کد خبر: 4238913
تاریخ انتشار : ۰۶ مهر ۱۴۰۳ - ۱۴:۴۷
به‌مناسبت روز جهانی جهانگردی

سیر و سیاحت از منظر قرآن؛ از خردورزی تا تفریح و تفرج

آیات الهی در خصوص سفارش انسان‌ها به سیر در زمین که در مواضع متعددی بیان شده، اهدافی مدنظر دارد که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به سیر و سیاحت، نظرکردن، اندیشیدن، خردورزی و افزایش شناخت و ایمان اشاره کرد.

سیر و سیاحتسیر و سفر و سیاحت در دین مبین اسلام با دو رویکرد فلسفی و عرفانی از اهمیت و جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. جهانگردی از همان صدر اسلام با دستور هجرت آغاز شد و در آن حدود ۸۵ نفر از جوانان تازه‌مسلمان‌شده به دستور پیامبر اسلام(ص) از مکه به حبشه هجرت کردند و به‌واسطه این سفر، آیین اسلام در آن دیار شهرت یافت.

ماهیت سیر و سفر از منظر دین

در جهان‌بینی اسلامی، جوهره عالم هستی و سنگ بنای آن بر حرکت، سیر و جا‌به‌جایی استوار است. این سیر فقط ویژه‌ انسان‌ها نیست و در همه آفرینش جاری‌ و برقرار است. نظام آفرینش همواره در سیر و سفر از مکانی به مکان دیگر، از زمانی به زمان دیگر، از قوه به فعل و از کیفیتی به کیفیت دیگر به سر می‌برد. جلوه‌هایی از این حرکت در سیر افلاک، ستارگان، جمادات، نباتات و حیوانات به روشنی قابل درک است.

مقوله حرکت جوهری که به‌ویژه در آثار ملاصدرای شیرازی مطرح‌ شده، ناظر بر همین حقیقت است. از دیدگاه صدرالمتألهین، حرکت در مقوله جوهر واقع است و سکون به هیچ‌رو در هیچ بخشی از جهان آفرینش، اعم از انسان، حیوان، گیاه و جماد راه ندارد. همه موجودات نظام خلقت پیوسته در حال حرکت، سیر، دگرگونی و بر تن کردن پوششی تازه از آفرینش‌ هستند، چنانکه در آیه ۱۵ سوره ق چنین آمده است: «مگر از آفرينش نخستين خود به تنگ آمديم. نه، بلكه آن‌ها از خلق جديد در شبهه‏‌اند.»

خداوند در آیه ۸۸ سوره نمل نیز چنین می‌فرماید: «و كوه‌ها را مى‌بينى و مى‌پندارى كه آنها بى‏‌حركتند و حال آنكه آن‌ها ابرآسا در حركتند. اين، صنع خدايى‌ست كه هر چيزى را در كمال استوارى پديد آورده است. در حقيقت او به آنچه انجام مى‏‌دهيد، آگاه است.»

در آیات الهی، سه نوع سیر در نظام هستی مطرح شده است. سیری اختیاری که منظور از آن سیر و سفری‌ است که انسان در زمین و آسمان و براساس خواست، اراده و اختیار خود انجام می‌دهد. دومین گونه، سیر غریزی‌ است که به‌طور غریزی و فطری در ذات انسان و حیوان نهاده شده و تخلف جانداران از آن محال است. سیر اجباری که به جمادات و نباتات اختصاص دارد، گونه دیگری‌ است که در آن، جماد و نبات نقشی در انتخاب سیر و جهت ندارند و ملزم به حرکت در سیر تعیین‌شده هستند.

اهداف سیاحت و جهانگردی از منظر قرآن

در قرآن کریم برای اشاره به جا‌به‌جایی، حرکت و جهانگردی انسان در زمین، واژه‌های متعددی به‌کار رفته است. سفر، سیر، هجرت، نفر (به معنی کوچ) و سیاحت، تمام واژگان قرآن درباره جابجایی و حرکت انسان است.

