به گزارش ایکنا از اصفهان، نشست «ذهن آگاه، راهی برای نجات محیطزیست» و معرفی کتاب «بومشناسی تخیلات کودکی (مجموعه مقالات)» نوشته ادیت کاب و ترجمه ناهید رضازاده در انتشارات جهاددانشگاهی مشهد، روز گذشته، هشتم خردادماه به همت پویش ادبیات و محیطزیست معاونت فرهنگی جهاددانشگاهی واحد اصفهان در محل کتابفروشی و انتشارات این واحد برگزار شد.
مانا تنهایی، دانشجوی دکترای محیطزیست دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان در این نشست با بیان اینکه روانشناسی و محیطزیست هر دو به زیست انسان بازمیگردد، اظهار کرد: لازمه داشتن محیطزیست سالم، انسانهایی هستند که در جامعه به آرامش خاطر رسیده باشند و زندگی برای آنها مهم باشد؛ این امر فقط با همراهی و همکاری اعضای جامعه حاصل میشود.
در ادامه تقی عطایی، دکترای روانشناسی بیان کرد: بهعنوان یک انسان، دو مسیر برای حرکت و زیستن داریم که اهمیت مسائل روز دنیا در انتخاب این مسیرها اهمیت ویژهای دارد. عنوان برنامه امروز برای من جالب بود، زیرا همه ما کسانی را که به محیطزیست آسیب میرسانند، تا حدودی میشناسیم؛ آنها «خواران» هستند، مثل پولخواران، کوهخواران، آبخواران، زمینخواران، دشتخواران و حتی کویرخواران؛ کار این افراد آسیبرساندن است و در یک جمله میتوان گفت، ثروتپرستان و قدرتپرستان عامل اصلی آسیب به محیطزیست هستند. ثروتمندبودن خوب است، ولی ثروتپرستبودن مشکلی اساسی است.
وی ادامه داد: برخی افراد برای محیطزیست بهعنوان جایی برای زندگی خود و فرزندانشان اهمیت قائل هستند. در کره زمین، هشت میلیارد نفر زندگی میکنند و اگر ۶۵ سال پیش به فکر بودیم، امروز جمعیت کره زمین از چهار میلیارد به هشت میلیارد نرسیده بود، یا اگر امروز به فکر باشیم، در ۲۷ سال آینده به ۱۰ میلیارد نمیرسد. در هر حال، هر یک از ما باید وظیفه و تکلیف خودمان را بهعنوان انسان در قبال جامعه بدانیم؛ وظیفه ما صرفهجویی و مصرف بهینه آب، انرژی و دیگر منابع است. از چند سال پیش، پویش سهشنبههای بدون گوشت را میشناسیم؛ در این روز به یاد حیوانات و محیطزیست گوشت نمیخوریم، هر چند که امروز با وجود مشکلات اقتصادی، بسیاری از افراد توانایی تهیه گوشت را ندارند، ولی بهطور کلی افرادی به این تعهدات پایبند هستند و این طرح مورد پذیرش سازمان ملل هم قرار گرفته است.
این فعال محیطزیست با اشاره به اقداماتی که لازم است در زمینه صرفهجویی انجام شود، تصریح کرد: برخی از مأموران شهرداری در پارکها با بیتوجهی به گیاهان آب میدهند، در صورتی که نباید آب تصفیهشده شهری را به گیاهان بدهیم و اگر از آب چاه استفاده کنیم، خیلی بهتر است. در نهایت اینکه، احساس وظیفه، انسان را به قرار گرفتن در کنار دیگران برای انجام کاری در جامعه سوق میدهد و اگر «خواران» کاری برای زیست بهتر انجام نمیدهند، وظیفه ماست که برای حفظ زندگی خود و آیندگان اقدام کنیم.
