همزمان با ۲۷ شهریورماه و روز شعر و ادب فارسی، به پاسداشت گنجینههای بیبدیل ادبیات کهن و معاصر ایران گردهم میآییم تا با نگاهی ژرف به آثار بزرگان این عرصه، به بررسی و تحلیل نقش بیبدیل شعر در فرهنگ و هویت ملی بپردازیم و از این رهگذر، به غنای فرهنگی و ادبی جامعه خود بیفزاییم. باشد که این میراث گرانبها همچنان در گذر زمان پایدار بماند و نسلهای آینده نیز از آن بهرهمند شوند. به همین مناسبت، خبرنگار ایکنا از اصفهان با الهام عربشاهی کاشی، پژوهشگر و مدرس حوزه و دانشگاه در کاشان گفتوگویی انجام داده است که در ادامه متن آن را میخوانید.
ایکنا ـ با توجه به گذشت بیش از دو دهه از نامگذاری روزی با عنوان شعر و ادب فارسی، آیا هدف از نامگذاری این روز در راستای ترویج و حفظ زبان و ادبیات فارسی محقق شده است؟ اگر نه، چه عواملی مانع تحقق این اهداف شدهاند؟
با توجه به اینکه بیش از دو دهه از نامگذاری روز شعر و ادب فارسی گذشته و روشهای بسیاری بهکار گرفته شده است تا زبان و ادبیات فارسی حفظ و به ترویج آن در ابعاد گوناگون پرداخته شود، اما هنوز هم عواملی وجود دارد که مانع تحقق کامل این هدف میشود، از جمله اینکه با توجه به گسترش ارتباطات و وسایل ارتباط جمعی، این زبان بیشتر از زبانهای دیگر در معرض خطر قرار گرفته است. ما شاهد هستیم که واژگان بیگانه بیش از اندازه به زبان ما وارد شده و به مرور، استحلالهای فرهنگی نظیر حذف تدریجی زبان و به حاشیه رفتن آن اتفاق میافتد و همچنین پدیده وامگیری از زبانهای دیگر و حتی گاهی ترجمه، واژگانی را به پیکره زبان فارسی تزریق میکند. اینها مشکلاتی هستند که مانع از تحقق اهداف کلان مدنظر ما برای حفظ و ترویج کامل زبان فارسی میشود.
نکته دیگر این است که بعضاً افرادی به منظور کسب منزلت و اعتبار، نگاهشان به فرهنگها و زبانهای دیگر است و فرهنگی را بر فرهنگ دیگر ترجیح میدهند؛ بنابراین این مسئله باید به نوعی فرهنگسازی شود و ما باید به این خودآگاهی و خودباوری برسیم که فرهنگ و ادبیات فارسی نه تنها چیزی کم ندارد، بلکه از غنیترین فرهنگها محسوب میشود و حتی ظرفیت عرضه به زبانهای دیگر را هم داشته و دارد. اگر ما به این خودباوری و خودآگاهی نرسیم، استفاده غیرمعمول از واژگان بیگانه در نوشتار و گفتار سبب خواهد شد تا نه تنها به غنای زبان و ادبیات فارسی، بلکه به اصالت آن هم آسیب وارد شود.
ایکنا ـ چگونه میتوان از ظرفیتهای روز شعر و ادب فارسی برای مقابله با چالشهای معاصر مانند نفوذ زبانهای خارجی و کاهش علاقه جوانان به ادبیات کلاسیک بهره برد؟
یکی از ظرفیتهای این روز، آگاهسازی مردم برای مقابله با آسیبها و چالشهای زبان و ادبیات فارسی در دوره معاصر است؛ به عبارت دیگر باید از این ظرفیت برای تشویق مردم به احیای این تمدن و فرهنگ کهن و تلاش برای توجه خاص به زبان فارسی استفاده کنیم، بهگونهای که ایرانیان، خود از هنر، تمدن و زبان باستانیشان پاسداری کنند و میراثداران خوبی باشند تا این گنجینه را به سلامت به آیندگان بسپارند. همچنین با بهرهگیری از ظرفیتهای این روز و معرفی دقیق ادبیات کلاسیک و شاعران بزرگی که ارکان شعر و ادب فارسی هستند، میتوان زمینه اشتیاق جوانان را هم به ادبیات کلاسیک فراهم کرد.
