کد خبر: 4301134
تاریخ انتشار : ۳۱ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۱:۰۳
در گفت‌وگو با ایکنا مطرح شد

پیامبر(ص)؛ الگویی بی‌بدیل از پاسخگویی، عدالت‌خواهی و شفافیت در حکمرانی

نویسنده و پژوهشگر تاریخ اسلام گفت: پیامبر اسلام(ص) در مدینه نه تنها حکومت تشکیل داد، بلکه الگویی بی‌بدیل از پاسخگویی، عدالت‌خواهی و شفافیت به نمایش گذاشت؛ الگویی که اگر امروز جدی گرفته شود، بسیاری از مشکلات حکمرانی برطرف خواهد شد.

مجید زجاجی پژوهشگر تاریخ اسلامدر دنیایی که افکار عمومی بیش از هر زمان دیگری به پاسخگویی و شفافیت مسئولان حساس است و عدالت‌خواهی به مطالبه جدی اجتماعی تبدیل شده، بازگشت به سیره نبوی(ص) می‌تواند چراغ راه امروز ما باشد. پیامبر اکرم(ص) نه تنها بنیان‌گذار مکتبی جهانی و جاودانه بود، بلکه در متن زندگی اجتماعی و سیاسی خود، الگویی بی‌بدیل از مدیریت رحمانی، عدالت‌محور و پاسخگو ارائه کرد؛ الگویی که هم در رفتار فردی و ساده‌زیستی ایشان آشکار است و هم در نحوه مواجهه‌اش با منتقدان، مخالفان و حتی دشمنان؛ اما پرسش اینجاست: پیامبر(ص) چگونه در مدینه به نیازها و انتقادهای مردم پاسخ می‌داد؟ چه نسبتی میان آن سیره و شفافیت امروز در حکمرانی وجود دارد؟ عدالت در نگاه ایشان چه جایگاهی داشت و سبک زندگی‌اش چه پیامی برای مسئولان زمان ما دارد؟ برای واکاوی این پرسش‌ها و یافتن پاسخ‌هایی برای دردهای امروز، خبرنگار ایکنا از اصفهان با مجید زجاجی، نویسنده و پژوهشگر تاریخ اسلام گفت‌وگو کرده است؛ پژوهشگری که براساس قرآن، روایات و تاریخ صدر اسلام به تحلیل حکمرانی نبوی(ص) می‌پردازد.

ایکنا ـ در آغاز بفرمایید که پیامبر اکرم(ص) در مدینه چگونه نسبت به خواسته‌ها و انتقادهای مردم پاسخگو بودند؟

حضرت محمد(ص) که در مقام رسول‌الله و خاتم‌الانبیا از جانب خدا به سوی بشریت مبعوث شد، در طول ۲۳ سال، قانون و آیینی پایه‌گذاری کرد که بشریت می‌تواند تا پایان دنیا با آن زندگی و نیازهای خود را برطرف کند. پیامبر(ص) بعثتی آغاز کرد که هدفش به عمومیت رساندن فضیلت‌های اخلاقی، روحی و سجایای معنوی بشر بود، همان‌طور که در حدیثی متواتر می‌فرماید: «إِنَّما بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ؛ من مبعوث شدم تا مکارم اخلاق را به پایان برسانم.»

در سوره قلم، آیه ۱۴ خداوند درباره پیامبر(ص) فرموده است: «وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ؛ به راستی، تو بر خلق و خوی بزرگی هستی.» کسی می‌تواند بشریت را به کمال برساند که خودش اخلاق‌محور باشد؛ به عبارتی، کانون اخلاق از خود پیامبر(ص) وام می‌گیرد. آنان که اهل تاریخ هستند، وقتی سیره پیامبر(ص) و زندگی شخصی و اجتماعی ایشان را بررسی می‌کنند، می‌بینند که سرشار از سجایا و کرامات اخلاقی‌ست.

