کد خبر: 4141087
تاریخ انتشار : ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۵:۱۷
در چهارمین همنشینی نامه و قرار مطرح شد

سوره عصر؛ مانیفست اسلام‌شناسی

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان گفت: تک‌تک کلیدواژه‌ها و کلمات سوره عصر برای شناخت اسلام و قرآن حائز اهمیت است، چراکه کلیت و سرفصل‌های اصلی خداشناسی، انسان‌شناسی و جهان‌شناسی را شامل می‌شود. 

چهارمین همنشینی نامه و قرار در جهاددانشگاهی اصفهانبه گزارش ایکنا از اصفهان، چهارمین نشست از سلسله‌نشست‌های «نامه و قرار» با موضوع «تفکر در آیات سوره عصر»، روز گذشته، ۲۴ اردیبهشت‌ماه به میزبانی جهاددانشگاهی واحد اصفهان برگزار شد.

در ابتدای این نشست، سیدمحمد رجایی رامشه، دکترای مهندسی ذهن و بنیان‌گذار مدل RJ ضمن اشاره به وجود زاویه‌دیدهای متفاوت در نگریستن به آیات الهی اظهار کرد: من از دیدگاه تعقل و تفکر و نه از دیدگاه تخصصی علوم قرآن، به بررسی آیات می‌پردازم. در عصر حاضر، هر روز هزاران دیدگاه، اطلاعات، داده و گزاره تولید می‌شود و در معرض دید مخاطب قرار می‌گیرد. لذا، انسان عصر حاضر باید توانایی گزینش بهترین‌ها را داشته باشد، همان‌طور که خداوند در آیه ۱۸ سوره زمر می‌فرماید: «همان کسانی که سخنان را می‌شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می‌کنند؛ آنها کسانی هستند که خدا هدایت‌شان کرده و آنان خردمند‌انند.»

محمد سلطانی، عضو هیئت علمی دانشکده علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان نیز در مقدمه مباحث خود گفت: استفاده و بهره‌مندی از قرآن مختص مسلمانان نیست و در بسیاری از کشورهای غیراسلامی، شرایط برای علاقه‌مندان به قرآن‌پژوهی و پژوهش‌های علوم قرآنی به منظور تحصیل تا مقطع دکترا فراهم است. افرادی همچون توشی هیکو ایزوتسو، زبان‌شناس، قرآن‌پژوه، اسلام‌شناس و فیلسوف ژاپنی، نمونه‌ای از این افراد هستند. برای مردم دنیا این نکته قابل‌ توجه است که چگونه قومی که صاحب هیچ تمدن گسترده‌ای نبودند و در عرصه فرهنگ از فروترین مردمان به‌شمار می‌آمدند، توانستند پایه‌گذار تمدنی دامنه‌دار و وسیع در جهان شوند، چنانکه حتی مردمان تمدن‌های کهن دیگر همچون چین، یونان، هند و ایران نیز جذب قرآن شدند و آن را قابل اندیشه‌ورزی یافته و با دل‌ و جان پذیرفتند. 

وی توجه مخاطبان را به دقت در نحوه نزول و کتابت قرآن جلب کرد و افزود: آنچه اکنون به‌عنوان کتاب قرآن در دست ما قرار دارد، مصحف نامیده می‌شود که قرآن مکتوب است. قرآن در ابتدا مکتوب نبود و منحصراً اصواتی بود که حضرت محمد(ص) می‌شنید و دریافت می‌کرد. سپس آنچه را شنیده بود، تکرار می‌کرد و افرادی روی پوست، پارچه، چوب و... می‌نوشتند یا به خاطر می‌سپردند. در آن زمان و در عصر نزول، هنوز کتاب مدونی به نام قرآن پدید نیامده بود. 

