کد خبر: 4177273
تاریخ انتشار : ۰۱ آبان ۱۴۰۲ - ۱۴:۲۸
فصل دوم نشست‌های «قرآن به‌مثابه متن ادبی»/ 3

روایت‌شناسی در قرآن

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان گفت: روایت‌شناسی در قرآن به معنای شیوه بیان حکایت بوده و در پی آن است تا تعامل بین افراد حاضر در یک داستان را نمایان کند.

نشست سوم از فصل دوم «قرآن به‌مثابه متن ادبی»به گزارش ایکنا از اصفهان، سومین نشست از فصل دوم سلسله‌نشست‌های «قرآن به‌مثابه متن ادبی» با محوریت «درس‌گفتارهای روایت در قرآن»، روز گذشته، ۳۰ مهرماه به همت خبرگزاری ایکنا در معاونت فرهنگی جهاددانشگاهی واحد اصفهان برگزار شد.

در این نشست، امیر احمدنژاد، عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان ضمن مرور مباحث مطرح‌شده در جلسات پیشین به بیان مستنداتی در خصوص ادبی بودن متن قرآن پرداخت و اظهار کرد: در عصر نزول و آغاز تولد قرآن، این متن ویژگی‌های یک متن ادبی را دارا بوده؛ مثلاً آیات قرآن به‌صورت کاملاً آهنگین بیان شده است؛ برای نمونه به آیات سوره شمس توجه کنید: «وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَاهَا وَالسَّمَاءِ وَمَا بَنَاهَا وَالْأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا...؛ سوگند به خورشيد و تابندگى‏‌اش، سوگند به ماه چون پى خورشيد رود، سوگند به روز چون زمين را روشن گرداند، سوگند به شب چو پرده بر آن پوشد، سوگند به آسمان و آن كس كه آن را برافراشت، سوگند به زمين و آن كس كه آن را گسترد، سوگند به نفس و آن كس كه آن را درست كرد... .»

وی افزود: همچنین شاخص‌ترین جمله قرآن کریم که همان «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ» است، وزن عروضی دارد و نظامی گنجوی آن را در مصرعی از اشعار خود به‌کار برده است: «بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحیم/ هست کلید در گنج حکیم» از طرف دیگر، محتوای موجز قرآن، لغات و آرایه‌های ادبی متعدد ذکرشده در آن همچون استعاره، تشبیه و... و بیان مثل‌ها، همگی حکایت از ادبی بودن این متن دارد.

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان تصریح کرد: از این‌رو، مخاطبان قرآن همواره از آن، تلقی متنی ادبی داشتند و همیشه متن آن را با شعر و سحر مقایسه می‌کردند. همچنین در تعدادی از آیات قرآن چنین نقل شده که برخی مخاطبان منشأ آیات را از الهامات جنّیان می‌دانسته و به‌ همین دلیل، پیامبر(ص) را مجنون به معنای جن‌زده می‌نامیدند. یکی از دلایلی که قرآن کریم بارها بر منشأ الهی بودن آیات خود تأکید کرده و آنها را از شعر، سحر و الهامات جنّیان مبرا دانسته، همین تلقی و اصرار مخاطبان بر این موضوعات است.

نظریه اعجاز ادبی قرآن

وی در ادامه به توضیح شکل‌گیری نظریه اعجاز ادبی قرآن پرداخت و گفت: در قرن سوم هجری، نظریه‌ اعجاز ادبی قرآن مطرح شد و در قرن چهارم به اوج خود رسید. اولین ادیبی که به تحلیل متن ادبی قرآن پرداخت، عبدالقاهر جرجانی بود که نه‌ تنها در ادبیات عرب، بلکه در جهان، پیشگام دانش نقد ادبی بود. بعد‌ها، جلال‌الدین سیوطی اثر «المعترک القرآن فی اعجاز القرآن» را تألیف کرد و به بیان دلایل اعجاز ادبی قرآن پرداخت. در دوران معاصر نیز ادیبان نومعتزله همچون امین الخولی، قرآن‌پژوه نواندیش معاصر مصری و همسرش، عایشه بنت‌الشاطی، محقق و ادیب معتقد بودند که قرآن باید به‌مثابه متنی ادبی تفسیر و تبیین شود. در این‌ راستا، عایشه بنت‌الشاطی کتاب «الاعجاز البیانی لقرآن الکریم» را تألیف کرد که در نمایاندن ادبی بودن متن قرآن بسیار مؤثر بود. در ادامه، محققانی همچون توشی‌هیکو ایزوتسو روش‌های نقد متن هرمنوتیک را که سال‌ها برای نقد متون عهدین استفاده می‌شد، وارد فضای نقد ادبی قرآن کردند.


