در دنیایی که رسانههای غربی هر روز تصویری متفاوت و گاه تحریفشده از اسلام ارائه میدهند و در زمانی که بحرانهایی چون اسلامهراسی، افراطگرایی و مسئله فلسطین به دغدغهای جهانی تبدیل شده است، بیش از هر زمان دیگری سخن از «وحدت اسلامی» شنیده میشود؛ اما آیا این وحدت صرفاً شعاری برای مناسبتهاست یا میتواند به ابزاری واقعی در برابر پروژههای استکباری تبدیل شود؟ هفته وحدت، فرصتی برای بازخوانی این پرسشها و یافتن پاسخی روشن به آنهاست. به همین مناسبت، خبرنگار ایکنا از اصفهان به سراغ حجتالاسلام والمسلمین علی احتشام، امام جمعه موقت کاشان رفته است تا دیدگاههای او را درباره جایگاه وحدت اسلامی در برابر چالشهای جهان معاصر جویا شود؛ گفتوگویی که از نقد اسلامهراسی آغاز شد و تا نقش نسل Z در آینده امت اسلامی ادامه یافت.
اگرچه ممکن است اختلافات داخلی مسلمانان در تشدید بهرهوری دشمن مؤثر باشد، اما اصل ماجرا چیز دیگری است؛ دشمنان اسلام اساساً با تمدن اسلامی مشکل دارند و بدون تردید، این موضوع در ذات استکباری جهانخواران و کسانی نهفته است که دشمنی دیرینه با اسلام و مسلمانان دارند.
آنچه تمدن غرب در منطقه غرب آسیا طراحی کرده، این است که هیچ کشور قدرتمندی که بتواند بر پادگان آمریکا و غرب در منطقه، یعنی رژیم اشغالگر قدس برتری داشته باشد، شکل نگیرد و دیگر کشورهای اسلامی نیز ضعیف نگه داشته شوند. تا این نگرش بر فرهنگ غرب حاکم باشد، چه مسلمانان متحد باشند و چه مختلف، دشمنی غرب پابرجا خواهد بود.
اما آنچه برای ما مسلمانان، بهویژه پیروان انقلاب کبیر اسلامی ایران اهمیت دارد، این است که اولویتهای اصلی در شاخصهای تمدنی خود را فدای اولویتهای درجه دوم و سوم نکنیم. اسلام، دینی است که باید بر مبنای صدق، عدالت و مبارزه با مستکبران نقشآفرینی کند. اگر مسائل فرعی را پررنگ کنیم، از آرمانهای اصلی توحید و عدالت اجتماعی دور میشویم و دست دشمن را برای تسلط بر ملتهای اسلامی و مستضعف باز میکنیم؛ به همین دلیل امام راحل عظیمالشأن، معمار کبیر انقلاب اسلامی بارها تأکید داشتند که رمز پیروزی در «توحید کلمه» و «وحدت کلمه» است. توحید کلمه یعنی ما موحدیم، بر خدا توکل داریم و از احدی نمیترسیم. وحدت کلمه یعنی برای پیروزی در برابر دشمن، باید فرمان الهی «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا» را سرلوحه قرار دهیم.
قطعاً هرچه مسلمانان متحدتر باشند و در فضای مهربانی، چالشهای عقیدتی خود را در قالب بحثهای آزاداندیشی مطرح کنند و تعصبهای فردی و اجتماعی را کنار بگذارند، مستکبران جنایتکار در پیشبرد اهداف خود ناموفق خواهند بود؛ حتی گروهکهای داعشمحور نیز دیگر آنگونه که باید و شاید، حمایت نخواهند شد.
آنچه دشمن اسلام را تقویت میکند، انگشتگذاشتن بر نقاط اختلاف است. آنها از برخی مسلمانان مانند داعش، منافقین، بهاییها و وهابیهای متعصب بهره میبرند تا انرژی جوامع اسلامی تحلیل رود؛ کاری که دشمن باید با هزینههای گزاف انجام دهد، متأسفانه از درون گروههایی از مسلمانان انجام میشود.