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان ادامه داد: بعد از وفات پیامبر(ص)، صحابه تصمیم به جمع‌آوری سوره‌ها و آیات قرآن گرفتند. نقل شده اولین فردی که مکتوبات خود را به‌ ترتیب نزول بر روی پوست شتر گردآوری کرد و ارائه داد، حضرت علی(ع) بود، اما خلیفه اول و دوم نحوه تدوین ایشان را نپذیرفتند و تدوین مصحف تا زمان عثمان به تأخیر افتاد. در زمان عثمان با تعیین کارگروهی، کتابی مطابق با آنچه اکنون در دست ماست، یعنی به ترتیب چینش از سوره‌های طولانی‌تر به سوره‌های کوچک‌تر گردآوری و به‌عنوان قرآن رسمی در بین مسلمانان شناخته شد. 

وی اضافه کرد: اما واقعیت این است که این نحوه چینش و ترتیب قرار گرفتن سوره‌ها مشکل‌ساز است. مثلاً، خواننده قرآن در ابتدای این مصحف با مفاهیمی همچون تقسیم‌بندی مردم به مؤمن، کافر و منافق مواجه می‌شود و نیز در آیه ششم سوره بقره، خطاب خداوند به پیامبر(ص) را می‌نگرد که می‌فرماید: «برای آنها برابر است؛ چه بیم دهی، چه بیم ندهی، ایمان نمی‌آورند.»

سلطانی توضیح داد: این در حالی‌ است که خداوند این عبارات را پس‌ از حدود ۱۳ یا ۱۴ سال تلاش مجدانه پیامبر(ص) برای دعوت مردم به دین، بر ایشان نازل کرد و لذا، ثبت این جملات در ابتدای کلام الهی، مشکل‌ساز است و سبب ایجاد تصوراتی نادرست در ذهن خواننده قرآن می‌شود، چون او به این نکته توجه نمی‌کند که سوره بقره در ترتیب نزول، سوره‌ ۸۶ قرآن بوده است. 

وی افزود: در میان تفاسیر اهل سنت، تفسیرهای خوبی بر مبنای ترتیب نزول آیات نوشته شده‌ که برای نمونه می‌توان به تفسیر الحدیث نوشته مرحوم محمدعزه دروزه اشاره کرد، ولی در فضای تشیع، هیچ تفسیری بر مبنای ترتیب نزول آیات تألیف نشده‌ است. در ابتدای کتاب تفسیر افنان که مشغول تدوین و گردآوری آن به ترتیب نزول آیات هستم، مشکلات متعدد کتب تفسیری را که بر مبنای ترتیب مصحف فعلی تألیف شده‌اند، متذکر شده‌ام.

در این راستا، یکی از شرکت‌کنندگان درباره نحوه حصول اطمینان در خصوص حذف‌نشدن یک سوره هنگام تدوین قرآن پرسید که سلطانی در پاسخ، وقوع تحریف را به سه شکل دانست؛ تحریف به نقصان یعنی کاستن از منبع اصلی، تحریف به اضافه یعنی افزودن مطلبی به منبع اصلی و تحریف به تغییر یعنی ایجاد تغییراتی در منبع اصلی.

وی ادامه داد: بنابراین، احتمال عقلی تحریف به نقصان یعنی حذف سوره‌ای از قرآن وجود دارد. همان‌گونه که می‌دانیم، خداوند قرآن را بر پیامبر(ص) نازل و ایشان بدون هیچ کم‌وکاستی آن را دریافت کرد و در اختیار مردم قرار داد. احتمال اینکه مردم در حین ثبت و حفظ قرآن دچار خطا شده باشند، احتمالی عقلی است، اما به چند دلیل، این احتمال مردود به شمار می‌رود. دلیل اول از دیدگاه مسلمانان این است که آنها به متن قرآن اعتقاد کامل دارند و لذا، پیام خداوند مبنی‌ بر محافظت از قرآن را امری قطعی تلقی می‌کنند. خداوند در آیه 9 سوره حجر می‌فرماید: «همانا ما قرآن را نازل کردیم و به‌طور قطع نگهدار آن هستیم.»