به عبارتی، از ۴۰ سالگی که پیامبری ایشان محقق شد، حدود ۲۳ سال این مکتب را پایه‌گذاری کرد؛ ۱۳ سال در مکه و ۱٠ سال در یثرب یا مدینة‌النبی. پیامبر(ص) در این مدت ۱۳ سال، مردم را به حقیقت، جهاد و ایستادگی دعوت کرد و هیچ‌گاه در این راه دچار تشویش نشد؛ چه زمانی که در مکه و در آغاز تبلیغ تنها بود و چه زمانی که به یثرب آمد و مراحل اجرایی و حکومتی را پایه‌گذاری کرد؛ همچون کوه، در مقابل سران متکبر و بزرگان عرب که جهالت و عصبیت داشتند، استوار ایستاد. 

ایشان ماشین عظیم اسلام را دنبال کرد و به منزلی رساند که شاخص‌ها و ویژگی‌های آن را می‌توان این‌گونه برشمرد: قسط و عدل، علم و معرفت، صفا و صمیمیت، ایمان و معنویت، اقتدار و عزت، کار، تلاش و پیشرفت واقعی. فقط این نبود که پیامبر اسلام(ص) در این مرحله، جامعه را از دست ظلم و جهالت نجات دهد؛ بلکه برنامه‌ای برای رشد و کمال نیز ارائه و حکومت تشکیل داد؛ بنابراین از اینجاست که باید استفاده کرد سیاست هیچ‌گاه از دین جدا نیست. سیاست یعنی برنامه‌ریزی، مدیریت و سعادت مردم که با معنای فتنه و کلک متفاوت است.

برای نمونه، در آیه ۲۵ سوره حدید، خداوند می‌فرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ...؛ همانا ما پیامبران خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو نازل کردیم تا مردم به عدالت برخیزند.» پیامبر(ص) به برپایی قسط می‌پردازد؛ قسط یعنی عدالت، چه در جنبه فردی و چه در جنبه اجتماعی.

چه نظام و آیینی می‌تواند قسط را برپا کند؟ آن نظامی که حکومتی تشکیل دهد و مدیرانش عدل را در میان مردم منتشر کنند و این خود، کاری سیاسی و هدف تمام انبیا و نحوه کامل اجرای آن از سوی پیامبر(ص) است.

کار پیامبر(ص) و روش ایشان، رحمت بر مبنای کرامت انسانی بود؛ بنابراین خداوند در قرآن ایشان را «رَحمة لِلعالَمین» خطاب می‌کند. مردم در نظام اسلامی نقش اصلی دارند و برای همین، محوریت بندگی را تشکیل می‌دهند. پیامبر(ص) با مردم ارتباط بسیار خوبی داشت و هیچ‌گاه از آنان جدا نبود و مردم نیز از رسول خدا(ص) جدا نبودند؛ بر همین مبنا، پاسخگوی نیاز مردم بود. هرکس سؤالی داشت، از ایشان می‌پرسید. کسی به رسول‌الله(ص) انتقاد نمی‌کرد؛ زیرا آنچه ایشان می‌فرمود، از جانب خدا بود یا از کلام صریح قرآن یا از کلام خودش که بنا بر همین قرآن، مردم مأمور پیروی از آن هستند. 

دو نوع وحی داریم: تنزیلی و تبیینی. تنزیلی همان نزول قرآن و تبیینی، آن است که خدا می‌فرماید: «وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ؛ هرچه پیامبر می‌گوید، بپذیرید.» کسی به کلام خدا انتقاد نمی‌کند؛ زیرا خداوند رئیس‌العقلاء و خالق هستی‌ست. برای بنده‌اش خیر می‌خواهد و خودش، خیر محض محسوب می‌شود و شر نیافریده است. شهید مطهری در کتاب «حد الهی» مفصلاً درباره خیر و شر صحبت کرده است؛ اگر شری وجود دارد، ما آن را می‌آفرینیم.

با این تعبیر، پیامبر(ص) پاسخگوی مردم است؛ زیرا مردم، محور و کسانی هستند که احکام الهی را اجرا می‌کنند؛ بنابراین تعبیر می‌شود که انسان‌ها در محیطی آرام، بدون تشویش و توطئه از معیار پاسخگویی استفاده و از این طریق، نیازهای خود را برطرف می‌کنند. پیامبر اسلام(ص) با مردم ارتباط داشت و نیازهای آنان را چه سیاسی، اقتصادی، فکری و اجتماعی پاسخ می‌داد.

