کد خبر: 4137557
تاریخ انتشار : ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۶:۰۶
ابراهیمی دینانی:

بالاتر از تعقل وجود ندارد

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه چیزی بالاتر از تعقل وجود ندارد، گفت: ممکن است کسی بتواند با قلب خود به حقایقی برسد، ولی سرانجام وقتی آنها را بیان می‌کند، معقول است؛ چنانکه وحی الهی بر قلب مبارک پیامبر(ص) نازل شد، ولی حضرت وقتی آن را بیان می‌کند و سخن می‌گوید، معقول است.

غلامحسین ابراهیمی دینانی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران

به گزارش ایکنا از اصفهان، غلامحسین ابراهیمی دینانی، عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه تهران در نشست «مکتب فلسفی اصفهان؛ حکمت، صنعت و عرفان در اندیشه حکیم متأله ابوالقاسم میرفندرسکی» که روز گذشته، 9 اردیبهشت‌ماه در حوزه هنری اصفهان برگزار شد، در سخنرانی مجازی با موضوع «میرفندرسکی و مکتب فلسفی اصفهان» اظهار کرد: میرفندرسکی چنانکه آرامگاه او در تخت فولاد نیز مشهور است، مرد بزرگی بود، ولی مکتب فلسفی او بیشتر جنبه افلاطونی دارد و اگر بخواهیم او را با سایر فلاسفه مقایسه کنیم، باید گفت در حد ابن‌سینا و فارابی نیست، ولی در حد خودش مرد بزرگ و با ذوقی بود و نوع تفکر و فلسفه‌اش در همان قصیده مشهوری که از او به جا مانده، منعکس شده است.

وی افزود: میرفندرسکی در این قصیده می‌گوید: «چرخ با این اختران نغز و خوش و زیباستی/ صورتی در زیر دارد هر چه در بالاستی/ این سخن را درنیابد هیچ فهم ظاهری/ گر ابونصرستی و گربوعلی سیناستی». وی در واقع، به فارابی و ابن‌سینا ایراد می‌گیرد که سخن من را درنمی‌یابند، در حالی که آنها به خوبی این سخنان را درمی‌یافتند، منتها مکتب میرفندرسکی جنبه افلاطونی دارد و بیشتر اشراقی فکر می‌کرده است. در جنبه اشراقی نیز در عین حال مانند شیخ اشراق مبتکر نیست. سهروردی اگرچه اشراقی بود، ولی ابتکار هم داشت و تنها کسی بود که فلسفه ایران باستان را احیا کرد، در حالی که آثاری از آن در دست نداشت.

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با تأکید بر اینکه میرفندرسکی بیشتر به یک عارف شبیه است، تصریح کرد: هر چه در این عالم وجود دارد، نمونه‌ای از عالم بالاست؛ یعنی تمام موجودات از جانب حق‌تعالی تنزل یافته‌اند و همه چیز از جانب حق است. انسان نیز اگرچه از ملکوت اعلا تنزل یافته، ولی می‌تواند دو مرتبه عروج و سیر و سفر کند و با تعالی، عبادت و علم بالا برود و به مقام اولیه خود برسد. انسان از این توانایی برخوردار است، چنانکه سعدی می‌گوید: «رسد آدمی به جایی که به جز ملک نبیند/ بنگر که تا چه حد است مقام آدمیت». انسان چنان مقامی دارد که شیخ اشراق معتقد است نمی‌توان برای او ماهیت تعیین کرد؛ هر موجودی ماهیت دارد، ماهیت به معنای حد معین و ماهیت هر چیز حد معین آن است؛ انسان ماهیت ندارد، چون حد معینی برای او نمی‌توان تعیین کرد. انسان به هر مقامی برسد، می‌تواند از آن فراتر برود تا به مقام فنای فی الله و غیرمتناهی دست پیدا کند.

وی ادامه داد: سخن شیخ اشراق درست است؛ ما نمی‌دانیم ماهیت انسان چیست، او به هر جا برسد، از ورای آن می‌پرسد و میل دارد که بالاتر برود و می‌تواند که این کار را انجام دهد، چنانکه اولیا و انبیا رفته و به حقیقت رسیده‌اند. بنابراین، سخن میرفندرسکی از نظر عرفانی درست است، ولی وقتی می‌گوید: «این سخن را درنیابد هیچ فهم ظاهری»، فهم فارابی و ابن‌سینا را ظاهری می‌داند، در حالی که آنها بزرگترین حکمای عالم هستند. ابن‌سینا نه فقط در ایران، بلکه در کل عالم نظیر نداشته است و اگر در میان تمام حکمای اروپا و آمریکا جست‌وجو کنیم، یک نفر که مانند ابن‌سینا فکر کند، وجود نخواهد داشت؛ یعنی وجود ابن‌سینا تحفه‌ای در عالم بوده است و اینکه میرفندرسکی درباره او بگوید: «این سخن را درنیابد هیچ فهم ظاهری»، قدری اغراق است. البته میرفندرسکی از نظر عرفانی، قوی و مرد معنوی و بزرگی بود.

دینانی در پاسخ به این مطلب که چرا میرفندرسکی با اینکه مدرس آثار ابن‌سینا در حوزه اصفهان بود، ولی شرحی بر آثار او ننوشت، گفت: وی خود را بسیار عارف می‌دانست و عرفا معمولاً فلاسفه را قبول نداشتند، ولی این اشتباه آنها بود. عرفا می‌گویند هر چیزی را باید با قلب و شهود درک کرد، ولی اگر قلب و شهود نفهمد، به چه کار می‌آید؟ همین امروز نیز در دنیا افرادی هستند که مدعی مشاهدات‌اند، از آنها بپرسید چه چیزی مشاهده کرده‌اند، اگر نتوانند بیان کنند، پس غلط کرده‌اند که مشاهده کرده‌اند و اگر بیان کنند، این همان فلسفه است. از تعقل چیزی بالاتر وجود ندارد و نمی‌توان شناخت، مکاشفه باید معقول باشد. ممکن است کسی بتواند با قلب خود به حقایقی برسد، ولی سرانجام وقتی آنها را بیان می‌کند، معقول است. از وحی که بالاتر نیست؛ وحی الهی بر قلب مبارک پیامبر(ص) نازل شد، ولی حضرت وقتی آن را بیان می‌کند و سخن می‌گوید، معقول است. آیا در اسلام، سخن غیرمعقول وجود دارد؟ به هیچ وجه. بنابراین، حتی وحی الهی که بر انبیا نازل می‌شود، در مقام بیان، معقول است. وقتی میرفندرسکی می‌گوید: «این سخن را درنیابد هیچ فهم ظاهری»، شخصاً سخن او را قبول ندارم. فهم ابن‌سینا، برترین فهم است و در میان فلاسفه دنیا، نظیر او وجود ندارد، حتی در اروپا و آمریکا و در طول تاریخ.

محبوبه فرهنگ

انتهای پیام
captcha