یکی از حاضران در جلسه گفت: طنز ماجرا این است که نشستهای جهانی در حمایت از مسائل گوناگون مثل اجلاس مبارزه با گرمای زمین را خود این «خواران» برگزار میکنند، مانند کشوری که خود بیشترین ذخیره انرژی هستهای را دارد، ولی ایران را تحت فشار میگذارد تا ذخایر انرژی هستهایاش را تخلیه کند یا از بین ببرد. مسئله اصلی، باور به وجود این معضلات و اطلاعرسانی درباره آنهاست. برای مثال، اطلاعرسانی در خصوص تحریم خوردن گوشت برای یک روز در هفته که وظیفه اهالی رسانه است، میتواند تحولات بزرگی ایجاد کند.
تنهایی در پاسخ به این مطالب اظهار کرد: کلمات آگاهی و وظیفه در این زمینه اهمیت زیادی دارند. اولین وظیفه ما، فهم نقش خود در این چرخه است. برای مثال، یک معلم درباره محیطزیست به دانشآموزان توصیه میکند کاغذ کمتری مصرف کنند، ولی آیا خود او در عمل به سود محیطزیست عمل و کاغذ کمتری مصرف میکند؟ آیا نگاه این معلم پویاست، یا اینکه فقط مکررات را تکرار میکند؟
وی ادامه داد: شاید در برخورد اول با کلمه ذهنآگاهی، به مدیتیشن و فعالیتهای معنوی فکر کنیم، ولی منظور ما از آن، علمی است که از طریق آزمایشها ثابت شده و به روش سکولار عمل میکند؛ یعنی فارغ از سن، جنس، جغرافیا و نژاد است. خود کلمه ذهنآگاهی از ذهن و آگاهی تشکیل شده؛ ذهن یعنی بخشی از مغز که به تجزیه و تحلیل دادهها میپردازد و سپس آنها را به کنش، هیجان، حافظه، تصمیمگیری، قضاوت، حل مسئله و... تبدیل میکند. آگاهی به معنای هشیار بودن است، ولی جایگاه متفاوتی در مفهوم ذهنآگاهی دارد؛ بهطوری که فهمیدن از دانستن در این زمینه برتر است. برای مثال، وقتی خواب هستیم، ذهن ما عملکرد خود را دارد، ولی هشیار و آگاه نیست.
این فعال محیطزیست تصریح کرد: ذهنآگاهی یعنی بدون قضاوت و بهصورت کامل، وجود خود را در زمان و مکان تشخیص دهیم. ذهنآگاهی نوعی تجربه زیستن است؛ وقتی فرد ذهنآگاهی باشیم، زندگی را احساس میکنیم، بهطوری که در حین فعالیت به موضوعات گوناگون فکر میکنیم و افکار در هر فردی متفاوت است. ذهن از خالی بودن گریزان بوده و در نتیجه طبق فرایند تکاملی، سعی در پر کردن دائمی خود دارد.
وی گفت: باید یاد بگیریم با تمرینات ذهنآگاهی، ذهن را با مسائل مثبت و لذتبخش پر کنیم؛ زیرا خالیبودن ذهن و به چیزی فکر نکردن غیرممکن است. در بعضی از تعریفها، ذهنآگاهی راهی برای تربیت قلب یا به عبارتی دلآگاهی است؛ اگر کلیت جهان را به شکل مثلث در نظر بگیریم، هر کدام از ضلعها به ذهن، بدن و محیطزیست اختصاص پیدا میکند. ذهن به هنگام استرس، بدن در زمان بیماری و محیط پیرامون در صورت وقوع بلایای طبیعی، نظم اصلی خود را از دست میدهند. این مثلث باید در تعادل باشد و در صورت بینظمشدن یک بخش، دو بخش دیگر برای ایجاد نظم در آن تلاش میکنند؛ یکی از این تلاشها، تمرینات ذهنآگاهی است که هر سه ضلع را متعادل میکند.