ایکنا ـ امروز که افکار عمومی در شبکه‌های اجتماعی فعال است، چه نسبتی میان سیره پاسخگویی پیامبر(ص) و ضرورت شفافیت در مدیریت‌ها وجود دارد؟

ایشان در خصوص پاسخگویی، بر محور دستورات الهی با مردم رابطه‌ای شفاف داشت و دوگانه نبود. آنچه خداوند به ایشان ابلاغ می‌کرد، بدون کم و زیاد انتقال می‌داد و تبیین می‌کرد که این، معنای شفاف‌سازی‌ است. 

امروز در دنیایی که ما هستیم، مسئولان باید در کارشان نسبت به مردم شفافیت نشان دهند؛ البته این نکته نیز وجود دارد که پاسخگویی نیازمند روش و سبک است و می‌توان از خود قرآن و کلام معصومین(ع) به دست آورد. طبق آیه «وَعِبَادُ الرَّحْمَٰنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا؛ و بندگان رحمان کسانی هستند که روی زمین با آرامش و فروتنی راه می‌روند و هنگامی که نادانان آنان را طرف خطاب قرار می‌دهند، در پاسخشان سخنانی مسالمت‌آمیز می‌گویند» که شیوه و سبک شفافیت نشان داده می‌شود.

به عبارتی، کسانی که در رأس امور اجرایی، فرهنگی و اقتصادی مردم قرار می‌گیرند، حتماً باید به این نکته توجه کنند؛ اگر می‌خواهند شفاف‌سازی کنند، این شفاف‌سازی نیازمند اسلوب و روش است.

ایکنا ـ عدالت‌خواهی در سیره پیامبر(ص) چگونه در سیاست‌گذاری‌های اقتصادی و توزیع منابع ظهور پیدا کرد؟

کار پیامبر(ص) چیست؟ ایشان آمده است تا انسان را بر محور عقل و عدل بنشاند. انسان دو پیامبر دارد؛ پیامبران تکوینی یا عقل و تشریعی یا انبیا از پیغمبر اسلام تا اولاد معصومینش، انسان را بر محور عقلانیت و عدل قرار می‌دهند. خود ائمه(ع) و پیامبر(ص) کسانی هستند که رفتار عاقلانه و عادلانه را به مردم یاد می‌دهند و عدالت‌خواهی را محور کار انسان قرار داده‌اند و این محور را از خودشان شروع کردند؛ به عبارتی، مجریان احکام اسلامی، خود ائمه(ع) هستند. 

ایکنا ـ چه الگویی می‌توان از پیامبر(ص) برای مقابله با فساد و تبعیض در ساختار حکمرانی استخراج کرد؟

پیامبر اسلام(ص) حتی در مواجهه با مخالفان سیاسی خود بسیار متین بود؛ اما به شرطی که آن‌ها توطئه نکنند. کار پیامبر(ص) به دو شکل بود: «رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ» و «أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ»؛ عده‌ای از مسیحیان منطقه نجران بعد از دعوت پیامبر(ص)، اسلام را نپذیرفتند و داستان مباهله مطرح شد. پیامبر(ص) اگر می‌خواست به دیدن آن‌ها برود، با وجود اینکه حکومت تشکیل داده بود، می‌توانست با لشکر خود برود؛ اما با خانواده‌اش رفت و داستان قرار این‌گونه به قسم کشیده شد. پیامبر(ص) به آنان فشار نیاورد.

در ماجرای منافقین که مخالف و فتنه‌گر بودند، داستان مسجد ضرار مطرح شد که دستور داده شد مسجد را خراب کنند. پیامبر(ص) در مقابل کسانی که برای براندازی نظام اسلامی توطئه می‌کنند، قطعاً «اشداء» است و به شدت مقابله می‌کند. امروز جهان اسلام در مقابل کفر به سرکردگی آمریکا و صهیونیست غاصب قرار گرفته و در جمع جهان اسلام، جبهه مقاومت تشکیل شده است. نمونه اعلای آن را می‌توانیم در دوران خودمان ببینیم؛ برای نمونه، دفاع مقدس دوم، ۱۲ روز طول کشید، رژیم صهیونیستی حمله کرد و بسیاری را به خاک و خون کشید. مردم و نظام با محوریت ولایت فقیه ایستادگی کردند.

