شهرام معینی، عضو هیئت علمی گروه اقتصاد دانشگاه اصفهان در گفتوگو با ایکنا از اصفهان با بیان اینکه بخشی از اهداف کشورها با تلاش یا تدبیر بهدست میآید، اظهار کرد: اهدافی هم هستند که صرفا با تلاش یا تدبیر محقق نمیشوند و به یکسری زمینهها نیاز دارند. رشد اقتصادی بالا نیز از جمله اهدافی است که به هیچ وجه با تلاش یا تدبیر متعارف بهدست نخواهد آمد و زمینههای خاصی باید فراهم باشد تا کشوری بتواند رشد اقتصادی بالایی را تجربه کند. در مقابل، مهار تورم هدفی در دسترس است؛ چنانکه کشورهای فقیری مانند افغانستان و عراق تورم پایینی دارند.
وی افزود: درباره علت تورم زیاد شنیدهایم و مطالبی که درباره علت تورم در ایران گفته میشود، غالبا درست است. تا پیش از تحریمها، تورم در کشور ما 20 درصد و افزایش دستمزد سالانه نیز به همین میزان بود. افراد کالاهای مورد نیاز خود را با دستمزدی که به آنها تعلق میگیرد، خریداری میکنند و معمولا در ابتدای هر سال دستمزدها افزایش پیدا میکند، ولی آیا با افزایش دستمزدها، رفاه نیز بیشتر میشود؟ در پاسخ باید گفت چنین چیزی امکانپذیر نیست. فرض کنید در دهکدهای، 100 دانه موز وجود دارد و دستمزد افراد بهگونهای است که هر دانه موز را هزار تومان میخرند، حال اگر دستمزدها را افزایش دهیم، ولی همچنان همان 100 دانه موز در این دهکده وجود داشته باشد، قیمت موز دو برابر میشود.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان تصریح کرد: وقتی تولید در یک کشور کمابیش ثابت است، هرگونه افزایش دستمزد عینا به تورم منجر میشود. قبلا دستمزدها سالانه 20 درصد بیشتر میشد و به همین میزان نیز تورم داشتیم. بنابراین، در آن زمان مهمترین علت افزایش قیمتها در ایران، افزایش سالانه دستمزدها بود. وقتی تحریمها رخ داد، با کاهش تولید و صادرات مواجه شدیم و چون واردات هم انجام نمیشد، کالا در کشور کمتر شد و بسیاری از کالاهایی که در داخل تولید میکردیم، واردات مواد اولیه آن به راحتی امکانپذیر نبود و بالطبع، تولید آنها نیز کمتر شد. بنابراین، با کاهش تولید در اثر تحریم مواجه شدیم. وقتی تولید در یک کشور کاهش پیدا میکند، ولی دستمزدها به همان میزان قبل است، قیمتها بالا میرود.
وی ادامه داد: با افزایش تورم در نتیجه تحریم و کاهش تولید، برخی معتقد بودند که باید دستمزدها را افزایش داد. در نتیجه، انتهای سال 97 و ابتدای سال 98، دولت، سازمانها و کارخانجات دستمزدها را 40 تا 50 درصد افزایش دادند که به یک چرخه تورمی منجر شد. وقتی دستمزدها 40 تا 50 درصد افزایش پیدا میکند، به همین میزان تورم بهوجود میآید، قدرت خرید افراد کم میشود و دوباره برای سال بعد، تقاضای افزایش دستمزد میدهند. این افزایش دستمزد نیز مجددا به تورم بعدی منجر میشود.
معینی تأکید کرد: کنترل تورم کار دشواری نیست، ولی در عین حال رفاه افزایش پیدا نمیکند. در ایران، افراد انتظار دارند دستمزدها بیشتر شود، ولی تورم افزایش پیدا نکند و چنین افسانهای را باور کردهاند، در حالی که چنین چیزی امکانپذیر نیست. ما تصور میکنیم اگر هر سال دستمزدها را افزایش دهیم و تورم را هم کنترل کنیم، طی چند سال وضعیت بهبود پیدا میکند، بدون اینکه بخواهیم سرمایهگذاری یا کاری انجام دهیم. تورم طی چند سال اخیر، دو علت داشته است؛ تحریم و افزایش دستمزدها. تحریم، اهرم اولیه بوده و سپس وارد چرخه افزایش دستمزد و تورم شدهایم. بنابراین، باید بدانیم که کاهش تورم ممکن است، به شرطی که بپذیریم در یک دوره زمانی، دستمزدها افزایش پیدا نکند و البته رفاه نیز بیشتر نمیشود.
