کد خبر: 4152219
تاریخ انتشار : ۱۲ تير ۱۴۰۲ - ۱۷:۱۰
در نشست سوم «قرآن به‌مثابه متن ادبی» مطرح شد

داستان موسی(ع)؛ از پرکشش‌ترین قصه‌های قرآن

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان گفت: داستان موسی(ع) یکی از پرکشش‌ترین قصه‌های قرآن کریم بوده که از آغاز نزول قرآن، تقریباً در تمام سوره‌های مکی به آن اشاره شده است.

نشست سوم «قرآن به‌مثابه متن ادبی»به گزارش ایکنا از اصفهان، سومین نشست از سلسله‌نشست‌های «قرآن به‌مثابه متن ادبی» با موضوع «تحلیل روایت در قرآن؛ داستان حضرت موسی(ع)»، روز گذشته، ۱۱ تیرماه به همت خبرگزاری ایکنا و به میزبانی معاونت فرهنگی جهاددانشگاهی واحد اصفهان برگزار شد.

در این نشست ابتدا محمدرضا رهبری، معاون فرهنگی جهاددانشگاهی واحد اصفهان موضوع روایت قرآن از داستان حضرت موسی(ع) را انتخابی بجا و دقیق دانست و تصریح کرد: موسی(ع) همواره در ادبیات فارسی مورد توجه شاعران و نویسندگان بوده است. به نظم درآوردن داستان تولد موسی(ع) از سوی پروین اعتصامی و وجود ابیات متعدد حافظ درباره او، تأییدی بر این مطلب است. مانند این بیت: «بیا که آتش موسی نمود گل/ تا از درخت نکته توحید بشنوی». همچنین روایت موسی(ع) و فرعون در ادبیات ما به‌ روایتی سمبلیک تبدیل شده است.

وی ادامه داد: اما داستان‌ زندگی موسی(ع) در ادبیات آن‌سوی دنیا، چه ادبیات مسیحیت و چه ادبیات یهودیت نیز جایگاه ویژه‌ای به خود اختصاص داده است و اروپائیان در حوزه‌های هنر و ادبیات، فارغ از باورهای دینی خود به این داستان توجه ویژه‌ای داشته و از آن الهام گرفته‌اند. وجود مجسمه‌ها و نقاشی‌های معروف از شخص موسی(ع) و برداشت‌های داستانی متعدد از داستان زندگی او، نشان از جایگاه ویژه این پیامبر در هنر و ادبیات غربی دارد.

معاون فرهنگی جهاددانشگاهی واحد اصفهان اضافه کرد: از سوی دیگر، روایات و برداشت‌های مدرن دنیای غرب از این داستان‌ نیز قابل تأمل است. برداشت ویلیام فالکنر در کتابی به نام «برخیز ای موسی»، نمونه‌ای از این روایت به شمار می‌رود که در آنجا نویسنده در عمق فرهنگ عامه، نگاهی ویژه به داستان حضرت موسی(ع) و حرکت او به سمت فرعون دارد. همچنین ساخت فیلم‌های سینمایی متعدد از این داستان و اشارات نمایشی، ادبیاتی، روانشناسی و... در آثار گوناگون، نشان از عمق نفوذ شخصیت موسی(ع) در اکثر فرهنگ‌های جهان دارد.

الهام‌بخش بودن داستان موسی(ع) در هنر

امیر احمدنژاد، عضو هیئت علمی دانشکده علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان نیز در این نشست به الهام‌بخش بودن قصه موسی(ع) و فرعون در حوزه‌های گوناگون هنری اشاره کرد و عناصر موجود در این روایت را درخور توجه و قابل پردازش دانست و به تعدادی از آنها اشاره کرد. وی گفت: شرایط غیرعادی تولد و رشد موسی(ع)، فرعونی که سال‌های سال به مردم ظلم می‌کرد، ملت موسی(ع) که پس از تحمل سختی‌های بسیار و کسب پیروزی، دوباره به سمت گوساله‌پرستی رفته و نهایتاً با ۴۰ سال سرگردانی مواجه شدند، همه عناصری است که قابلیت روایت و پردازش دارد.

