به گزارش ایکنا از اصفهان، نشست «گفتوگو با گذشته؛ درآمدی بر تاریخ شفاهی محلات اصفهان» از سلسلهنشستهای هویت فرهنگی اصفهان، روز گذشته، سوم مهرماه در معاونت پژوهشی جهاددانشگاهی واحد اصفهان برگزار شد.
بهنام افشار، سردبیر خبرگزاری ایسنا منطقه اصفهان و دبیر این نشست در آغاز سخن، رسالت اجتماعی معاونت فرهنگی جهاددانشگاهی واحد اصفهان را بازخوانی هویت اصفهان برشمرد و با تأکید بر اهمیت این موضوع از جنبههای گوناگون اظهار کرد: بررسی چالشها و آسیبهای هویت فرهنگی اصفهان از منظرهای گوناگون نیز یکی از اهداف برگزاری چنین نشستهایی است.
وی افزود: تاریخ شفاهی در یک دهه گذشته مورد توجه قرار گرفته است و سازمانها و نهادهای متعددی به تدوین تاریخ شفاهی رو آوردهاند. آغاز توجه به تاریخ شفاهی نیز از دانشگاه کلمبیا کلید خورد و از سال 1967، انجمن تاریخ شفاهی در دانشگاه هاروارد تشکیل شد. از آن مقطع تاکنون به این موضوع توجه بیشتری شده است.
سپس عبدالمهدی رجایی، نویسنده و پژوهشگر تاریخ اصفهان بیان کرد: در رشته تاریخ به ما آموخته بودند که اطلاعات تاریخی را باید در کتابهای پیشین و اسناد گذشتگان جستوجو کرد. من برای به دست آوردن اطلاعات تاریخی به روزنامهها هم رجوع کردم و آثاری پدید آوردم.
وی ادامه داد: در مقطع دکترا با واحدی به نام تاریخ شفاهی آشنا شدم؛ موضوعی که قبلاً به سراغش نرفته بودم. چارچوب نظریای که دکتر نورایی در مقطع دکترا به ما آموخت، این بود که تاریخ شفاهی برای اتفاقات اخیر، یعنی اتفاقاتی که یک یا دو نسل از آنها گذشته، قابل بررسی است.
این نویسنده و پژوهشگر تاریخ اصفهان با اشاره به کتاب «اسناد بلدیه و شهرداری اصفهان از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی» گفت: همکاران ما در شهرداری اصفهان از بریده روزنامهها و همینطور بریده اسنادی که در اختیار داشتند، مجموعهای تدوين کردند که بخشی از تاریخ شهرداری اصفهان را در دل آن میتوان جستوجو کرد.
وی یادآور شد: تاریخ شفاهی به ما میگوید همیشه حرفهای ناگفته بسیاری وجود دارد که نه در اسناد و نه در روزنامهها خبری از آنها نیست؛ حرفهای مگو، حاشیهها، انگیزهها و نکاتی که در کلنگ خوردن هر پروژه مؤثر است، بیشتر در تاریخ شفاهی بازیابی میشود.
رجایی اضافه کرد: شرکت آب و فاضلاب اصفهان پیشنهاد داد که تاریخچه این سازمان را بنویسم. در پیوست این کار پژوهشی، افزون بر مراجعه به اسناد، روزنامهها و کتابهای پیشین، سلسلهگفتوگوهایی نیز با افراد مطلع و مدیران عامل پیشین سازمان آب و فاضلاب انجام دادیم؛ سپس متوجه شدیم حرفهای بسیاری میتوان از ضمیر آنها بیرون کشید که در روزنامهها و اسناد با چنین محتوایی مواجه نشده بودیم. حدود 23 مصاحبه در این کتاب گنجانده شده است که به بیان تاریخ سازمان آب و فاضلاب اصفهان میپردازد.
وی گفت: هیچ مورخی نمیتواند ادعا کند که همه آنچه را در گذشته اتفاق افتاده، عرضه کرده است. بهطور کلی با گذشت زمان، بخشهایی از اتفاقات به فراموشی سپرده میشود؛ بنابراین تاریخ شفاهی به ما کمک میکند تا به مفاهیم بین سطور اسناد و روزنامهها پی ببریم.
این نویسنده و پژوهشگر تاریخ اصفهان توضیح داد: تاریخ شفاهی را ما ایجاد نکردهایم و شاید بیش از 100 سال قدمت دارد. پس از ساخت ضبط صوت در اروپا، افراد با توجه به اهمیت تاریخ شفاهی به سراغ سربازان جنگ جهانی دوم رفتند تا خاطرات آنها را حفظ کنند و اجازه ندهند از میان برود.
وی بیان کرد: همگی ما بهواسطه رسانهها و شبکههای اجتماعی داریم شبیه هم میشویم و خردهفرهنگها در حال از بین رفتن است؛ از همین رو تاریخ شفاهی میتواند به نوبه خود کمککننده باشد. باید به سراغ پیرزنان و پیرمردان برویم تا روایات خود را تعريف کنند. دوران رضاشاه، دوره نقد سنتها بود؛ ولی تاریخ شفاهی سنتها را احیا میکند.
رجایی تصریح کرد: در مصاحبه با افراد، جلب اعتمادشان مهم است و نباید حس بازجویی به آنها منتقل شود. این روند باید با روی خوش و لبخند شکل بگیرد.
در ادامه، معصومه گودرزی، مدرس دانشگاه و پژوهشگر تاریخ اظهار کرد: در کتاب 8 جلدی «مجموعه تاریخ شفاهی محلههای منطقه پنج شهر اصفهان» به بیان تاریخچه 13 محله این شهر پرداختهایم. این کار برای من هم لذتبخش و هم سخت بود و جایی به این نتیجه رسیدم که در حال پرداخت زکات علم خود هستم.