وی اضافه کرد: استدلال دیگر از موضع غیردینی و براساس یافته‌های علم تاریخ است. تاریخ کتابت قدیمی‌ترین مصحف‌های قرآن، سده اول هجری تعیین شده‌، لذا با اطمینان می‌توان گفت که مسلمانان در همان قرن اول هجری به ثبت دقیق قرآن اهتمام داشتند و حساسیت ویژه‌ای در کتابت صحیح آن به خرج می‌دادند. نقل است که یکی از خلفا در خطبه نماز جمعه، آیه ۱۰۰ سوره توبه را خواند و به‌ جای قرائت صحیح واژه «والذین»، کلمه «الذین» را خواند که با واکنش جدی مردم مواجه شد و بعد از تطبیق این واژه با نسخه‌های صحابه و حافظه حفاظ قرآن، این اشکال برطرف شد. طبیعتاً مسلمانانی که حتی از اعمال تغییر در یک حرف واو، کوتاه نمی‌آمدند، به متن قرآن و کلیت آن بسیار متعهد بودند.

این استاد دانشگاه افزود: دلیل سومی که می‌توان اقامه کرد، همان دریافت‌های درونی و الهام است که از دو منظر می‌توان به آن پرداخت؛ اول اینکه همواره در طول تاریخ، قرآن به افرادی الهام شده‌ است. این افراد بدون آشنایی قبلی با کتاب شریف قرآن، پس‌ از الهام، آن را به گونه‌ای قرائت می‌کردند که با مصحف کنونی مطابقت کامل داشت. از منظر دیگر نیز وقتی انسان در مفاهیم قرآن غرق شود، به دریافت «لا ریب فیه» خواهد رسید؛ هر چند این حس، غیرقابل انتقال است و هر فرد باید خود آن را تجربه و وجدان کند.

شرکت‌کننده دیگری از نسبت بین دانش نقد متن و قرآن پرسید و بیان کرد: اسلام به‌دلیل اینکه آخرین دین الهی است، هنوز مورد هجوم جدی دیدگاه‌های مدرن قرار نگرفته است. همان‌طور که می‌دانیم، مسیحیت و یهودیت این تجربه را پشت سر گذاشتند و از طریق علم هرمنوتیک و نقد متن که از قرن ۱۷ پدید آمد، مورد نقد و واکاوی قرار گرفتند. افرادی که خارج از حوزه اسلام به قرآن به‌عنوان یک متن ادبی می‌نگرند، اشکالاتی مطرح می‌کنند که با گسترش رسانه‌های ارتباطی، کم‌کم این ایرادات وارد جوامع اسلامی نیز خواهد شد و اندیشمندان جهان اسلام باید به‌ دنبال پاسخی برای آنها باشند.

وی ادامه داد: این نکته قابل ذکر است که تا قرن ۱۷ میلادی، یهودیان اصیل تصور می‌کردند که نسخه‌نویسی عبری تورات از سوی خود حضرت موسی(ع) انجام شده‌ و از ۱۳ نسخه آن، یکی در صندوق عهد و ۱۲ نسخه دیگر آن در اختیار اسباط بنی‌اسرائیل قرار گرفت، اما اسپینوزا، فیلسوف هلندی با استفاده از علم نقد متن، توجه همگان را به این نکته جلب کرد که اگر متن تورات به‌وسیله موسی(ع) نوشته شده، چگونه داستان مرگ ایشان در آن به‌ ثبت‌ رسیده است؟

این شرکت‌کننده تأکید کرد: با طرح این سؤال، زمینه برای ورود جدی نقد متن به کتب مقدس فراهم و پس‌ از تحقیقات مفصل روشن شد که متن تورات در زمان حضرت سلیمان و چهار قرن بعد از حیات ایشان نوشته شده‌ است. این موضوع سبب ظهور تاریخی دیگر برای کتب مقدس، جدا از تاریخ ایمانی آنها شد. پس آیا زمان آن نرسیده است که عالمان اسلامی با توجه به دانش نقد متن به‌ دنبال پاسخ به ایرادات احتمالی مطرح‌شده از سوی دانشمندان این حوزه باشند؟