آیات الهی در خصوص امر به سیر در زمین که در مواضع متعددی بیان شده، اهدافی مدنظر دارد که در ادامه به شرح بیشتر آن‌ها پرداخته خواهد شد. 

از مهم‌ترین اهداف مدنظر قرآن در سیر و سیاحت، نظرکردن، اندیشیدن، خردورزی و افزایش شناخت و ایمان است. نکته قابل توجه در تمام آیاتی که با مضمون امر به سفر، سیاحت و جابه‌جایی نازل شده، آن است که همواره این آیات با فرمان به نظر‌افکندن همراه هستند. اگرچه این واژه در ظاهر معنای دیدن دارد، اما درواقع به معنای نگاهی عمیق‌تر برای اندیشیدن است. نظرکردنی که در ادامه اندیشیدن و خردورزی باشد، ایجاد شناخت، تقویت ایمان و تسلیم در برابر حق را به دنبال دارد.

در آیات الهی، طبیعت و تاریخ همواره دو منبع مهم شناخت در برابر بشر معرفی شده و آیات مربوط به سیر در زمین، بشر را به تعقل در این دو حیطه فراخوانده است. سیر در زمین و جهانگردی با چشمی گشوده و قلبی آگاه و آماده دریافت معارف در پهنای کتاب تدوین و تکوین، نوعی استقرای توحیدی در پدیده‌های عالم است. این استقرا مبتنی بر روش علمی مشاهده، نظر دقیق و تفکر عمیق است.

سیاحت و جهانگردی در مظاهر و جلوه‌های طبیعی و آثار باقی‌مانده از پیشینیان، فکر و حواس را به‌طور همزمان به‌کار گرفته و تجربه‌ای عاطفی با اغنای فکری ایجاد می‌کند که به افزایش شناخت و ایمان بیشتر منتهی می‌شود؛ مثلاً در آیه ۲۰ سوره عنکبوت، انسان به‌گونه‌ای به سیر در زمین فراخوانده می‌شود تا از راه مطالعه طبیعت و دگرگونی‌های آن به درک روشنی از مسئله معاد برسد: «قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ؛ بگو در زمین بگردید، پس با تأمل بنگرید که چگونه مخلوقات را آفرید، سپس خدا جهان آخرت را ایجاد می‌کند، زیرا خدا بر هر کاری تواناست.»

آیات الهی در حوزه کسب شناخت از طریق اندیشیدن در آثار پیشینیان و تمرکز بر دانش تاریخ نیز فراوان است. همه آیاتی که پس از امر به سیر و نظر با عبارت «کیف کان عاقبه...» همراه است، بر همین موضوع دلالت دارد. قرآن کریم از انسان‌ها می‌خواهد تا با سیر در زمین و مشاهده آثار به‌جای‌مانده از پیشینیان در فرجام آنان بنگرند و بیندیشند که چگونه این اقوام که در بسیاری از مؤلفه‌ها، صاحب برتری‌هایی بودند، در اثر گناه، کفر و ستیزه با حق، از میان رفتند و به سرنوشت دردناکی دچار شدند.

قرآن با دائمی توصیف‌کردن این جریان، از آن به «سنت الهی» تعبیر می‌کند. افول و سقوط اقوام و تمدن‌ها از منظر آیات الهی، همانند ایجاد خلق و آفرینش در طبیعت، دارای قواعدی روشن و شفاف است که سیر و سیاحت در زمین و نظر در آثار به‌جای‌مانده از این تمدن‌ها به استقصای این قواعد منتهی می‌شود. آیات ۲۵ تا ۲۹ سوره دخان این موضوع را چنین بیان کرده است: «وه چه باغ‌ها و چشمه‌سارانى كه آن‌ها بعد از خود بر جاى نهادند و كشتزارها و جايگاه‌‏هاى نيكو و نعمتى كه از آن برخوردار بودند. آرى، اين‌چنين بود و آن‌ها را به مردمى ديگر ميراث داديم و آسمان و زمين بر آنان زارى نكردند و مهلت نيافتند.»

