کد خبر: 4316368
تاریخ انتشار : ۲۱ آبان ۱۴۰۴ - ۱۳:۰۴
آیت‌الله العظمی مظاهری:

اقامه حق و دفع باطل؛ فلسفه حکومت و حکمرانی علوی

آیت‌الله العظمی مظاهری در پیامی به اختتامیه کنگره بین‌المللی «نهج‌البلاغه و حکمرانی علوی» با بیان اینکه فلسفه حکومت و حکمرانی علوی در دو اصل اصیل «اقامه حق» و «دفع باطل» خلاصه می‌شود، گفت: کتاب شریف نهج‌البلاغه سند جامع و جاودانی است که منشور حکمرانی علوی به‌شمار می‌آید.

آیت‌الله مظاهریبه گزارش ایکنا از اصفهان، آیت‌الله‌ العظمی حسین مظاهری، زعیم حوزه علمیه اصفهان به اختتامیه کنگره بین‌المللی «نهج‌البلاغه و حکمرانی علوی» که امروز، 21 آبان‌ماه در سالن همایش‌های بین‌المللی اصفهان در حال برگزاری است، پیامی صادر کرد. متن این پیام به شرح زیر است:

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ

قال امیرالمؤمنین و امام المتقین علیه افضل صلوات المصلین: «وَاللَّهِ لَهِيَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ إِمْرَتِكُمْ إِلَّا أَنْ أُقِيمَ حَقّاً أَوْ أَدْفَعَ بَاطِلًا.»

فلسفه حکومت و حکمرانی علوی در دو اصل اصیل «اقامه حق» و «دفع باطل» خلاصه می‌شود و در سایه این آرمان متعالی است که سایر وظایف و رسالت‌های حکومت، سامان می‌پذیرد. حق و باطل در نگاه امیرالمؤمنین(ع) دو مسیر متفاوت و متضاد است که یکی راه روشن دستیابی به سعادت جاودان است و دیگری راه تاریک منتهی به شقاوت دامن‌گیر: «فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ أَوْضَحَ لَكُمْ سَبِيلَ الْحَقِّ وَ أَنَارَ طُرُقَهُ، فَشِقْوَةٌ لَازِمَةٌ أَوْ سَعَادَةٌ دَائِمَةٌ

آن زمان که شخص شخیص آن حضرت نیز با اصرار و حضور مردم، حکومت و امارت را پذیرفت، به تصریح خود آن بزرگوار با هدف مقابله با‌ مصداق بارز باطل، یعنی بیداد ستمگران و اقامه حق، یعنی ستاندن داد ستمدیدگان بود، وگرنه دنیا و امارت آن در چشم تیزبین مولا، از آب بینی بزغاله‌ای، بی‌ارزش‌تر و فرومایه‌تر می‌نمود: «أَمَا وَالَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِيَامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى الْعُلَمَاءِ أَلَّا يُقَارُّوا عَلَى كِظَّةِ ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ لَأَلْقَيْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا وَ لَسَقَيْتُ آخِرَهَا بِكَأْسِ أَوَّلِهَا وَ لَأَلْفَيْتُمْ دُنْيَاكُمْ هَذِهِ أَزْهَدَ عِنْدِي مِنْ عَفْطَةِ عَنْزٍ

آن حضرت در این زمینه، خداوند متعال را به شهادت می‌گیرد که آنچه در حکومت خود انجام داده‌، نه به سبب رغبت و رقابت و مسابقه در قدرت و نه به‌منظور به چنگ آوردن متاع دنیای دون، بلکه با هدف متعالی بازگرداندن آثار تغییریافته دین و اصلاح بلاد و امنیت و آسودگی مظلومان از عباد و اجرای حدود تعطیل‌شده الهی و خلاصه، احیای حق و عدالت و اماته و ابطال باطل بوده است: «اللَّهُمَّ إِنَّكَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ يَكُنِ الَّذِي كَانَ مِنَّا مُنَافَسَةً فِي سُلْطَانٍ وَ لَا الْتِمَاسَ شَيْءٍ مِنْ فُضُولِ الْحُطَامِ، وَ لَكِنْ لِنَرِدَ الْمَعَالِمَ مِنْ دِينِكَ وَ نُظْهِرَ الْإِصْلَاحَ فِي بِلَادِكَ، فَيَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِكَ وَ تُقَامَ الْمُعَطَّلَةُ مِنْ حُدُودِكَ