سلطانی در پاسخ گفت: متن قرآن را می‌توان به‌عنوان یک متن عربی، مورد نقد و واکاوی قرار داد، اما این موضوع مستلزم رعایت شرطی اساسی بوده و آن بیان ایرادات و اقامه استدلال براساس مبانی علمی و محکم است. یکی از مبانی علمی که معمولاً در نقد قرآن مورد غفلت واقع می‌شود، منطبق‌نبودن کامل ترجمه‌های قرآن با متن آن است. به این مثال توجه کنید: در دانش جنین‌شناسی، این پرسش راجع به آیه «خلق الإنسان من علق» مطرح شده که قرآن کدام‌یک از مراحل رشد جنین را خون بسته‌شده برشمرده است؟ این سؤال از آنجا ناشی می‌شود که مترجم از میان ترجمه‌های گوناگون واژه علق همچون آویزان و معلق، موجودی که به وجودی دیگر وابسته است و...، ترجمه‌ خون بسته‌شده را انتخاب کرده و صحیح پنداشته است. بنابراین، باید گفت که این اشکال به ترجمه‌ قرآن وارد بوده و نقد متنی راجع به متن خود قرآن صورت نگرفته است.

وی افزود: ویتگنشتاین، فیلسوف نامدار اتریشی که مسیرهای جدیدی را در فلسفه‌ زبان گشود، معتقد است هر زبانی به‌مثابه یک زمین بازی است که قوانین و قواعد خاص خود را دارد. مثلاً، هرگز نمی‌توان با قوانین بازی فوتبال وارد زمین والیبال شد. این موضوع در ترجمه قرآن نیز صادق است و ترجمه فارسی قرآن هیچ‌گاه خود قرآن نمی‌شود.

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان بیان کرد: یکی دیگر از اشکالاتی که علم تجربی کنونی به قرآن وارد می‌کند، داستان حضرت یونس، بلعیده‌شدن او توسط ماهی و خروج ایشان از بطن ماهی است. این ماجرا، داستانی است که از ترجمه نادرست آیات به‌ وجود آمده، حال آنکه در قرآن منحصراً این عبارات بیان‌ شده که ماهی، یونس را همانند لقمه‌ای برگرفت. عبارتی که قرآن در این آیه به کار برده، برگرفتن به معنی گرفتن با دو لب است. خداوند در ادامه این آیات بیان می‌کند که اگر یونس توبه و خدا را یاد نمی‌کرد، در اثر بلعیده‌شدن توسط ماهی تا قیامت در داخل بدن آن ماندگار می‌شد. منظور از قرار گرفتن یونس در ظلمات نیز رفتن او به تاریکی‌هاست؛ این تاریکی می‌تواند به تاریکی‌های دریا یا تاریکی‌های معنوی اشاره داشته باشد و نباید به‌صورت مطلق به تاریکی‌های درون بدن ماهی و قرار گرفتن یونس در آن ترجمه شود.

وی نتیجه‌گیری کرد که کاربرد دانش نقد متن در قرآن امری پسندیده است، به شرطی که منحصراً متن اصلی قرآن و نه ترجمه‌های مختلف آن، زمینه این بررسی و واکاوی قرار گیرد.

چهارمین همنشینی نامه و قرار در جهاددانشگاهی واحد اصفهان

کلیدواژه‌های مهم سوره عصر

در ادامه، نوبت به شرح و تفسیر سوره‌ عصر رسید. امیر احمدنژاد، عضو هیئت علمی دانشکده علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان درباره اهمیت و جایگاه سوره عصر در میان مسلمانان اظهار کرد: صحابه پیامبر(ص) هنگام ملاقات با یکدیگر، قبل‌ از شروع به سلام و احوال‌پرسی، ابتدا سوره عصر را قرائت می‌کردند. به نظر می‌رسد این سوره در دوره اولیه بعثت پیامبر(ص) به‌مثابه مانیفستی بود که محور ارتباطات مخفیانه و شبانه مسلمانان نیز محسوب می‌شد. در آن زمان، آنها به‌دلیل شرایط حاکم و تعداد اندک، مجبور به پنهان کردن مسلمانی خود بودند. 