احمدنژاد در خصوص تفاوت میان نقل روایت موسی(ع) در قرآن کریم و تورات گفت: روایت موسی(ع) در قرآن در لایه‌های عمیق‌تری بیان شده است. قرآن کریم در ۲۰ سوره راجع به لایه‌های مختلف زیست موسی(ع) صحبت کرده و در هر سوره با زاویه خاصی به داستان زندگی ایشان نگریسته است. هر چند شخصیت‌های داستانی در تمام این سوره‌ها ثابت هستند، اما قرآن در هر سوره برشی از داستان موسی(ع) را با هدفی مشخص بیان می‌کند. مثلاً، در سوره شعرا که خداوند از موضوعاتی همچون ظلم و ستمگری و سرکوب قیام‌های مردمی به دست طاغیان سخن می‌گوید، به قسمتی از داستان موسی(ع) اشاره و تاکتیک‌های فرعون در این زمینه را بیان می‌کند. در جایی دیگر به تغییر فرهنگ بنی‌اسرائیل و در موضعی دیگر، نسبت رهبری موسی(ع) با این قوم را مطرح می‌کند. در تعدادی از آیات نیز بعد فردی موسی(ع) را برجسته کرده‌ و سیر سلوکانه او را به تصویر می‌کشد، چراکه موسی(ع) نیز مانند سایر پیامبران، مسیر تکامل خود را از نقطه‌ای شروع می‌کند، این مسیر را تا رسیدن به بالندگی و تکامل ادامه می‌دهد و در این راه، نقاط ضعف خود را شناسایی و برطرف می‌کند.

وی اضافه کرد: برای مثال، روایت سوره اعراف از موسی(ع) به این ترتیب آغاز می‌شود که خداوند به او امر می‌کند الواح را با قوت بگیرد، ولی بعد از این‌ تأکید و در آیات بعد، قرآن، موسایی را به تصویر می‌کشد که در حال پرت کردن الواح است. این روایت نشان از آن دارد که موسی(ع) دارای شخصیتی هیجانی بوده است. بدیهی است که هر پیامبری صفات شخصیتی خاص خود را داشته و پیامبران با وجود ادعای متکلمان، شخصیتی شبیه به هم نداشته‌اند. مثلاً، انجام رفتارهایی این‌چنین هیجان‌زده از حضرات مسیح، ابراهیم، زکریا و یحیی(ع) اصلاً قابل تصور نیست. در طول روایت‌های قرآن از موسی(ع)، شخصیت او این‌گونه ترسیم شده است. هر چند قرآن در هر صحنه، وجه جدیدی از او را نمایان می‌کند.

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان تصریح کرد: قرآن در سوره‌های گوناگون به بیان داستان موسی(ع) پرداخته، اما روایت‌ها به‌گونه‌ای‌ست که سکانسی واحد از داستان در هر سوره از زاویه دید جدیدی بیان می‌شود. گاهی از زاویه فرعون، گاهی از زاویه موسی، گاهی از زاویه بنی‌اسرائیل و گاه از زاویه زنان متعدد حاضر در داستان موسی(ع)، همچون خواهر و مادر او، دختران حضرت شعیب، همسر فرعون و... .

نشست سوم «قرآن به‌مثابه متن ادبی»

وی افزود: داستان موسی(ع) یکی از پرکشش‌ترین قصه‌های قرآن کریم بوده که از آغاز نزول قرآن، تقریباً در تمام سوره‌های مکی به آن اشاراتی شده است. سپس تا مدت‌ها، صحبتی از او در آیات و سوره‌های نازل‌شده نیست و در سوره‌های مدنی از موسی(ع) یاد نشده، اما در آخرین سوره نازل‌شده، یعنی سوره مائده، آخرین سکانس داستان آن حضرت به صورتی بسیار تلخ روایت شده است. در این سکانس نیز موسی(ع)، شخصیتی هیجان‌زده دارد و از خدا می‌خواهد که بین او و قوم فاسقش فاصله بیندازد.