از صدر اسلام تاکنون، همواره گروههای منحرفی وجود داشتهاند که خاری در چشم اسلام ناب محمدی(ص) بودهاند؛ بنابراین اگر جامعه اسلامی آرمان خود را «جامعهای توحیدی و عدالتمحور» تعریف کرده است، باید همواره صدای وحدت و انسجام را طنینانداز کند. همانگونه که رهبر معظم انقلاب تأکید دارند، «اتحاد و انسجام مقدس» باید در مقابل بیگانگان و غیرخودیها نمایان شود.
رهبران کشورهای اسلامی به سه دسته تقسیم میشوند؛ گروه اول، کسانی که آلت دست و ابزار تحکیم قدرت مستکبران و جهانخواران هستند؛ از اینها هیچ انتظاری نمیرود، حتی در موضوعاتی چون غزه که دو سال است مردمش با گرسنگی، تشنگی و نسلکشی مواجهاند، نهتنها اقدامی برای وحدت نمیکنند، بلکه گاهی دشمن را تشجیع و تحریک هم میکنند تا با گروههای مقاومت درگیر شود.
گروه دوم، رهبران معدودی که حتی ممکن است اسلامی هم تعریف نشوند، مثل رئیسجمهور ونزوئلا، نیکلاس مادورو؛ او با اینکه مسلمان نیست، اما در دفاع از فلسطین و مقابله با مستکبران، پیشقدمتر از بسیاری از رهبران کشورهای اسلامی عمل کرده است.
گروه سوم، بیشترین رهبران جهان اسلام در این دسته قرار میگیرند. آنها اگر با فشارهای اجتماعی و سرمایه اجتماعی ملتهایشان روبهرو شوند، گاه حاضر به اقدامات وحدتمحور میشوند. نمونهاش دولت پاکستان است که بهدلیل ظرفیت مردمی خود، در دفاع از فلسطین عملکردی بهتر از بعضی کشورهای دیگر داشته است.
وظیفه کشورهایی چون جمهوری اسلامی این است که ظرفیتهای این گروه سوم را با اتکا به ملتها و سرمایه اجتماعی ملی تقویت کنند تا زمینهساز تمدن واحد اسلامی شوند، وگرنه از دسته اول که دستنشانده استکبار و صهیونیسم هستند، هیچ انتظاری برای وحدت وجود ندارد.
اگر امام راحل عظیمالشأن فاصله میان دو روایت تولد پیامبر(ص) در میان اهل سنت و شیعه را هفته وحدت نامید، قطعاً مقصودشان توجه به ملتها بود، نه دولتهای خائن و وابسته. این هفته فرصتی برای افزایش سرمایه اجتماعی امت اسلامی است.
همانگونه که سیدجمالالدین اسدآبادی در پی اتحاد ملتهای مسلمان بود، اگر بتوانیم از هفته وحدت برای تقویت انسجام مردمی استفاده کنیم، ثمرات بسیاری خواهد داشت. امروز در آمریکا، اروپا و استرالیا، حتی در کشورهایی که اکثریت مسلمان نیستند، ملتها بهدلیل جنایات صهیونیستها در برابر وجدان خود از فلسطین دفاع میکنند.
وقتی ملتها در هفته وحدت منسجم شوند، در درازمدت دولتها نیز ناچار به همراهی خواهند شد. نمونهاش بعضی کشورهای اروپایی هستند که اخیراً بهدنبال به رسمیت شناختن کشور فلسطین برآمدهاند. دلیل این اقدام، بیداری ملتهاست؛ حتی در آمریکا، نظرسنجیها نشان میدهد بیش از ۵۰ درصد جوانان معتقدند که راهحل پایاندادن به جنایات صهیونیستها، محو رژیم اشغالگر است. این همان ظرفیتی است که هفته وحدت میتواند به آن جهت بدهد.
آنچه امروز برای ما مهم است، بیداری نسل Z است. برای آگاهیبخشی به این نسل، چه در داخل کشور و چه در عرصه بینالملل، باید فرآوردههای جدید ارائه کرد. وقتی جوانی عراقی میتواند با پویش «فاروق» در فضای مجازی بر کشورهای دیگر تأثیر بگذارد، چرا رسانههای رسمی ما، بهویژه رسانههای ارزشمحوری چون ایکنا نتوانند هم برای انسجام ملی و همچنین برای وحدت و اتحاد امت اسلامی در سطح بینالمللی از این ظرفیت استفاده کنند؟
زهراسادات محمدی
انتهای پیام