وی اضافه کرد: در مهار تورم وقتی علت آن، افزایش دستمزدهاست، سود و رفاه خاصی نهفته نیست. البته در آن بخش از تورم که ناشی از تحریم است، وقتی تحریم وجود نداشته نباشد، کالا و به تبع آن رفاه بیشتر میشود، ولی آن بخش که به افزایش دستمزدها برمیگردد، اگرچه خود را بهصورت افزایش قیمتها نشان میدهد، ولی درواقع یکدیگر را خنثی میکنند و حاکی از این است که با افزایش دستمزد نمیتوان رفاه را افزایش داد. رفاه در یک کشور با افزایش تولید، بزرگ شدن اقتصاد، سرمایهگذاری، دوبرابر شدن کارخانهها و تولید کالاهای گوناگون امکانپذیر است.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه از مهار تورم نباید انتظار افزایش رفاه داشت، گفت: فرض کنید هر یک کیلو گوشت، 500 هزار تومان است، ولی میتوان آن را به کیلویی 500 تومان تبدیل کرد، راهش این است که دستمزد همه به یکهزارم کاهش پیدا کند. با این کار، اتفاق خاصی نمیافتد و دستاوردی شکل نمیگیرد، فقط دستمزدها و تورم یکهزارم میشود. بنابراین، مهار تورم کار دشواری نیست، ولی باعث رفاه هم نمیشود. کشورهایی هستند که دچار تحریماند، ولی تورم ندارند و البته معنای آن این نیست که مرفهاند. افغانستان تحریم است و دولت آن به رسمیت شناخته نشده، دچار تورم نیست، دستمزدها بسیار پایین است و رفاه هم ندارد.
وی افزود: در مهار تورم اگر دنبال رفاه باشیم، آن وقت کار دشوار میشود، ولی اگر صرف کاهش قیمتها مدنظر باشد، کار ساده است. مردم و مسئولان فکر میکنند کاهش رفاه از تورم ناشی میشود، در حالی که تورم نشانه کاهش رفاه است، نه علت آن. وقتی تولید کاهش پیدا کند، کالای کمتری وجود دارد و به تبع آن، رفاه کمتر میشود. نشانه آن نیز این است که قیمتها بالا رفته، چون کالا کمیاب شده است. قیمتها را میتوان کاهش داد، کافی است دستمزدها کاهش پیدا کند، ولی تعداد کالا ثابت میماند. تورم سال 97 ناشی از تحریم بود، ولی تورم سالهای بعد به افزایش دستمزدها برمیگشت. اگر فکر میکنیم با کاهش تورم، رفاه بیشتر میشود، دچار خطا هستیم. قیمتها را نه تنها میتوان ثابت نگه داشت، بلکه میتوان کاهش هم داد، به شرطی که دستمزدها کاهش داده شود.
معینی تصریح کرد: افزایش نقدینگی، اصطلاحی بسیار قدیمی و نوعی استعاره است. وقتی دستمزدها افزایش پیدا کند، پول در اختیار افراد نیز بیشتر میشود که به آن، نقدینگی میگویند، ولی اگر بگوییم علت تورم، افزایش نقدینگی است، دقیقا متوجه موضوع نشدهایم و مدام میخواهیم نقدینگی را کنترل کنیم، در صورتی که با افزایش دستمزد نمیتوان جلوی افزایش نقدینگی را گرفت. حتی در سال گذشته، نقدینگی تا حدی کنترل شد، ولی دستمزدها 57 درصد افزایش پیدا کرد. اگرچه یکی از علل اصلی نقدینگی، افزایش دستمزد است، ولی نقدینگی کمکی به حل ماجرای تورم نمیکند و به جز کشور ما، هیچ اقتصاددانی در دنیا باور ندارد که نقدینگی عامل تورم است.
محبوبه فرهنگ
انتهای پیام