به گزارش ایکنا از اصفهان، اولین نشست «رساندویچ» ویژه نوجوانان با شعار «رسانهها را قورت بده» روز گذشته، 18 آبانماه با حضور جمعی از داوران و خبرنگاران نوجوان جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان در سالن کنفرانس کتابخانه مرکزی شهرداری اصفهان برگزار شد.
شایان فخاری، مدرس سواد رسانه و مدیر مجموعه گرالیت در آغاز این نشست، ضمن مروری بر دوران کودکی خود گفت: سی و چند سال قبل، من در اصفهان به دنیا آمدم و بعد از آن مدتی در شاهینشهر زندگی کردم. محله ما به محله جنگزدهها معروف بود و غالب کسانی که آنجا زندگی میکردند، وضع اقتصادیشان خوب نبود. چند سال بعد نیز همراه خانواده از شاهینشهر به تهران رفتیم.
وی ادامه داد: در زمان کودکی من، عروسکها ساده بودند. بعد از آن به مرور، عروسکهایمان پیشرفتهتر و بامزهتر شدند تا اینکه متوجه شدیم عروسک باربی در میان بچههای تهران رواج پیدا کرده است. خواهر من نیز شیفته آن شده بود و میخواست هرطور شده، یک عروسک باربی داشته باشد.
این مدرس سواد رسانه تصریح کرد: سال 1389 در دانشگاه امام صادق(ع) کارشناسی ارشد پیوسته رسانه و ارتباطات قبول شدم. جلسه اول درس جامعهشناسی، پروفسور محسنیانراد به کلاس ما آمد و درباره عروسک بهخصوص باربی صحبت کرد. از آنجایی که من توقع چنین مباحثی را نداشتم، اعتراض کردم؛ اما استاد در مقابل، من را وادار کرد تا خودم نیز درباره این موضوع تحقیق کنم.
وی افزود: من تحقیق در آن حوزه را با جستوجوی کلمه Doll یا همان عروسک شروع کردم؛ اما نتیجهای در پی نداشت. سپس به پیشنهاد دیگر دانشجویان، صنایع عروسکسازی را جستوجو کردم. نتیجه آن بود که متوجه شدم یک شرکت عروسکسازی چیزی بهعنوان عروسک زنده تولید میکند که ترکیب ژن خوک، شامپانزه و زرافه را در خود دارد. این عروسک، ضربان قلب داشت و میتوانست رشد کند.
فخاری تأکید کرد: متوجه شدم این شرکت، عروسکهای باربی متعددی هم با ملیتهای گوناگون تولید میکند، حتی باربی چادری نیز تولید میکرد. با اینکه غربیها به تولید باربی چادری اعتراض داشتند؛ اما این شرکت به کار خود ادامه داد. در اینجا علامت سؤال بزرگی برای من شکل گرفت که چرا این شرکت با وجود اعتراض به تولید باربی باحجاب، باز هم به کار خود ادامه میدهد؟ علاوه بر آن، باربی با شکل و شمایل طالبان و با انواع سلاح نیز تولید میشد. در سالهای 2009 و 2010 یعنی قبل از تشکيل داعش متوجه شدم باربیهایی با پرچم و شمایل داعش هم در این شرکت تولید میشوند.
وی یادآور شد: با جستوجو در سایت شرکت عروسکسازی Mattel جملهای از مدیرعامل آن دیدم که نوشته بود: «ما آنطور که شما میخواهید، میبریمتان به سمتی که خودمان میخواهیم.» با دیدن این جمله، علامت سؤال من باز هم بزرگتر شد. عروسک یک رسانه است؛ حال باید دید چگونه این رسانهها ما را مدیریت و کنترل میکنند و چگونه میتوانیم آنها را ابزار خود قرار دهیم؟
مدیر مجموعه گرالیت توضیح داد: رسانهها دستهبندی گوناگونی در دنیا دارند. یکی از بهترین دستهبندیها در حوزه سواد رسانه شامل رسانههای Old media ،New media و Traditional media است. بهترین نوع رسانه نیز همان Traditional media یا رسانه سنتی محسوب میشود. اگر بخواهیم بر کسی اثر مستقیم بگذاریم، بهترین رسانه همین است. منظور از Old رسانهای است که ارتباطش با مخاطب، یکطرفه است؛ مانند روزنامهها، مجلات و تلویزیون. معمولاً گروهها، نهادها و بعضی از فرقههای دینی مانند بهائیت از این رسانه استفاده میکنند. New media یا همان رسانههای جدید هم تلفیقی از فناوریهای ارتباطی، اینترنت و رایانه هستند. این سه در کنار يکديگر ظرفیت بسیاری ایجاد میکنند. بالا بودن سرعت انتقال اطلاعات در این رسانه، دسترسپذیری، ظرفیت ذخیرهسازی، کم بودن دقت و صحت اطلاعات، انتخاب، تعامل، غنای تحریک بالا، پیچیدگی کم و بیمعنا بودن حریم خصوصی از جمله ویژگیهای این رسانه است.
وی اظهار کرد: درست است که New media از لحاظ رسانهای، قدرتمندترند؛ اما رسانههای سنتی بسیار بیشتر از رسانههای جدید میتوانند اثرگذار باشند. رسانه انتخابی، بسته به هدف ما متفاوت است؛ برای مثال گوگل نیازهای ما را تشخیص میدهد و براساس آن نیاز، سرویسهای گوناگونی مانند جستوجوی عکس و متن و جیمیل به ما ارائه میکند؛ از همینرو باعث وابستگی ما میشود، مصونیت اجتماعی به دنبال دارد و موجب معیارسازی متفاوتی میشود.