وی بیان کرد: بسیاری از محلات اصفهان ناشناخته هستند و اسمی از آنها برده نشده است؛ برای مثال محله «کَلْمهخوارون» یا «پاچنار» به گوش کسی آشنا نیست؛ اما مرداویج یا سپاهانشهر را که جزو محلات تازهتأسیس هستند، همه میشناسند.
این پژوهشگر تاریخ با اشاره به کتاب خود به نام «روایت عدالتخواهی؛ تاریخ شفاهی کانون کارشناسان رسمی دادگستری استان اصفهان (1358 ـ 1400)» گفت: ممکن است برای همه ما مشکلات قضایی به وجود بیاید که برای حل آن فرایندی طی میکنیم. اگر کانون کارشناسان خلاصهای از پروندههای خود را در آرشیوی نگهداری کند، کارشناسان دیگر با جستوجوی چند کلیدواژه میتوانند به اطلاعات و فرایند آن دعوی دسترسی پیدا کنند. خروجی کار ما فقط این کتاب نبوده است، بلکه تحول چشمگیری ایجاد کردیم.
وی در خصوص تأسیس تيمارستان فارابی تصریح کرد: در جریان تحقیقات متوجه شدیم که هفت نفر شامل دکتر صدیقی، دکتر امامی، دکتر احمدزاده، دکتر بختیار، دکتر ضرغامی و... که به آنها صفت دلاور میدهند، با تحمل مشتهای فراوان، فارابی را تأسیس و تاریخچه روانپزشکی اصفهان را متحول کردند. خاندان فروغی ابری نیز زمین بیمارستان فارابی را هدیه دادند. در سال 96 بهمناسبت چهلمین سالگرد تأسیس بیمارستان فارابی، فیلمی که گزارش من از روند تأسیس این بیمارستان بود نیز در مراسم اکران شد.
گودرزی بیان کرد: قهر ما با گذشته به مشکلات امروزی منجر شده است. ما به هویت خود توجهی نمیکنیم و نمیدانیم از دل کدام محله، محله بزرگتری ایجاد شده است؛ از همینرو تاریخ شفاهی میتواند ما را از انزوا نجات دهد.
وی ادامه داد: 80 درصد باند و گاز استریل کشور که در پزشکی بسیار مورد استفاده است، در کردآباد اصفهان تولید میشود؛ اما چند نفر از آن باخبر هستند؟ این خود یک سرمایه است. خاستگاه پارچهبافی اصفهان نیز در کردآباد بوده است. محلهای به نام درب امامزاده هم در آنجا واقع شده؛ اما چند نفر از آن مطلع هستند؟
این مدرس دانشگاه گفت: ما نسلی بودیم که هرگاه طالبی میخریدیم، سر طالبی بریده و تخمههای درون آن تخليه شده بود. هیچوقت این سؤال برای ما پیش نیامد که علت چیست. اهالی کردآباد، کلمان و جیشیر به فرایند تولید بذر، «تخمهکشی» میگویند. نام میوه سمسوری نیز فقط در اصفهان به گوش میخورد و روستایی به نام سمسور در این استان وجود دارد.
وی افزود: کردآباد مهد تعزیهخوانی است؛ اما نمادی از آن در منطقه چهار وجود ندارد. ابزارها و دستنوشتههای تعزیهخوانی بسیاری متعلق به دوران صفویه در این منطقه وجود دارد که باید در موزه نگهداری شود.
گودرزی در خصوص علت نامگذاری محله «روشن دشت» گفت: مالک زمینهای آنجا برای رشد زمینهای خود به تأسیسات عمرانی نیاز داشت و برای همین، در کل صحرای پینارت تیر چراغ برق نصب کرد. از آنجا که ما تا دهه 50 در محلههایمان برق نداشتیم، با استفاده از توربین آب، برق این چراغها از آب زایندهرود تأمین میشد.
وی تصريح کرد: «پینارت» جزو اسامی زرتشتی و به معنای جایی است که آب مقدس دارد. در خصوص نامگذاری محله «صحرا روغن» یا همان خیابان رودکی نیز علل گوناگونی مطرح است. برخی از مردم در خصوص غصبی بودن محلههایشان نگران هستند که از دل تاریخ شفاهی میتوان به پاسخ رسید.
این پژوهشگر تاریخ یادآور شد: در گذشته صبحانهای بسیار مقوی به نام «باقالی ذرت» در شرق اصفهان فراهم میشد که از تولیدات ذرت و باقالی کشاورزان به دست میآمد و انرژی لازم را تا پایان روز به آنها میداد. بسیاری از بازیها نیز مغفول مانده است، در حالی که این بازیها نشاط اجتماعی و طرب به دنبال میآورد. ما از بانوان مسن سؤال کردیم که در گذشته چه بازیهایی انجام میدادند و در کتاب نوشتیم. در مجموع، تاریخ شفاهی ظرفیتهای مغفولمانده را احیا و به ما کمک میکند تا با گذشته خود آشتی کنیم.
وی با اشاره به باغ «قالیبافان» در ورودی ناژوان نیز گفت: این باغ متعلق به سرکارگران متمولی بوده است که در آن، دارهای قالی بنا میکردند و بانوانی که به لحاظ مالی ضعیف بودند، برای آنها قالی میبافتند. آن باغ امروزه لمیزرع باقی مانده است. چرا شهرداری به فکر احیای آن نیست؟
زهرا مظفریفرد
انتهای پیام