بیشتر بخوانید:


احمدنژاد اضافه کرد: تفسیر «فی ظلال القرآن» نیز حاصل نگاه ادبی مؤلف آن، سیدقطب به قرآن است. سیدقطب معتقد بود هر متن ادبی در تعامل با محیطی که در آن متولد شده است، شکل می‌گیرد. او در تفسیر قرآن، روش استاد خود، محمد عبده در تفسیر المنار را دنبال کرد، این روش را به اعتلا رساند و تفسیری نگاشت که با فاصله گرفتن از فضای نوشتاری تفسیرهای متداول آن زمان که معمولاً نوشتاری جدی و رسمی بود، متن ادبی و پراحساسی خلق کرد تا مخاطب تفسیر قرآن را از دریچه جملات نغز، ادیبانه و پراحساس دریافت کند.

وی ادامه داد: در آن دوران، تصویرسازی، محور تفسیرهای ادبی بود؛ لذا سیدقطب به تألیف کتاب «التصویر الفنی فی القرآن» روی آورد. او در این کتاب به معرفی یکی از جوانب اعجاز ادبی قرآن کریم یعنی آفرینش هنری یا نمایش هنری پرداخت. سیدقطب پس‌ از کشف نمایش هنری در قرآن و تألیف این کتاب آرزو داشت تا تمام قرآن را با چنین رویکردی تفسیر کند و معتقد بود قرآن معانی انتزاعی را به مدد تصاویر محسوس و خیال‌انگیز می‌نمایاند و صورتی که ترسیم می‌کند، زنده و متحرک می‌شود و در پس آن معانی ذهنی جان می‌گیرد؛ مثلاً در تفسیر آیه ۱۱ سوره حج، «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَىٰ حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلَىٰ وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ ذَٰلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ؛ و از ميان مردم كسى است كه خدا را فقط بر یک حال و بدون عمل‌ مى‌پرستد؛ پس اگر خيرى به او برسد، به آن اطمينان يابد و چون بلايى به او رسد، روى برتابد. در دنيا و آخرت زيان‌ديده است؛ اين است همان زيان آشكار.» این‌چنین تصویرسازی می‌کند: قرآن در این آیه گویا انسانی را که مشغول نماز گزاردن بر لبه‌ یک بلندی است، به تصویر کشیده که با کوچکترین تغییر شرایط، ممکن است به پرتگاه پرتاب شود. این تصویر دقیقاً احوالات انسان‌هایی را بیان می‌کند که با کوچکترین گرفتاری و ناملایمات از ایمان خود روی برمی‌تابانند و فقط در شرایط خوشایند و مطلوب آن را حفظ خواهند کرد.

روایت موسی(ع) با روایت‌شناسی ژرار ژنت

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان در ادامه به بیان جایگاه روایت‌شناسی در نقد ادبی متون پرداخت و افزود: روایت‌شناسی در قرآن به معنای شیوه بیان حکایت بوده و در پی آن است تا تعامل بین افراد حاضر در یک داستان را نمایان کند. تمرکز نشست‌های فصل دوم «قرآن به‌مثابه متن ادبی» نیز بر روایت‌شناسی بوده و قرار است روایات قرآن از زندگی حضرت موسی(ع) بررسی و واکاوی شود؛ به این منظور روایت حضرت موسی(ع) در سوره قصص بازخوانی خواهد شد و عنصر زمان در این روایات با مدل روایت‌شناسی ژرار ژنت بازبینی می‌شود.