فخاری یادآور شد: زمانی معیار خوب بودن، ایمان، تقوا و عمل صالح بود؛ اما اکنون بیشتر بودن لایک و کلیک، مهم و ارزشمند است. وقتی معیارها تغییر کرد و هدف شما دیده شدن شد، نیازسازی و کنترل نیاز شکل میگیرد. این نیازسازی موجب میشود رسانه کمکم اطلاعات جزئی من و شما را به دست بیاورد. هر چقدر این اطلاعات کاملتر شود، بانک اطلاعات جهانی شکل میگیرد و به سمت تکنولوژیهای مدیریت انسان میروند. در نهایت این هوش مصنوعی است که شروع به کنترل انسان میکند. در اینجا نوع جدیدی از حکومت در فضای مجازی شکل میگیرد و تاج امپراطور بر سر کسی گذاشته میشود که بتواند بر اطلاعات من و شما سوار شود.
وی بیان کرد: هر چیزی که شما در فضای مجازی میبینید، لزوماً همان نیست که اتفاق میافتد؛ مانند وقایع و آشوبهایی که سال گذشته در کشورمان اتفاق افتاد و هر خبری از آن منتشر میشد.
این مدرس سواد رسانه توضیح داد: چهار مهارت ذیل مفهومی به نام سواد رسانهای به کمک ما میآید. اولین لایه سواد رسانهای، دسترسی است؛ یعنی محدودیتها و کاربردهای گوشی را بدانیم و فواید و مضرات آن را بشناسیم. لایه دوم، ارزیابی کردن است؛ یعنی هر پیام و چیزی را که میبینیم، باور نکنیم و ابتدا آنها را بر اساس ارزشهای خانوادگی، دینی و اخلاقی خود بررسی کنیم. لایه بعدی، آنالیز کردن است؛ یعنی در مواجهه با پیامهای رسانهای باید این چند سؤال کلیدی پرسیده شود که چه کسی آن را تولید کرده است؟ گروه هدف این پیام کیست؟ چه پیامی را منتقل میکند؟ و با چه هدف و ابزاری این کار را انجام میدهد؟ لایه آخر نیز تولید محتوا است. برای تولید محتوا باید بتوانیم از روشهای اقناع مخاطب استفاده کنیم.
وی گفت: نکته مهم این است که بتوانیم اصل S4 را در تولیدات محتوایی رعایت کنیم. بر این اساس اگر میخواهیم محتوایی داشته باشیم که مورد پسند مخاطب قرار بگیرد، باید چهار S را رعایت کنیم؛ این Sها شامل ساده بودن، شیرین و بامزه بودن، سریع به سراغ اصل مطلب رفتن و کوتاه بودن محتواست.
فخاری تأکید کرد: رسانه برای اقناع مخاطب باید از تکنیکهای گوناگونی استفاده کند. من درباره تکنیکهایی که بیشتر استفاده میشود، توضیح میدهم. برجستهسازی، ترس، استفاده از سلبریتیها و تکرار از جمله تکنیکهای گوناگونی هستند که برای اقناع مخاطب به کار میروند. آنچه را بر پیام اثر میگذارد و باعث تغییر معنا میشود، Context یا فرامتن میگوییم. رسانهها بهطور مستقیم، مفهومی را بیان نمیکنند، بلکه بستر را عوض میکنند.
وی توضیح داد: نشانهشناسی یکی از تکنیکهای مهم برای بررسی دقیقتر و عمیقتر اجزای یک پیام است. دو گام مهم نشانهشناسی، توصیف و تفسیر به شمار میرود. در گام توصیف، شما با دیدن هر تصویر، بدون آنکه دربارهاش نتیجهگیری کنید، باید عناصر گوناگون آن را تشخيص دهید؛ سپس در گام بعدی باید این عناصر را تفسیر کنید.
این مدرس سواد رسانهای تأکید کرد: رسانهای که میخواهد بر افکار عمومی اثر بگذارد، تصاویری برای ذائقهسازی مخاطب انتخاب میکند که اصطلاحاً محتوای «میکرو» دارد؛ یعنی محتوایی که مخاطب به آن حس داشته باشد و با آن ارتباط برقرار کند. اگر میخواهید بر دیگران تأثیر بگذارید، تصویری که انتخاب میکنید، حتماً باید عنصری انسانی داشته باشد.
وی در خاتمه مباحث خود گفت: «گشتالت» یکی دیگر از تکنیکهایی است که به ما کمک میکند تا تصویر را تحلیل کنیم. ذهن ما قابلیتی دارد که ابتدا کل یک پدیده را نگاه میکند و بعد به سراغ اجزای آن میرود. رسانهها از همین قابلیت استفاده و ذهن ما را مدیریت میکنند. یکی از اصول گشتالت، مجاورت است؛ به این صورت که اگر ما دو عنصر را در تصویر یا حادثهای در کنار یکدیگر ببینیم، ذهن ما این دو عنصر را در یک جا قرار میدهد و در یک گروه دستهبندی میکند. رسانهها از این تکنیک استفاده میکنند تا افراد را دچار جهتگیری اشتباه کنند. دنیا با تصویر، ذهن مردم را مدیریت میکند. ما باید حواسمان به این تصاویر باشد تا بتوانیم آنها را به خوبی تحلیل کنیم.
زهرا مظفریفرد
انتهای پیام