خبرنگار ایکنا از اصفهان بهمناسبت سالروز شهادت حضرت فاطمه(س)، گفتوگویی با حجتالاسلام مجید هادیزاده، دکترای کلام اسلامی و استاد حوزه علمیه اصفهان انجام داده است که در ادامه متن آن را میخوانیم.
اگر مبنای عصمت را در نظر بگیریم، طبیعتاً کلیت سیره آن حضرت بهمثابه حجت برای امروز ما تبیین میشود. بدون تردید، بانوان بزرگواری در طول تاریخ حضور داشتهاند که کارهای بسیار درخشانی در زمینههای گوناگون انجام دادهاند؛ ولی یکی از تفاوتهای میان معصوم و غیرمعصوم همین است که سیره و فعل معصوم زمانمند نیست و بنابراین ابدیت دارد؛ به همین دلیل از گفتار و کردار حضرت زهرا(س) برای همه دورهها میتوان سرمشق گرفت. البته طبیعی است که سیره آن حضرت را باید بر مسائل مبتلابه و زمانه و زمینه انطباق داد تا بتوان از گفتار و کردار ایشان مطلب مورد نظر را استخراج و استفاده کرد.
انطباق یعنی از کلیت به جزئیت حرکتکردن. مسئله امروزی را باید به کلیت سیره حضرت ارجاع داد و سپس جزئیات آن را استخراج کرد؛ یعنی اگر چنین مسئلهای امروز در مقابل حضرت زهرا(س) قرار داشت، ایشان چه میکرد؟ ما کلیتی 250 ساله از گفتار و کردار معصومین(ع) در اختیار داریم که جزئی از آن نیز مربوط به سیره حضرت زهرا(س) است. وقتی این کلیت در مقابل مسائل جزئیه امروز قرار بگیرد، میتواند پاسخ این مسائل را بدهد. در خصوص همه آنچه از معصومین(ع) وجود دارد، نکته حائز اهمیت، انطباق کلیت بر جزئیت و این کار نیازمند تخصص است؛ یعنی کسانی که بر سیره اهل بیت(ع) و علوم اسلامی احاطه دارند، میتوانند این انطباق را انجام دهند؛ ولی در مراتب پایینتر نیز هرکس میتواند به قدر وسع خود پاسخ به مسائلش را از سیره معصوم(ع) بجوید.
طبیعتاً مشکل حضرت زهرا(س) با حاکمیتی که پس از پیامبر(ص) شکل گرفت، بر سر مسائل شخصی بهمثابه میراث بهجامانده از پدر نبود. اگر این مسئله را به ماجرای فدک تقلیل دهیم، اجحافیست که در حق آن حضرت مرتکب شدهایم.
مسئله حضرت زهرا(س)، انحراف اسلام از آن چیزی بود که پدرشان بنیان گذاشته بود و نیز طرحی که خداوند برای جامعه اسلامی بهمثابه نمونهای برای جامعه بشری تعیین کرده بود. این طرح برای کلیت عالم انسانی تعریف شده بود و حاکمیتی که پس از پیامبر(ص) شکل گرفت، با تخلف از موازین ایشان در حال برهمزدن این طرح بود؛ بنابراین مخالفت شدید حضرت زهرا(س) با این حاکمیت و زیر سؤال بردن مشروعیت آن از همین مسئله ناشی میشد.
به هر حال، بنا نبود کسی که معصوم نیست و توان اداره جامعه را ندارد، جانشین پیامبر(ص) شود و در عین حال، قدرت مالی اهل بیت(ع) را نیز محدود کند و دیدیم که چه مشکلاتی از ناحیه این حاکمیت بهوجود آمد؛ درواقع مخالفت عمیق و ریشهای حضرت زهرا(س) بهدلیل تغییر مدیریت و رهبری جامعه از ولایت و امامت به خلافت و غصب فدک نیز در راستای تثبیت این مسئله و خانهنشینکردن ولی امر مسلمانان بود.
صرفنظر از مقام عصمت حضرت فاطمه(س)، ایشان متوجه پیامدها و نتایج این اتفاقات نیز بود و در همان گام اول که انحراف داشت شکل میگرفت، با تمام قدرت در مقابل آن ایستاد و به قدر وسع خود تلاش کرد تا پیام رسول اکرم(ص) را منتقل کند و مانع نهادینهشدن انحراف در جامعه اسلامی شود.
میتوان گفت ایشان پیشتاز پرچمداران بود. وقتی امیرالمؤمنین(ع) از بیعت سر باز زد، حضرت زهرا(س) به مسجد رفت و در حضور عموم سخن گفت، همچنین به خانههای انصار و مهاجران مراجعه و آنها را درباره واقعه غدیر و سخنان پیامبر(ص) بازخواست کرد. هرکس بهگونهای کنار میکشید و آن کسی که در میانه میدان ایستاده بود، از تمام ظرفیتها استفاده میکرد و حتی وصیت کرد که تشییع پیکرش بدون حضور خلیفه و عموم مردم باشد، حضرت زهرا(س) بود. امروز میبینیم که علمای وهابیت دست و پا میزنند تا حضورنداشتن خلیفه در مراسم تشییع آن حضرت را توجیه کنند.
سخنرانی عمومی در مسجد، مراجعه به منازل افراد، نامهنوشتن و وصیتکردن؛ چه ظرفیت دیگری مانده بود که حضرت فاطمه(س) از آن استفاده نکرده باشد؟ ایشان حقیقتاً پیشتاز و الگوی مبارزان در جهان اسلام است و بهگونهای از ظرفیتهای موجود بهره برد که هرکس فقط توانست به بخشی از سیره آن حضرت تمسک بجوید و آن را به فعلیت برساند. امروز با گذشت 15 قرن از شهادت حضرت زهرا(س)، میبینیم که فقط یک فقره وصیت ایشان چه دردسری برای مخالفان ایجاد کرده است.
در همه این مسائل، زنبودن حضرت زهرا(س) نباید مغفول واقع شود؛ یعنی ایشان در اواخر حیات خود که به مبارزه روی آورد، حتی این کار را نیز با تأکید بر زنانگی انجام داد. این گوهر و ارزش زنبودن امروز بهخصوص در جوامع اسلامی یا منکوب میشود یا تلاش میکنند آن را مغفول بگذارند.
حضرت زهرا(س) عمری طولانی نداشت؛ اما در همین مدت کوتاه و در جایگاه یک دختر بهگونهای نقش ایفا کرد که به ام ابیها ملقب شد و این با تأکید بر عنصر زنبودن است. بعداً نیز در جایگاه همسری و مادری، فرزندانی مانند امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را تربیت کرد و شاید از همه پیچیدهتر و عجیبتر، دختری چون زینب(س) را بهمثابه جانشین خود پرورش داد که بتواند پیام برادرانش را در پهنه ۱۵ قرن ابلاغ کند.
حقیقتاً اگر ایشان حضرت زینب(س) را تربیت نکرده بود، شاید هرچه در صلح امام حسن(ع) و واقعه کربلا گذشته بود، مخفی میماند؛ اما یک زن با تأکید بر زنبودن، زنی دیگر را تربیت کرد تا تمام آنچه را خاندان اهل بیت(ع) در پی آن بودند، جاودانه کند؛ بنابراین بسیار حائز اهمیت است که از زنبودن حضرت زهرا(س) غافل نشویم، چراکه کارکرد بسیاری برای بانوان جامعه دارد.
انتهای پیام