گاهی شخص سؤال می‌کند و انتقاد دارد که پاسخ داده می‌شود، گاهی کسی با دشمن همکاری و جاسوسی می‌‌کند که وظیفه نظام اسلامی، «اشداء علی الکفار» است؛ البته این پاسخ در هر شکلی که باشد، باید با محوریت قرآن و ائمه معصومین(ع) انجام شود و مسئولان نظام اسلامی خودشان باید در بالاترین محور عبودیت قرار گیرند، مخلص باشند و کار باید خدایی باشد.

ایکنا ـ روایت‌های تاریخی از سبک زندگی پیامبر(ص) چه نسبتی با وضعیت زندگی حکمرانان امروز دارد؟

یکی از این محورها، ساده‌زیستی‌ است. ساده‌زیستی در هر عصری می‌تواند شکل‌های گوناگون به خود بگیرد. برای نمونه، در دوره‌ای امیرالمؤمنین(ع) با پیراهن ساده بود و در دوره‌ای دیگر، امام صادق(ع) بهترین لباس‌ها را می‌پوشید؛ مقتضای پوشیدن لباس این دو نفر فرق داشت. منش شخص باید بر محور عدالت و توزیع براساس عرضه و تقاضا باشد و اختلاف طبقاتی ایجاد نکند و رهبر جامعه با مردم در یک سطح باشد. رابطه ساده‌زیستی با شیک‌بودن و تنوع و از طرف دیگر، با تهاجم فرهنگی از راه‌های ظاهری و باطنی و خودباختگی را به‌دست آورد.

اسلام دین رشد و تکامل است؛ همان محوری که خاتم‌الانبیا تشکیل داد. دستورات خداوند همه انسان‌ها را از غیر خدا آزاد می‌کند و آن‌ها را در مسیر بندگی قرار می‌دهد. بالاترین بندگی، وجود پیامبر(ص) است؛ در نماز، شهادت می‌دهیم که بنده پیامبر هستیم. امامان ما نیز همین‌طور بودند؛ مخلِص و مخلَص.

شعری وجود دارد که علامه جعفری قرائت می‌کرد: «در مکتب عشق پیر و استاد علی‌ست، عالم همه بنده و آزاد، علی‌ست»؛ یعنی اوج کار امام را در این شعر بیان می‌کند. «الناس عبید الدنیا»؛ رهبران آسمانی ما فارغ از این موضوع هستند و در مقام بندگی، نگاهشان به دیگران، پرعاطفه و پرمحبت است. واقعاً اگر جامعه، فرهنگ و تمدن ایده‌آل بخواهیم، باید به سراغ آموزه‌های برخاسته از قرآن و اهل بیت(ع) برویم که می‌توانند دست ما را بگیرند.

ایکنا ـ و سخن پایانی

در پایان باید عرض کنم، هیچ‌کدام از مکاتب بشری چون برخاسته از تفکر بشر هستند، نمی‌توانند انسان را به سعادت و تکامل هدایت کنند؛ بلکه آیین آسمانی اسلام، هر آنچه پیامبران گذشته داشتند، داراست. با آمدن اسلام، آیین‌های گذشته نسخ و هر آنچه از رشد و تکنولوژی محقق می‌شود، در این آیین در قالب پاسخگویی به نیازهای انسان مشهود است. ما وظیفه داریم بر محور قرآن، پیامبر و اهل بیت(ع) باقی بمانیم و نتیجه آن همان سعادتمندی ماست.

وظیفه ماست که بر محور قرآن، پیامبر(ص) و اهل‌ بیت(ع) باقی بمانیم و برای این مسیر به کارشناسان دینی مجرب و عالمان ربانی مراجعه کنیم. بزرگترین متخصصان دینی، اندیشمندان و مجتهدان، کسانی چون مقام معظم رهبری هستند که با نگاه عمیق خود، قرآن را به مردم معرفی می‌کنند.

اسلام دینی پویاست، کهنه‌گرا نیست و سیر قهقرایی ندارد؛ بلکه به نظرات بزرگان و گذشتگان خود احترام می‌گذارد و پاسخگوی نیاز همه مردم، به‌ویژه جوانان در همه عرصه‌هاست. اسلام دینی خشن نیست؛ اما در برابر توطئه سکوت نمی‌کند.

زهراسادات محمدی

انتهای پیام
captcha