تنهایی افزود: یکی از تمرینات قابل اجرای ذهنآگاهی برای همگان، تمرکز بر تنفس یا طعمها به هنگام غذا خوردن است. برای خالی کردن ذهن میتوانیم به مدت سه دقیقه، هر چیزی را در ذهن بدون فکر کردن روی کاغذ بنویسیم، سپس نوشتهها را بخوانیم تا از محتویات ذهن خود آگاه شویم. در رابطه با محیطزیست، توجه به هوای اطراف یا سطح زیر پا به هنگام قدم زدن یک تمرین است، در هر روز چند دقیقه کافیست و لزومی ندارد دائماً به این توجهات مشغول باشیم. تکرار این کنش به مرور به صفت تبدیل و در نهایت، به کنشهای مثبت در مواجهه با محیطزیست و دیگر انسانها منجر میشود.
وی درباه تفاوت محتوای نظری موجود در کتابهای درسی با واقعیت جامعه در توجه به محیطزیست تأکید کرد: در مواقعی، سیاستگذاران مسائلی را مطرح میکنند، درباره آن جلساتی برگزار و حتی قانون تصویب میکنند، ولی در عمل هیچ نمودی از اجرای آن نمیبینیم؛ زیرا به ضرر منفعتطلبان این عرصه است. مطالب مربوط به محیطزیست در کتابهای درسی مدرسه و دانشگاه بیان میشود، ولی در سطح جامعه اجرا نمیشود. اگر هر فرد در جامعه وظیفهاش در قبال محیط زندگی خود را انجام دهد، شاید بتوان از سطح نظری فراتر رفت.
این دانشجوی دکترای محیطزیست گفت: در سطح جهانی نیز اقدامات قابل توجه و مؤثری بهوسیله مردم در زندگی روزمره در حال انجام است. در ایران، ما به تازگی با موضوع بازیافت سروکار داریم، در حالی که فرایند بازیافت در سطح جهانی آسیبهای زیادی به همراه دارد و کشورهای توسعهیافته در حال حذف بازیافت هستند و برای ساخت وسایل سازگار با محیطزیست و استفاده چندباره از آنها تلاش میکنند. وضعیت کشور ما با کشورهای توسعهیافته درباره انرژی قابل مقایسه نیست. درباره چرخه آب نیز موضوع آبهای خاکستری، صنعتی و... مطرح است و در خصوص هوا هم از فناوری و فیلترهای مؤثر استفاده میشود که در کشور ما چندان مطرح نیست.
در بخش دوم این نشست، محمدرضا رهبری، معاون فرهنگی جهادانشگاهی واحد اصفهان درباره کتاب «بومشناسی تخیلات کودکی» اظهار کرد: وقتی به فعالیتهای محیطزیستی در سطح جامعه دقت میکنیم، فعالیت مدرسههای طبیعتمحور به چشم میخورد. یکی از پیشنهاددهندگان که برای نزدیکشدن کودکان به طبیعت تلاش میکرد، خانم ادیت کاب بود. بهعنوان جستوجوگری که برای کودکان دغدغه داشتم، در مسیر تحقیقاتم به این کتاب رسیدم. این مجموعه مقالات کمی دیر به زبان فارسی ترجمه شده است که بخش اول آن سه مقاله و بخش دوم، 20 صفحه مقاله اصلی با عنوان «بومشناسی تخیلات کودکی» را دربر میگیرد و اصل کتاب نیز همین ۲۰ صفحه است. در ادامه، چند مقاله درباره فرهنگ و کودکان از دیگران آورده شده و خود مقاله از منظر فلسفی و فرویدی به مسئله نگاه میکند.
