حجتالاسلام محمد سلطانی، عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، درباره حقوق حیوانات از منظر شریعت اسلام، اظهار کرد: باید به این نکته دقت کنیم که انسان سیطره و چیرگی خاصی نسبت به دیگر آفریدههای خداوند و حتی بدن خودش ندارد. در واقع، مجموعه آنچه خداوند بر روی زمین آفریده و حتی جسم انسان، بهعنوان یک امانت در اختیار وی قرار داده شده است. بنابراین، انسان نمیتواند به جسمش آسیب برساند. برخی از فقهای شیعه نظیر مرحوم آیتالله خویی به صراحت بیان میکنند که کسی حق ندارد عضوی از اعضای بدنش را بفروشد، چون مالک اعضای بدن خود نیست. چیزی را میتوان فروخت که مالک آن بود و وقتی مالک چیزی نیستیم و به امانت در اختیار ما قرار داده شده است تا از آن استفاده کنیم، خرید و فروش آن صحت ندارد.
وی افزود: درباره حیوانات نیز این موضوع صادق است و ما نمیتوانیم خود را مالک و صاحب آنها بشماریم، همانطور که نمیتوانیم خود را مالک مجموعه محیطزیست کره زمین بدانیم. وقتی مالک اصلی را خداوند و خود را میهمانی بر سر این سفره دانستیم، قطعاً در برخورد با حیوانات، به گونه دیگری عمل میکنیم. هر گونه تصرف جاهلانه و غیرخردمندانه و مغایر با عقل در محیطزیست و بهویژه درباره حیوانات، نادرست است. بنابراین، کشتن یک حیوان بدون اینکه ثمره و ضرورتی داشته باشد، حتی حیواناتی که به نظر ما موذی هستند، ناشایست است. همه این حیوانات جان دارند و جان شیرین خوش است، این جان را خداوند به آنها عطا کرده و ما حق نداریم جانشان را از آنها بگیریم. ممکن است برای زندگی ما زیانبخش و با ما ناسازگار باشند، ولی در جایگاه خودشان زندگی میکنند و ما حق کشتن آنها را نداریم.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان تصریح کرد: تنها موردی که در شریعت اسلام به انسان اجازه داده شده تا جان حیوانی را بگیرد، ذبح بعضی از حیواناتی است که انسان از گوشت آنها استفاده میکند. این حیوانات بسیار محدود و معدود هستند و فقط در مواردی که استفاده از گوشت آنها بهعنوان غذا لازم و ضروری است، ذبح این حیوانات مجوز شرعی دارد. در فقه ما آمده که حتی اگر کسی حیوان حلالگوشتی را از روی تفریح و سرگرمی شکار کند، فعل حرامی مرتکب شده و سفری که برای این کار انجام داده، سفر حرام محسوب میشود، چون به صرف تفریح و سرگرمی دست به این کار زده است.
وی اضافه کرد: فرد مؤمن وقتی میخواهد حیوانی را برای تغذیه خودش و دیگر انسانها ذبح کند، باید نام خدا را بر زبان آورد، گفتن نام خدا در واقع اشاره به این است که این کار با مجوز الهی انجام میشود، انسان مالک جان این حیوان نیست و حق ندارد جانش را بگیرد، مگر اینکه خداوند اجازه داده باشد که در این مورد خاص، اجازه داده است و انسان به نام او این کار را انجام میدهد. اگر خداوند مجوز ذبح را صادر نمیکرد، ما حق نداشتیم جان حیوانات را حتی برای تغذیه خودمان بگیریم. ذبح نیز باید با شرایطی انجام شود؛ اینکه حیوان آزردهخاطر و زجرکش نشود، ذبح آن در مقابل حیوان دیگری صورت نگیرد، تشنه نباشد، حالت مادر و فرزندی رعایت شود و موارد دیگر که نشان میدهد در شریعت اسلامی، حیوانات کاملاً ذیشعور قلمداد شدهاند و انسان حق ندارد به عواطف و احساسات آنها ضربه بزند. حتی در بعضی از موارد، حیوانات ریزتر و جزئیتر نیز مود توجه شریعت اسلام بودهاند. در روایات نبوی آمده است که انسان مسلمان نباید در آب روان پیشاب کند، چون حیواناتی در این آب روان ساکن هستند که چه بسا چشم انسان آنها را نمیبیند، ولی از این کردار آزرده میشوند. بنابراین، یک انسان مسلمان نه تنها حق ندارد جان انسان دیگری را بگیرد، بلکه نباید جان هیچ جانداری از جمله حیوانات را بستاند و آنها را آزردهخاطر کند.
