به گزارش ایکنا از اصفهان، نشست «ناگفتههای آب و فاضلاب اصفهان» عصر روز گذشته، ۳۰ آبانماه با حضور جمعی از علاقهمندان و اهالی پیشکسوت آب و فاضلاب اصفهان در مرکز اصفهانشناسی و خانه ملل برگزار شد.
دستاندرکاران سازمان آب و فاضلاب اصفهان که روزگار، سیاهی را از موهایشان و بار زندگی، چابکی را از پاهایشان گرفته بود، به روایت داستانی زنده و حاضر از تاریخ گوش میدادند.
مهرداد خورسندی، رئیس گنجینه و مرکز اسناد آبفای اصفهان در این نشست ضمن گرامیداشت یاد «مهندس سیدامیرسعید موسوی حجازی»، بنیانگذار سازمان آب و فاضلاب اصفهان اظهار کرد: بسیاری از مطبوعات آن روزگار مهندس حجازی را «شیخ بهایی ثانی» نام نهادهاند. به گفته فریدون وحیدا، استاد سابق جامعهشناسی دانشگاه اصفهان، دو نفر به اصفهان خدمت کردند؛ یکی دکتر قاسم معتمدی، رئیس دانشگاه اصفهان که آبادانی بخشی از شهر را رقم زد و دیگری، مهندس حجازی که با ایجاد شبکه فاضلاب مسئله آلودگی و جمعآوری پسماند انسانی را بهطور بهینه برطرف کرد. خدمت حجازی به شهر اصفهان از آن نظر که در سطح گستردهتری اجرا شد، به مراتب باارزشتر است.
وی با بیان اینکه شهر اصفهان به برکت آب بهطور چشمگیری گسترش یافت، ادامه داد: اصفهان در دل کویر قرار داشت و علت گسترش آن را میتوان به رگ حیاتی زایندهرود نسبت داد. این شهر از دوران دیلمیان تا دوره سلطان سیدرضاخان، ۶ برابر و از دوره سلطان سیدرضاخان تا امروز، ۱۱ برابر توسعه یافته است.
رئیس گنجینه و مرکز اسناد آبفای اصفهان استفاده از آبهای جاری، حفر چاه و قناتها را راههای تأمین آب ایرانیان در روزگاران قدیم برشمرد و گفت: مجموع طول حفاری در قناتهای ایران معادل ۴۰۰ هزار کیلومتر است؛ فاصلهای معادل زمین تا ماه که خود گواهی بر ارزشمندی مضاعف این میراث جهانی است.
وی در خصوص تأمین آب شهر اصفهان بیان کرد: وجود زایندهرود و مادیهای سطح شهر که همچون رگهای بدن در دل شهر جاری بود، سطح آبهای زیرزمینی را در اصفهان بالا نگه میداشت. بنا بر اطلاعات، بیش از ۱۲۰ مادی به طول ۳۰۰ کیلومتر در مسیر زاینده رود، از لنجان تا انتهای ورزنه در سطح محلهها و شهر جریان داشت. تأثیر این جریان بر سفرههای آب زیرزمینی بهگونهای بود که ناصر خسرو در سال ۴۴۴ هجری قمری چنین از اصفهان یاد میکند: «هر کجا ۱۰ گز فرو برند، آبی سرد و خوش بیرون آید.» شایان توجه است که هر گز معادل حدود ۱۰۰ سانتیمتر است.
خورسندی گریزی به مشاغل متأثر از سبک زندگی مردم در ارتباط با چاه و بهرهبرداری از آن زد و افزود: اصنافی مثل مقنی، دلودوز، میراب، سقا، مادیدار و یخچالدار در آن دوره رواج داشت، بهگونهای که بعضی از این مشاغل در انحصار خانوادههای خاصی بود؛ مثلاً «جمدیها» و «عقیلیها» انحصار یخچالداری اصفهان را در دست داشتند. ابتدای قرن گذشته (۱۳۰۳) حدود ۳۵ یخچال در شهر وجود داشت.
وی اضافه کرد: به دنبال کاهش شدید آب، در سال ۱۳۱۰ «دایره میاه» با هدف مدیریت حقآبه در شهرداری تشکیل شد. در کتاب «تقدیر یا تدبیر» آورده شده که در سال ۱۳۲۵، «اعزاز نیکپی» با اخذ حدود ۶ میلیون اعتبار از دولت، کلنگ اولیه چندین طرح عمرانی از جمله تونل کوهرنگ، کارخانه برق و پل فلزی را بر زمین کوبید.
