای پیام
captcha