محمدعلی بصیری، عضو هیئت علمی گروه روابط بینالملل دانشگاه اصفهان، در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، درباره تأثیر بحران کرونا بر اقتصاد و سیاست بینالملل، اظهار کرد: کرونا چه طبیعی و ناشی از جهش ویروس در نتیجه فشار انسان بر محیطزیست باشد و چه ساخته لابراتوارهای انسانی، چنانکه چین آمریکا را متهم به این کار میکند و آمریکا متقابلاً این اتهام را به چین میزند، در هر صورت به پدیدهای تبدیل شده که در قرن گذشته بیسابقه بوده است. در گذشته، آندمیهایی وجود داشت که یک قاره یا نیمی از کشورها را دربر میگرفت، ولی امروز ویروس کرونا تمام کره زمین را بدون استثنا دربر گرفته؛ بنابراین آثاری که به جا میگذارد، بسیار متفاوت از مسائل گذشته است.
وی افزود: جهانشمول شدن این ویروس به گونهای است که تاکنون هیچ کشور یا سازمانی نتوانسته راهحل اساسی برای این بحران پیدا کند، بنابراین پیشبینیهایی که براساس آن گفته میشود با گرم شدن هوا ویروس نیز مهار خواهد شد، بیشتر نوعی فرضیه است، چون به لحاظ علمی امکان دارد نیمه شمالی کره زمین گرم شود، ولی در نیمه جنوبی که هوا سرد میشود، ویروس در آنجا تکثیر شده و ادامه پیدا کند و سپس در پاییز، دوباره به نیمه شمالی منتقل شود. بنابراین آثار آن را بیشتر باید به صورت بلندمدت در نظر گرفت تا کوتاهمدت.
کرونا اقتصاد جهانی را کوچکتر میکند
عضو هیئت علمی گروه روابط بینالملل دانشگاه اصفهان با بیان اینکه تداوم بحران کرونا در کوتاهمدت آثار سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به جا میگذارد، ادامه داد: در بعد اقتصادی، با توجه به تعطیل شدن بخش عمدهای از شرکتها، کارخانجات و مراکز اصلی تولید و حملونقل به غیر از بخشهای غذا و دارو، به مدت سه ماه یعنی یک چهارم سال، تولید در کشورهای شمال و جنوب متوقف شده که به معنای توقف یک چهارم درآمد، قدرت خرید و رشد است.
وی افزود: در واقع، اقتصاد در سال جاری یک چهارم کوچکتر از اقتصاد در سال گذشته خواهد بود، اگر این بحران سه ماه ادامه پیدا کند، ولی چنانچه طول مدت آن بیشتر باشد، به تبع آن کوچک شدن اقتصاد تشدید شده و در نتیجه به لحاظ اقتصادی، رشد جهانی نصف یا حتی کمتر میشود. معنای آن این است که قدرت خرید هفت میلیارد جمعیت کره زمین و ذخایر کاهش پیدا میکند، بیکاری و گرانی افزایش یافته و به تبع آن، از هم گسیختگیهای اقتصادی به صورت اعتصاب، شورش، کودتا، جنگ داخلی و حتی جنگ منطقهای را رقم میزند؛ نظیر آنچه بحران دهه ۱۹۳۰ در اقتصاد رقم زد و جریانهای افراطی تندرو مثل فاشیسم و نازیسم را بر خواست عمومی سوار کرد و این جریانها، جنگ جهانی دوم را به وجود آوردند.
