به گزارش ایکنا از اصفهان، مهدی گنجور، دانشیار گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه اصفهان در برنامه دورهمی اساتید و دانشجویان رشته علوم قرآن و حدیث این دانشگاه بهمناسبت ماه مبارک رمضان که روز گذشته، 27 فروردینماه برگزار شد، به موضوع «معنویت در سایه سکوت» پرداخت و اظهار کرد: معنویت، طیف وسیعی از تعریفهای ضد و نقیض را دربر دارد؛ از راز و نیاز شخصی در خلوت، یوگا، مدیتیشن و تمرین آرامش و سکوت تا بندگی محض و سرسپردن به خدا؛ اما منظور من از معنویت، «احساس نیاز عمیق درونی نسبت به یک نیرو یا قدرت برتر از وجود بشر است که شدیدا به اتصال به آن نیاز داریم» و البته این نیروی برتر که از وجود بشر بالاتر است، چند مزیت و فایده روانی برای ما دارد؛ آرامش، شادمانی، نشاط، عزت و سربلندی، امید و رضایت باطنی یا رضایت قلبی که در احادیث و روایات نیز آمده است. ما دنبال معنویت میرویم تا به این مزایا دست پیدا کنیم. درواقع، آنچه معنویت به ما میدهد، سعادت و خوشبختی است که دستکم این پنج ویژگی را دارد و مهمترین آنها، آرامش است.
وی با بیان اینکه یکی از آرمانهای اصیل انقلاب اسلامی ایران، تقویت معنویت بود، افزود: دستیابی به معنویت و مقام انسانیت، حق مسلم همه ماست؛ یعنی داشتن یک زندگی انسانی همراه با آرامش، امید، عزت و کرامت، شادی و رضایت، حق مسلم هر ایرانی است. دهها راه برای رسیدن به معنویت وجود دارد که یکی از آنها سکوت است؛ اما همه سکوتها معنوی نیستند، بعضی از آنها حرام و گناه محسوب میشوند که اولین و مهمترینشان، سکوت در برابر ظلم و فساد است. این نوع سکوت، کمک به ظالم و معاونت بر مظلم است. آیه پنج سوره نساء نیز به این مضمون اشاره میکند و درواقع، به همه مظلومان اجازه دادخواهی و فریاد میدهد. طبق این آیه، نشانه یک جامعه زنده و حکومت برحق، این است که مظلوم بتواند با آزادی کامل و بدون ترس و محافظهکاری، مقابل ظالم بایستد و ظلمش را فریاد بزند. طبق آیه، ظالم در جامعه اسلامی، هر که باشد، هیچ حرمت و احترامی ندارد و به تعبیر مولا علی(ع)، بافضیلتتر از هر چیز، سخن حقی است که برای دفاع از مظلوم در برابر ظالم گفته شود. در زیارت عاشورا، اهل چنین سکوتی لعنت شدهاند؛ یعنی خدا لعنت کند کسانی که ظلم و ستم را دیدند و با سکوت خود به آن رضایت دادند.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان بیان کرد: دومین نوع سکوتی که ناپسند و دشمن معنویت محسوب میشود، سکوت از سر ترس و محافظهکاری است؛ یعنی رضایت به وضع نامطلوب موجود و بیتفاوتی به شرایط نابسامان فعلی. درباره این نوع سکوت، جملهای حکیمانه از سقراط نقل شده است که از او پرسیدند: چه زمانی ظلم و ستم از عالم برمیافتد و عدالت حاکم میشود؟ سقراط گفت: هر وقت کسی که مورد ظلم واقع نشده، همانقدر رنجیده شود و اعتراض کند که شخص ستمدیده.
وی ادامه داد: سومین نوع سکوتی که نهی شده و خطرناکترین نوع سکوت برای بشر و جامعه بهشمار میرود، سکوت از سر ناامیدی است؛ یعنی زمانی که شخص ظلم و بیعدالتی را میبیند و از آن طرف، قبح و گناه سکوت را هم میداند، ولی کاری از دستش ساخته نیست و به قول امیرمؤمنان(ع)، «خار در چشم و استخوان درگلو» صبر و سکوت پیشه کند و از درد ناچاری و بهخاطر خفقان، به شرایط موجود تن دهد و تسلیم شود. البته زشتی و خطر این سکوت متوجه شخص نیست، بلکه متوجه بانیان و باعثان این سکوت مرگبار است.