در فرهنگ اسلام، دستاورد سیر و سیاحت در دو حوزه طبیعت و تاریخ، راه‌یافتن انسان از حرکت در جهان کوچکتر به حرکت در جهانی بزرگتر، از سیر در آفاق به سیر در انفس، از هجرت در برون به هجرت در درون و از سفر در خاک تا سفر به افلاک است. در باب چهل و چهارم رساله قشیریه چنین آمده: «و بدانید سفر بر دو قسم است؛ سفری بر تن و آن از جایی به جایی انتقال‌یافتن است و سفری با دل و آن از صفتی بر صفت دیگر شدن است. هزاران بینی که به تن سفر کنند؛ اما اندک بود، آنکه به دل سفر کند.»

چنین است که خداوند متعال در کتاب هدایت خویش و در آیه ۵۳ سوره فصلت، نشانه‌های خود را در آفاق پیش از آیات انفسی ذکر کرده است: «به زودی نشانه‌های خود را در کرانه‌ها و اطراف جهان و در نفوس خودشان به آنان نشان خواهیم داد تا برای آنان روشن شود که بی‌تردید او حق است. آیا کافی نیست که پروردگارت با ظاهرکردن حقایق و دلایل بر همه چیز گواه است که فقط او آفریننده و بی‌نیاز است و غیر او مخلوق و از هر نظر نیازمند اوست.»

از دیگر اهداف صدور فرمان سیر و سیاحت در دین مبین اسلام، کسب علم و دانش‌اندوزی است. این سنت که در بین انسان‌های شیفته مرسوم بود، با ظهور اسلام و تشویق مسلمانان به دانش‌پروری رواج بیشتری یافت. صدور روایت پیامبر اکرم(ص) با مضمون «اطلبوا العلم ولو بالصین؛ دانش را کسب کنید، ولو با سفر به چین»، به‌ خوبی نمایانگر اهمیت سیاحت و جهانگردی برای کسب دانش به منظور رشد، ارتقا و پیشرفت جامعه اسلامی است.

یکی دیگر از اهداف سفر در اسلام، انجام صله رحم است. رسول اکرم(ص) در این خصوص می‌فرماید: «هر که را از امتم که شاهد و غایب است و هر که را تا روز قیامت در صلب‌های مردان و رحم‌های زنان است، به صله رحم سفارش می‌کنم. هرچند میان ایشان یک سال فاصله مسافتی باشد؛ چرا که این امری از دین است.»

در آموزه‌های دینی، اکتساب معیشت و روزی، همواره یکی از معروف‌ترین دستاوردهای سفر مطرح شده‌ است. در طول تاریخ، بشر همواره برای کسب روزی، رنج سفر را بر خود هموار می‌کرده و قرآن کریم به‌مثابه کتاب زندگی نیز به تأیید این سنت پرداخته است. در دیدگاه قرآن، یکی از راه‌های کسب روزی حلال، سیر و سفر و ترک دیار محسوب می‌شود؛ مثلاً خداوند در آیه ۱۵ سوره ملک و ۱۴ نحل، ایجاد امکانات مورد نیاز برای سفر و جابه‌جایی را به خود نسبت داده است و نتیجه مورد انتظار از جهانگردی را تقویت حس شکرگزاری در انسان می‌داند:  «هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا فَامْشُوا فِي مَنَاكِبِهَا وَكُلُوا مِنْ رِزْقِهِ وَإِلَيْهِ النُّشُورُ؛ اوست كسى كه زمين را براى شما رام گردانيد، پس در فراخناى آن رهسپار شويد و از روزى خدا بخوريد و رستاخيز به سوى اوست.»