رئیس گنجینه و مرکز اسناد آبفای اصفهان با طرح این سؤال که «تکهسنگ گمشده کجاست»، بیان کرد: بنابر سالنامه ۱۳۲۷، با اولین انفجار در کلنگ اولیه تونل کوهرنگ، شاه وقت تکهسنگی از آن را به استاندار داد تا در موزه اصفهان نگهداری شود. این تونل پنج سال بعد به بهرهبرداری رسید. در سال ۱۳۵۲ ساخت تونل دوم کوهرنگ کلنگ خورد و در سال ۱۳۶۴ افتتاح شد. اهمیت تونل کوهرنگ به حدی بود که تصویر آن روی اسکناسهای رایج آن زمان چاپ شد.
وی ادامه داد: پیرو احداث تونل کوهرنگ، حجم آب زایندهرود افزایش یافت و نیاز به محلی برای احتباس آب حس میشد. در سال ۱۳۴۴ شرکت آب منطقهای تأسیس و ساخت سد زایندهرود که به آن «سد شاه عباس کبیر» هم میگفتند، آغاز شد. بهرهبرداری از این سد پنج سال بعد صورت گرفت.
خورسندی اظهار کرد: به استناد سفرنامههای مسافران خارجی، «مخروبهبودن، آلودگی و بوی زننده مشخصه غالب شهرهای ایران بود.» آشفتگی شهرها از نظر نظافت توجه زیادی جلب میکرد، بهگونهای که در کتاب «طعم گس نان» نوشته «اصغر نهچیری» میخوانیم: «اما شرح غمانگیز فاضلاب خانهها گفتنیست؛ هر خانه متناسب با تعداد افراد آن یک یا دو چاه به عمق دو تا سه متر جنب درب ورودی خانه حفر میکرد، با در چوبی و قفل و زنجیر.» علت قفل و زنجیرکردن درها، جلوگیری از دستبرد پیتکشها بود.
وی تصریح کرد: در گذشته فاضلاب انسانی به فروش میرفت و به مصرف کشاورزان محلی و روستایی میرسید تا کشت پربارتری حاصل شود. حتی در بعضی از منابع نزاع مردم با هم بر سر این فضولات به ثبت رسیده است. از شرح ماوقع در سرویس بهداشتی که آن روزها با اسامی «دست به آب»، «موال»، «مستراح» و «توالت» خوانده میشد، بگذریم، به سال ۱۳۳۹ میرسیم که طبق کتاب «میراث فرهنگی به روایت سیداحمدعلی بشارت» نهضت توالتسازی در اصفهان آغاز شد.
رئیس گنجینه و مرکز اسناد آبفای اصفهان یادآور شد: مردم دو چاه داشتند؛ یکی برای فضولات انسانی و دیگری برای پسماند آشپزخانه تا حرمت مواد غذایی را نگاه دارند. نشت آلودگی ناشی از چاههای فاضلاب به چاههای آب که در نزدیکشان قرار داشت، از نظر بهداشتی و سلامتی آسیبرسان بود.
وی با بیان اینکه در هر زمان مناسبات اجتماعی متناسب با سبک زندگی مردم ایجاد میشد، بیان کرد: «کناسها»، «پیتکشها»، «منجلابدارها»، «کودورزها» و «کودکشها» از مشاغل مرتبط با جمعآوری، بازیافت و بهرهوری کود ناشی از فاضلاب بود. به گفته منابع، بزرگترین منجلاب اصفهان در منطقه باقوشخانه قرار داشت تا نزدیکی بیشتری به کشاورزان و زمینهای ایشان، بهویژه مزارع تحت کشت «خربزه گرگاب» داشته باشد.
خورسندی با بیان اینکه این مشاغل از نظر شأن اجتماعی متعلق به طبقه ضعیف بود، افزود: منجلابهای بسیاری در شهر به چشم میخورد و وجودشان لازم بود؛ اما در اسناد تاریخی اثری از آنها دیده نمیشود. غزالی در «کیمیای سعادت»، دباغی و کناسی را از مشاغل مکروه میداند و علت آن را چنین میگوید: «چون جامه پاک داشتن از آن دشوار است.»
