اعلامیه حقوق بشر اسلامی که در روز پنجم اوت 1990 در شهر قاهره تصویب شد، تلاشی از سوی جامعه اسلامی برای ابراز هویت دینی خود در سطح جهان و بیان دیدگاههای دین مبین اسلام در خصوص حقوق انسانهاست. به بهانه هشتم شهریور، روز مبارزه با تروریسم بهعنوان پدیدهای که خود باعث نقض حقوق بشر میشود، خبرنگار ایکنا از اصفهان بهمنظور واکاوی بیشتر حقوق بشر اسلامی و آشنایی با کارکرد و تأثیر اعلامیه یادشده در استیفای حقوق مسلمانان، گفتوگویی با سیدمحمد ساداتینژاد، رایزن حقوق بشر نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متحد و عضو شورای علمی گروه پژوهشی چهره دیگر حقوق بشر انجام داده است که متن آن را در ادامه میخوانید.
ایکنا ـ چه ضرورتهایی سبب تدوین و تصویب اعلامیه حقوق بشر اسلامی در کنار اعلامیه جهانی حقوق بشر شد؟
اعلامیه جهانی حقوق بشر در سال ۱۹۴۸، یعنی سه سال بعد از پایان جنگ جهانی دوم تصویب شد و ۵۶ کشور در تدوین و تصویب آن دخیل بودند؛ هشت کشور به آن رأی ممتنع دادند که عبارت بودند از بلاروس، چکواسلواکی، لهستان، اوکراین، شوروی، یوگسلاوی، آفریقای جنوبی و عربستان سعودی. تعداد کشورهای اسلامی دخیل در تهیه این اعلامیه زیاد نبود. برای نمونه، عربستان بهعنوان کشوری اسلامی رأی ممتنع و ایران نیز به این اعلامیه، رأی مثبت داد؛ ولی باید توجه داشت که در آن زمان، ایران زیر سیطره حکومت سکولار پهلوی بود و هشت سال از حکومت پهلوی دوم میگذشت. با توجه به اینکه کشورهای اسلامی حضور چشمگیری در تدوین و تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر نداشتند، بعداً تصمیم به تدوین اعلامیه قاهره گرفتند تا مواردی را که بیانگر نگاه کشورهای اسلامی به مسائل حقوق بشر است، به جهانیان اعلام کنند. این بیانیه از نظر کشورهای اسلامی، مکمل اعلامیه جهانی حقوق بشر بود.
ایکنا ـ موقعیت اجتماعی، حقوقی و فرهنگی مسلمانان قبل و بعد از تصویب این اعلامیه چگونه بود؟
بسیاری از کشورهای اسلامی بعد از تدوین این اعلامیه، مستقل شدند و به عضویت سازمان ملل درآمدند. تا سال ۱۹۴۸ میلادی، بسیاری از این کشورها ماهیت مستقل و وجود خارجی نداشتند و زیر قیمومیت یا استعمار قدرتهای استعمارگر بودند؛ به همین دلیل نیز در زمان تدوین اعلامیه جهانی حقوق بشر، حضور چشمگیری در روند تدوین آن نداشتند؛ اما بعداً در قالب سازمان کنفرانس اسلامی تصمیم گرفتند تا با تدوین اعلامیه قاهره، این نقیصه را برطرف و نگاه و تفسیر خود را درباره بعضی از مسائل حقوق بشری بیان کنند تا مانع سوءبرداشت و سوءاستفاده در موضوعات مرتبط با حقوق بشر شوند. اعلامیه قاهره تلاش کرد تا نگاه کشورهای اسلامی را درباره بعضی از مسائل اختلافی در حوزه حقوق بشر تشریح کند؛ در عین حال، موارد اشتراکی بسیاری در هر دو اعلامیه وجود دارد که از سوی کشورهای اسلامی در بیانیه قاهره مورد تأکید قرار گرفت تا مانع اتهام مجامع جهانی به کشورهای اسلامی مبنی بر اعتقاد نداشتن و احترام نگذاشتن آنها به حقوق بشر شود.
ایکنا ـ موضع کشورهای غربی در قبال تصویب این اعلامیه از ابتدا تاکنون چگونه بوده است؟ تقید و تعهد دیگر کشورهای اسلامی در صیانت از این اعلامیه و اجرا و ترویج آن به چه میزان است؟
کشورهای غربی در تدوین اعلامیه جهانی حقوق بشر، غالباً بر پیگیری حقوق مدنی و سیاسی متمرکز شدند و مسائلی مثل آزادی مذهب، آزادی بیان و... را تصویب کردند. در این راستا در شورای حقوق بشر نیز همواره قطعنامههایی صادر میشود؛ ولی آنها به موضوعاتی مانند حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کمتر توجه کردند. بدیهی است که اینگونه حقوق اغلب از سوی کشورهای در حال توسعه پیگیری میشد؛ ولی کشورهای غربی احترامی برای آن قائل نبودند. تلاش و همکاری برای احقاق حق توسعه کشورها و مقابله با پدیدههایی همچون آثار منفی اقدامات قهرآمیز و یکجانبهگرایی، نابردباری و نفرتپراکنی درباره مذاهب و ادیان، توهین و اسلامهراسی برای کشورهای غربی اهمیت قابل توجهی نداشت.