ما میتوانیم به این مناسبت، نقش برجسته شعر کلاسیک و شاعران آن یعنی حافظ، مولوی، سعدی و فردوسی را در عرصه فرهنگ و هویت ملی تبیین و تلاش فردوسی برای حفظ تعداد بسیاری از واژگان زبان فارسی در شاهکارش شاهنامه را گوشزد کنیم یا رسانگیهایی را که شعر حافظ، سعدی و مولوی در انتقال معنا و مضمون، اخلاقیات، عرفان، ادب، تعلیم و تربیت، تحریکهای خاص عواطف و احساسات و یا حتی انگیزش هیجانهای ملی، سیاسی و... داشتهاند، پررنگتر نشان دهیم.
ایکنا ـ با توجه به نقش برجسته شاعران کلاسیک در فرهنگ و هویت ملی، آیا توجه کافی به شاعران معاصر و نوآوریهای آنان در این روز صورت میگیرد؟ چگونه میتوان میان حفظ ارزشهای کلاسیک و پذیرش نوآوریهای معاصر تعادل ایجاد کرد؟
غیر از بازنمایی نقش شاعران کلاسیک در شعر و ادب فارسی، باید توجه کافی و وافی به شاعران معاصر و نوآوریهای آنان در عرصه شعر و ادب فارسی هم داشته باشیم؛ درواقع شعر کلاسیک باید در کنار شعر نوی معاصر مورد نقد، بررسی، تحقیق و تأمل قرار گیرد و تعادلی بین حفظ ارزشهای شعر کلاسیک و پذیرش نوآوریهای معاصر ایجاد شود.
ماهیت شعر نو عموماً با انتقاد و انکار بخشهایی از ادبیات کلاسیک همراه است و چه بسا شاعران بزرگی چون سعدی و گزارشهای عاشقانه وی از جریان عشق هم از تیغ شاعران و ناقدان نوگرا در امان نمانده است. ما میتوانیم به پیشکسوتان روشنفکری در این عرصه همچون میرزا فتحعلی آخوندزاده، میرزا ملکمخان، میرزا آقاخان کرمانی، میرزا عبدالرحیم طالبوف و زینالعابدین مراغهای اشاره کنیم که به نقد شعر کلاسیک توجه خاصی داشتند.
با وجود این نقدها علیه شعر کلاسیک از سوی شاعران نوگرا، باید توجه داشت که در هر حال شعر کلاسیک نقش بسزایی در حفظ هویت ملی و فرهنگی ما دارد و نمیتوان این نکته را کتمان کرد و بسیاری از آموزههای اخلاقی، عرفانی، احساسی و عاطفی از طریق شعر کلاسیک انتقال پیدا کرده است.
از سویی، نمیتوان به نقش مهم شعر نو نیز توجه نکرد. زبان و شعر معاصر اغلب سعی دارد تا به دور از پیچیدگیها، ابهامها، تعقیدات لفظی و معنایی و وجوه دشوار استعاری و کنایی که در تاروپود شعر کلاسیک وجود دارد، ضمن حفظ زیباییهای بلاغی، رسالت سنگین و نقش رسانگی و تعلیم و تربیت خود را حفظ کند. انواع جدید نظیر رمان، شعر نو، نمایشنامه، درام و... امکانات بیانی و زیباشناختی گستردهای برای شعر فارسی فراهم کردند و تا اندازهای، ما را از ساختارهای کلیشهای و مبهم نجات بخشیدند و تجربه حاصل از شعر معاصر نشان میدهد که این انواع میتوانند به تنهایی در ترکیب عناصر جدید یا در قالب بازتولیدهای ادبی به حیات خود ادامه دهند و ما باید این نقش شعر و ادبیات فارسی را به گوش مردم بافرهنگ و فرهیخته ایران برسانیم.
نکته دیگر این است که بر اساس نظریه دکتر شفیعی کدکنی، «اگر محتویات ادبی در حوزه شعر و ادب، متعهد به داشتن دو اصل جمالشناسی و رسانگی» باشد، میتواند به آفرینش سیستم تازه زبان بینجامد. در حقیقت شعر معاصر که بر تجارب شاعرانه، تأملات فردی و رهایی از تنگناهای تجارب کلیشهای شاعران کلاسیک تکیه دارد، میتواند با پیوند این نگاه تازه با نگاه سنتی و بهکارگیری روحیه خرد جمعی در شعر کلاسیک، معجونی بهوجود آورد که انسان را از زندگی ماشینی رها و او را برای رسیدن به جامعه آرمانی یا مدینه فاضله دلخواهش آماده کند.