وی افزود: سوره عصر مانند سوره حمد، اساس و محور دعوت پیامبر(ص) را بیان می‌کند و چکیده‌ای از تعالیم اسلامی را دربر می‌گیرد. تک‌تک کلیدواژه‌ها و کلمات این سوره برای شناخت اسلام و قرآن حائز اهمیت است، چراکه کلیت و سرفصل‌های اصلی خداشناسی، انسان‌شناسی و جهان‌شناسی را شامل می‌شود. سوره عصر، موجزترین دستورالعمل زندگی مسلمانان محسوب می‌شود که راه رهایی از ورشکستگی و خسران انسان را در عمل به مفهوم آیه سوم یعنی ایمان، عمل صالح، تواصی به‌ حق و تواصی به صبر ذکر کرده است.

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان ادامه داد: انسان و خسر به‌عنوان کلیدواژه‌های مهم سوره عصر، از مفاهیم عمیق و قابل بررسی این سوره هستند. ایمان، کلیدواژه مهم دیگری است که منحصر به ایمان فقهی و ادای شهادتین نیست، بلکه به مفهوم ایمان عمیق و گسترده‌ و از محوری‌ترین واژه‌های قرآن است. ایمان به معنای ارتباط موجودی محدود و فانی با موجودی ازلی و ابدی است. این ارتباط، پیوند و حرکت آن‌قدر در تعالی روح انسان مؤثر است که هر آنچه سبب قطع این اتصال شود، عین فنا و نابودی است. همان‌طور که در عبارت «لا اله‌ الا الله» بر عبادت الله و آزاد شدن از بندگی الاه‌های دیگر تأکید شده‌، ثمره ایمان واقعی نیز حصول همین دو مرتبه است. ایمان به مبدأ، برابر با آزادگی و ایمان نداشتن به سایر منبع‌هاست. در پرتو حرکت در مسیر ایمان، تمام هستی در نظر انسان از کرامت و احترام خاصی برخوردار می‌شود و از سوی دیگر، فرد، خود را نیز صاحب احترام می‌داند و بدیهی است که مبدأ این احترام، قدرت، ثروت و منفعت نیست. پس ایمان در ادای شهادتین منحصر نمی‌شود، بلکه نوعی سبک زندگی است که در آن انسان ضمن ادای احترام به تمام هستی، از هر گونه ترس و مصلحت‌اندیشی به‌ دور است.

وی اضافه کرد: این نکته قابل ذکر است که امکان به ارث بردن تشرف به اسلام وجود دارد، اما ایمان پدیده‌ای‌ست که به ارث نمی‌رسد و هر کس باید خود، ایمان را کسب کند. از طرفی، همین ایمان کسب‌شده نیز به تجدید عهد نیاز دارد و لذا، خداوند در آیه ۱۳۶ سوره نسا می‌فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، ایمان بیاورید... .» خداوند در این آیه متذکر می‌شود بیشترین جامعه‌ای که به ایمان نیاز دارد، جامعه دینی است. جامعه‌ای که ایمان را با مناسک و اعمال عبادی خلط کرده، ایمان را از نوعی سبک زندگی به صرف ادای شهادتین تنزل داده و دچار اشتباه شده‌ است.

احمدنژاد گفت: فرد با ایمان برای همه هستی به‌ علت وابستگی آنها به خدا، ارزش قائل است، اما از هیچ‌ چیز ترس و ابایی ندارد؛ زیرا به‌ دنبال مصالح و منافع خویش نمی‌رود. فرد باایمان قدرتمند و شکست‌ناپذیر است، همه‌ چیز غیر از الله را رها کرده و فقط بندگی او را می‌کند. انسان‌هایی چنین مؤمن هستند که جامعه‌ای با انگیزه‌های بالا، شجاعت، اعتمادبه‌نفس و آزادگی وافر را می‌سازند. «عملوا الصالحات»، واژه مهم تواصی و توصیه کردن به‌ حق و صبر، از دیگر کلیدواژه‌های مهم این سوره است. آیات با لحنی کوبنده و قسم به زمان شروع و در پایان با تواصی به‌ حق و صبر تمام می‌شود.