روایت غیرخطی قرآن از داستان موسی(ع)

احمدنژاد روایت قرآن از داستان موسی(ع) را روایتی غیرخطی خواند که دارای تسلسل زمانی نبوده و در سکانس‌های گوناگونی ارائه‌ شده است. وی گفت: هدف قرآن از بیان داستان موسی(ع)، نقل روایت خطی و تاریخی زندگی او همانند آنچه در کتاب تورات ثبت‌ شده، نیست، بلکه قرآن روایت زندگی او را چنان مطرح کرده است که در هر موضع، هدف خاصی دنبال شود.

وی ادامه داد: اولین روایت قرآن از داستان موسی(ع) براساس ترتیب نزول در سوره طه نازل شده است. قرآن برای شروع داستان از عبارت «هل اتاک حدیث موسی» بهره گرفته و مخاطب را با یک پرسش مواجه می‌کند که آیا داستان موسی(ع) را شنیده‌ای؟ اطلاعات مخاطب عصر نزول از موسی(ع) بر اساس آیات پیشین قرآن که او را پیامبر الهی معرفی کرده و شنیده‌هایی از یهودیان مکه بوده است. قرآن در پاسخ به این سؤال، به جای اینکه از خانواده و نسب موسی(ع)، تاریخ رسالت او و... سخن بگوید، ناگهان مخاطب را در وسط صحنه‌ای عجیب از داستان او قرار می‌دهد و منظره‌ای غیرعادی برای او ترسیم کرده، می‌فرماید: «آن‌گاه که او آتشی دید و سپس به خانواده‌ خود گفت صبر کنید که من آتشی دیده‌ام، امید است شعله‌ای از آن برایتان بیاورم یا هدایتی یابم و راه را پیدا کنم.» در این صحنه، شاخصه‌های شخصیتی موسی(ع) همچون راهبری، امیدواری و شجاعت نمایانده می‌شود. همچنین واژه «هدی» در این آیه دارای ایهام است. معنی اول آن پیدا کردن راه و مسیر و مفهوم عمیق‌تر آن، یافتن دریچه‌ای برای هدایتی بزرگتر است.

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان اضافه کرد: در آیه بعد، خواننده به‌ یک‌باره با ایجاز فوق‌العاده‌ای به این صورت مواجه می‌شود: «ندا داده شد، ای موسی»؛ بیان یا حذف جزئیات از سوی قرآن قطعاً امری حکیمانه است. بیان مفصل جزئیات در روایت‌های قرآن، همواره هدفمند و در راستای اندیشه‌ محوری روایت بوده‌ و ایجازگویی آن نیز هدفمند است. در این آیه، از فعل مجهول «نودی» استفاده شده تا مخاطب متوجه نبود شناخت موسی از صاحب صدا شود. همان‌طور که ملاحظه می‌شود، این روایات، نه در قالب نثر است و نه در قالب شعر، ولی روایاتی کاملاً آهنگین است.

وی گفت: در ادامه، خداوند چنین بیان می‌کند: «من همان معلم و پرورش‌دهنده تو هستم.» سپس عبارتی بسیار عجیب بیان می‌کند: «کفش‌هایت را درآور، چون تو در سرزمین مقدس طوی هستی و من، تو را انتخاب کردم. پس به آنچه وحی می‌شود، گوش فرا ده» و در ادامه، با ذکر جمله‌ای عاطفی و آهنگین که با کاربرد مصوت «ای»، لحنی عاطفی‌تر یافته است، می‌گوید: «من الله، پروردگار تو هستم. مرا پرستش کن و به یاد من نماز برپا دار.» سپس ادامه می‌دهد: «زمانی خواهد آمد که آن زمان برای همه مخفی است و هر کسی به تناسب آنچه کوشش کرده، جزا داده می‌شود.»