حکومت و حکمرانی علوی که در دورانی کوتاه و در عین حال، بسیار پرفراز و نشیب به منصه ظهور درآمد، نه فقط یک نمونه شاخص تاریخی از اقامه حق و دفع باطل و طرازی روشن از عدالت‌گستری، تدبیرگرایی و محوریت اخلاق و معنویت در حکومت‌داری است، بلکه قطعاً سرمشقی راهگشا برای همه سیاستمداران و کارگزاران حکومتی به‌شمار می‌رود و همواره الهام‌بخش مصلحان و حکمرانانی است که دل در گرو آرمان‌های انسانی و ارزش‌های اخلاقی دارند.

کتاب شریف نهج‌البلاغه که بی‌تردید در کنار قرآن کریم، راه روشن هدایت است، فقط نهج تقوا، معنویت و اخلاق نیست، بلکه نهج حکومت و سیاست نیز هست و سند جامع و جاودانی است که منشور حکمرانی علوی به‌شمار می‌آید.

در این کتاب مقدس، همه اصول و شاخص‌های یک حکمرانی شایسته و حکومت پایدار، به بهترین وجه بیان و علاوه بر تبیین ارزش‌ها و زیربناهای سیاست و حکومت، روش‌ها و ابزارهای حکمرانی نیز تعیین شده و از این نظر، آشنایی همه کارگزاران حکومتی و فعالان در عرصه سیاست با این صحیفه انسان‌ساز و جامعه‌پرداز و التزام نظری و عملی به تعالیم و آموزه‌های حیات‌بخش آن، حقاً لازم و ضروری است.

در این کتاب پرارج و به‌ویژه در عهدنامه مالک اشتر که سند ماندگار حکومتی و منشور پرافتخار سیاسی اسلام است، هم اصول مربوط به حقوق ملت و هم تکالیف حکومت و وظایف مسئولان حکومتی به‌روشنی تبیین و همه آنچه در این زمینه‌ها لازم است، به‌خوبی بیان می‌شود.

در این مجال کوتاه صرفاً به پنج نکته مهم در این خصوص اشاره می‌شود:

۱) امام امیرالمؤمنین(ع) مأموریت و مسئولیت اصلی حکومت و رئوس برنامه‌های آن را در چهار عرصه (اقتصاد، امنیت، اصلاح امور مردم و سازندگی کشور) معین فرموده و در جملات آغازین عهدنامه با روشن‌کردن این خط‌مشی کلی، در حقیقت، مسیر مطالبات مردم از حکومت را نیز مشخص می‌کند: «هَذَا مَا أَمَرَ بِهِ عَبْدُ اللهِ عَلِيٌّ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ مَالِكَ بْنَ الْحَارِثِ الْأَشْتَرَ فِي عَهْدِهِ إِلَيْهِ حِينَ وَلَّاهُ مِصْرَ جِبَايَةَ خَرَاجِهَا وَ جِهَادَ عَدُوِّهَا وَ اسْتِصْلَاحَ أَهْلِهَا وَ عِمَارَةَ بِلَادِهَا.»

۲) عدالت یکی از ارکان مهم و برجسته حکمرانی علوی است، تا آنجا که باید گفت، نام و یاد مبارک علی(ع) با عدالت، عدالت‌خواهی و عدالت‌ورزی پیوندی ناگسستنی یافته است. علی(ع) صدای رسای عدالت در تاریخ انسانیت است و تمام زندگی و توش و توان خود را در راه عدالت مصروف داشته است.

از دیدگاه آن حضرت، کسانی می‌توانند به عدالت در حکومت و سیاست پایبند باشند و با تبعیض مبارزه کنند که ابتدا عدالت را در خود محقق کرده باشند و عدالت، لقلقه زبان آنان نباشد: «أَلْزَمَ نَفْسَهُ الْعَدْلَ فَكَانَ أَوَّلَ عَدْلِهِ نَفْيُ الْهَوَى عَنْ نَفْسِهِ، يَصِفُ الْحَقَّ وَ يَعْمَلُ بِهِ.»