وی افزود: کودک در مواجهه با یک پدیده جدید شگفتزده میشود و به روایت قصه آن میپردازد. نظر نویسنده درباره استعدادهای انسانی که میتوانند حاصل تواناییهای دوره کودکی باشند، این است که اگر کودک را با طبیعت آشنا و ارتباط مستمری میان آنها برقرار کنیم، کودک زمینه کاری موفقی در آینده خواهد داشت. نویسنده درباره کودکان و بررسی زندگی نخبگان مطالعاتی انجام داده است، دوره کودکی حدود ۳۰۰ یا ۴۰۰ نخبه در سراسر جهان را بررسی و در نهایت کشف کرده کودکانی که با طبیعت در ارتباط بودهاند، قوه تخیل قویتر و در دوره بزرگسالی رؤیاهای بزرگتری داشتهاند.
معاون فرهنگی جهادانشگاهی واحد اصفهان با بیان اینکه این کتاب در دهه ۶۰ میلادی نوشته شده است، ولی ما در سال ۱۴۰۰ شمسی ترجمه فارسی آن را میخوانیم، تصریح کرد: طبق نظر نویسنده، جهان طبیعت نیروهای درونی انسان را تقویت میکند و باعث سلامت روان بیشتر افراد در دوره بزرگسالی میشود. این مقاله باعث شده تا حتی انسانشناسان هم درباره محیطزیست تحقیق کنند و این تحقیقات به ایجاد مدارس طبیعتمحور منجر شود. ما همیشه کودکان را در کلاس حبس میکنیم و ارتباط آنها با طبیعت را از بین میبریم که به نابودی تخیلات آنها منجر میشود و سرانجام میراث خود در طبیعت را از دست خواهند داد؛ به عبارتی، معامله دو سر باخت خواهد بود.
وی بیان کرد: تجربه ارتباط با طبیعت ثابت کرده که رشد فیزیکی به رشد عاطفی و هیجانی تبدیل خواهد شد، توانایی شناختی و ذهنی در ارتباط با طبیعت رشد میکند و در نهایت حضور در طبیعت باعث رشد تفکر انتقادی در کودکان میشود. کتاب بر دوره سنی ۶ تا ۱۱ سال تأکید میکند که آگاهی از بدن زیاد است و میتواند به آگاهی از محیطزیست منجر شود. به عبارتی، جهش از عالم صغیر خویشتن به عالم کبیر هستی رخ میدهد و سرانجام کودک به «چه» و «کجا» نمیاندیشد، ولی به «چگونگی» و «چرایی» میاندیشد.
رهبری گفت: نویسنده به پرسش «چرا کودکی تا این حد در تکامل انسان و فرهنگ مهم است» نیز پاسخ میدهد. جالب اینکه چنین مقاله کوتاهی تأثیر بسیاری دارد؛ گویا دوره طولانی مطالعات نویسنده فقط به یک مقاله انجامیده که موجب تحولات بسیاری شده است. بعضی از فلاسفه میان شاعر و کودک شباهتهایی میبینند و نویسنده این کتاب هم چنین دیدگاهی دارد؛ زیرا در ملاقاتهای اولیه کودک با جهان، واکنش کودک جالب است، احساس تکراریبودن به طبیعت ندارد، نحوه بروز و روایت ملاقات با طبیعت را پنهان نمیکند و بیانی شاعرانه دارد. در بخشی از کتاب آمده که: «کودک مانند شاعر ابزار خویشتن است، تمامی جسم او مملو از عواطف، هیجانات و شهوات ناشی از ضرورتهای تجربه و تربیت است که با ابزاری پرشور برای مشغولیت خلاقانه با نیروهای طبیعت به او خدمت میکند.» نویسنده معتقد است که ملاقات بیواسطه با برگ و خاک و بهطور کلی طبیعت، موجب تقویت خلاقیت میشود.
وی در نقد کتاب «بومشناسی تخیلات کودکی» بیان کرد: کتاب مقدمه واضح و روشنی ندارد، همچنین زبان ترجمه تا حدودی ثقیل و در بیان مفاهیم، ناتوان و نسبت به زبان امروز دچار ضعف است، ولی خود کتاب اهمیت بسیار زیادی دارد.
زهراسادات مرتضوی
انتهای پیام