وی توضیح داد: در سال ۱۳۳۸ در جوار باغ گلهای فعلی، کارخانه لولهسازی اصفهان کلنگ خورد تا لوله لازم را تأمین کند. پروژه نقشهکشی و برنامهریزی لولهگذاری را چند شرکت مشترک ایرانی و خارجی عهدهدار شدند.
رئیس گنجینه و مرکز اسناد آبفای اصفهان به اجرای نمایشی نخستوزیر وقت در افتتاح لولهکشی آب اصفهان اشاره کرد و گفت: در ۲۵ اسفند ۱۳۴۲، کلنگ طرح لولهکشی آب اصفهان پای کوه آتشگاه به زمین خورد. نخستوزیر وقت در خرداد ۱۳۴۵ پروژه لولهکشی آب اصفهان را مقابل مسجد جامع عباسی افتتاح کرد که جنبه نمایشی داشت و در خاطرات مهندس حجازی آمده است که موقع تحویل پروژه حتی لولهها به هم متصل نبودند.
وی با بیان اینکه نخستین سازمان آب و فاضلاب کشور در اصفهان کلید خورد، اظهار کرد: مهندس حجازی، دکتر فضلالله هاشمی و دکتر نصرتالله مجتبایی در ۱۳۴۴ اساسنامه سازمان آب و فاضلاب اصفهان را نوشتند. این اساسنامه در اسفند ۱۳۴۴ بر اساس ماده ۸۴ قانون شهرداری به تصویب رسید و هیئتمدیره سازمان آب و فاضلاب تشکیل شد. این سازمان بهمثابه نمونه شروع به کار کرد تا تجربیات خود را در اختیار دیگر شهرها قرار دهد.
خورسندی یادآور شد: آغاز به کار سازمان آب و فاضلاب همت والا و زحمت فراوانی داشت. مهندس حجازی با وام ۳۰ هزار تومانی، کار سازمان آب و فاضلاب اصفهان را آغاز کرد. هنوز به اجاره دفتر نرسیده بود که از لابی هتل شروع به مصاحبه و استخدام کارمندان کرد. هیئتمدیره سازمان آب و فاضلاب، ۸۴ کیلومتر لولهکشی فاضلاب و ۱۲۰ کیلومتر لولهکشی آب و ۲۲۰ شیر برداشت عمومی تحویل گرفت. کوچههای باریک محلههای اصفهان خالی از لوله بود و عملیات لولهگذاری در کوچههای باریک با همت مقنیهای اطراف اصفهان رقم خورد. با فناوری آن زمان و کوچههای تنگ و باریک شهر، در بعضی سالها ۲۰۰ کیلومتر لولهگذاری صورت گرفت که کار بسیار بزرگی بوده و هست. نخستین انشعاب آب اصفهان در چهارم آبان ۱۳۴۵ با حضور مهندس پارسا، استاندار وقت در لباس رسمی برای آقای وکیلزاده نصب شد و تاریخ نصب نخستین انشعاب فاضلاب نیز به ۱۴ شهریور ۱۳۴۶ برمیگردد.
وی از مقاومتهای اجتماعی علیه آب و فاضلاب گفت و تأکید کرد: شرکت با چالشهای بسیاری از سوی مطبوعات روبهرو و بازدیدهای بسیاری از آن انجام شد. کار سخت بود و مقاومتهای مردمی کار را سختتر میکرد. مهندس حجازی علما و روحانیون را با تشریفات کامل و احترام فراوان به شرکت دعوت کرد و بازدید از کارخانه لولهسازی، تصفیهخانه فاضلاب، ساختمان ستاد و لولهگذاری در خیابان بزرگمهر انجام شد؛ به این ترتیب نفوذ علما به کاهش مقاومتهای اجتماعی انجامید.
پایانبخش این نشست، معرفی کتاب «قصه مردمان چهارباغ» بهمثابه روایتی از قصه آن روزگار برای نسل جدید و قرائت پیام مهندس حجازی به مخاطبان بود. در این پیام که سخنران نشست آن را قرائت کرد، آمده است: «از شما و همه اصفهانیهای نازنین تشکر و قدردانی میکنم. من کاری را به تنهایی انجام ندادم، درباره من اغراق نکنید. همهچیز با مشارکت همه کارکنان و صداقت و تلاش همگی بود. انشاءالله همه کارها همینطور با خلوص نیت، پشتکار و عشق به کشور عزیزمان و پیشرفت، آبادانی و سربلندی ایران انجام شود. ممنون از شما. موفق و مؤید باشید.»
عطیه حیدری
انتهای پیام