کد خبر: 4230499
تاریخ انتشار : ۱۶ مرداد ۱۴۰۳ - ۲۰:۳۸
طی نشستی در جهاددانشگاهی اصفهان مطرح شد

هویت اصفهان به زاینده‌رود گره خورده است

یک نویسنده و فعال فرهنگی گفت: وقتی از زنده‌رود صحبت می‌شود، مقصود یک خط آبی نیست که اکنون به یک خط خشک خاکی رنگ تبدیل شده، بلکه شاهرگ حیاتی، فرهنگی، هنری و همه حیات ما اصفهانی‌ها، زنده‌رود است.

نشست «هویت فرهنگی اصفهان؛ فرصت‌ها و چالش‌ها»به گزارش ایکنا از اصفهان، نشست تحلیلی «هویت فرهنگی اصفهان؛ فرصت‌ها و چالش‌ها» روز گذشته، ۱۵ مردادماه به میزبانی خبرگزاری ایسنا در کتابفروشی جهاددانشگاهی واحد اصفهان برگزار شد. 

در این نشست، ابتدا مرتضی دهقان‌نژاد، عضو هیئت علمی گروه تاریخ دانشگاه اصفهان به بیان سابقه تاریخی این شهر در مواجهه با حوادث و ناملایمات تاریخی پرداخت و اظهار کرد: اصفهان بیشتر از هر شهر دیگری در دوره‌های متعدد تاریخ ایران، پایتخت بوده است. این شهر در دوران آل‌بویه، سلاجقه و صفویه پایتخت ایران بود و همواره یکی از پیشرفته‌ترین شهرهای ایران محسوب می‌شد. در دوران اشکانیان نیز اصفهان یکی از مراکز مهم نظامی ایران و در دوره ساسانیان، یکی از باشکوه‌ترین شهرهای کشور بود. 

وی در بخش دیگری از سخنان خود به حوادث و فجایعی که اصفهان در طول تاریخ با آن‌ها دست و پنجه نرم کرده است، اشاره کرد و افزود: در حمله اعراب به ایران، اصفهان با عقد قراردادی با مسلمانان از آسیب و جنگ در امان ماند؛ اما در دوره‌های بعد، حمله مغول‌ها که تا سال ۶۲۵ هجری نیز طول کشید، بیشترین صدمه را به اصفهان زد. آن زمان مردم اصفهان شافعی و حنبلی‌مذهب بودند و همواره با یکدیگر اختلاف داشتند؛ بنابراین شافعی‌ها تصور کردند که در صورت اتحاد با مغولان می‌توانند به این اختلاف پایان دهند و بر حنبلی‌ها غلبه کنند، غافل از اینکه مغول‌ها با ورود به اصفهان قتل‌عام‌های فراوانی به راه انداختند و شهر را به نابودی کشاندند. 

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان ادامه داد: پس از گذشت زمانی، اصفهان کمر راست کرد، اقتدار ازدست‌رفته خود را بازیافت و به یکی از مهم‌ترین شهرهای ایران تبدیل شد؛ اما مجدداً در دوره تیموریان آماج حمله و غارت قرار گرفت. هنگامی که تیمور به اصفهان حمله کرد، ابتدا مردم شهر تسلیم او شدند؛ اما سپاه تقریباً سه هزار نفری او با ورود به اصفهان آنچنان با مردم بدرفتاری کردند که آنها مجبور به مقابله شدند و سپاهیان تیمور را کشتند. وقتی این خبر به تیمور رسید، وارد شهر شد و قتل‌عامی به راه انداخت که در تاریخ ثبت شده است. او همه شهر را قتل‌عام کرد و حتی به بچه‌های کوچک نیز رحم نکرد. به گفته مورخان، هنگامی‌ که تیمور اصفهان را ترک کرد، شهر مملو از هزاران سر بریده بود. البته تیمور ابتدا هنرمندان اعم از نقاشان، خطاطان، کاشی‌کاران، معماران و... را از مردم شهر جدا می‌کرد؛ سپس به قتل بقیه دستور می‌داد. شاید به‌ همین مناسبت بود که مردم اصفهان بسیار مصمم‌ و جدی وارد عرصه‌های هنری شدند و به فراگیری آن اهتمام داشتند. 

وی اضافه کرد: پس از آن دوران سخت، اصفهان در دوره صفویه به اوج تمدن و شکوفایی خود رسید؛ اما صفویه نیز مانند دیگر تمدن‌های بشری پس از رسیدن به نقطه اوج، دچار فساد، بی‌عدالتی، تن‌آسایی، خرافه‌پرستی و... شد و اصفهان دوباره از این موضوع لطمات فراوانی دید. 

