کد خبر: 4220349
تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۲:۱۲
در گفت‌وگو با ایکنا مطرح شد

ازدواج چشیدن آرامش در کنار پذیرش تفاوت‌هاست

کارشناس واحد مزدوجین دانشگاه علوم پزشکی کاشان گفت: ازدواج برد و باخت نیست، بلکه پذیرفتن تفاوت‌ها و چشیدن آرامش با وجود آنهاست و توجه به این مهم در کنار افزایش مهارت سازگاری و تاب‌آوری، سبب حصول ازدواجی موفق خواهد شد.

ازدواج و پیوند زناشوییروشن‏‌ترین تلاقی آیینه و آب در آوازهای روشن شهر زمزمه می‏‌شود و دو بهار، توأمان در فصلی گمشده در تاریخ از راه می‏‌رسند و با هم پیوند می‏‌خورند. به مناسبت سالروز ازدواج حضرت علی(ع) و دخت نبی اکرم(ص)، خبرنگار ایکنا از اصفهان گفت‌وگویی با فاطمه زارع جوشقانی، روانشناس و کارشناس واحد مزدوجین دانشگاه علوم پزشکی کاشان انجام داده که در آن به مؤلفه‌های ازدواج موفق، چالش‌های ازدواج و نکات درس‌آموز ازدواج امیرالمؤمنین(ع) و حضرت زهرا(س) پرداخته شده است. 

ایکنا ـ از نظر شما برای یک ازدواج موفق، توجه به چه مؤلفه‌هایی ضروری است؟ 

هدف از ازدواج باید برای جوانان تبیین شود که لازمه آن، دانستن هدف زندگی است. یادمان باشد که به دنیا آمده‌ایم تا به هدف آفرینش خود که خدایی شدن است، برسیم. راه خدایی شدن هم بندگی است، آنچنان که قرآن در آیه ۵۶ سوره ذاریات می‌فرماید: «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ؛ جن و انس را نيافريدم مگر براى آنكه مرا عبادت كنند.» 

همچنین در آیه ۲۰ سوره حدید آمده است: «اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَتَكَاثُرٌ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ...؛ ﺑﺪﺍﻧﻴﺪ ﻛﻪ ﺯﻧﺪگی ﺩﻧﻴﺎ ﻓﻘﻂ ﺑﺎﺯی ﻭ ﺳﺮﮔﺮﻣﻰ ﻭ ﺁﺭﺍﻳﺶ ﻭ ﻓﺨﺮﻓﺮﻭشی‌تان ﺑﻪ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﻭ ﺍﻓﺰﻭﻥ‌ﺧﻮﺍهی ﺩﺭ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻭ ﺍﻭﻟﺎﺩ ﺍﺳﺖ...» تا زمانی که هدف از زندگی مشخص نباشد، ازدواج موفق و نتیجه خوبی حاصل نمی‌شود. لازم است این آگاهی‌بخشی از همان دوران دبیرستان به دختران و پسران عرضه و از سوی دیگر، تفاوت‌های فردی و شخصیتی آنان به‌طور کامل برایشان تشریح شود. ازدواج برد و باخت نیست، پذیرفتن تفاوت‌ها و چشیدن آرامش با وجود آنهاست. توجه به این مهم در کنار افزایش مهارت سازگاری و تاب‌آوری، سبب حصول ازدواجی موفق خواهد شد. 

مورد دوم، پاسخ به این سؤال است که نشانه موفقیت در زندگی مشترک چیست؟ برای پیدا کردن پاسخ این پرسش باید دید که هدف زندگی مشترک چه چیزی می‌تواند باشد. از نگاه قرآن، هدف از زندگی مشترک، رسیدن به آرامش است، چنانکه در آیه ۲۱ سوره روم می‌خوانیم: «وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً...؛ و باز یکی از آیات او آن است که برای شما از جنس خودتان جفتی بیافرید که در کنار او آرامش یافته و با هم انس گیرید و میان شما رأفت و مهربانی برقرار کرد...»