حجتالاسلام سلطانی بیان کرد: امروز موضوع محیطزیست در همه کشورها و نظامهای سیاسی مطرح است، ولی امکان دارد برخی افراد اولویتهای دیگری در نظر داشته باشند، برای مثال، در بعضی از کلانشهرها با پدیده آلودگی هوا مواجهیم که جان انسانها و حیوانات را به خطر میاندازد. همانطور که همه میدانیم، استفاده از سوختهای غیرمجاز مثل مازوت موجب میشود که آلودگی هوای شدیدی در کلانشهرها وجود داشته باشد، ولی سؤال این است که چرا با وجود آگاهی از علت این مسئله، باز هم شاهد تداوم این پدیده هستیم؟ در پاسخ میتوان گفت، برخی مسئولان برای مسائل دیگری اولویت قائل هستند، ولی چه اولویتی بالاتر از جان انسانها و حتی جان حیوانات وجود دارد؟
وی افزود: امیرالمؤمنین(ع) در جریان سفری بهمنظور مقابله با لشکر معاویه، به نیزار بزرگی در سرزمین عراق رسیدند که اگر میخواستند آن را دور بزنند، سه روز بیشتر طول میکشید تا به مقصد برسند. یکی از فرماندهان پیشنهاد داد که با توجه به خشک بودن نیزار، آن را آتش بزنیم و از میانه نیزار سوخته طی طریق کنیم تا زودتر به مقصد برسیم و تدارکات کمتری مصرف شود، ولی امیرالمؤمنین(ع) این پیشنهاد را نپذیرفت، چون معتقد بود در این نیزار، دهها و صدها حیوان از انواع مختلف سکونت میکنند و اگر نیزار آتش زده شود، همه آنها از بین میروند و ایشان به خود اجازه نمیداد که برای دستیابی به مسیر نزدیکتر، چنین کاری انجام دهد. در دین و فرهنگ ما، جان انسان و همه جانداران حرمت دارد، ولی متأسفانه برخی اولویتهای دیگری در نظر دارند و پاسخگو نیز نیستند که چه اولویتی بالاتر از حفظ جان انسانها و جانداران وجود دارد که با هوای آلوده و محصولات کشاورزی ناسالم مواجهیم و محیطزیست ما به شدت در خطر است؟
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان در پاسخ به این سؤال که موضع فقه اسلامی در قبال عقیمسازی حیوانات بهمنظور کنترل جمعیت آنها چیست، اظهار کرد: با توجه به اینکه انسان بر جان خود و مخلوقات الهی سیطره و چیرگی ندارد، هر گونه دخل و تصرف در زندگی طبیعی حیوانات از جانب وی، نادرست و نابخردانه است، این کار به ضرر محیطزیست و خود ما انسانها تمام میشود و تجربه تاریخی نیز همین را نشان داده است. گزارش معروفی درباره قتل عام گنجشکها در چین وجود دارد، مبنی بر اینکه در زمان مائو دستوری صادر و کشاورزان به کشتن گنجشکها تشویق میشوند، تا این پرندهها نتوانند دانههای خوراکی را مصرف کنند و دانههای بیشتری برای انسانها باقی بماند، ولی این دخل و تصرف به زیان محیطزیست و کشاورزی این کشور تمام شد، چون انسانها ابعاد و جنبههای مختلف این موضوع را در نظر نمیگیرند، حیوانی را عقیم میکنند یا میکشند، ولی توجه نمیکنند که اگر از جمعیت حیوانی کم شود، به جمعیت چه حیوان دیگری افزوده میشود.