وی ادامه داد: آنچه در ۱۵ آیه ابتدایی این سوره قابل‌ توجه به نظر می‌رسد، سیالیت فوق‌العاده زمان و رفت‌وبرگشت‌های متعدد زمانی در نقل روایت است. در این آیات به‌طور مرتب با پرش زمان مواجهیم. گاهی این پرش، گامی بسیار بلند است و در بازه زمانی بسیار دور رخ می‌دهد و گاهی، گام نهادن به زمان‌هایی نزدیکتر است.

احمدنژاد بیان کرد: اولین زمان بیان‌شده در این سوره، همان زمان حیات پیامبر(ص) و نزول این آیات است. دومین زمان به آیه‌‌ای تحلیلی مربوط می‌شود که به بخشی از روایت موسی(ع) اشاره دارد: «زمانی‌ که فرعون بزرگی طلب می‌کرد و مردمش را چند فرقه و گروه کرده بود؛ گروهی از آنان را به زبونی می‌کشید و پسرانشان را سر می‌برید و زنانشان را زنده می‌گذاشت یا مورد بهره‌برداری قرار می‌داد. به‌ راستی که او از فسادکاران بود.»

وی اضافه کرد: اگر بازه‌های زمانی این آیات با دقت ژنت جداسازی شود، آیات بعدی مربوط به بیان یک قاعده و قانون کلی خداوند است که چنین می‌فرماید: «اراده کردیم بر کسانی که در زمین به زبونی کشیده شده‌اند، منت نهیم و آنها را پیشوایان مردم گردانیم و وارثان زمین کنیم.» این بازه زمانی مربوط به همه اعصار و زمان‌هاست؛ لذا می‌توان نتیجه گرفت که واژه‌های «فرعون» و «هامان» در آیه ششم این سوره نیز بر فرعون‌های همه زمان‌ها دلالت دارد و این دو واژه نمادی از طاغوت‌های پدیدآمده در همه اعصار و دوران‌هاست.

این پژوهشگر قرآن ادامه داد: سپس قرآن کریم وارد چهارمین بازه زمانی روایت شده و به دوران نوزادی موسی(ع) اشاره کرده است؛ آنجا که به مادرش چنین وحی شد که فرزند خود را شیر ده و چون بر جان او ترسیدی، او را به دریا بیفکن. آیات بعدی این روایت، سیال‌وار وارد زمان آینده می‌شود و به بیان دو پیشگویی، یکی در آینده‌ای نزدیک و دیگری در آینده‌ای دور می‌پردازد. اول آنکه خداوند بشارت می‌دهد تا ساعتی دیگر، ما این نوزاد را به مادر خود بازمی‌گردانیم و پیشگویی دورتر آنکه، او را از پیامبران قرار خواهیم داد.

وی تأکید کرد: در آیه هشتم زمان برگرفتن صندوقچه حامل نوزاد از سوی آل فرعون به تصویر کشیده شده‌ است؛ اما در ادامه مجدداً روایت وارد زمان آینده می‌شود و با بیان یک پیشگویی ظریف، به انتهای روایت موسی(ع) اشاره می‌کند و می‌فرماید: «خاندان فرعون او را از آب گرفتند تا سرانجام دشمن جان آنان و مایه اندوهشان شود.» در قسمت انتهایی این آیه، زمان دوباره دستخوش تغییرات می‌شود و به بیان یکی از ویژگی‌های کلی همه طاغوت‌ها می‌پردازد و تحلیلی کلی راجع‌ به فرعون، هامان و سربازان او بیان می‌کند: «همه آنها از خطاکاران بودند.»

امیر احمدنژاد عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان

احمدنژاد اظهار کرد: در آیه بعد، بازه زمانی جدیدی پای به روایت موسی(ع) می‌گذارد و سخن از همسر فرعون به میان می‌آید که این اولین رویارویی مخاطب با شخصیت همسر فرعون در قرآن کریم است. همسر فرعون می‌گوید: «این کودک نور چشم من و تو خواهد بود. او را نکشید. امید است که ما را سودی دهد یا او را به فرزندی بگیریم.» این جملات حاکی از وجود نقص و ضعفی در موضوع فرزندآوری این خانواده است که یا فرزندی ندارند یا فرزند پسری به آنها عطا نشده است.

