امام خمینی(ره) در اواخر عمر شریف خود و تقریباً در ۹۰ سالگی، نامهای به میخائیل گورباچف، آخرین رهبر شوروی نوشت. این نامه را آیتالله جوادی آملی، محمدجواد لاریجانی و مرضیه حدیدچی دباغ به نمایندگی از امام(ره) تحویل گورباچف دادند. نامه یادشده یکی از مهمترین اسناد تاریخی و سیاسی است که در راستای تحقق اهداف جهانی انقلاب اسلامی نوشته شد؛ چراکه مخاطب این نامه فقط گورباچف نبود، بلکه تفکر ماتریالیسم شامل سوسیالیسم در شرق و لیبرالیسم در غرب، مخاطب اصلی این پیام بودند.
امام خمینی(ره) در این نامه دیدگاههایی درباره مارکسیسم، مادیگرایی و آینده جهان بیان کرده است. جایگاه مبرز و برجسته این نامه بهگونهایست که میتوان آن را بهمثابه امتداد گفتمان انقلاب اسلامی مورد واکاوی و تحلیل قرار داد. بیانات امام(ره) در این نامه به شرح زیر است:
اتحاد جماهیر شوروی در آن زمان، بیش از ۷۰ سال در سلطه سوسیالیسم و انکار و محو دین، مذهب و معنویت به سر میبرد و سوسیالیسم و مارکسیسم را جایگزین معنویت کره بود؛ بنابراین امام خمینی(ره) در این نامه به نقد مارکسیسم و مادیگرایی میپردازد و بر این باور است که ایدئولوژیهای مادیگرایانه نمیتوانند پاسخگوی نیازهای روحی و معنوی انسانها باشند.
این بخش از نامه امام(ره) نشاندهنده گفتمان انقلاب اسلامی است که بر پایه ارزشهای دینی و معنوی بنا شده و مارکسیسم را بهمثابه نوعی ایدئولوژی مادیگرا نقد میکند. امام خمینی(ره) ضمن اشاره به نیاز انسان به معنویت و اخلاق، تأکید دارد که ایدئولوژیهای مادیگرا نمیتوانند جایگزین دین و معنویت شوند.
امام(ره) در بخشی از نامه خود به گورباچف، با جمله معروف «من صدای شکستن استخوانهای مارکسیسم را میشنوم»، فروپاشی قریبالوقوع این ایدئولوژی را پیشبینی میکند؛ همچنین هشدار میدهد که اگر شوروی پس از فروپاشی مارکسیسم به سمت لیبرالیسم غربی برود، با افول مواجه خواهد شد. این پیشبینیها نشاندهنده نگاه بلندمدت و آیندهنگری امام خمینی(ره) به تحولات جهانی بود که با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ محقق شد؛ همچنین پس از سقوط شوروی، با وجود توصیه امام خمینی(ره)، درهای این کشور به سمت نظام سرمایهداری و ارزشهای لیبرال غربی گشوده شد و در نتیجه اتخاذ این سیاستها، روسیه اقتدار و عظمت قبلی خود را از دست داد.
پیشبینی امام خمینی(ره) نشاندهنده عمق درک و تحلیل ایشان از وضعیت جهانی و نظامهای سیاسی بود. ایشان با مشاهده نشانههای ضعف و فروپاشی در مارکسیسم، به این نتیجه رسیده بود که این ایدئولوژی نمیتواند در بلندمدت پایدار بماند؛ همچنین هشدار امام(ره) درباره افول شوروی در صورت گرایش به لیبرالیسم غربی، نشاندهنده نگرانی ایشان از تأثیرات منفی این ایدئولوژی بر جوامع بود. این نگاه آیندهنگر، یکی از ویژگیهای برجسته گفتمان انقلاب اسلامی محسوب میشود.
امام خمینی(ره) در ادامه نامه، از گورباچف میخواهد که به جای ایدئولوژیهای مادیگرا، اسلام را مورد بررسی و مطالعه قرار دهد. ایشان در این راستا به گورباچف توصیه میکند که آثار اندیشمندانی چون ملاصدرا، فارابی، ابنعربی و دیگر فلاسفه و عرفای اسلامی را مطالعه کند. امام(ره) معتقد بود که اسلام رفع نیازهای معنوی و اجتماعی انسانها را لحاظ میکند و میتواند راهنمایی برای آینده و پاسخی به جمیع نیازهای انسان باشد. ایشان همچنین سفارش کرد که روسیه باید دانشگاهها، مدارس و مراکز علمی را به اسلامشناسی و تحقیق و پژوهش درباره مبانی و اصول اسلام تشویق کند تا این دین، جایگزینی مناسب برای مکاتب شکستخورده قبلی باشد.
امام خمینی(ره) در این نامه به اهمیت معنویت و اخلاق در زندگی فردی و اجتماعی انسانها اشاره میکند و تأکید دارد که بدون معنویت و اخلاق، جوامع انسانی به سوی فروپاشی خواهند رفت. امام(ره) در این نامه توصیه کرد که برای گریز از مواجهه با آیندهای ناایمن، باید به خداپرستی، اخلاق انسانی، نگاه به آسمان و بازگشت به ارزشهای فطری ادیان الهی توجه کرد. بر این اساس، میشل فوکو، فیلسوف و متفکر فرانسوی نیز اذعان دارد که انقلاب اسلامی نگاهی معنوی، دینی و فرهنگی وارد سیاست کرده است و بر این اساس، سیاست آن متمایز و متفاوت از نظامهای سیاسی دیگر نقاط جهان و بر مبنای اخلاق و دین خواهد بود.
یادآور میشود، آیتالله جوادی آملی در کتاب «آوای توحید»، شرحی مفصل بر نامه امام(ره) به گورباچف نوشته و به تبیین منظومه اندیشهای اسلام، امام(ره) و انقلاب پرداخته است.
الههسادات بدیعزادگان
انتهای پیام