پیگیری صرف حقوق مدنی و سیاسی از جانب کشورهای غربی به این علت بود که آنها از این حقوق بهعنوان وسیله و ابزاری برای زیر فشار قرار دادن کشورهای در حال توسعه، کشورهای عدم تعهد و کشورهای اسلامی استفاده میکردند و حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی این کشورها به لحاظ آنکه هم بار مسئولیتی برای کشورهای غربی همراه داشت و هم سبب مطالبهگری کشورهای در حال توسعه از کشورهای توسعهیافته میشد، مسکوت ماند. برای نمونه، کنوانسیون حق توسعه بیش از ۳۰ سال است که بهدلیل همکاری و تعامل نکردن کشورهای غربی هنوز به نتیجه نرسیده است. باید به این نکته نیز توجه داشت که غربیها از مشکلات بین کشورهای اسلامی، تفرقه و متحد نبودن آنها سوءاستفاده میکنند و با فشار وارد کردن در نیازهای اقتصادی و سرمایهگذاری نکردن برای رشد و پیشرفت آنها، حقوق این کشورها را بیش از پیش نادیده میگیرند.
هرچند اعلامیه قاهره در خصوص توجه به این حقوق تنظیم شد، ولی در عمل کشورهای اسلامی آنگونه که شایسته ترویج این اعلامیه بود، عمل نکردند و حتی میتوان گفت آن را به فراموشی سپردند. در همین راستا بود که بعدها، موضوع تهیه اعلامیهای تکمیلی برای الصاق به اعلامیه قاهره مطرح، در سالهای اخیر بازنگری و تصویب نهایی شد.
ایکنا ـ فرض کنید پیروان دیگر ادیان آسمانی همچون مسیحیت، یهودیت و... به فکر تدوین و تصویب اعلامیهای منطبق با دین و آیین خود باشند. در این صورت، تکثر این اعلامیهها، خود نوعی محدودیت حقوق و آزادی ذاتی مردم جهان و دیگر ادیان نیست؟ آیا این اعلامیهها، همراستا خواهد بود یا در مواضعی، متعرض یکدیگر هستند؟
باید توجه داشت که حقوق بشر درواقع ریشه در ادیان دارد و با آنها در تضاد نیست. اگر به سابقه تدوین حقوق بشر رجوع شود، درمییابیم آنگاه که عهدنامه وستفالی تصویب و قدرت و دین از یکدیگر جدا و دین، امری فردی تلقی شد، معضلاتی در جامعه پدید آمد. برای جبران این خلأها و معضلات که همان بروز نیافتن ارزشهای مذهبی و دینی بود، افرادی همچون جان لاک خواستار تصویب اعلامیه حقوق بشر برای رفع این نقایص شدند. با این تفاوت که حقوق بشر دیگر منشأ الهی نداشت و جزو حقوق طبیعی هر انسانی بود که از آغاز تولد از آن بهرهمند میشد. این در حالی است که در همه ادیان الهی نیز حقوق مطرحشده در اعلامیه جهانی حقوق بشر وجود دارد، البته با این تفاوت که مشروعیت این حقوق، منشئی الهی داشت. در همه ادیان حق بهرهبرداری از مسکن، بهداشت، آب سالم، محیطزیست مطلوب و سایر حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مطرح و تأیید شده است؛ ولی اعلامیه حقوق بشر برای مشروعیت این حقوق، منشئی انسانی و نه الهی قائل شد؛ بنابراین اگر ادیان دیگر هم اعلامیههایی در تکمیل و تفسیر اعلامیه جهانی حقوق بشر صادر کنند، صرفاً برای توضیح درباره معضلاتی است که در حال حاضر مورد اختلاف کشورهاست؛ مثل حقوق شهروندی، مباحث مربوط به همجنسگرایی، حدود و ثغور آزادی بیان و ... .
ایکنا ـ حقوق بشر اسلامی در قبال وقایعی مانند اعمال تحریمهای ظالمانه علیه مسلمانان، وارد کردن فشارها برای پذیرش بعضی از ناهنجاریها همچون همجنسگرایی و قرآنسوزیهای اخیر چه نقش و کارکردی میتواند داشته باشد؟
بدیهی است که کشورهای غربی در تلاشاند تا بعضی از پدیدههای نامطلوب از منظر کشورهای اسلامی را بهعنوان حقوق مسلم انسانها ترویج دهند؛ مثلاً همجنسگرایی را یکی از مصادیق حقوق بشر قلمداد میکنند؛ ولی بعضی از کشورها و از جمله کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی با این پدیده به شدت مخالف هستند. پدیده قرآنسوزی نیز از دید آنها نوعی آزادی بیان تلقی میشود؛ اما بسیاری از کشورهای جهان این اتفاق را توهین به ادیان میدانند و به شدت آن را محکوم میکنند؛ چراکه در تضاد با حقوق بشر دانستهاند.
کشورهای در حال توسعه در قالب جنبش عدم تعهد (NAM) که کشورهای اسلامی نیز عضو آن هستند، برای مقابله با اینگونه اقدامات غربیها و مقابله با تحریمها یا اقدامات قهرآمیز یکجانبه، قطعنامهای در شورای حقوق بشر و مجمع عمومی سازمان ملل مطرح کردهاند. بر این اساس، گزارشگر ویژهای برای صدور گزارش در خصوص آثار منفی تحریمها بر بهرهمندیهای یکسان افراد از حقوق بشر تعیین شد که هر سال به مجمع عمومی سازمان ملل گزارش میدهد. همچنین در خصوص وقایعی مانند قرآنسوزی و توهین به ادیان، در سال ۲۰۱۱ قطعنامه سازمان همکاری اسلامی با عنوان مقابله با نابردباری، بیگانهستیزی و نفرتپراکنی براساس مذهب تصویب شد و طبق آن هر سال دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر گزارشی به شورای حقوق بشر عرضه میکند. در خصوص قرآنسوزیهای اخیر نیز در پنجاهوسومین نشست حقوق بشر، این عمل محکوم و قطعنامهای در این زمینه تصویب شد.
الههسادات بدیعزادگان
انتهای پیام