۳) در حکمرانی علوی، کارگزاران حکومتی نه‌تنها از روحیه استکباری و قدرت‌مداری، برحذر داشته شده‌اند و آن حضرت سه پیامد منفی این روحیه مذموم را که «فساد روحانی»، «تزلزل ایمان» و «فراهم‌شدن زمینه دگرگونی حکومت» است، هشدار داده‌: «وَ لَا تَقُولَنَّ إِنِّي مُؤَمَّرٌ آمُرُ فَأُطَاعُ، فَإِنَّ ذَلِكَ إِدْغَالٌ فِي الْقَلْبِ وَ مَنْهَكَةٌ لِلدِّينِ وَ تَقَرُّبٌ مِنَ الْغِيَرِ»، بلکه دولت و حکومت علوی، حکمرانی رحمت، محبت و لطف بر مردم معرفی می‌شود: «وَ أَشْعِرْ قَلْبَكَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِيَّةِ وَ الْمَحَبَّةَ لَهُمْ وَ اللُّطْفَ بِهِمْ، وَ لَا تَكُونَنَّ عَلَيْهِمْ سُبُعاً ضَارِياً تَغْتَنِمُ أَكْلَهُمْ، فَإِنَّهُمْ صِنْفَانِ: إِمَّا أَخٌ لَكَ فِي الدِّينِ وَ إِمَّا نَظِيرٌ لَكَ فِي الْخَلْقِ.»

۴) حکمرانی علوی، عرصه خدمت بی‌منت به ملت و بزرگ‌نشمردن خدمت و پرهیز از تخلف وعده است: «وَإِيَّاکَ وَالْمَنَّ عَلَى رَعِيَّتِکَ بِإِحْسَانِکَ، أَوِ التَّزَيُّدَ فِيمَا کَانَ مِنْ فِعْلِکَ، أَوْ أَنْ تَعِدَهُمْ فَتُتْبِعَ مَوْعِدَکَ بِخُلْفِکَ، فَإِنَّ الْمَنَّ يُبْطِلُ الاِْحْسَانَ، وَالتَّزَيُّدَ يَذْهَبُ بِنُورِ الْحَقِّ، وَالْخُلْفَ يُوجِبُ الْمَقْتَ عِنْدَ اللهِ وَالنَّاسِ؛ قَالَ اللهُ تَعَالَى: «کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللهِ أَنْ تَقُولُوا ما لاَ تَفْعَلُونَ» و به‌ویژه مراعات طبقات ضعیف مردم و اقشار آسیب‌پذیر که باید همواره مورد توجه خاص باشند: «اللهَ اللهَ فِي الطَّبَقَةِ السُّفْلَى مِنَ الَّذِينَ لاَ حِيلَةَ لَهُمْ، مِنَ الْمَسَاکِينِ وَالْمُحْتَاجِينَ وَأَهْلِ الْبُؤْسَى وَ الزَّمْنَى، فَإِنَّ فِي هَذِهِ الطَّبَقَةِ قَانِعاً وَمُعْتَرّاً

۵) حکومت و سیاست علوی مبتنی بر توجه و تمرکز بر اصول و مسائل اساسی و دارای اولویت قطعی و پرهیز از مسائل فرعی و حاشیه‌ای از یک سو و انتخاب و گزینش شایستگان و عقب‌راندن و کنارنهادن فرومایگان از سوی دیگر است و البته روشن است که این فقط شایستگان هستند که قدرت تمسک و تمرکز بر مسائل اساسی کشور را دارند و این فرومایگان هستند که همواره سرگرم حاشیه‌ها و فرونهادن اولویت‌ها هستند. امیرمؤمنان(ع) با صراحت می‌فرماید: «يُستدَلُّ على إدبارِ الدُّوَلِ بأربَعٍ: تَضييعِ الاُصولِ و التمسُّكِ بالفروعِ  و تَقديمِ الأراذلِ و تأخيرِ الأفاضِلِ

باری، این‌ها نکات برجسته حکمرانی علوی است که سرمشق و الهام‌بخش همه کارگزاران حکومت دینی و سیاستمداران است. امید است خداوند سبحان توفیق درک این تعالیم حیات‌بخش و عمل و التزام به آن را به همه فعالان در عرصه حکومت و سیاست عنایت فرماید.

از همه متصدیان محترم برگزاری این کنگره صمیمانه قدردانی و تشکر می‌کنم و نیز مقدم میهمانان عزیز را گرامی می‌دارم و اظهار امیدواری می‌کنم که این کنگره به اهداف عالیه خود نائل آید. ان‌شاءالله تعالی.

والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته.

حسين المظاهرى

20 جمادی‌الاولی 1447

20 آبان 1404»

انتهای پیام
دبیر:
محبوبه فرهنگ
captcha