احمدنژاد ادامه داد: در ادامه روایت، صاحب صدا سؤالی از موسی(ع) می‌پرسد: «در دست راست تو چیست» و موسی(ع) شروع به پاسخ دادن می‌کند. متن این آیه، اولین حضور و سخن موسی(ع) با صاحب صداست. بر خلاف اینکه خواننده منتظر آن است تا موسی(ع) در شرایطی غیرعادی و مجهول، بسیار موجز و خلاصه پاسخ دهد که این عصاست، اما با بیان جملات تفصیلی از سوی موسی(ع) مواجه می‌شود. بدیهی است که زبان موسی(ع)، عربی نبوده، اما قرآن در نقل سخن او این جمله را بیان می‌کند: «قال هی عصای اتوکوا علیها و....». در این آیه از ضمیر «هی» که مخصوص اشاره به جانداران بوده، به‌ جای ضمیر «هذه» که مختص بی‌جان است، استفاده شده تا میزان اهمیت و جایگاه این عصا در نزد موسی(ع) را به خواننده القا کند. در ادامه، باز هم موسی(ع) از عصای خود سخن می‌گوید و چنین بیان می‌کند: «این عصای من است. بر آن تکیه می‌کنم یا با آن برای گوسفندانم برگ می‌تکانم و نیازهای دیگری هم برای من در آن هست.»

وی اظهار کرد: تفصیل این آیات، نمایانگر ابعادی از شخصیت موسی(ع) بوده، به این صورت که او شخصیتی‌ست که همواره به تکیه‌گاه نیاز دارد و در حیطه فردی، بسیار موفق ظاهر نمی‌شود. خداوند نیز معمولاً نقش تکیه‌گاه را برای او ایفا می‌کند که نمود آن را می‌توان در استفاده از تعابیر «قلنا» به جای «اوحینا»‌ دید.

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان بیان کرد: همچنین تغییر بیان روایت از مونولوگ به دیالوگ‌های تفصیلی، نشان از شخصیت برون‌گرای موسی(ع) دارد، چراکه او خصوصاً در مواضع اقتدار، بسیار خوب سخن می‌گوید. در ادامه آیات، صاحب صدا در کمال بی‌اعتنایی و سردی، نسبت‌ به توضیحات مفصل موسی(ع) راجع به عصایش چنین امر می‌کند: «آن را پرت کن.» موسی(ع) عصا را پرت کرده و عصا به ماری متحرک تبدیل می‌شود. خداوند به او امر می‌کند که آن را بگیر و نترس. در سوره‌های دیگر قرآن، از ترس و فرار موسی(ع) در این لحظه بیشتر صحبت شده است. خداوند به او قول می‌دهد که اگر ترس به خود راه ندهد و عصا را بگیرد، به‌ زودی آن را به‌صورت اولش بازگرداند.

وی در ادامه استقصای ویژگی‌های شخصیتی موسی(ع) از عبارات تفصیل یافته در آیات یادشده اظهار کرد: ترس و اضطراب در تنهایی، یکی دیگر از وجوه شخصیتی موسی(ع) است. در آیات بعدی نیز با عبارت «فاوجس فی‌ نفسه خیفه موسی» به این ترس پنهانی اشاره شده‌ و البته بدیهی است که این ترس و نبود اطمینان هم‌تراز با ترس‌های انسان‌های عادی نبوده، بلکه انتساب واژه ترسیدن به موسی(ع) به این مفهوم است که در شخصیت والایی چون او که شایستگی برگزیده شدن برای انجام رسالت الهی را یافته و در این مسیر، شجاعت‌های بی‌نظیری از خود بروز داده، همین اندک ترس پنهانی نیز قابل توجه است و به چشم می‌آید.

احمدنژاد در بیان ادامه آیات سوره طه، به ذکر گفت‌وگوی میان خدا و حضرت موسی(ع) پرداخت و گفت: خداوند در آیه بعدی از موسی(ع) می‌خواهد که دستش را به پهلوی خود بزند تا آن را نورانی ببیند و این را به‌مثابه معجزه و نشانه‌ای معرفی می‌کند. اصولاً کارکرد معجزه در قرآن به‌منظور اثبات رسالت نیست، بلکه معجزه، نقش رسانه‌ای برای جلب توجه مردم دارد.