وی ادامه داد: از ابتدای این سوره، روایت در قالب افعال ماضی بیان شده است؛ اما در انتهای آیه 9، یک‌ مرتبه با تغییر زمان فعل به مضارع مواجه می‌شویم: «ولی آنها خبر نداشتند که چه می‌کنند.» بیان فعل «لا یشعرون» در قالب فعل مضارع، نشان از بیان کلیت و تحلیلی فرازمانی است و به خطاهای تمام فرعونیان زمان اشاره دارد که با مداخله اراده خداوند صورت می‌گیرد؛ مثلاً در این روایت با اینکه فرعونیان تمام نوزادان پسر را به قتل رساندند؛ اما نکشتن فقط یک نوزاد و نگهداری او در کاخ باعث نابودی آنها شد.

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان گفت: در ادامه، روایت موسی(ع) وارد بازه زمانی جدید دیگری می‌شود که از فارغ شدن قلب مادر موسی(ع) خبر می‌دهد، در صحنه‌ای که در حال تعقیب صندوقچه حاوی نوزادش بود: «آن‌گاه که فرعونیان نوزاد او را از آب برگرفتند که اگر خداوند قلب او را با طناب‌هایی محکم نمی‌کرد، او به این کار واکنش نشان می‌داد و راز این کودک فاش می‌شد.» سیالیت زمان در این آیات موج می‌زند؛ چراکه بلافاصله در آیه ۱۱، مجدداً روایت به زمانی پیش از رها کردن صندوق حاوی نوزاد بر آب برمی‌گردد، آنجا که مادر موسی(ع) به دخترش گفت: «به‌ دنبال او برو.» «خواهر موسی او را از دور می‌نگریست، در حالی‌ که دیگران متوجه او نشوند.»

وی افزود: آنچه از این تصویر و تصاویر روایت‌شده در تورات برمی‌آید، این است که خواهر موسی(ع) دختری بسیار باهوش و با فراست بود. در تورات از او تمجید و با لفظ نبی یاد شده است. در انتهای این آیه، همانند انتهای آیه 9، زمان فعل به مضارع تغییر می‌کند و حکایت از این دارد که بر اثر اراده خداوند، طاغوتیان قادر به تشخیص وقایع و جریان رخداد‌ها نیستند و دچار خطا می‌شوند.

احمدنژاد در ادامه بررسی تغییرات زمانی روایت قرآن از زندگی حضرت موسی(ع) اظهار کرد: مخاطب در آیه بعد مجدداً به بازه زمانی بیان‌شده در آیه هشتم بازگردانده می‌شود، آنجا که خواهر موسی(ع) در حالی به آل فرعون نزدیک می‌شود که خداوند از قبل، شیر همه زنان حاضر در کاخ فرعون را بر موسی(ع) حرام کرده بود و اهل فرعون به‌ دنبال راه‌حل این مشکل بودند. خواهر موسی(ع) آن‌گونه که قرآن روایت می‌کند، این‌چنین پیشنهاد می‌دهد: «آیا شما را به خانواده‌ای راهنمایی کنم که او را برایتان سرپرستی کنند و خیرخواهش باشند؟» پاسخ فرعون و همسر او به این درخواست بیان نشده است؛ ولی آیات چنین فرموده که «پس او را به مادرش بازگرداندیم تا چشمش روشن شود، غم نخورد و بداند که وعده‌ خدا درست است» و مجدداً عبارتی با فعل مضارع به‌صورت کلی بیان می‌کند که «اکثر آنها نمی‌دانند.»

وی یادآور شد: پس‌ از این آیات، به‌ یک‌باره با آیه‌ای مواجه می‌شویم که تقریباً ۱۸ سال بعد را به تصویر کشیده است: «چون به رشد و کمال خود رسید و برومند شد، به او حکمت و دانش عطا کردیم» و مجدداً به یکی از قواعد فرازمانی خداوند اشاره می‌کند که «ما نیکوکاران را چنین پاداش می‌دهیم.»

الهه‌سادات بدیع‌زادگان

انتهای پیام
captcha