وی تصریح کرد: در بسیاری از فهرست‌های سوره‌های قرآن، سوره عصر جزو ۱۰ سوره ابتدایی است. در تفسیر این سوره، کتب تفسیر جزء عم از محمد عبده به زبان عربی و تفسیر نوین از محمدتقی شریعتی، پدر مرحوم علی شریعتی به زبان فارسی، از جمله آثاری هستند که مطالب عمیق و پرمغز درباره این سوره را شامل می‌شوند.

همنشینی چهارم نامه و قرار

رجایی رامشه نیز در بیان مفهوم واژه خسران در سوره‌ی والعصر گفت: خداوند راه درست و صحیح پیمودن زندگی را در برابر انسان‌ها قرار داده و آدمی می‌تواند با دقت در علامت‌های قرارگرفته در این مسیر، راه درست را انتخاب کند و به بیراهه نرود. کلمه‌ عصر نیز به زندگی و عمر انسان اشاره دارد، چراکه عمر آدمی به منبع آبی می‌ماند که در انتهای آن، آب در حال خارج‌شدن است. به همین دلیل، خداوند مهربان قسم یاد می‌کند که زمان و عمر شما رو به پایان بوده و در صورت بهره‌مندنشدن از آن، دچار خسران می‌شوید.
 
سلطانی نیز در شرح سوره عصر بیان کرد: در بین تمامی مذاهب اسلامی، فقط مذهب شیعه، آیه «بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم» را جزو سوره می‌داند و بقیه مذاهب آن را منحصراً نشانه شروع سوره می‌پندارند. پس به‌ این‌ ترتیب، تمام سوره‌ها باید ذیل آیه «بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم» نگریسته شود و ذیل رحمانیت و رحیمیت خداوند است که قسم خوردن او به زمان، معنای لطیفی می‌‌یابد و نشانه‌ای از توجه، التفات و محبت او به بندگانش قلمداد می‌شود تا انسان را متوجه گذر زمان کند. او خداوند مهربان و مهرگستری است که همچون مادری دلسوز به بندگان هشدار می‌دهد که در خسران هستند. او اصلاً در پی عیب‌جویی از بندگان نیست و این بیانات و حتی عباراتی همچون «ان الانسان لکفور» (حج، ۶۶) و «خلق هلوعا» (معارج، ۱۹)، همه نشان از فرط مهربانی اوست.
 
در پایان نشست، یکی از شرکت‌کنندگان به ذکر نکاتی راجع‌ به بعضی از واژه‌های سوره عصر پرداخت. وی درباره واژه «رحمان» بیان کرد: در لغت‌شناسی جدید، تمام زبان‌های سامی در کنار یکدیگر بررسی می‌‌شوند و بنابراین مشخص شده که بسیاری از لغات مندرج در قرآن، ریشه عربی اصیل ندارد و از زبان‌های دیگر وارد زبان عربی شده‌ است. کلمه‌ رحمان، نمونه‌ای از این‌دست واژه‌هاست، چون غالباً لغاتی با وزن فعلان، صیغه عربی اصیل محسوب نمی‌شود. با این توضیحات، اگر رحمان را لغتی عربی از ریشه رحم در نظر بگیریم و آن را به معنای مهربان ترجمه کنیم، در بیان مفاهیم بعضی از آیات دچار ابهام می‌شویم. مثلاً، در آیه ۴۵ سوره مریم چنین بیان‌ شده است: «ای پدر، من از این می‌ترسم که از سوی خداوند رحمان عذابی به تو برسد. در نتیجه، از دوستان شیطان باشی.»
 