وی ادامه داد: سپس خداوند به موسی(ع) فرمان می‌دهد که به سوی فرعون حرکت کند، چرا که او از حد خود گذشته است. موسی(ع) در ابتدا امتناع می‌ورزد و در سوره شعرا برای این امتناع به سه دلیل استناد می‌کند: می‌ترسم مرا تکذیب کنند و سینه‌ام از این وظیفه سنگین، تنگ شود و زبانم روان و گویا نشود. سپس دلیل سوم را در آیه ۱۴ سوره‌ شعرا چنین بیان می‌کند: آنها را بر من، ادعای جرمی است که می‌ترسم به‌ سبب آن من را بکشند.

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان گفت: در ادامه آیات، موسی(ع) برای انجام این مأموریت، درخواست‌هایی از پروردگار مطرح کرد. ابتدا گفت: پروردگارا، سینه‌ام را وسعت بخش و کارم را برای من آسان ساز و گره از زبانم بگشای تا سخنم را دریابند و برای من، وزیری از خانواده‌ام قرار بده، هارون را و پشت من را به او محکم کن و او را در کارم شریک ساز تا تو را فراوان تسبیح گوییم و تو را بسیار یاد کنیم.»

وی افزود: تقاضاهای موسی(ع) نشان‌دهنده ملزومات مورد نیاز برای رسالت‌های فرهنگی و اعتقادی است. درخواست‌های او به‌عنوان کسی که مأمور انجام رسالتی الهی بوده و قرار است بر اندیشه و تفکرات مردم تأثیرگذار باشد، قابل‌ توجه و تأمل است. پیامبران هیچ‌گاه برای انجام مأموریت‌های خود، درخواست اسلحه، سپاه، قدرت‌های ماورایی و... نداشتند، بلکه همواره ابزار اصلی آنان در این کار، سخن گفتن و گفت‌وگو بود.

احمدنژاد تصریح کرد: تقاضاهای موسی(ع) نشان‌دهنده خودشناسی اوست که شناخت کاملی از خود داشته و بر نقاط ضعف خود اشراف کامل دارد. در ادامه، خداوند با لحنی شکوه‌آمیز، این‌چنین به موسی(ع) پاسخ می‌دهد: «ای موسی، خواسته‌ات به تو داده شد.» شکوه‌آمیز بودن این عبارات را می‌توان از بیان واژه «سؤلک» به مفهوم درخواستی کوچک و ناچیز و کاربرد فعل عطا کردن در صیغه‌ مجهول نتیجه گرفت.

وی ادامه داد: در ادامه روایت همانند آنچه در نمایش فیلم‌های سینمایی اتفاق می‌افتد، راوی داستان به وقایع گذشته زندگی موسی(ع) فلش‌بک می‌زند، متذکر عنایات ویژه پروردگار به او می‌شود و چنین می‌گوید: «آن‌گاه که به مادرت، آنچه می‌بایست وحی می‌شد، وحی کردیم. که او را در صندوقی قرار ده. آن را به دریا افکند و دریا باید او را به ساحل اندازد.» گویی این مأموریت از قبل به دریا داده‌ شده است. سپس خداوند به مادر موسی(ع) خطاب می‌کند که دشمن من و دشمن فرزندت، او را از آب برمی‌گیرد و بر تو از جانب خود، مهری در دل‌ها افکندم تا زیر نظر من پرورش یابی.