گنجور تصریح کرد: نوعی سکوت پسندیده و ممدوح نیز وجود دارد و آن سکوت بر اثر تعقل است که ثمره خردورزی و اندیشه بوده و ما را به معنویت میرساند؛ یعنی هر چه فکر ما بازتر باشد، سکوت بیشتر است و هر چه فکر بستهتر باشد، دهان بازتر و سخن بیشتر میشود. هر چه بیشتر حرف بزنیم، فکر و عقل ما بستهتر میشود. به قول حضرت علی(ع)، سکوت بیتفکر، معنویت نمیبخشد و سکوتی که تفکر و حکمت در آن نباشد، سودی به حال شما ندارد.
وی اظهار کرد: با همه این اوصاف، سکوت بر سخن برتری دارد. لقمان حکیم در توصیه به فرزندش میگوید: «من در اثر گفتار بارها پشیمان شدهام، اما بهخاطر سکوت هرگز افسوس نخوردهام. اگر فکر میکنی سخن گفتن، نقره است، پس بدان که سکوت طلاست.» در ضربالمثلها نیز آمده: «گر سخن نقره است، خاموشی طلاست.»
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان تأکید کرد: در روایتی از امام صادق(ع)، ۱۲ فایده برای سکوت بیان شده است که ما را به معنویت میرساند؛ کلید هر گونه راحتی و آسایش در دنیا و آخرت، موجب رضا و خشنودی خدا، مایه سبک شدن حساب انسان در قیامت، وسیله محفوظ ماندن از خطاها و لغزشها، ساتر برای شخص جاهل و زینت برای شخص دانا، وسیلهای برای قطع شدن هوا و هوس، وسیله ریاضت نفس، وسیله درک حلاوت و لذت عبادت و مناجات، از بین بردن قساوت و سختی دل، وسیلهای برای کسب حیا و پرهیزکاری، مایه زیاد شدن مردانگی و موجب فهم و کمال عقل انسان. امام سپس میفرماید: «اکنون که به فایده سکوت آگاه شدی، پس دهان فروبند و تا مجبور نشدی، لب به سخن مگشای.»
وی با بیان اینکه معنویت فقط در پرتو سکوت رشد میکند، گفت: با سخنسرایی، سخنرانی، حرافی و داد و فریاد، معنویت حاصل نمیشود. حتی مجالس دعا و روضه هم باید با سکوت همراه باشد تا عمیقا اثر کند.
گنجور بیان کرد: من شدیدا به این جمله معروف آگوستین قدیس، عارف مسیحی معتقدم که میگفت: «خدا در یکی از لحظات خوشی که در مناجات با او داشتم، به من الهام کرد که وقتی با من مناجات میکنی، فریاد مکن، چون من برای شنیدن صدای تو به فریادت احتیاج ندارم، اما تو برای شنیدن صدای من به سکوت احتیاج داری.» یعنی برای دعا کردن و کسب معنویت به هیچگونه بیتابی، جزع و فزع و قیل و قال نیاز نداریم. خدا برای شنیدن ما نیازی به فریادمان ندارد، بلکه حالمان را در سکوت میفهمد. شاعر میگوید: «ما درون را بنگریم و حال را/ نی برون را بنگریم و قال را». اتفاقا هر چه درون ما از هر جهت ساکتتر باشد، صدای حقیقت عالم(خدا) را بهتر و بیشتر میشنویم. تمام انسانهای معنوی جهان که به آنها اولیاءالله میگوییم، اهل مناجات در سکوت و خلوت بودند، چنانکه شاعر میگوید: «میشناسم من گروهی ز اولیاء که دهانشان بسته باشد از دعا.»
وی تصریح کرد: بسیار ناخوشایند است که ما خدا را پیرمردی سالخورده و سنگینگوش تصور کنیم که برای شنیدن دعای ما به فریادمان احتیاج دارد. یادمان باشد که خدا خودش، سکوت محض و صدای او، سکوت است. اوست که در سکوت خلق میکند و جان میبخشد، در سکوت جان میگیرد، در سکوت هدایت میکند، در سکوت عزت و ذلت میدهد، در سکوت ما را فرامیخواند، در سکوت اجابت میکند و از همه مهمتر، در سکوت جوابت را میدهد، اگر ظالم باشی، چنانکه گفته میشود: «چوب خدا صدا ندارد.»
فاطمه کاظمینی
انتهای پیام