وی ادامه داد: وقتی انسان در هرم غذایی طبیعی دست میبرد و یکی از بخشهای آن را حذف میکند، قطعاً به تعداد حیوان دیگری افزوده میشود و دردسر جدیدی پیش میآید. بنابراین، دخل و تصرف انسان در زندگی طبیعی حیوانات باید به حداقل برسد، قطعاً عقیمسازی حیوانات کار درستی نیست و ما نباید حق زادوولد را از حیوانی سلب کنیم. فرض کنیم در جهان، نوع دیگری از جانداران با هوش بیشتر وجود داشتند و ما انسانها مثل حیوانات تحت سیطره آنها بودیم، آن وقت نسبت به عقیمسازی چه برداشتی داشتیم؟ قرآن کریم یکی از کارهای شیطان را تشویق انسانها به تغییر و دخل و تصرف در خلقت الهی میداند و قطعاً دخل و تصرف انسان در هرم طبیعی زندگی حیوانات، اثر منفی خود را بروز خواهد داد.
حجتالاسلام سلطانی تأکید کرد: از طرف دیگر، اگر باعث شویم حیوانات از حالت طبیعی خودشان خارج شوند، مثل تغذیه مداوم بعضی از حیوانات به جای اینکه آنها خودشان به جستوجوی غذا در طبیعت بپردازند، این هم نوعی دخل و تصرف در زندگی طبیعی آنها بهشمار میرود. حیوانات یک هرم را تشکیل میدهند که هر طبقه آن، جمعیت زیرمجموعه خود را کنترل میکند. البته اگر حیوان گرسنهای به انسان مراجعه و با نگاهش از او طلب غذا کرد، باید به آن غذا داده شود. این دو مطلب، تفاوت ظریفی با هم دارند، وقتی ما بهطور مرتب به حیوانی که در طبیعت رها شده است، غذا میدهیم، آن حیوان دیگر به دنبال شکار نخواهد رفت، از حالت طبیعی خودش خارج خواهد شد، یاد میگیرد که از طریق ما غذا دریافت کند و اگر روزی این غذا را دریافت نکرد، نمیتواند نیاز خود را رفع کند و از گرسنگی تلف میشود، مثل پرندگان دستآموز خانگی که اصلاً نمیتوانند در طبیعت زندگی کنند، ولی ممکن است حیوانی که بهطور طبیعی در طبیعت زندگی میکند، مثلاً در اثر بارش برف نتواند غذا پیدا کند و به محل زندگی انسانها پناه بیاورد.
وی افزود: نقل شده است که روزی امام حسن(ع) در مزرعه خود مشغول غذا خوردن بودند که سگی آمد و بر سر سفره ایشان چمباتمه زد، امام حسن(ع) یک لقمه خودشان میخوردند و لقمهای نیز پیش آن سگ میگذاشتند. یکی از پیشکارهای امام میخواست سگ را از آنجا دور کند، ولی امام اجازه ندادند و فرمودند: «این سگ صاحب جان است و با چشمانش از من طلب غذا میکند، شرم دارم که سیر بخورم و جانداری گرسنه بماند.» در این حالت، حیوان در وضعیت طبیعی خودش است، ولی امکان دارد گاه و بیگاه، مثلاً در زمستان سختی برای دریافت غذا به انسان مراجعه کند. شهرداریها و مراکزی که متصدی امور حیوانات هستند، به جای عقیمسازی یا کشتن آنها، میتوانند در بعضی از شرایط زمانی که غذای کمتری برای حیوانات وجود دارد، باقیمانده غذای رستورانها و خانهها را بهگونهای که حیوانات از حالت طبیعی خودشان خارج نشوند، در اختیار آنها قرار دهند. مسلماً این کار بهتر از عقیمسازی یا تغذیه مداوم حیوانات است.
انتهای پیام