بصیری اضافه کرد: به لحاظ سیاسی، طول مدت بحران را سه ماه در نظر بگیریم یا بیشتر، تمام دولتهای شمال و جنوب را زیر ذرهبین و آزمایش میبرد؛ به این صورت که دعوای دولت دموکراتیک یا دیکتاتوری و گروهی یا طبقهای، با این بحران به حاشیه میرود و بیشتر دولتی در منصه آزمایش و بررسی خواهد بود که کارآمد باشد. به این معنا که چه در شمال و چه در جنوب، دولتهایی به لحاظ سیاسی از این بحران سرافراز بیرون میآیند که بتوانند آن را با حداقل خسارت انسانی و مالی مدیریت کرده و آثار اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ناشی از بحران را پیشبینی و برای آن برنامهریزی کرده باشند. بخش عمده دولتها در شمال و جنوب، یا بحران را ساده گرفتهاند، یا برنامه سازمانیافتهای برای مقابله با آن نداشته و گرفتاریهای بیش از حدی برای آنها ایجاد شده است و احتمال دارد اگر این روند شش ماه طول بکشد، بسیاری از این دولتها چه در پروسه انتخابات و چه در پروسههای براندازی، شورش و ناآرامی ساقط شوند.
کرونا باعث محدود شدن ارتباطات فیزیکی میشود
وی درباره آثار اجتماعی بحران کرونا، گفت: در آینده، ارتباط درونی و بینالمللی در دولتها به صورت فیزیکی، به روال گذشته پیش نخواهد رفت. یعنی بسیاری از جابجاییهایی که در بحث جهانی شدن، کاهش مرزهای جغرافیایی و برداشتن ویزا مثل حوزه شنگن وجود دارد، تماما تغییر میکند. در آینده، مرزها دوباره مستحکم شده، رفتوآمدها بیش از حد کنترل میشود، ویزاها دوباره برمیگردد و جابجایی فیزیکی در قالب ارتباطات تجاری، ورزشی، دیپلماتیک، توریستی و ... مثل گذشته وجود نخواهد داشت. این آثار در حوزههای داخلی میان استانها و شهرستانها، در حوزههای بینالمللی میان دولتها و در حوزههای کلانتر میان قارهها بروز خواهد کرد و کشورها قوانین جدیدی وضع میکنند که با گذشته متفاوت خواهد بود.
عضو هیئت علمی گروه روابط بینالملل دانشگاه اصفهان با بیان اینکه بحران کرونا به لحاظ فرهنگی آثار غیر قابل انکاری در دو سطح داخلی و بینالمللی به بار خواهد آورد، گفت: با وجود این پدیده، تفکر جهانی شدن فرهنگ، ارزش و هنجار به هم میریزد، واگراییها نسبت به ارزشهای کلان لیبرال دموکراسی بیشتر میشود و به دنبال ارزشهای فرهنگی، مباحث علمی و معرفتی نیز تحت تاثیر قرار میگیرد، یعنی بسیاری از مباحث معرفتی در مورد خدا، انسان، خلقت و خیر و شر را متاثر می کند، مثل پدیدههای بعد از رنسانس که متفکران و فلاسفه را تحت تاثیر قرار داد. کما اینکه در حال حاضر، این دیالوگها و گفتمانها در شبکههای اجتماعی به صورت گسترده شروع شده است و بسیاری از مباحثی که جنبه خرافی، محلی و حتی قداست داشته، زیر سؤال رفته، به گونهای که متولیان آنها نمیتوانند این مسائل را مهار کرده و به درستی توجیه کنند.
وی تصریح کرد: کرونا سه ماه طول بکشد یا بیشتر، بعد از آن شاهد تغییرات بنیادین و غیر قابل انکار در حوزههای سیاست، اقتصاد، ارتباطات اجتماعی، فرهنگ و فلسفه خواهیم بود که دنیای دیگری را با تحولات تلخ و شیرین و بعضا خطرناک رقم خواهد زد.