«وَهُوَ الَّذِي سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْكُلُوا مِنْهُ لَحْمًا طَرِيًّا وَتَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْيَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْكَ مَوَاخِرَ فِيهِ وَلِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ؛ و اوست كسى كه دريا را مسخر گردانيد تا از آن گوشت تازه بخوريد و پيرايه‏‌اى كه آن را مى‌‏پوشيد، از آن بيرون آوريد و كشتی‌ها را در آن شكافنده آب مى‌بينى تا از فضل او بجوييد و باشد كه شما شكرگزار باشيد.»

تفریح و تفرج که از نیازهای طبیعی انسان شمرده می‌شود نیز یکی دیگر از اهداف سفر در دین مبین اسلام شناخته شده است؛ مثلاً در نقل روایتی از امام رضا(ع) به این نکته اشاره شده که ایشان برای تفریح به سوی تفرجگاه از منزل بیرون می‌شدند.

سفر و ادبیات

سفر و جهانگردی در فضای ادبیات غنی ایران‌زمین، سبب کسب هویت، شرافت و برتری در میان هم‌نوعان می‌شود. اقبال لاهوری تمامی موجودیت و هویت انسانی را در گرو رفتن و سفرکردن دانسته و چنین سروده است: «ساحل افتاده گفت: گرچه بسی زیستم/ هیچ نه معلوم شد، آه که من کیستم؟/ موج ز خود رفته‌ای، تیز خرامید و گفت/  هستم اگر می‌روم، گر نروم نیستم.»

سعدی شیرازی، شاعر جهانگرد و پرآوازه ایرانی، بیشتر زندگی خود را در سفر گذراند و به جرئت می‌توان ادعا کرد که شخصیت برجسته‌ او تا حد زیادی ساخته و پرداخته همین سفرهایی‌ست که در آن‌ها شرق و غرب عالم را درنوردید. او باور دارد میان انسانی که سفر نکرده و کمال انسانی، فاصله دور و درازی‌ است: «اگر پارسایی سیاحت نکرد/ سفرکردگانش نخوانند، مرد.»

انوری نیز به همین نکته اشاره می‌کند: «سفر مربی مرد است و آستانه جاه/ سفر خزانه مال است و اوستاد هنر/ به شهر خویش درون بی‌خطر بود مردم/ به کان خویش درون بی‌بها بود گوهر.»

سیاحت و جهانگردی در ادبیات فارسی‌زبانان که برگرفته از آموزه‌های دینی است، علاوه بر ایجاد کمال در انسان و تقویت جنبه‌های فردی، به‌ لحاظ اجتماعی نیز نقش مهمی در توسعه و پیشرفت زیست بشری دارد. حرکت آگاهانه و هدفمند انسان‌ها در زمین که گاه به شکل سفر و سیاحت و گاه در معنایی عمیق‌تر، به شکل هجرت صورت می‌گیرد، همواره در ایجاد و گسترش تمدن‌های انسانی نقش اساسی ایفا کرده است.

اگر ادیان الهی مهم‌ترین نقش را در طول تاریخ بشر در ایجاد تمدن‌های بزرگ داشته‌اند، همواره در پی هجرت و حرکت پیامبران و اولیای عظیم‌الشأن بوده است. مولانا در یکی از اشعار خود، موضوع سفر رسولان الهی را به زیبایی چنین به نظم درآورده است: «نگر به یوسف کنعان که از کنار پدر/ سفر فتادش تا مصر و شد شه والا/ نگر به موسی عمران که از بر مادر/ به مدین آمد و زان سیر گشت او مولا/ نگر به عیسی مریم که از دوام سفر/ چو آب چشمه حیوانست محیی موتا/ نگر به‌ صورت خضر و بصیرت الیاس/ که یافتند ز سیر آن حیات روح‌افزا/ نگر به احمد مرسل که مکه را بگذاشت/ کشید لشکر و بر مکه گشت او والا.»

الهه‌سادات بدیع‌زادگان

انتهای پیام
captcha