اما این آرامش به چه کار می‌آید؟ آرامشی که محصول ازدواج باشد، سرمایه‌ای برای رسیدن به رشد و کمال انسانی است که فلسفه آفرینش ما در آن معنا می‌شود. خداوند درباره نتیجه سکونت و آرامش در آیه چهارم سوره فتح می‌فرماید: «هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَانًا مَعَ إِيمَانِهِمْ...؛ اوست خدایی که سکینت و وقار بر دل‌های مؤمنان آورد تا بر یقین و ایمانشان بیفزاید...» 

با توجه به آیه باید گفت که انسان‌ها برای رسیدن به رشد ایمانی، نیازمند آرامش هستند. یکی از ابزارهای لازم برای رسیدن به این آرامش، ازدواج است؛ اما برای اینکه دو نفر در کنار هم احساس آرامش کنند، باید در اخلاق و عقاید همتای هم باشند که در زبان دینی به این همدلی، کفویت گفته می‌شود. وقتی زن و شوهر خلقیات متفاوتی داشته باشند، بنای سازش هم نخواهند داشت و این از اهمیت فراوان مشاوره‌های پیش از ازدواج و ضرورت آن حکایت دارد؛ اما متأسفانه هنوز در جامعه ما به آن اهمیتی داده نمی‌شود، چرا که دختران و پسران ما از روی احساسات، انتخاب می‌کنند؛ اما بسیار پیش آمده که این‌گونه ازدواج‌ها در همان دوران عقد به شکست منجر می‌شود.

مورد سوم، اهمیت حفظ معنویت در کانون خانواده است. در حال حاضر یکی از خطراتی که خانواده‌های ما را تهدید می‌کند، نبود معنویت یا کمرنگ بودن آن در خانه‌هاست. وقتی به دلیل ضعف معنویت و قوت مظاهر شهوت در محیط خانواده، فضای خانه محلی برای شهوت‌رانی شد، اعضای این خانه چه معتقد به مسائل دینی باشند و چه نباشند، نام چنین محیطی را «خانواده» نخواهند گذاشت. معنویت فقط خواندن نماز، روزه گرفتن، قرآن خواندن و مجلس دعا رفتن نیست، حتی محبت و صمیمیت بین زوجین از مصادیق معنویت است. 

مورد چهارم، قرار دادن خود در جایگاه مشخص هستی است. یکی از دلایل اختلاف میان زن و شوهر آن است که یکی خود را جای دیگری می‌گذارد و نمی‌خواهد اندام‌وار بودن جهان هستی و از جمله خانواده را که یکی از اعضای جهان آفرینش است، بپذیرد. زن به دلیل برخوردار بودن از احساسات لطیف باید وظیفه خطیر مدیریت عاطفی خانه را به دوش بگیرد. وظیفه مرد هم مدیریت اقتصادی و منطقی خانه است، آن هم به دلیل استعدادها و روحیاتی که به‌طور طبیعی در او وجود دارد. 

زن و مرد باید در جایگاه هستی تفاوت‌های خود را بشناسند. زن می‌تواند مظهر اسم رَبّ باشد و در تربیت و پرورش فرزندان نقش ایفا کند و مرد می‌تواند به‌مثابه قوام خانواده باشد و مدیریت اقتصادی آن را به عهده بگیرد. 

ایکنا ـ از نظر شما مهمترین چالش ازدواج در جامعه ایران چیست؟ 

در حال حاضر، داشتن شغل و تأمین مسکن به مهم‌ترین چالش‌های ازدواج تبدیل شده است. البته ریشه اصلی این مسئله می‌تواند نداشتن قناعت و توکل باشد. چالش بعدی، نداشتن احساس نیاز به ازدواج در افرادی است که حتی با مشکلاتی چون تأمین شغل و مسکن روبرو نیستند و ریشه آن مسئولیت‌ناپذیری، آگاهی نداشتن و تأمین و توجه بیش از حد خانواده‌هاست. باید این احساس نیاز را در جوانان به وجود آورد. در بسیاری از موارد مشاوره، مشاهده می‌شود که جوان با تأثیر پذیرفتن از نگرش سوئی که درباره ازدواج تبلیغ شده، به این باور رسیده که ازدواج‌ها در این دوره از زمان بی‌فایده است و اکثراً به شکست و طلاق منجر می‌شود؛ اما وقتی این نگرش در آنان با استفاده از روش‌های تبیینی دین تغییر می‌کند، احساس نیاز هم شکل می‌گیرد. 

