کد خبر: 4309386
تاریخ انتشار : ۱۵ مهر ۱۴۰۴ - ۱۵:۳۴
یادداشت

علامه حسن‌زاده آملی؛ چراغ راه انسانیت

بشر امروز در حال تجربه شکافی عمیق میان علم و معناست و در چنین فضایی، شخصیت‌هایی مانند علامه حسن‌زاده آملی(ره) یادآور این حقیقت‌اند که علم بدون اخلاق و معنویت، ناقص است.

علامه حسن‌زاده آملیچند سالی از خاموشی جسمانی علامه حسن‌زاده آملی(ره) می‌گذرد، در حالی که نام و یاد او همچنان در فضای علمی و معنوی ایران و جهان اسلام زنده است. او حکیمی بود که فلسفه را با عرفان، علم را با سلوک و عقل را با عشق آمیخت. امروز که انسان مدرن در میان طوفان فناوری، اضطراب و بی‌معنایی دست‌وپا می‌زند، نگاه به چنین شخصیت‌هایی بیش از پیش ضروری است؛ کسانی که پلی میان «دانش» و «حیات معنوی» می‌زنند و نشان می‌دهند چگونه می‌توان همزمان اندیشمند، زاهد و عاشق بود. الگویی چون علامه ذوالفنون می‌تواند چراغی در مسیر فردی و جمعی باشد و راه بشر را روشن کند.

زندگی و سلوک معنوی

حسن حسن‌زاده آملی در سال ۱۳۰۷ در روستای ایرای آمل به دنیا آمد. از همان کودکی علاقه‌ای عمیق به علم و دین در او شکوفا شد. تحصیلاتش را در حوزه‌های علمیه آمل، تهران و قم ادامه داد و شاگرد برجسته بزرگانی چون علامه طباطبایی(ره) و آیت‌الله الهی قمشه‌ای شد؛ اما آنچه زندگی او را از بسیاری از عالمان متمایز می‌کرد، ترکیب دانش رسمی با سلوک شخصی بود؛ او نه‌تنها فیلسوف و مدرس، بلکه اهل ریاضت، تهجد و مراقبه نیز بود.

شاگردان و نزدیکانش بارها گفته‌اند که علامه در زندگی روزمره، ساده‌زیست، بی‌آلایش و سرشار از محبت بود. او از قید عنوان و مقام گریزان بود و حتی در اوج شهرت، در کوچه‌های آمل همان روحیه شاگردی و فروتنی را داشت. این وجهه معنوی باعث شد که سخن او بر جان‌ها بنشیند؛ زیرا زندگی‌اش تجسم آموزه‌هایش بود، نه صرفاً کلامی زیبا. این انسجام بین گفتار و کردار، باعث شد برای نسل‌ها نماد «دانش زیسته» باشد.

آثار علامه حسن‌زاده(ره) را نمی‌توان در یک رشته محدود کرد. او در فلسفه اسلامی، عرفان نظری، تفسیر قرآن، نجوم، ریاضیات، طب قدیم و حتی فیزیک نظری قلم زد. کتاب «عیون مسائل نفس» علامه یکی از آثار برجسته در فلسفه نفس است. «شرح فصوص‌الحکم»، «شرح اشارات»، «هزار و یک نکته»، «شرح بر منظومه سبزواری» و ده‌ها اثر دیگر از او باقی مانده که هر یک به تنهایی محصول عمری تلاش یک دانشمند است.

گستردگی آثار علامه نشان می‌دهد که او به وحدت دانش باور داشت؛ علمی که پاره‌پاره نشود، بلکه در نهایت به حقیقت واحدی منتهی شود. نگاه جامع علامه به علوم یادآور فیلسوفان رنسانس است؛ اما با روحی عرفانی و اسلامی که به‌جای خودمحوری، بر «فناء فی الله» استوار است. آثارش همچون آیینه‌ای هستند که هم دانش و هم سیر معنوی را به تصویر می‌کشند.

اندیشه‌ها و جهان‌بینی؛ عقل و عشق در آغوش هم

علامه ذوالفنون از شاگردان برجسته مکتب حکمت متعالیه بود؛ اما او این مکتب را صرفاً در حوزه درس محدود نکرد، بلکه به آن جان داد. علامه عقل را نردبانی برای رسیدن به عشق الهی می‌دانست. در نگاهش، فلسفه بدون عرفان، خشک است و عرفان بدون فلسفه، بی‌پایه.

از مهم‌ترین مبانی فکری او «انسان‌شناسی» است؛ انسان را «عالم صغیر» می‌دانست که در خود تمام مراتب هستی را دارد و می‌تواند به مقام «انسان کامل» برسد. این نگاه، انسان را نه موجودی منفعل و بی‌ارزش، بلکه خلیفه خدا بر زمین معرفی می‌کند؛ نگاهی که می‌تواند حتی در جهان سکولار امروز الهام‌بخش باشد.

همچنین به سیر باطنی قرآن توجه ویژه داشت. تفاسیر و شرح‌هایش نشان می‌دهد که چگونه می‌توان از ظاهر آیات گذر کرد و به لایه‌های عمیق‌تر معنوی رسید؛ لایه‌هایی که برای انسان معاصر نیز حرف تازه دارد. این عمق‌نگری، او را به چهره‌ای بی‌بدیل در میان عالمان و عرفای معاصر تبدیل کرده است.

نیاز جامعه امروز به علامه حسن‌زاده(ره)

جامعه بشری امروز در حال تجربه شکافی عمیق میان علم و معناست. ما هر روز با ابزارهای تازه‌تر و اطلاعات بیشتر احاطه می‌شویم؛ اما احساس بی‌معنایی و اضطراب هم بیشتر شده است. در چنین فضایی، شخصیت‌هایی مانند علامه حسن‌زاده آملی(ره) یادآور این حقیقت‌اند که علم بدون اخلاق و معنویت، ناقص است.

او با زندگی و آثارش نشان داد که می‌توان همزمان فیزیک و فلسفه را فهمید، قرآن و ریاضیات را خواند و در عین حال در سحرگاهان اشک ریخت. این الگو امروز بیش از هر زمان دیگری لازم است؛ نه فقط برای مسلمانان، بلکه برای هر انسانی که به دنبال وحدت عقل و عشق است.

بشر امروز به چنین «چراغ‌های راهی» نیاز دارد؛ کسانی که نه فقط درس می‌دهند، بلکه «زیستنی دیگر» را نشان می‌دهند. یاد و اندیشه علامه حسن‌زاده(ره) می‌تواند پلی میان جهان مدرن و معنویت اصیل باشد؛ میان علم و اخلاق، میان فردیت و حقیقت. این نیاز امروز، در حقیقت، نیاز به بازگشت به «انسانیت» است.

مریم فلاحتی

انتهای پیام
captcha