کد خبر: 4226851
تاریخ انتشار : ۲۵ تير ۱۴۰۳ - ۱۰:۲۰

فضایل سیدالشهدا(ع) به روایت حدیث لوح

حدیث لوح مشتمل بر مفاد لوحی است که به مناسبت ولادت امام حسین(ع) از سوی خداوند متعال به پیامبر اکرم(ص) اهدا شد و موضوعات متعددی از جمله فضائل امام حسین(ع) و مقام و مرتبه آن حضرت نزد پروردگار را روایت می‌کند.

حرم امام حسین(ع)روایتی که به حدیث لوح شهرت دارد، بیانگر مفاد لوحی است که خداوند متعال آن را به مناسبت ولادت امام حسین(ع) از طریق جبرئیل به پیامبر گرامی(ص) اهدا کرد. پیامبر اکرم(ص) نیز برای شاد شدن دختر گرامی‌اش، حضرت فاطمه زهرا(س) آن لوح را به ایشان عطا کرد.

حدیث لوح از جمله روایاتی به شمار می‌رود که در کتب روایی معتبر و مورد اعتماد شیعه نقل شده است. این حدیث چه به‌صورت کامل و چه به‌صورت گزینش بخش‌هایی از آن از سوی عالمان و محدثانی همچون کلینی، شیخ صدوق، ابن‌بابویه، مسعودی، شیخ مفید، شیخ طوسی، طبرسی، مجلسی و... روایت شده است.

در این حدیث موضوعات متعددی از جمله سنت تعیین جانشین برای پیامبران، برتری امام علی(ع) بر همه‌ اوصیا، ادامه امامت در نسل امام حسین(ع)، مهدویت و به کمال رسیدن امامت به‌وسیله‌ امام زمان(عج) بیان شده است.

با توجه به طولانی بودن حدیث، صرفاً فرازی از آن در ادامه ذکر می‌شود. امام صادق(ع) چنین نقل می‌کند که «روزی، پدرم (باقرالعلوم) از جابر بن‌ عبدالله انصاری درخواست کرد تا ماجرای مشاهده لوحی را که در دست جده‌ ما، حضرت فاطمه(س) بود و مطالب مکتوب روی آن را برای ایشان بازگو کند. جابر چنین گفت: روزی در ایام حیات رسول‌الله(ص)، مادر گرامی شما را ملاقات کردم تا ولادت امام حسین(ع) را به او تبریک بگویم که در دستان آن بانوی بزرگوار، لوح سبزرنگی دیدم که گمان کردم زمرد است. در آن لوح کتاب سفیدی را مشاهده کردم که به درخشندگی خورشید بود. به آن حضرت عرض کردم: پدر و مادرم فدای تو باد! این لوح چیست؟ فاطمه(س) فرمود: این لوحی است که خداوند عزوجل آن را به رسولش، محمد مصطفی اهدا کرد. در این لوح نام پدر، همسر و فرزندانم و نام اوصیا و امامانی که از نسل فرزندانم هستند، ذکر شده و پدرم آن را به من بخشیده است تا با نگاه کردن به آن دلم شاد شود. جابر ادامه داد: سپس مادر شما، فاطمه(س) آن لوح را در اختیار من قرار داد. من آنچه را در لوح نوشته شده بود، خواندم و نسخه‌ای از روی آن نوشتم.

امام صادق(ع) چنین ادامه داد: «جابر صحیفه‌ای از پوست نازک آورد، آن را گشود و به رؤیت پدرم رساند. پدرم به جابر فرمود: جابر! حال به صحیفه‌ای که در نزد توست، بنگر تا برای تو از حفظ بخوانم. جابر به نسخه‌ای که در دستش بود، نگریست و پدرم تمام مطالب صحیفه را از حفظ برای او خواند. پس از آنکه قرائت امام به پایان رسید، جابر گفت: خدای بزرگ را شاهد می‌گیرم که آنچه در صحیفه نزد فاطمه(س) دیدم، همین بود که شما خواندید.»

سپس ادامه داد: خدا را گواه می‌گیرم که این‌گونه در آن لوح‌نوشته دیدم: «بسم‌ الله الرحمن الرحیم. این نامه از جانب خداوند عزیز حکیم است برای محمد، پیغمبر او ... من تو را بر پیامبران برتری دادم و وصی تو را بر اوصیای دیگر ... و حسین را خزانه‌دار وحی خود ساختم و او را به شهادت گرامی داشتم و پایان کارش را به سعادت رساندم. او برترین شهداست و مقامش از همه آنها عالی‌تر است. کلمه تامه خود را همراه او و حجت رسای خود را نزد او قرار دادم. به‌ سبب عترت او پاداش و کیفر دهم... .»

در این حدیث مفصل، ابعاد و وجوه گوناگونی از آموزه‌های دینی و تعالیم مکتب تشیع به چشم می‌خورد؛ اما آنچه به مناسبت ایام سوگواری سالار شهیدان در این مقال می‌گنجد، واکاوی خصوصیات و ویژگی‌های مطرح‌شده برای امام حسین(ع) در حدیث لوح است.

خزانه‌دار وحی الهی

اولین ویژگی که از سوی خداوند مهربان در حدیث لوح برای امام حسین(ع) بیان شده، عنوان «خزانه‌دار وحی» است: «جعلت حسینا خازن وحیی؛ حسین را خزانه‌دار وحی خود کردم.»