دهقان‌نژاد توضیح داد: در آن زمان، افغانستان یکی از ایالت‌های ایران بود و کشوری مستقل محسوب نمی‌شد. حاکمان صفوی فردی گرجی را برای حکمرانی به افغانستان فرستاده بودند؛ اما او در آنجا بسیار ظلم و تعدی می‌کرد و مردم آن دیار را مورد آزار و اذیت قرار می‌داد. مردم افغانستان هم از سر عجز به اصفهان حمله کردند. یکی از نکات عجیب این حمله این بود که افغان‌ها در مسیر حرکت به سمت اصفهان با هیچ مقاومتی از سوی مردم شهرهای دیگر ایران مواجه نشدند. در زمان حمله افاغنه نیز هیچ‌کدام از شهرهای ایران به کمک پایتخت صفوی نیامدند. سپاه افغانستان که مشتمل بر چند هزار نفر بود، اصفهان را محاصره و این شهر را به روزگاری دچار کرد که مرده‌خواری و بچه‌خواری در آن به وقوع پیوست و باب شد. 

وی اضافه کرد: پس از این حمله، اصفهان آنچنان ویران شد که هیچ‌کس تصور نمی‌کرد این شهر بار دیگر به پا خیزد و روی آبادانی و عمران را به خود ببیند؛ اما این‌چنین نشد و حتی با وقوع جنگ‌های جهانی اول و دوم و صدماتی که در این نبردها متحمل شد، باز هم به پا خاست. 

این تاریخ‌پژوه به روح مقاوم شهر اصفهان در برابر ناملایمات تاریخ اشاره کرد و گفت: این شهر گویی روحی شکست‌ناپذیر دارد که پس از هر بار نابودی و فنا، همچون ققنوس خاکستر می‌شود و دوباره به حیات خویش بازمی‌گردد. تاریخ اصفهان به‌خودی‌خود، مصیبت‌نامه‌ است؛ اما اصفهان و اصفهانی در مقابل حوادث گوناگون، تاب‌آوری زیادی دارد و مردم این شهر در طول تاریخ ثابت کرده‌اند که توان عبور از وقایع سخت را داشته‌اند و می‌توانند مجدداً شهر خود را آباد و بازسازی کنند تا همچنان اصفهان مانند نگین فرهنگ و تمدن اسلامی ایران، درخشان باشد.

حشمت‌الله انتخابی فعال فرهنگی و اجتماعی

اصفهان؛ تصویری از بهشت 

در ادامه، حشمت‌الله انتخابی، نویسنده و فعال فرهنگی و اجتماعی اصفهان را شهری ازلی و میثاقی خواند و اظهار کرد: بهشت همان «پردیس» دوره هخامنشی است و این واژه با ورود به زبان عربی به «فردوس» و همچنین با ورود به زبان لاتین به «پارادایس» تبدیل شد. به همین دلیل اصفهان، نقل تصویر بهشت است.

وی افزود: پردیس‌های هخامنشی یک فرم داشتند که شاید چهلستون بهترین نمونه‌اش باشد. راوندی در قرن ششم در تعریفی که از اصفهان می‌کند، می‌گوید: «اگر بهشت در زمین خواهد بود، به زمین اصفهان باشد و اگر بر آسمان است، برابر اصفهان است.» 

این نویسنده و فعال اجتماعی تصریح کرد: این بهشت به مدد زاینده‌رود پابرجاست. چرا ما برای مصیبت‌های هزار و چند صد ساله مرتب سوگواری می‌کنیم، ولی حواسمان به این مصیبت نیست که همین‌جا و در زیستگاهمان به سرمان می‌آید؟

وی ادامه داد: سال ۹۷ در یکی از برنامه‌های بزرگداشت‌ روز اصفهان از دکتر جیهان دعوت کردیم و ایشان درباره مسئولیت اصفهانی بودن صحبت کرد. اتفاقاً موضوع اصلی برنامه هم زاینده‌رود بود و دکتر جیهان درواقع مسئولیت اصفهانی بودن را با زاینده‌رود مرتبط دانست.

انتخابی تأکید کرد: شاهرگ حیاتی، فرهنگی، هنری و همه حیات ما اصفهانی‌ها، زنده‌رود است. وقتی از زنده‌رود صحبت می‌شود، مقصود یک خط آبی نیست که اکنون به یک خط خشک خاکی رنگ تبدیل شده است. کمتر کسی زاینده‌رود را به‌مثابه پیکره‌ای می‌بیند که در تمام سلول‌های این شهر جریان دارد. هر سلول این پیکره نیز مصرف‌کننده این آب است. در ۷٠ سال پیش در تمام زندگی ما این زاینده‌رود جریان داشت. حمام‌ها، مساجد، کارگاه‌ها، مزارع، خانه‌ها، باغ‌ها و... از زاینده‌رود بهره می‌بردند.

وی بیان کرد: چهار سال پیش، یک خانم دورگه فرانسوی ایرانی با من صحبت می‌کرد و در آخر سخنانش از من پرسید: «احساستان را درباره زاینده‌رود بگویید.» یک ظرف با تصویر شماتیک انسانی که دوسوم بدنش را آب تشکیل می‌داد، در دست داشت. چشمم به تصویر افتاد و گفتم: «اگر این تصویر درست باشد، تمام گوشت، پوست و استخوان ما از زاینده‌رود است» و به تبع، هویت ما نیز بر همین اساس تشکیل شده است.

انتهای پیام
captcha