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان اظهار کرد: حضور مادر موسی(ع) در این آیات از دو منظر درخور توجه است؛ اول اینکه خداوند به مادر موسی(ع) وحی کرده‌ و از نظر من، او برای انجام رسالتی الهی انتخاب شده و زمینه‌های معنوی لازم برای انجام این رسالت را پیش‌تر در خود مهیا کرده‌ بود. زمانی که تسلط دستگاه فرعون بر افکار و اندیشه‌های مردم به‌قدری بود که او را پروردگار خود می‌دانستند و خودشان با دست خود به فرمان فرعون، کودکانشان را برای کشتن در اختیار فرعونیان قرار می‌دادند، مادر موسی(ع) اندیشه و فکری آزاد و برتر داشت و فردی برگزیده بود. هر چند برخی از مترجمان و مفسران قرآن واژه «اوحینا» را به مفهوم الهام ترجمه کرده‌اند، اما خداوند حکیم از به کار بردن این واژه، حتماً هدفی مشخص داشته است. مسئله رسالت و پیامبری زنان در تورات نیز مطرح شده و مثلاً مریم، خواهر موسی پیامبر دانسته شده‌ است.

وی افزود: همان‌طور که در آیات یادشده ملاحظه شد، امید و اعتمادهای فراوانی به مادر موسی(ع) وحی می‌شود، اما طبق آنچه در آیات سوره قصص بیان‌ شده، در لحظات آخری که مادر موسی(ع) در شرف انداختن او به دریا بود، دچار تردید شد، ترسید و نزدیک بود با ایجاد صداهایی، دیگران را از این تدبیر الهی مطلع کند. از این واقعه می‌توان به تأثیر نقش مادران و ژنتیک در تربیت فرزندان پی برد. این ترس مادر در شخصیت موسی(ع) نیز تأثیر خود را گذاشته بود و در مواقعی، او نیز دچار اضطراب و نبود اطمینان می‌شد. لازم به ذکر است که ظرفیت اولیه برای برگزیده شدن اشخاص از جانب مادران تأمین می‌شود. این ترانه‌های معنوی مادران است که بر جان فرزندان می‌نشیند و زمینه دریافت فیوضات الهی و طی کردن مسیر تکامل و بالندگی را فراهم می‌آورد.

احمدنژاد اضافه کرد: گفت‌وگو با موسی(ع) این‌گونه ادامه می‌یابد که «ای موسی، به واسطه خواهرت، تو را مجدداً به آغوش مادر بازگرداندیم تا چشمش روشن شود و اندوه نخورد.» سپس به عنایات دیگری که به موسی افاضه شد، اشاره می‌کند و می‌فرماید: «شخصی از فرعونیان را کشتی و ما تو را از اندوه حاصل از این کار رهانیدیم و بارها تو را آزمودیم. آن‌گاه ای موسی، طبق تقدیر و برنامه‌ای به اینجا آمدی و تو را برای خود ساخته‌ام.» درواقع، خداوند با استفاده‌ مکرر از ضمایر متکلم وحده، فضای عاطفی و وفور عشق و محبت الهی نسبت‌ به موسی(ع) را به تصویر کشیده است. در جایی می‌گوید: «من تو را برای خودم ساختم» و در جایی دیگر به موسی(ع) خطاب می‌کند که «تو را روی چشم خودم پرورش دادم.»

وی در پایان گفت: همان‌طور که مشاهده شد، قرآن در این روایت شورانگیز و سلوکانه که مملو از آرایه‌های ادبی و ترکیبی از چند گفتمان پیچیده است، به بیان داستان موسی(ع) می‌پردازد و در هر بخش، از زاویه دید یکی از شخصیت‌های این داستان به ماجرا نگاه می‌کند. در حوزه ابعاد شخصی و سلوکانه موسی وارد می‌شود و نقش مادر و ژنتیک در تربیت فرزند را گوشزد می‌کند. سپس حضور پررنگ اجتماعی و رسالت‌گونه زنان را نشان می‌دهد و در ادامه، وارد ابعاد سیاسی این روایت می‌شود و به بیان تاکتیک‌های موسی و ضدتاکتیک‌های فرعون می‌پردازد که در نشست بعدی مورد واکاوی بیشتر قرار خواهد گرفت.

الهه‌سادات بدیع‌زادگان 

انتهای پیام
captcha