این عبارت به تداوم نسل ائمه(ع) از وجود گران‌قدر امام حسین(ع) اشاره دارد. ائمه(ع) خزانه‌دار علم و وحی الهی، حجت خدا بر مردم و به فرموده امام باقر(ع)، گنجینه دانش خدا و مترجمان وحی الهی هستند؛ بنابراین بحق خزانه‌دار وحی الهی محسوب می‌شوند. همچنین براساس فرازی از زیارت جامعه، ائمه(ع) خزانه‌دار دانش نیز هستند. امام حسین(ع) نیز همچون سایر ائمه(ع)، خزانه‌دار وحی و علم الهی بود.

مقام شهادت

دومین مقام و جایگاهی که خدا در این روایت برای امام حسین(ع) قائل شده، مقام شهادت است: «و اکرمته بالشهاده؛ حسین را با شهادت اکرام کردم.» 

منظور از اکرام الهی، احسان و نعمت آشکار خداست. اکرام و تکریم در لغت آن است که به کسی نفعی خالص یا شیئی شریف رسانده شود. خداوند با شهادت به امام حسین(ع) عزت، شرف، خیر و پاک‌ترین و بهترین مرتبه را عطا کرد. امام سوم شیعیان جهان جان پاکش را در راه خدا بذل کرد تا بندگان را از جهالت و سرگردانی نجات دهد و اسلام را حفظ کند؛ بنابراین مدال ارزشمند شهادت و ثارالله را از خداوند دریافت کرد.

عاقبت سعادتمند

عبارت دیگری که برای نمایاندن مقام امام حسین(ع) در این حدیث به‌ کار رفته، مفهوم عاقبت‌بخیری است. خداوند درباره سیدالشهدا(ع) چنین می‌فرماید: «و ختمت له بالسعاده؛ عاقبتش را به سعادت ختم کردم.»

ائمه(ع) همواره برای عاقبت‌بخیر شدن دعا و برای دیگران نیز این عطای کم‌نظیر را از خداوند متعال درخواست می‌کردند. برای نمونه در فرازهای متعدد کتاب گران‌سنگ صحیفه سجادیه، طلب عاقبت‌بخیری امام زین‌العابدین(ع) قابل‌ مشاهده است. ایشان در دعای ۲۰، ۲۷ و ۴۶ از خداوند فرجام و عاقبت نیکو را برای خود، مرزداران و دیگر مردم طلب می‌کند.

ذکر این نکته خالی از لطف نیست که محبت آل‌الله همواره نجات‌بخش انسان از ضلالت و گمراهی و سبب سعادتمند شدن او می‌شود. امام صادق(ع) محبت و علاقه به امام حسین(ع) را یکی از راه‌های کسب حسن عاقبت می‌داند و می‌فرماید: «خداوند متعال وقتی خیر کسی را می‌خواهد، محبت امام حسین(ع) و شوق زیارت سیدالشهدا(ع) را در دلش جاری می‌کند.» این محبت و شوق رمز عاقبت‌بخیری است.

سرور شهیدان

پروردگار در ادامه حدیث لوح، امام حسین(ع) را سیدالشهدا(ع) خوانده است: «فهو أفضل من استشهد و ارفع الشهداء درجةً؛ او والاترین کسی است که شهید شد و در بین شهدا، بالاترین درجه را نزد من داراست.»

توضیح اینکه مقام سیدالشهدایی، قبل از امام حسین(ع) برای جناب حمزه، عموی پیامبر(ص) نیز در زیارتنامه‌ای که رسول‌الله(ص) برای ایشان قرائت فرمود، ذکر شده است.

عالم گران‌قدر، شیخ عبدالله مازندرانی قائل به این نکته است که جناب حمزه، سیدالشهدا و سرور شهیدان زمان خود بود؛ اما امام حسین(ع)، سیدالشهدای مطلق همه‌ زمان‌ها و افضل شهداست.

کلمه تامه

در حدیث لوح، عبارتی این‌چنین از سوی پروردگار بیان شده است: «جعلت کلمتی التامه معه؛ من کلمه تامه خود را همراه او کردم.»

علامه مجلسی(ره) مقصود از کلمه تامه‌ را که خداوند نزد امام حسین(ع) و همراه او قرار داده، امر امامت دانسته است؛ چراکه ائمه(ع) از نسل امام حسین(ع) خواهند بود.

حجة‌البالغة

یکی دیگر از ویژگی‌هایی که در این حدیث برای امام حسین(ع) ذکر شده، حجت بالغه بودن ایشان است: «حجتی البالغة عنده؛ حجت بالغه را نزد او قرار دادم.»

ائمه معصومین(ع)، حجت بالغه الهی محسوب می‌شوند. امام باقر(ع) در حدیثی چنین می‌فرماید: «ما خزانه‌دار علم خداییم؛ ما مترجم وحی خدا هستیم؛ ما حجت رسا هستیم، بر هر که در زیر آسمان و زمین است.»

روایات فراوانی مبنی بر حجت خداوند بودن ائمه(ع) بر اهل آسمان و زمین وجود دارد. مثلاً امام کاظم(ع) به هشام فرمود: «خداوند دو حجت بر مردم دارد؛ حجت آشکار و حجت پنهان. حجت آشکار، رسولان، انبیا و امامان و حجت پنهان، عقول و افکار هستند.»

خداوند تمام دلایل و برهان‌ها را برای هدایت مردم به‌ کار بسته است تا هیچ‌گونه ابهام و بهانه‌ای مبنی بر هدایت نشدن نداشته باشند. وجود ائمه(ع) نیز یکی از این براهین و حجت‌های خداست. امام علی(ع) در این خصوص می‌فرماید: «من دلیل رسا و کلمه کامل هستم.»

الهه‌سادات بدیع‌زادگان

انتهای پیام
captcha