کرونا جهانیشدن در دنیای مجازی را تسریع میکند
بصیری در پاسخ به این سؤال که آیا کرونا میتواند باعث شکست پروسه یا پروژه جهانی شدن شود، گفت: نمیتوان گفت در نتیجه بحران کرونا، جهانی شدن شکست خواهد خورد. به هر حال جهانی شدن، طرح یا روندی است که قدرتمندانه به پیش میرود، ولی آن مدینه فاضله یا آرمانشهری که خیلیها ترسیم کرده و معتقد بودند به سرعت تحقق پیدا میکند، به لحاظ مادی و فیزیکی با موانع جدی روبرو میشود. جهانی شدن چه در قالب پروسه و چه در قالب پروژه، اکنون در دنیای مجازی شکل گرفته است و افراد بسیاری از نیازهای مادیشان را از این طریق پیش میبرند؛ مثل تجارت الکترونیک، خرید و فروش و آموزش. در واقع با وجود بحران کرونا، جهانی شدن در دنیای مجازی تسریع و تقویت میشود و این فضا را کارآمدتر، کم هزینهتر و سالمتر جلوه میدهد؛ ولی جهانی شدن خارج از ارتباطات مجازی و در دنیای حقیقی خیلی تحت تأثیر قرار میگیرد و اصلاً شاید بسیاری از گامهایی که در این زمینه برداشته شده، متوقف یا برگردانده شود.
وی در پاسخ به این سؤال که از آغاز شیوع ویروس کرونا در جهان تاکنون، کدام دولت در مهار و کنترل این بیماری کارآمدتر بوده است، بیان کرد: ما در مرحله گذار هستیم و هنوز نمیتوان قضاوت نهایی در این خصوص داشت. امروز بسیاری از دولتها درباره کارآمدی خود در این بحران، جنبه تبلیغاتی را نشان میدهند. هنوز در پروسه بحران و اوج درگیری هستیم، بنابراین قضاوت در مورد خروجی عملکرد دولتها زود است. باید زمان بگذرد و بعد از مهار این بحران است که آمار و ارقام رسمی، هزینههای اقتصادی، میزان تلفات، به هم ریختگیها و کاهش ذخایر و رشد و توسعه خودش را نشان میدهد و شفاف و قابل مقایسه میشود؛ آن وقت است که میتوان قضاوت کرد کدام دولت کارآمدتر بوده، در واقع بهترین ملاک این است که ببینیم بعد از این بحران، کدام کشور کمتر متزلزل، آشوبزده، فقیرتر و دچار رکود شده است.
عضو هیئت علمی گروه روابط بینالملل دانشگاه اصفهان در پاسخ به این سؤال که تئوری حمله بیولوژیکی بودن ویروس کرونا از سوی آمریکا علیه چین یا بالعکس، چقدر میتواند واقعیت داشته باشد و آیا شواهد و اسنادی یرای آن وجود دارد، اظهار کرد: این تئوری هنوز در حد فرضیه است، چین استدلالهایی دارد و براساس آن، آمریکا را متهم میکند و متقابلاً آمریکا بر مبنای یکسری استدلالها، در این خصوص به چین اتهام میزند. از طرف دیگر، له و علیه این دو، برخی کشورها، صاحبنظران و اندیشمندان اظهار نظر کردهاند. دیدگاه سومی نیز وجود دارد که میگوید این بحران در نتیجه جهش ویروس و فشار انسان به طبیعت شکل گرفته است. تاکنون این دیدگاه سوم بیشتر مورد اقبال قرار گرفته و تقریبا کشورها آن را پذیرفتهاند، به این صورت که بیولوژیستها میگویند کره زمین مثل یک موجود زنده است و به دلیل فشار بیش از حد انسان به منابع آن در آب و خاک و جنگل و دریا و تخریب این منابع، این موجود زنده از خودش عکسالعمل دفاعی نشان میدهد که از جمله آنها، این جهش ویروسی است تا انسان را مهار کند و به عقب براند.
وی افزود: هنوز مجامع، اندیشمندان و لابراتوارهای بیطرف به صورت مستند ثابت نکردهاند که کرونا، جنگ بیولوژیک محسوب میشود. باید منتظر ماند و ببینیم که تحقیقات نهایی کدام نظریه را تأیید میکند.
انتهای پیام