به علاوه، جوانان باید به موضوع فرصت ازدواج هم اهمیت بدهند. بهترین سن ازدواج، ۲٠ تا ۳۵ سال است. بعد از این سن، فرصت باروری برای خانم‌ها کم می‌شود. به نظر من افزایش آگاهی، کاستن از سطح توقعات و تسهیل دستیابی به شغل و مسکن برای جوان‌ها می‌تواند در تشویق آنان به ازدواج نقش مؤثری داشته باشد.

ایکنا ـ چه راهکارهایی را برای تقویت بنیان ازدواج و زندگی مشترک مؤثر می‌دانید؟ 

نخست، حفظ حریم با نامحرم، چه فامیل و چه غیر آن. وقار، متانت و عفاف را فراموش نکنیم. دوم، جلوگیری از ورود وسایل فساد به خانه؛ از آوردن وسایلی نظیر ماهواره حتی به بهانه استفاده از برنامه‌های علمی آن که معمولاً راه فساد اخلاقی را به خانه هموار می‌کند، پرهیز کنیم. سوم، مطالعه کتاب‌های اخلاقی؛ از مطالعه کتاب‌های اسلامی و اخلاقی مثل زندگی‌نامه اهل بیت(ع) دوری نجوییم.

چهارم، زیارت؛ در مسافرت‌های سالیانه خود جایی برای زیارت اماکن مقدس هم باز کنیم. پنجم، مناجات و توسل؛ سعی کنیم در طول هفته برنامه‌ای برای ارتباط با خدا و شرکت در مجالس معنوی داشته باشیم. ششم، پرهیز از مال حرام؛ تمام مسائلی که در تقویت بنیان معنوی خانواده گفته شد، در صورتی می‌تواند مفید باشد که سفره خانه از مال حرام تهی باشد. امام حسین(ع) در کارزار نبرد و در پاسخ به هلهله دشمنان، زمانی که می‌خواست به ایراد سخن بپردازد، فرمود: «شکم‌هایتان اکنون پر از حرام است. چون لقمه حرام خورده‌اید، چیزی نمی‌فهمید و هیچ عبادتی از شما اثر نمی‌کند و باعث نمی‌شود که به صحبت‌های من گوش دهید.» (بحارالانوار، ۴۵)

مورد آخر، دقت در نوع انتخاب عکس برای پروفایل‌ها یا استوری‌ها؛ در بسیاری از موارد، دقت نکردن در انتخاب عکس‌هایی که متعلق به زندگی شخصی زوج جوان است و قرار دادن آنها در پروفایل یا استوری، مقدمه‌ساز آسیب‌های بسیاری شده است. 

ایکنا ـ در پایان به شاخص‌هایی اشاره کنید که در پیوند حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س) و نیز زندگی مشترک ایشان می‌تواند الگوی جوانان قرار گیرد. 

امیرالمؤمنین(ع) و فاطمه زهرا(س) با شناختی که از هم داشتند، زندگی ساده خود را با صفا، صمیمیت، همدلی، تفاهم، نظم، ایثار و از خود گذشتگی که پایه و اساس هر زندگی موفقی است، آغاز کردند. اسبابی چون لباس، زینت، خانه، تجمل و زر و زیور که در زندگی‌های مادی موجب اختلافات بزرگی می‌شود، در نظر علی(ع) و فاطمه(س) ارزشی نداشت. از سوی دیگر، عشق و علاقه قلبی امیرالمؤمنین(ع) به حضرت فاطمه(س) و بالعکس، صفایی به خانواده بخشیده بود و ایشان وجود فاطمه(س) را تسکین قلب خود می‌دانست و می‌فرمود: «فاطمه آنچنان کار خانه را به نحو مطلوب انجام می‌داد و با من رفتار مناسب داشت که هرگاه با او مواجه می‌شدم، تمام غم‌ها و غصه‌هایم برطرف می‌شد و قلبم تسکین می‌یافت.» همکاری و کمک این مرد نمونه تاریخ در خانه از یک سو و ایثار و فداکاری فاطمه(س) از سوی دیگر، به زندگیشان جلوه‌ای الهی می‌داد.

زهراسادات محمدی

انتهای پیام
captcha