از سوی دیگر، یکی از کارکردهای شعر معاصر را بیان مضمون درست و اطلاعات سودمند برای پیشرفت مادی و مدنی بیان کردهاند. بر این اساس، امکان استفاده از مؤلفههای شعر معاصر برای پاسخگویی به نیازهای روزمره مردم عصر فراهم میشود. زبان و شعر معاصر میتواند به روشن شدن افکار، دور کردن خرافات و باورهای غلط، مبارزه با شیوههای جاهلیت مدرن در زندگی امروز و همچنین تربیت انسانهای نادان و تأدیب آنها کمک یا جانها را تشویق کند که به سمت فضائل بروند و از رذائل اخلاقی دوری کنند و این رسالت خاص روز شعر و ادبیات فارسی است که این کارکردها را بیان و زمینه آشنایی مردم را با آنها فراهم کند.
ایکنا ـ آیا برنامهها و مراسم برگزارشده در روز شعر و ادب فارسی توانسته است به ارتقای سطح آگاهی عمومی و افزایش علاقهمندی مردم به ادبیات فارسی کمک کند؟ چه تغییراتی میتوان در این برنامهها ایجاد کرد تا تأثیرگذاری بیشتری داشته باشند؟
از طریق برنامههایی که در روز شعر و ادب فارسی برگزار میشود، میتوان همراه معرفی شاعران خاص، برجسته و درجه یک و نیز شعر کلاسیک، شعر نو و معاصر به ارتقای سطح آگاهی عمومی و افزایش علاقه مردم به زبان و ادبیات فارسی و ترویج آن کمک کرد.
ما باید تلاش کنیم تا با پیوند شعر کلاسیک و معاصر، نه تنها کارکردهای گوناگون ادبی اعم از هستیشناختی، معرفتشناختی، زیباشناختی، روانشناختی، اخلاقی و مباحث اجتماعی، بلکه کارکردهای مادی، سیاسی و اجتماعی عصر جدید را هم با تعادلی که میان شعر معاصر و کلاسیک برقرار میکنیم، فراهم کنیم.
ایکنا ـ با توجه به اهمیت زبان و ادبیات فارسی در حفظ هویت ملی، چه اقداماتی باید انجام شود تا این روز جنبه بینالمللی پیدا کند و بتواند تأثیرگذاری بیشتری در سطح جهانی داشته باشد؟
البته که امکان انجام اقداماتی برای معرفی این روز بهمثابه رویدادی بینالمللی و تأثیرگذاری بیشتر در سطح جهانی وجود دارد. دلیل این صحبت آن است که امروز زبان و ادبیات فارسی ابزاری مهم برای دیپلماسی فرهنگی در سطح منطقه و بینالملل محسوب میشود و به عبارتی، عمیقتر شدن ریشههای دیپلماسی فرهنگی ما میتواند به توسعه و تحکیم روابط در سطح بینالملل کمک کند.
در حقیقت زبان و ادبیات فارسی در شمار عناصر هویتبخشی بهشمار میرود که نقش بسیار مهم و اساسی در معماری نظریه روابط بینالملل دارد، از عناصر شکلگیری ارزشها و فرهنگ مشترک محسوب میشود و یکی از ابزارهای مهمیست که میتواند یکی از شاخصهای مقتدرانه برای پیشرفت و توسعه محسوب شود.
بیان آمال و آرمانها، ارزشها، مناسبات و مبادلات فرهنگی، ارائه تصویری مطلوب از خود و هویت ملی و زدودن ذهنیت تاریخی منفی، در شمار مهمترین کارکردهای زبان و ادبیات فارسی بهشمار میرود که به جهانشمولی و بینالمللی شدن آن یاری میرساند.
در پایان، شعر و ادب، رسانهای قوی و محملی برای انتقال اندیشهها و مفاهیم عالی مذهبی، اخلاقی، تربیتی و فرهنگی است و میتواند زمینه رشد و تعالی انسان و رسیدن او را به کمال فراهم کند؛ به همین دلیل روز بزرگداشت شعر و ادب فارسی از ارزش بسیاری برخوردار است، چرا که رسالت مهم و گرانسنگی به دوش دارد؛ بنابراین در پاسداشت و پایایی و پویایی بیشتر آن باید کوشید.
زهراسادات محمدی
انتهای پیام