وی ادامه داد: در این آیه، ترجمه رحمان به مهربان مورد تردید واقع می‌شود، چراکه رحمان در این آیه در جایگاه عذاب‌دهنده است که با مهربانی سنخیتی ندارد. در آیه ۱۱۰ سوره اسرا نیز واژه رحمان دقیقاً همنشین الله شده‌ است، آنجا که خداوند می‌فرماید: «بگو خدا را بخوانید، یا رحمان را بخوانید؛ هر کدام را بخوانید، برای او نام‌های نیکوتر است...» بدیهی است که ترجمه رحمان در این آیه به مهربان، فروکاستن معنای گسترده واژه رحمان بوده که همراه و همنشین واژه رفیع الله واقع شده است. این تردیدها، ما را به این نتیجه می‌رساند همان‌طور که الله یک اسم است و نباید ترجمه شود، رحمان نیز اسم و غیرقابل ترجمه است.
 
احمدنژاد نیز در خصوص واژه رحمان گفت: در سوره‌های مکی، واژه الله به‌ندرت به‌ کار رفته، اما در سوره‌های مدنی، این واژه فراوان ذکر شده‌ است. درباره واژه رحمان دقیقاً برعکس بوده و این واژه در سوره‌های مکی همچون مریم، فاطر و طه به‌وفور قابل مشاهده است. همچنین در نامه‌های پادشاهان حبشه و نامه‌ نجاشی، واژه رحمان استعمال شده است. چنین به‌ نظر می‌رسد که واژه رحمان در میان اعراب جنوبی، اسم علم خداوند محسوب می‌شده، میشائیل مارکس نیز در مقاله‌ای به بررسی واژه رحمان در منابع و کتیبه‌های اسلامی پرداخته است.
 
یکی از شرکت‌کنندگان درباره واژه‌های «ایمان» و «مؤمن» بیان کرد: در ادیان حبشی، کلمه مؤمن به‌معنای وفادار است و اگر همین ترجمه را برای کلمه‌ مؤمن در آیات قرآن منظور کنیم، مفهوم جامع‌تری از ایمان به مخاطب القا می‌شود؛ یعنی مؤمن کسی است که فقط به ادای شهادتین بسنده نمی‌کند، بلکه به عهد و پیمان خود وفادار بوده و تمام زندگی‌اش را ذیل این تعهد تنظیم می‌کند. این در حالی‌ست که اگر واژه مؤمن را عربی اصیل و از ریشه امن بدانیم، در ترجمه بعضی از آیات دچار مشکل می‌شویم، چراکه واژه مؤمن در قرآن هم برای ساحت مقدس خداوند و هم برای افراد باایمان به کار رفته است. پس این سؤال مطرح می‌شود که آیا خدا امن‌دهنده به انسان‌هاست یا انسان‌ها خود به‌واسطه ایمان، امن‌دهنده به خویشتن هستند؟ این مشکل از آنجا ناشی می‌شود که واژه مؤمن را عربی اصیل تلقی کنیم.
 
وی در خصوص واژه عصر نیز گفت: علامه طباطبایی معتقد است که واژه‌ عصر در این سوره، به روزگار طلوع اسلام اشاره می‌کند، اما از آنجایی‌ که قرآن در سوره‌های گوناگون بر آخرالزمان تأکید بسیاری دارد، چنین به‌ نظر می‌رسد که خداوند در این سوره نیز به آخرالزمان اشاره می‌کند. کلمه عصر نیز تناظری بین زمان و انتهای روز دارد. در این‌ صورت، خطاب آیه «ان الإنسان لفی خسر» نیز دیگر کل بشریت نیستند، بلکه انسان‌هایی هستند که در دوران آخرالزمان زندگی می‌کنند. از طرفی، با توجه به بیان مفهوم خسر در آیات ۱۰۳ و ۱۰۴ سوره کهف که خداوند می‌فرماید: «بگو آیا به شما خبر بدهم که زیان‌کارترین مردم در کارها چه کسانی هستند؟ آنها که تلاش‌هایشان در زندگی دنیا گم‌ شده است و با این‌ حال می‌پندارند کار نیک انجام می‌دهند.» چنین به‌ نظر می‌رسد که این جملات، شرح و توصیف انسان روزگار ماست، انسانی که فقط در پی نان، جسم و رفاه بیشتر بوده و شیفته‌ و دلداده این دنیاست.

الهه‌سادات بدیع‌زادگان

انتهای پیام
captcha